tgoop.com/vahididgah/279
Last Update:
لو دادن پاسخ چیستان
لغزپردازی و چیستانسازی کار متناقضی است، زیرا پردازنده هم باید نشانیهایی بدهد که ذهن مخاطب به پاسخ نزدیک شود و هم باید وصفهایی بیاورد که پاسخ را از دسترس ذهن مخاطب دور کند. برقراری تعادل در میان این دو امر متناقض کاری است که هر سخنوری از عهدۀ آن به خوبی برنمیآید. به همین علّت، چیستانها یا خیلی گنگ و معمّاگونه از آب درمیآیند، یا خیلی آسان و بیمزه. در چیستانهای آسان خود شاعر با دادن نشانیهای بسیار واضح، مانع هر گونه تلاش ذهنی مخاطب میشود و موضوع را لو میدهد، مانند لغزهای امیر معزّی دربارۀ شراب، که خواننده تا مصراع نخستِ مطلعشان را بخواند، پی میبرد که پاسخ چیست:
چه گوهر است که کانش خُم دهاقین است
به رنگ لالۀ نعمان و بوی نسرین است
(دیوان، چاپ اقبال، ص ۱۲۵)
چیست آن آبی که رخ را گونۀ آذر دهد
تلخی او عیش را شیرینی شکّر دهد
(همان، ص ۱۶۰)
بدترین لغز او از نظر لو دادن موضوع شاید شعری باشد که در مصراع نخستش تقریباً میگوید آن چیست که شرابفروش میفروشد:
چیست آن گوهر که از کان دستِ خمّار آورد
گوهری کان گوهر مردم پدیدار آورد
(همان، ص ۱۷۳)
امّا لو دادن پاسخ چیستان گاه خود شگردی بوده است متناقضگونه برای منحرف کردن ذهن مخاطب از رسیدن به پاسخ. از بهترین نمونههای لو دادن آگاهانه و پنهانکارانۀ پاسخ چیستان، در این قطعه از دیوان ناصر خسرو دیده میشود:
ای باز کرده چشم و دل خفته را ز خواب
بشنو سؤال خوب و جوابی بده صواب
بنگر به چشم دل که دو چشم سرت هگرز
دیدهست چشمهای که در او نیست هیچ آب؟
چشمهست و آب نیست پس این چشمه چون بود؟
این نکتهایست طرفه و بی هیچ پیچ و تاب
گاهی پدید باشد و گاهی نهان شود
دادم نشانیای به مثل همچو آفتاب
(چاپ دانشگاه تهران، ص ۵۱۹)
خواننده ممکن است پس از خواندن شعر پاسخ را دریابد یا درنیابد، امّا اگر دریافت، از مشاهدۀ اینکه شاعر با روش متناقض و رندانهای پاسخ چیستان را در قافیۀ بیت پایانی گنجانده بوده است، لذّت خواهد برد.
نگارنده از این شیوۀ آگاهانه و رندانۀ لو دادن پاسخ در چیستان مثالهای بسیاری را در خاطر ندارد و تنها میتواند به دو شعر از مهدی اخوان ثالث اشاره کند از کتاب «ترا ای کهن بوم و بر دوست دارم»، نخستین با نام کیستان و دومی با نام چیستان، که متأسفانه با پانویسهای نالازم شاعر و تغییر قلم کلمۀ پاسخ همراه شده است. در اینجا مطلع و مقطع هر دو شعر ذکر میشود:
کیست آن گمشدۀ گمشدهها
از ردیف همه صفها ردهها...
آن که این ملک ورا گم کردست
کیست آن؟ هر که بگوید، مردست
(چاپ مروارید، ص ۱۷۸)
چیست آن نام فراموششده
مثل پیغام فراموششده...
زور، زر، علم، هنر، آبادی؟
هر چه خواهی تو بگو، آزادی
(همان، صص ۱۷۹_ ۱۸۱)
جدا از اینها و موارد مشابه، آمدن پاسخ چیستان در متن چیستان گاه نتیجۀ اشتباه در نقل و کتابت و تصحیح سرودهها رخ میداده است و ربطی به ضعف و قدرت سخنوران چیستانپرداز نداشته است. از آن جمله است آمدن لغت «ابر» در بیت دوم لغز «ابر» از ازرقی هروی، که هم معنی و تناسب اجزای سخن را بر هم زده است و هم خلاف منطق چیستانپردازی است:
چه جِرم است اینک هر ساعت ز روی نیلگون دریا
زمین را سایبان بندد به پیش گنبد خضرا
چو در بالا بود باشد ز چشمش ابر در پستی
چو در پستی بود باشد ز کامش دود بر بالا
گهی از دامن دریا رود بر گوشۀ گردون
گهی از گوشۀ گردون رود زی دامن دریا.
(دیوان ازرقی، چاپ مجلس، ص ۳)
آنچه میتواند از چشم ابر در پستی باشد (و فرو بریزد) قطرههایی است که از ابر فرومیچکد، نه خود آن. با این ضبط که دربرگیرندهی پاسخ چیستان است، نقض غرض پیش میآید و آوردن صفتهای غیر مستقیم برای ابر، ناموجّه میشود. صورت درست، مطابق با نسخۀ حکیم اوغلو پاشا که اساس نسبی این تصحیح بوده است، «آب» است که در چاپ سعید نفیسی نیز دیده میشود (ص ۱).
شبیه به این خطا در تصحیح دیوان اثیر اخسیکتی نیز رخ داده است، آنجا که در خطاب به شمع، خود کلمۀ «شمع» هم به کار رفته است و در نتیجه این کلمه مصحّف خود شده است:
والله که تا مصحّف شمعی تو وصف خویش
زین سان جز از اثیر گر از کس شنیدهای
(چاپ همایون فرّخ، ص ۲۹۹)
امّا «شمع» مصحّف «سمع» است و باید به همین صورت اصلاح شود، مطابق با دو ویراست اخیر دیوان اثیر اخسیکتی.
◽️ وحید عیدگاه طرقبهای
@vahididgah
BY عیدگاه
Share with your friend now:
tgoop.com/vahididgah/279