tgoop.com/tondar_anjoman_padeshahi/19878
Last Update:
💢سلطان محمود غزنوي 🔶🔸سرنوشت یک سلطان مسلمان !...
(387-421ه/997-1030م)
✅ سلطان محمود، بنيان گذار سلسله غزنوي، يکي از اميران جنگ آور ترک و افسانه سازترين سلطان تاريخ ايران بعد از اسلام است.
وي از نوجواني همه جا پدر خود را همراهي کرده بود و با فنون جنگ و کشورداري آشنايي کامل داشت. به همين جهت پس از آن که سرداران ياغی را سرکوب کرد، اميرساماني حکومت نيشابور را به او داد و پدرش سبکتکين را به امارت غَزنه فرستاد.
✅ محمود پس از مرگ پدر حکومت غَزنه را نيز ازآن خود کرد و با حمله به خراسان سامانيان را که ضعيف شده بودند برانداخت.
از آن پس قدرت او روز به روز بالا گرفت تا آن جا که در سال390ه/ 1000 م. با تائيد خليفه عبّاسي درغَزنه به تخت سلطنت نشست و بيش از سيوسه سال با شوکت و قدرت تمام بر ايران و بخش بزرگي از هند حکمروايي کرد.
✅ محمود درمدّت سلطنت خود بارها به هندوستان لشکرکشيد و در جنگهايي که آنها را غَزَوات، يعني جنگ با کُفّار براي اشاعه دين اسلام ميناميد ثروت فراوان اندوخت و اسيران بسيار گرفت. بزرگ ترين لشکرکشي محمود به سرزمين هند، فتح سومَنات، در سواحل جنوبي شبه جزيره کاتياوار در مغرب هندوستان را، به دنبال داشت. وي دراين پيروزي بُت سومَنات را شکست و خزاين گران بهاي آن بُت خانه را با خود به غزنين آورد.
✅امپراتوري عظيم محمود، همراه با خزاين و گنجينههاي افسانه اي او، پس از مرگش، در زمان سلطنت سلطان مسعود پسر او، بيش ازده سال دوام نيافت. ترکان سلجوقي که در زمان سلطان محمود، پايشان به خراسان باز شده بود، به تدريج قدرت يافتند و مسعود را از خراسان راندند. وي و جانشينانش در غَزنه و بعضي متصرّفات خود در هند زيستند و کمکم از ميان رفتند. با اين همه، حدود نيم قرن سلطنت سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوي درتاريخ ايران، به دلايلي که مي آيد، از اهميت ويژه اي برخوردار است.
✅ به قدرت رسيدن محمود سرآغاز تسلّط ترکان بر سرزمين ايران بود.
وي سه دودمان فرمانروايي اصيل ايراني را، که درنواحي مختلف حکومت ميکردند و استقلال نسبي سياسي داشتند و فرهنگ ايراني را زنده کرده بودند، برانداخت.
سامانيان، صفّاريان و اميران مقتدر خوارزم از ميدان بدر شدند و مقدّمات انقراض امراي محلّي ايراني، چون آل بويه و آل زيار در زمان سلطان محمود فراهم آمد. پس از آن قبايل تُرک از سلجوق و مغول و تاتار حدود شش قرن ايران را عرصه تاخت و تاز ويرانگر و خونين خود قرار دادند.
✅ در اين دوران، آزادمنشي و حسّ گذشت و مدارا که از ویژگی های فرهنگی ایرانیان بود، جاي خود را به تعصّب و خشونت و قساوت داد و بزرگداشت دانش و معرفت، به اسير گرفتن دانشمندان و خريد و فروش شاعران انجاميد. سلطان محمود به تقليد از اميران ساماني و پادشاهان آل بويه، دانشمندان و شاعران را به بارگاه خويش ميخواند. امّا آنان را وسايل حشمت و جاه خود ميدانست و نه مردمي صاحب ارج و احترام. سه دانشمند و شاعر بزرگ ايراني از او آزار بسيار ديدند.
" ابوعلي سينا شهر به شهر از او گريخت، ابوريحان بيروني به اسارت در دربار او هر لحظه در هراس زيست و فردوسي، رنجيده خاطر، از غَزنه به توس بازگشت و تا آخر عمر در سختی بسیار روز گذراند."
✅ سلطان محمود برای خوشنودی سلطان بغدادخود را دشمن سرسخت شيعهگري و رَفض و بدديني ميشمرد. وي براي خوش آيند خليفه بغداد و در واقع براي کسب هرچه بيشتر مال، تظاهر به دين داري ميکرد.
گويند وقتي مردي توانگر را احضار کرد و به او گفت «شنيده ام قَرمَطي شدهاي.» مرد گفت: «قَرمَطي نيستم، امّا پول کلاني ميتوانم بپردازم.» سلطان پول را گرفت و حکم بر بيگناهي او داد.
✅محمود آن قدر مال اندوخت که به نوشته بيهقي خود ميگفت: «پشت زمين تاب ثروت هاي ما را ندارد.» آوردهاند که تنها از معبد سومَنات حدود85 تن طلا به غنيمت گرفت و هنگام ويران کردن يکي از معابد کريشنا درهند ميگفت که براي دوباره ساختن اين معبد بيش از دويست سال وقت و يکصد ميليون دينار طلا لازم است.
✅ محمود هنگام مرگ دستور داد تا گنجينه هايش را برابر چشمانش بگسترند. امّا اين کار ممکن نبود. دو روز طول کشيد تا توانستند گران بهاترين جواهرات را دور او گردآورند. او حسرت زده و نگران به آنها نگريست و گريان و فريادکشان جان داد. با اين همه ثروت، سلطان محمود جز قصرها و باغ هايي در غَزنه، در ديگر سرزمين هاي قلمرو خود جز ويراني چيزي به جاي نگذاشت، درحالي که، حدود همان روزگار، عضدالدوله ديلمي در گوشه و کنار کشور ايران چندان آباداني کرد که هنوز بسياري از آن ها برجاست.
#ژن_ژیان_ئازادی
#شۆڕشی_ژنان
#نیشتمان
#جمشید_شارمهد
#آیین_ریشەای
به انجمن پادشاهی ایران-تندر بپیوندید
@tondar_anjoman_padeshahi
@r50107
BY انجمن پادشاهی ایران تندر
Share with your friend now:
tgoop.com/tondar_anjoman_padeshahi/19878