tgoop.com/urasmid/1125
Last Update:
پدیده "مشارکت پایین" در ایران
تحلیل:
روندهای سیاسی و به تبع آن انتخابات و همچنین فرایندهای سیاست خارجی ایران طی چند دهه اخیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستخوش تغییرات فراوان و کلانی شدهاند به گونهای که برخی از صاحب نظران با توجه به مقیاس تغییر، آن را تغییر از اصول و مبنا نیز تفسیر کردهاند. همچنین فرایندهای سیاسی و انتخاباتی ایران با پدیدههای مهمی نیز روبرو بوده است که باعث پیدایش بحث و گاهاً تضعیف گفتمانهای سیاسی خاصی شده است.
اما یکی از پدیدههای مهم دهه اخیر در فرایند انتخاباتی سیاسی جمهوری اسلامی ایران "مشارکت پایین و روند نزولی آن "میباشد، به گونهای که نرخ مشارکت طی سه دهه اخیر دست کم ۳۵ درصد کمتر شده است.
سوال اساسی این است که چرا مردمی که چند دهه پیش برای کشور و نظام از جان خود و فرزندان خود نیز میگذشت، هم اکنون در یک روز آرام و تعطیل پای صندوقهای رای حاضر نمیشود؟
دلایل مختلفی برای این امر برشمرده شده است؛ از جمله تضعیف گفتمانهای انقلابی و اصلاح طلب به عنوان ۲ عنصر پیش برنده تحولات سیاسی ایران. اما از دید نگارنده، آنچه که پدیدآورنده پدیده عدم مشارکت میباشد در توسعه دریافتگی ایران نهفته است. دلیل آن را صرفاً نباید در زد و بندهای شکلگیری احزاب و پویشهای مردمی، بلکه دلیل اصلی را با میبایست در لابهلای صفحات روزنامههای اقتصادی و همچنین اعداد و ارقام جست.
در یک ادعای کلی میتوان گفت که ایران یک کشور توسعه نیافته است که از لحاظ زیرساختهای زیربنایی و روبنایی با قافله تمدن بشری فاصله زیادی دارد. افلاطون بر این باور بود که بهترین نوع یادگیری مقایسه است و به لطف تکنولوژیهای اخیر، مردم ایران نیز نه تنها به مقایسه آماری میپردازند بلکه تفاوت را به عین نیز میبینند. برای مثال ایران با نزدیک به ۱.۶۵ میلیون کیلومتر مربع مساحت و منابع غنی زیرزمینی و رو زمینی و جمعیتی نزدیک به ۹۰ میلیون نفر، بنابر آمار صندوق بینالمللی پول IMF , دارای حجم اقتصاد کمتر از ۳۸۰ میلیارد دلار میباشد که این کشور را در جایگاه ناشایسته چهل و دوم جهان قرار میدهد. در یک نگاه مقایسهای، کشور کره جنوبی که تنها کمی بیش از نصف ایران جمعیت دارد و مساحت آن از استان اصفهان ایران نیز کوچکتر است بیش از ۴.۵ برابر ایران تولید ناخالص ملی دارد و این در حالی است که این کشور جنگلی و صخرهای در یک بیان کلی فاقد هرگونه منابع میباشد. در مقایسه دیگر، کشور همسایه ایران یعنی ترکیه با کمتر از نصف مساحت ایران و فقر منابع زیرزمینی و دارای جمعیت مشابه با ایران، حجم اقتصادی بیش از ۳.۵ برابر ایران دارد. با نگاه به سبد اقتصادی دو کشور مذکور و مقایسه با ایران میتوان گفت که کره جنوبی در حال تکمیل فرایند صنعتی شدن خود میباشد و ترکیه نیز فرایند صنعتی شدن خود را آغاز کرده و با گامهای افتان خیزان اما رو به جلو در حال حرکت است. همچنین این دو کشور تنوع بسیار بالایی از واردات و صادرات دارند که نشان از پویایی اقتصادی این دو کشور میباشد. برای مثال ترکیه از لحاظ دلاری، ۵ برابر ایران صادرات و نزدیک به ۷ برابر ایران واردات دارد و این تراز بازرگانی دامنه وسیعی از ماشین آلات، منسوجات، محصولات کشاورزی و خدمات تکنولوژیک را در بر میگیرد و این در حالی است که اقتصاد ایران هنوز هم وابسته به انرژی است و در بیانی ساده چیزی برای تولید و فروش ندارد. از سوی دیگر زیرساختهای اقتصادی ایران بسیار فرسوده، ناکارآمد و منحصر به مناطق خاصی میباشند. در این راستا وضعیت کشورهای عربی همسایه ایران بحثی متفاوت است این کشورها اگرچه که فرایند صنعتی شدن خود را طی نکردهاند و در یک بیان اقتصادی صرفاً رشد کردهاند و نه توسعه، اما در سایه مدیریت فروش منابع انرژی خود به رفاه بالایی رسیده اند که قابل مقایسه با ایران و ترکیه نیست.
بهره سخن:
نگارنده بر این باور است که پدیده مشارکت پایین در ایران پدیدهای واقعی و ملموس میباشد و دلیل آن را نه در جذابیت یا عدم جذابیت گفتمانهای سیاسی بلکه در درآمد سرانه زیر ۵۰۰۰ دلاری و حداقل حقوق ۱۳۰ دلاری و همچنین وضعیت نگران کننده بیکاری پنهان (کار با درآمد ناکافی) و .....جستجو کرد
https://www.tgoop.com/urasmid
BY مطالعات اوراسیا-خاورمیانه
Share with your friend now:
tgoop.com/urasmid/1125