tgoop.com/tispun98/28790
Last Update:
4⃣👆🏻👆🏻👆🏻👇🏻🏻👇
ترجمه:
محمّد بن ابى عمیر گوید: در مدّتى که همدم هشام بن حکم بودم سخنى سودمندتر از این سخن که درباره عصمت امام گفت، نشنیدم، روزى از او پرسیدم: آیا امام معصوم است؟ گفت: بلى، گفتم: حقیقت چیست؟ با چه چیزى مىتوان عصمت را شناخت؟ پاسخ داد:
سرمنشا تمامى گناهان چهار چیز است و منشا پنجمى ندارد: حرص، حسد، خشم و خواهشهاى نفسانى، و هیچ یک از اینها در امام وجود ندارد.
شایسته نیست که امام بر مال دنیا حریص باشد؛ زیرا منشا حرص تهیدستى است؛ در حالى که همه عالم در اختیار او است و او خزانه دار مسلمانان است؛ پس به چه دلیل حرص بروزد؟
امام حسود نیست؛ چرا که انسان به کسى حسادت مىکند که مقامى بالاتر از او داشته باشد و مقامى بالاتر از امامت نیست؛ پس چگونه به کسانى که پایینتر از او هستند، حسادت کند؟
سزاوار نیست که امام براى امور دنیوى خشمگین شود؛ مگر این که خشمش براى خداوند باشد؛ چون خداوند او را موظف کرده است که حدود او را اجرا نموده و نکوهش هیچ ملامتگرى او را از انجام وظیفهاش باز ندارد، بر خلاف دستورهاى دینى با کسى مهربانى نکند تا حدود الهى را اجرا کند.
شایسته نیست که امام از هواى نفس خویش پیروى کند و دنیا را بر آخرت ترجیح دهد؛ زیرا خداوند دوستى آخرت را در دل او کاشته؛ همانطورى که محبت دنیا را در دل ما نهاده است، او به آخرت همانگونه نگاه مىکند که ما نسبت به دنیا داریم؛ پس آیا کسى را دیدهاى که دیدن چهره زیبا را به خاطر چهره زشت رها کند؟ آیا دیدهاى که کسى غذاى گوارا را به خاطر غذاى تلخ، لباس نرم و راحت را براى لباس خشن و نعمتهاى همیشگى و جاودان را به خاطر دنیاى فانى و رو به زوال رها کند؟👉
(الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفاى381هـ)، الأمالی، ص732، تحقیق و نشر: قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة - قم، الطبعة: الأولى، 1417هـ؛)
❇️سخنان غیر عقلانی و بلادلیل هشام بن حکم در توجیه عصمت امامان جالب توجه است. این سخنان همچون بسیاری از معتقدات دینی دیگر پایه و اساسی ندارد و صرفا بر پایه نقل است.
جالب است که هشام ابن حکم با اینکه طبق برخی روایات معتقد به تجسیم خداوند بود و از نظر معتقدات اسلامی کافر به حساب می آمد (تجسیم خدا در اسلام حرام است و معتقد به جسمانیت خدا کافر است)، به خاطر اینکه در مناظرات و مطالب خود طرف امامان شیعه را می گرفت و بر پیروی از آنان تاکید میکرد و علو درجات ایشان را خاطر نشان می ساخت مورد تجلیل و تکریم امامان ششم و هفتم شیعه بود و ایشان اهمیتی به کفر و انحراف عقیدتی وی نمی دادند!
همانگونه که پیش از این گفته شد روایاتی در کتب تاریخی و رجالی اسلامی دلالت بر این دارد که هشام دارای برخی اعتقادات ملحدانه بوده است.
برخی هشام را از اصحاب #ابوشاکر_دیصانی، و ملحد و دهری دانستهاند.
ابوشاکر دیصانی بنیانگذار مکتب #دیصانیه بود که در عراق پراکنده بودند و پیرو مکتب #رواقیان یونان شمرده می شدند. از جمله اعتقادات این گروه باور به جسمانیت، رنگ و بو و طعم و همچنین جسمانیت موجودات روحانی و خود خداوند است.
(نگاه کنید به نعمه، ص ۵۸-۵۶ و رجال کشی، ص ۲۷۸ و ملطی امام شافعی، ص۳۱)
در کتب حدیث شیعه روایتی درباره هشام هست که این اعتقاد وی و مطلع بودن جعفر صادق از این اعتقاد را نشان میدهد:
👈أحمد بن إدريس ، عن محمد بن عبد الجبار ، عن صفوان بن يحيى ، عن علي بن أبي حمزة قال قلت لأبي عبد الله عليهالسلام سمعت هشام بن الحكم يروي عنكم أن الله جسم صمدي نوري معرفته ضرورة يمن بها على من يشاء من خلقه فقال عليهالسلام سبحان من لا يعلم أحد كيف هو إلا هو « لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ » لا يحد.
على بن أبى حمزه گويد: به امام صادق (ع) گفتم: من از هشام بن حكم شنيدم كه از شما روايت كرده است، خدا جسمى است، تو پر و نورانى، و شناختن او بديهى و ذوقى است و خدا به هر كدام بندگانش كه بخواهد بدان منت می نهد، فرمود: منزه باد كسى كه هيچ كس نداند او چگونه است جز ذات او، نيست به مانندش چيزى و او است شنوا و آگاه، نه حدى دارد و نه محسوس گردد و نه بسيده شود و نه (ديده ها و نه) حواس او را دريابند، نه در چيزى گنجد و نه جسم است و نه صورت، نه در معرض نقشه بندى است و نه محدوديت.👉
(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، مجلسی، ج ۲، ص ۱/اصول کافی، شیخ کلینی، جلد ۱، ص ۱۰۴)
🔰علی رغم اینکه وی صاحب چنین اعتقادی بود که طبق معیارهای اسلامی کفر محسوب می شود، چون از امامت و علو درجات ایشان دفاع می کرد نه تنها از سوی جعفر صادق و جانشینش موسی الکاظم مورد اعتراض و نقد قرار نگرفت بلکه بسیار مورد تفقد و تشویق ایشان بود. 👇🏻
#ادامه دارد
BY انتقام قادسیه
Share with your friend now:
tgoop.com/tispun98/28790