tgoop.com/therapists/4848
Last Update:
چرا درمان ناموفقه
خیلی از کسانی که درمان رو امتحان میکنند گفتند بهشون کمکی نکرده.
چطور میتونند گریزی پیدا کنند؟
به این آمار دقت کنید
طی تحقیقاتی که توسط انجمن روانشناسی آمریکا انجام شده کسانی که درگیر درمان میشند به طور متوسط از ۸۰ درصد افرادی که هیچ درمانی انجام نمیدهند وضعیت بهتری دارند.
از طرف دیگه ۳ تا ۱۰ درصد پس از درمان بدتر میشوند.
طبق یک تحقیق متاآنالیز که در سال ۲۰۱۷ انجام شد نتیجهی بالارو قبول نداشته و گفته این نتایج خیلی خوشبینانه و همراه با سوگیریه و از ۲۰۰ متاآنالیز تنها ۱۶تاش (۷ درصد) شواهد قانع کنندهای در بهبود افراد ارائه کرده.
حالا داستان از چه قراره؟
اول اینکه به نظر میرسه تو تخصصهای دیگه اینقدر سختگیری نیست که در رواندرمانگری باشه.
مثلاً کلی بیماری هست که توسط پزشکان درمان نمیشه یا خطا داره، ولی جالب اینجاست مردم به شکست در درمانهای پزشکی اونقدر بدبین نمیشند که به رواندرمانی. در کل از پزشکی به راحتی ناامید نمیشند ولی انتظار و توقعشون از درمانگرها بالاست.
و البته از نظر نویسنده به این دلیله که بیمار فکر میکنه پزشک آنچه میدونسته و توانش بوده انجام داده اما پیدا کردن این مرز توانایی و دانایی برای درمانگر سخته.
دوم اینکه انتخاب رواندرمانگر (چون از روش واحدی پیروی نمیکنند) مثل انتخاب شریک زندگیه و باید کمی دانش نسبت به خود و روند درمان و درمانگر پیدا کنه و گاهی نیاز به آزمون و خطا داره.
سوم اینکه فاصله بین بیمار و درمانگر بواسطهی روش درمانی که گاهی فرد رو در موضع ضعف قرار میده و مجبور به سوالاتی جواب بده که حس میکنه در دادگاه و درحال بازجوییه و این حس برای مراجع دوست نداشتنیه.
چهارم اینکه معمولا روند درمان باعث برونریزی و افشای مراجع میشه و در مراجع این حس از نیاز و کنجکاوی رو برمیانگیزه که بیشتر و دربارهی درمانگر و احساساتش بدونه و یه جورایی تعادل رو بیاره توراه اما روند درمان مثل دیوار این وسط هست و یه پارادوکسی ایجاد میکنه (البته گاهی گریز و گزیری ازش نیست).
پنجم اینکه وقتی ما به عنوان انسان از ضعفهامون میگیم و یا با برچسبهایی توسط دیگران دستهبندی میشیم اولین سیبل وجودمون که آسیب میبینه عزتنفسمونه و البته در مراجعان این نکته حائز اهمیته که احساس خودکهتری و ضعف و پستی بیشتر برانگیخته میشه و در کل به خودش احساس بدی داشته باشه و یه جورایی این حس بد رو به درمانگر و روند درمان تعمیم بده.
ششم اینکه مراجع انتظار داره درمانگر باهاش همنوا باشه و اینجاست که پارادوکس بعدی پیش میاد و اون وقتی هست که مثلا یه شخص پارانویا لازم میدونه ۷ روز هفته و ۲۴ ساعت روز پارتنرش رو کنترل کنه و مخالفت رواندرمانگر باعث برانگیخته شدن حس عصبانیت و ناامیدی در اون فرد میشه و یا وقتی که مراجع از کسی دیگه شکایت میکنه که اون مسئول حال خراب منه ولی درمانگر مسئولیت رو متوجه خود فرد میکنه اینجاست که باز گارد مراجع بالا میاد.
هفتم اینکه مراجع گاهی سردرگم میشه وقتی داره احساساتش رو بیان میکنه و واکنش درمانگر چیزی متفاوت از عموم مردم هستش و واقعاً نمیدونه این احساسات واقعی هست یا بنا به مصلحت و پروتکل درمانه که داره نشون داده میشه و این سردرگمی رو مراجع دوست نداره و گاهی واقعاً دوست داره احساسات واقعی رو ببینه نه یه تحلیلگر احساسات.
ترجمه و تلخیص/متین بیاتی
When Therapy Is Unsuccessful
Many who try therapy say it doesn't help them. How can they find healing?
@Therapists
BY مهارتهای درمانگری
Share with your friend now:
tgoop.com/therapists/4848