قلعه حیوانات 1
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۱/۱۰
مدت: ۲۰:۴۳
حجم فایل: ۱۱ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۱/۱۰
مدت: ۲۰:۴۳
حجم فایل: ۱۱ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
قلعه حیوانات 2
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۲/۱۰
مدت: ۱۹:۳۳
حجم فایل: ۱۱ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۲/۱۰
مدت: ۱۹:۳۳
حجم فایل: ۱۱ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
قلعه حیوانات 3
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۳/۱۰
مدت: ۱۵:۵۶
حجم فایل: ۸:۶ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۳/۱۰
مدت: ۱۵:۵۶
حجم فایل: ۸:۶ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
قلعه حیوانات 4
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۴/۱۰
مدت: ۱۳:۲۰
حجم فایل: ۷:۳ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۴/۱۰
مدت: ۱۳:۲۰
حجم فایل: ۷:۳ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
قلعه حیوانات 5
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۵/۱۰
مدت: ۲۲:۴۵
حجم فایل: ۱۲ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۵/۱۰
مدت: ۲۲:۴۵
حجم فایل: ۱۲ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
قلعه حیوانات 6
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۶/۱۰
مدت: ۱۹:۳۰
حجم فایل: ۱۱ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۶/۱۰
مدت: ۱۹:۳۰
حجم فایل: ۱۱ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
قلعه حیوانات 7
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۷/۱۰
مدت: ۲۶:۱۷
حجم فایل: ۱۴ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۷/۱۰
مدت: ۲۶:۱۷
حجم فایل: ۱۴ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
قلعه حیوانات 8
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۸/۱۰
مدت: ۲۸:۳۲
حجم فایل: ۱۵ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۸/۱۰
مدت: ۲۸:۳۲
حجم فایل: ۱۵ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
قلعه حیوانات 9
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۹/۱۰
مدت: ۲۵:۰۸
حجم فایل: ۱۳ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۹/۱۰
مدت: ۲۵:۰۸
حجم فایل: ۱۳ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
قلعه حیوانات 10
@audiobo0ok
🎧کتاب صوتی
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۱۰/۱۰
مدت: ۲۳:۱۱
حجم فایل: ۱۲ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
📚 قلعهی حیوانات
✍جورج اورول
قسمت: ۱۰/۱۰
مدت: ۲۳:۱۱
حجم فایل: ۱۲ مگابایت
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
Audio
جزماندیشی
dogmatism
سخنران: دکتر محمدباقر باقری
✅ در این سخنرانی دکتر باقری به این سوالها دربارهی جزماندیشی پاسخ میدهند:
۱. جزماندیشی چیست؟
۲. جزماندیش کیست؟
۳. افراد جزماندیش چه ویژگیهایی دارند و چگونه میاندیشند؟
۴. تفاوت «باور» و «یقین» چیست؟
۵. انواع باورها کداماند؟
۶. چه باورهایی را میتوان به طور یقین پذیرفت؟
۷. چگونه پی ببریم که جزماندیش هستیم یا نه؟
۸. چگونه از شر جزماندیشی خلاص شویم؟
✅ افراد جزماندیش مغالطهها و خطاهای شناختی متعددی را مرتکب میشوند، از جمله:
۱. مغالطهی مخالف
۲. مغالطهی دوپارگی کاذب
۳. تفکر سیاهوسفید
۴. خطای تعهد
۵. خطای خودمحوری
۶. خطای برچسبزنی
۷. مغالطهی هزینهی هدررفته
۸. خطای واکنشی (مقاومت)
۹. خطای خصومتورزی
۱۰. مغالطهی توسل به خشم
۱۱. خطای اطاعت کورکورانه
کانال یوتیوب دکتر باقری 👇
https://youtube.com/@drbagheri.critical.thinking?si=Y08UZJ22UjnjkDW7
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
dogmatism
سخنران: دکتر محمدباقر باقری
✅ در این سخنرانی دکتر باقری به این سوالها دربارهی جزماندیشی پاسخ میدهند:
۱. جزماندیشی چیست؟
۲. جزماندیش کیست؟
۳. افراد جزماندیش چه ویژگیهایی دارند و چگونه میاندیشند؟
۴. تفاوت «باور» و «یقین» چیست؟
۵. انواع باورها کداماند؟
۶. چه باورهایی را میتوان به طور یقین پذیرفت؟
۷. چگونه پی ببریم که جزماندیش هستیم یا نه؟
۸. چگونه از شر جزماندیشی خلاص شویم؟
✅ افراد جزماندیش مغالطهها و خطاهای شناختی متعددی را مرتکب میشوند، از جمله:
۱. مغالطهی مخالف
۲. مغالطهی دوپارگی کاذب
۳. تفکر سیاهوسفید
۴. خطای تعهد
۵. خطای خودمحوری
۶. خطای برچسبزنی
۷. مغالطهی هزینهی هدررفته
۸. خطای واکنشی (مقاومت)
۹. خطای خصومتورزی
۱۰. مغالطهی توسل به خشم
۱۱. خطای اطاعت کورکورانه
کانال یوتیوب دکتر باقری 👇
https://youtube.com/@drbagheri.critical.thinking?si=Y08UZJ22UjnjkDW7
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
متفکران نقاد چه ویژگیهایی دارند و چگونه میاندیشند؟
♻️ قسمت اول
📝 محمدرضا سلیمی
آلبرت انیشتین، هنری فورد، ماری کوری و زیگموند فروید از جمله متفکران نقادی بودند که دنیای ما را تغییر دادند. سؤال: این افراد چه ویژگیهایی داشتند و چگونه میاندیشیدند که توانستند جهان بشریت را به طور چشمگیری تغییر دهند؟ آیا به صرف داشتن اطلاعات زیاد میتوان جهان را تغییر داد؟ آیا صرف متفکر بودن میتوان زندگی بشر را دگرگون کرد؟
لازم است به این نکته توجه کنیم که تفکر نقادانه صرفاً جمعآوری اطلاعات نیست و کسی که حافظهای قوی دارد و از دانش و اطلاعات فراوانی برخوردار است الزاماً متفکر نقاد نیست. متفکر نقاد کسی است که بتواند اطلاعات جمعآوریشده یا در دسترس را درست تحلیل و ارزیابی کند و به بهترین نتیجهٔ ممکن دست یابد.
متفکران نقاد فراتر از جمعآوری دادهها و اطلاعات پیش میروند تا به بهترین نتیجهٔ ممکن دست یابند. متفکران نقاد مدام دانششان را ارتقا میدهند و البته چیزی فراتر از دانش در ذهنشان میپرورانند. آنها انعطافپذیرند و با نگاهی خاص به جهان و پدیدههای آن مینگرند. آنها صرفاً مخزن اطلاعات نیستند، بلکه میتوانند اطلاعات را درست، دقیق و علمی تحلیل و ارزیابی کنند و به خلاقیت دست یابند.
✅ متفکران نقاد ویژگیهای متعددی دارند. در اینجا به پنج ویژگی این افراد اشاره میکنیم و بهاختصار آنها را شرح میدهیم.
۱. متفکران نقاد مشاهدهگران ماهریاند. مشاهدهٔ دقیق یعنی توانایی جمعآوری دادهها و اطلاعات از طریق حواس پنجگانه. مشاهدهٔ متفکر نقاد به تبیین دقیق و فهم عمیق از جهان میانجامد.
۲. متفکران نقاد کنجکاوند. کنجکاوی و پرسشگری جوهرهٔ متفکران نقاد است. کنجکاوی و علاقهمندبودن به افراد و جهان صفت بارز متفکران نقاد است. این حس کودکانه (کنجکاوی) دائماً با آنها همراه است. بهتدریج که ما بزرگتر میشویم حس کنجکاوی کودکانه در ما کاهش مییابد، اما متفکران نقاد این حس را تا آخر عمر حفظ میکنند. کنجکاوی سبب میشود دانش افراد عمیقتر و فهمشان از جهان دقیقتر بشود.
۳. متفکران نقاد عینیگرا هستند. ذهنگرایی یکی از آفتهای تفکر نقادانه است. ذهنگرایان معتقدند که عقاید همه به طور یکسان درست است، اما متفکران نقاد بر اساس شواهد و دادههای عینی قضاوت و سعی میکنند هيجاناتشان بر قضاوتشان تأثیر نگذارند. البته، برای این افراد غیرممکن است که به طور کامل عینیگرا باشند؛ زیرا ذهنیتشان با دیدگاهها، تجربهها و چشماندازها شکل گرفته است. آگاهی از خطاهای شناختی اولین گام در مسیر عینیگرا بودن است.
۴. متفکران نقاد حقیقتجو هستند. افراد حقیقتجو تمایل ندارند عقایدشان را به دیگران تحمیل کنند. حتی اگر نتیجهٔ استدلال و بحث و گفتوگو برخلاف عقایدشان باشد، آن را میپذیرند. آنها دیدگاههایشان را مجدداً تحلیل و ارزیابی و در صورت لزوم اصلاح میکنند. وقتی تأمل صادقانه نشان میدهد که تغییر ضروری است، متفکران نقاد دیدگاههایشان را تغییر میدهند.
۵. متفکران نقاد گشودهذهناند. متفکران نقاد دیدگاههای گوناگون را درک میکنند و دربارهٔ تعصبات احتمالیشان واقعبیناند. اولویت افراد گشودهذهن تشخیص این واقعیت است که به دیگران حق داشتن و حفظ دیدگاههای خودشان را میدهند. این افراد «پذیرای» نظرات دیگرانند، بدون اینکه آن نظرات را بدون دلیل «بپذیرند».
📙 خانوادهٔ خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم (صص ۸۰-۷۹)
@wikifallacy
♻️ قسمت اول
📝 محمدرضا سلیمی
آلبرت انیشتین، هنری فورد، ماری کوری و زیگموند فروید از جمله متفکران نقادی بودند که دنیای ما را تغییر دادند. سؤال: این افراد چه ویژگیهایی داشتند و چگونه میاندیشیدند که توانستند جهان بشریت را به طور چشمگیری تغییر دهند؟ آیا به صرف داشتن اطلاعات زیاد میتوان جهان را تغییر داد؟ آیا صرف متفکر بودن میتوان زندگی بشر را دگرگون کرد؟
لازم است به این نکته توجه کنیم که تفکر نقادانه صرفاً جمعآوری اطلاعات نیست و کسی که حافظهای قوی دارد و از دانش و اطلاعات فراوانی برخوردار است الزاماً متفکر نقاد نیست. متفکر نقاد کسی است که بتواند اطلاعات جمعآوریشده یا در دسترس را درست تحلیل و ارزیابی کند و به بهترین نتیجهٔ ممکن دست یابد.
متفکران نقاد فراتر از جمعآوری دادهها و اطلاعات پیش میروند تا به بهترین نتیجهٔ ممکن دست یابند. متفکران نقاد مدام دانششان را ارتقا میدهند و البته چیزی فراتر از دانش در ذهنشان میپرورانند. آنها انعطافپذیرند و با نگاهی خاص به جهان و پدیدههای آن مینگرند. آنها صرفاً مخزن اطلاعات نیستند، بلکه میتوانند اطلاعات را درست، دقیق و علمی تحلیل و ارزیابی کنند و به خلاقیت دست یابند.
✅ متفکران نقاد ویژگیهای متعددی دارند. در اینجا به پنج ویژگی این افراد اشاره میکنیم و بهاختصار آنها را شرح میدهیم.
۱. متفکران نقاد مشاهدهگران ماهریاند. مشاهدهٔ دقیق یعنی توانایی جمعآوری دادهها و اطلاعات از طریق حواس پنجگانه. مشاهدهٔ متفکر نقاد به تبیین دقیق و فهم عمیق از جهان میانجامد.
۲. متفکران نقاد کنجکاوند. کنجکاوی و پرسشگری جوهرهٔ متفکران نقاد است. کنجکاوی و علاقهمندبودن به افراد و جهان صفت بارز متفکران نقاد است. این حس کودکانه (کنجکاوی) دائماً با آنها همراه است. بهتدریج که ما بزرگتر میشویم حس کنجکاوی کودکانه در ما کاهش مییابد، اما متفکران نقاد این حس را تا آخر عمر حفظ میکنند. کنجکاوی سبب میشود دانش افراد عمیقتر و فهمشان از جهان دقیقتر بشود.
۳. متفکران نقاد عینیگرا هستند. ذهنگرایی یکی از آفتهای تفکر نقادانه است. ذهنگرایان معتقدند که عقاید همه به طور یکسان درست است، اما متفکران نقاد بر اساس شواهد و دادههای عینی قضاوت و سعی میکنند هيجاناتشان بر قضاوتشان تأثیر نگذارند. البته، برای این افراد غیرممکن است که به طور کامل عینیگرا باشند؛ زیرا ذهنیتشان با دیدگاهها، تجربهها و چشماندازها شکل گرفته است. آگاهی از خطاهای شناختی اولین گام در مسیر عینیگرا بودن است.
۴. متفکران نقاد حقیقتجو هستند. افراد حقیقتجو تمایل ندارند عقایدشان را به دیگران تحمیل کنند. حتی اگر نتیجهٔ استدلال و بحث و گفتوگو برخلاف عقایدشان باشد، آن را میپذیرند. آنها دیدگاههایشان را مجدداً تحلیل و ارزیابی و در صورت لزوم اصلاح میکنند. وقتی تأمل صادقانه نشان میدهد که تغییر ضروری است، متفکران نقاد دیدگاههایشان را تغییر میدهند.
۵. متفکران نقاد گشودهذهناند. متفکران نقاد دیدگاههای گوناگون را درک میکنند و دربارهٔ تعصبات احتمالیشان واقعبیناند. اولویت افراد گشودهذهن تشخیص این واقعیت است که به دیگران حق داشتن و حفظ دیدگاههای خودشان را میدهند. این افراد «پذیرای» نظرات دیگرانند، بدون اینکه آن نظرات را بدون دلیل «بپذیرند».
📙 خانوادهٔ خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم (صص ۸۰-۷۹)
@wikifallacy
متفکران نقاد چه ویژگیهایی دارند و چگونه میاندیشند؟
♻️قسمت دوم
📝محمدرضا سلیمی
در این قسمت ۱۰ ویژگی دیگر متفکران نقاد را شرح میدهیم.
۶. متفکران نقاد تحلیلگرند. تحلیل یکی از کلیدیترین مهارتها در یادگیری تفکر نقادانه است. تحلیل یعنی تعمق درباره اطلاعات ازطریق تفکیک اجزای سازنده آن به منظور ارزیابی و پی بردن به ماهیت آن اجزا. فرد تحلیلگر اجزای تفکر را باهم یا به طور مجزا ازطریق معیارهای فکری ارزیابی و درنهایت نتیجهگیری میکند. تحلیل با مشاهده و پرسشگری آغاز میشود. درواقع، پرسشگری ابزار تحلیل است.
۷. متفکران نقاد از سوگیریهایشان آگاهند. تعصب و جانبداری سم تفکر نقادانه است. متفکران نقاد تفکرشان را به چالش میکشند تا شواهدی که باورها و تمایلاتشان را شکل میدهند بیابند و معین کنند آیا این شواهد معتبرند یا نه.
۸. متفکران نقاد اطلاعات مرتبط را تشخیص میدهند. یکی از سختترین بخش تفکر نقادانه تشخیص مرتبطترین و مهمترین اطلاعات درباره موضوع موردبحث برای بررسی آنهاست. ممکن است اطلاعات باارزش اما کماهمیت باشند. ربطداری یکی از معیارهای مهم برای ارزیابی تفکر خودمان و تفکر دیگران است.
۹. متفکران نقاد منطقی استنباط میکنند. استنباط یعنی توانایی نتیجهگیری از دادهها و کشف بروندادها یا نتایج بالقوه. برای مثال، اگر شما بفهمید که کودکتان بیحال است، استنباط میکنید او «بیمار» است. اگر پی بردید فردی ۱۲۰ کیلو وزن دارد، استنباط میکنید که او بیشازحد چاق است. متفکران نقاد بهترین نتیجه بالقوه را از اطلاعات میگیرند و منطقیترین تفسیر را ارائه میدهند.
۱۰. متفکران نقاد همدلانه میاندیشند. همدلی فکری یعنی اینکه با قوه تخیل خودمان را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را خوب بفهمیم. البته، همدلی فکری معادل همفکری نیست. درواقع، درک کردن دیگران به معنای پذیرفتن باورهایشان نیست. در تفکر همدلانه باید به طور موقت دیدگاهها و استدلالهای خودمان را کنار بگذاریم و با دیدگاهها و استدلالهای دیگران بیندیشیم. باوجوداین، احساساتی بودن درک ما را از واقعیت منحرف میکند. اما هدف همدلی فکری این است که صرفاً به دادهها و واقعیتها با نگاه سرد و بیروح نگاه نکنیم. هر کاری که درباره اطلاعات میکنیم به انسان هم ربط دارد. تفکر فقط درباره دادهها و واقعیتها نیست؛ درباره انسان هم هست.
۱۱. متفکران نقاد متواضعانه میاندیشند. متفکران نقاد خوب آگاهند که درباره همهچیز نمیدانند. آنها میدانند که شناختشان بسیار محدود است. آنها همچنین فراتر از چیزی که میدانند ادعا نمیکنند. نقطه مقابل تواضع فکری غرور فکری است. افراد مغرور خود را «همهچیزدان» میدانند و برای حل مشکلاتشان با کسی مشورت نمیکنند.
۱۲. متفکران نقاد مشتاقانه وضع موجود را به چالش میکشند. تفکر نقادانه یعنی به چالش کشیدن عرفهای دیرینه که در جامعه نهادینه شدهاند. متفکران نقاد روال معمول را به چالش میکشند؛ اینکه سنتی مرسوم است بدین معنا نیست که باید تا ابد ادامه یابد. متفکران نقاد بهدنبال پاسخهای هوشمندانه و عقلانی برای وضعیت موجود نامطلوباند.
۱۳. متفکران نقاد خویشتننگرند. خویشتننگری یا درونکاوی یعنی آگاهی یافتن از احساسات، افکار و عواطف خودمان. متفکران نقاد درباره نحوه زندگی کردن خودشان میاندیشند؛ یعنی به درون ذهن خودشان سرک میکشند نه به درون زندگی دیگران. درونکاوی سبب میشود که از نحوه تفکر خودمان و خطاهایمان آگاه شویم. متفکران نقاد بیشتر دربارهٖ خودشان میاندیشند و قضاوت میکنند نه درباره دیگران. درواقع، متفکران نقاد خویشتننگرند نه خویشاوندنگر. آنها دیده به گریبان خود فرو میبرند و به عیب دیگران نمینگرند. هدف تفکر نقادانه هم همین است که خویشتننگر باشیم و درون خودمان را بکاویم. نظامی گنجوی در این زمینه میگوید:
عیب کسان منگر و احسان خویش/دیده فرو کن به گریبان خویش
۱۴. متفکران نقاد سیستمی میاندیشند. به مجموعهای از اجزای مرتبطبههم که برای دستیابی به هدفی مشترک در تعاملاند سیستم میگویند. تفکر سیستمی مستلزم شناخت اجزای سیستم، ارتباط آن اجزا باهم و هدف یا کارکرد سیستم است. متفکران نقاد سیستمی میاندیشند؛ یعنی میتوانند اجزای یک مجموعه را از هم تشخیص دهند و کارکرد هر کدام را جداگانه یا باهم بررسی و بین آن اجزا ارتباط برقرار کنند. (در فصل پنجم تفکر سیستمی را بهتفصیل شرح خواهیم داد.)
۱۵. متفکران نقاد خودتنظیمگرند. خودتنظیمگری یعنی مراقبت از مراحل تفکر خود بهمنظور آگاهی یافتن از رویدادهای ذهنی و تصحیح و تنظیم آنهاست. خودتنظیمگری مستلزم جدا کردن مفروضات و عقاید خودمان از مفروضات و عقاید دیگران است. مولوی درباره خودتنظیمگری میگوید:
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این/بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
📙خانواده خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
@wikifallacy
♻️قسمت دوم
📝محمدرضا سلیمی
در این قسمت ۱۰ ویژگی دیگر متفکران نقاد را شرح میدهیم.
۶. متفکران نقاد تحلیلگرند. تحلیل یکی از کلیدیترین مهارتها در یادگیری تفکر نقادانه است. تحلیل یعنی تعمق درباره اطلاعات ازطریق تفکیک اجزای سازنده آن به منظور ارزیابی و پی بردن به ماهیت آن اجزا. فرد تحلیلگر اجزای تفکر را باهم یا به طور مجزا ازطریق معیارهای فکری ارزیابی و درنهایت نتیجهگیری میکند. تحلیل با مشاهده و پرسشگری آغاز میشود. درواقع، پرسشگری ابزار تحلیل است.
۷. متفکران نقاد از سوگیریهایشان آگاهند. تعصب و جانبداری سم تفکر نقادانه است. متفکران نقاد تفکرشان را به چالش میکشند تا شواهدی که باورها و تمایلاتشان را شکل میدهند بیابند و معین کنند آیا این شواهد معتبرند یا نه.
۸. متفکران نقاد اطلاعات مرتبط را تشخیص میدهند. یکی از سختترین بخش تفکر نقادانه تشخیص مرتبطترین و مهمترین اطلاعات درباره موضوع موردبحث برای بررسی آنهاست. ممکن است اطلاعات باارزش اما کماهمیت باشند. ربطداری یکی از معیارهای مهم برای ارزیابی تفکر خودمان و تفکر دیگران است.
۹. متفکران نقاد منطقی استنباط میکنند. استنباط یعنی توانایی نتیجهگیری از دادهها و کشف بروندادها یا نتایج بالقوه. برای مثال، اگر شما بفهمید که کودکتان بیحال است، استنباط میکنید او «بیمار» است. اگر پی بردید فردی ۱۲۰ کیلو وزن دارد، استنباط میکنید که او بیشازحد چاق است. متفکران نقاد بهترین نتیجه بالقوه را از اطلاعات میگیرند و منطقیترین تفسیر را ارائه میدهند.
۱۰. متفکران نقاد همدلانه میاندیشند. همدلی فکری یعنی اینکه با قوه تخیل خودمان را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را خوب بفهمیم. البته، همدلی فکری معادل همفکری نیست. درواقع، درک کردن دیگران به معنای پذیرفتن باورهایشان نیست. در تفکر همدلانه باید به طور موقت دیدگاهها و استدلالهای خودمان را کنار بگذاریم و با دیدگاهها و استدلالهای دیگران بیندیشیم. باوجوداین، احساساتی بودن درک ما را از واقعیت منحرف میکند. اما هدف همدلی فکری این است که صرفاً به دادهها و واقعیتها با نگاه سرد و بیروح نگاه نکنیم. هر کاری که درباره اطلاعات میکنیم به انسان هم ربط دارد. تفکر فقط درباره دادهها و واقعیتها نیست؛ درباره انسان هم هست.
۱۱. متفکران نقاد متواضعانه میاندیشند. متفکران نقاد خوب آگاهند که درباره همهچیز نمیدانند. آنها میدانند که شناختشان بسیار محدود است. آنها همچنین فراتر از چیزی که میدانند ادعا نمیکنند. نقطه مقابل تواضع فکری غرور فکری است. افراد مغرور خود را «همهچیزدان» میدانند و برای حل مشکلاتشان با کسی مشورت نمیکنند.
۱۲. متفکران نقاد مشتاقانه وضع موجود را به چالش میکشند. تفکر نقادانه یعنی به چالش کشیدن عرفهای دیرینه که در جامعه نهادینه شدهاند. متفکران نقاد روال معمول را به چالش میکشند؛ اینکه سنتی مرسوم است بدین معنا نیست که باید تا ابد ادامه یابد. متفکران نقاد بهدنبال پاسخهای هوشمندانه و عقلانی برای وضعیت موجود نامطلوباند.
۱۳. متفکران نقاد خویشتننگرند. خویشتننگری یا درونکاوی یعنی آگاهی یافتن از احساسات، افکار و عواطف خودمان. متفکران نقاد درباره نحوه زندگی کردن خودشان میاندیشند؛ یعنی به درون ذهن خودشان سرک میکشند نه به درون زندگی دیگران. درونکاوی سبب میشود که از نحوه تفکر خودمان و خطاهایمان آگاه شویم. متفکران نقاد بیشتر دربارهٖ خودشان میاندیشند و قضاوت میکنند نه درباره دیگران. درواقع، متفکران نقاد خویشتننگرند نه خویشاوندنگر. آنها دیده به گریبان خود فرو میبرند و به عیب دیگران نمینگرند. هدف تفکر نقادانه هم همین است که خویشتننگر باشیم و درون خودمان را بکاویم. نظامی گنجوی در این زمینه میگوید:
عیب کسان منگر و احسان خویش/دیده فرو کن به گریبان خویش
۱۴. متفکران نقاد سیستمی میاندیشند. به مجموعهای از اجزای مرتبطبههم که برای دستیابی به هدفی مشترک در تعاملاند سیستم میگویند. تفکر سیستمی مستلزم شناخت اجزای سیستم، ارتباط آن اجزا باهم و هدف یا کارکرد سیستم است. متفکران نقاد سیستمی میاندیشند؛ یعنی میتوانند اجزای یک مجموعه را از هم تشخیص دهند و کارکرد هر کدام را جداگانه یا باهم بررسی و بین آن اجزا ارتباط برقرار کنند. (در فصل پنجم تفکر سیستمی را بهتفصیل شرح خواهیم داد.)
۱۵. متفکران نقاد خودتنظیمگرند. خودتنظیمگری یعنی مراقبت از مراحل تفکر خود بهمنظور آگاهی یافتن از رویدادهای ذهنی و تصحیح و تنظیم آنهاست. خودتنظیمگری مستلزم جدا کردن مفروضات و عقاید خودمان از مفروضات و عقاید دیگران است. مولوی درباره خودتنظیمگری میگوید:
ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این/بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش
📙خانواده خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
@wikifallacy
متفکران نقاد چه ویژگیهایی دارند و چگونه میاندیشیدند؟
♻️ قسمت سوم
📝 محمدرضا سلیمی
✅ در این قسمت ۵ ویژگی دیگر متفکران نقاد را شرح میدهیم.
۱۶. متفکرانه نقاد خطاهایشان را میپذیرند. متفکران نقاد بر این باورند که افراد شرکتکننده در بحث و گفتوگو باید مشتاقانه خطاهایشان را بپذیرند. آنها فکر نمیکنند که باورها و دیدگاههایشان قابل دفاعترین باورها و دیدگاههاست. آنها معتقدند که هیچکس کامل نیست و نباید خودش را در بند دیدگاههایش اسیر کند.
۱۷. متفکرانه نقاد شفاف میاندیشند. شفاف اندیشیدن مهمترین گام در تفکر نقادانه است. شفاف اندیشیدن یعنی تفکرمان را بدون ابهام، ایهام، کلیگویی، کنایه، طعنه و زبان عاطفی بیان کنیم. متفکران نقاد طوری تفکرشان را بیان میکنند که احتمال سوءارتباط، سوءبرداشت یا سوءتفاهم وجود نداشته باشد. نقطهی مقابل شفاف اندیشیدن ابهام، کلیگویی، کنایه و طعنهزدن است.
۱۸. متفکران نقاد شهامت فکری دارند. شهامت فکری یعنی آگاهی از دیدگاهها و باورهای مخالف و تمایل به مواجه شدن با آنها. متفکران نقاد از مواجه شدن با دیدگاههایی که به آنها عواطف منفی قوی دارند واهمهای ندارند. از سوی دیگر این شهامت را دارند که باورهایشان را به چالش بکشند و اصلاح کنند.
۱۹. متفکران نقاد شک معقول دارند. شک معقول نقطهی مقابل زودباوری است. افراد زودباور به دیگران زود اعتماد میکنند و سخن دیگران را بیدرنگ و بدون تأمل میپذیرند. افرادی که شک معقول دارند هر باوری را زود نمیپذیرند، مگر اینکه ادلهی موجهی را برای پذیرفتن آن در اختیار داشته باشند. این افراد مستدل میاندیشند؛ یعنی به دنبال دلایل و شواهدی برای تایید ادعاهای خود و دیگران هستند. آنها بدون شواهد منطقی باوری را نمیپذیرند. درواقع، آنها زودباور نیستند.
۲۰. متفکران نقاد استقلال فکری دارند. متفکران نقاد بهطور مستقل میاندیشند. آنها بردهی فکری دیگران نیستند؛ یعنی از سیاستمداران، سلبریتیها و سخنوران کورکورانه اطاعت نمیکنند و کنترل ارزشها و باورهایشان را به دست خودشان میسپارند. البته، استقلال فکری بدین معنا نیست که با کسی مشورت نکنیم یا توصیهای را نپذیریم. حتی مشورت کردن هم از استقلال فکری نشئت میگیرد؛ یعنی فرد خودش تصمیم میگیرد با چه کسی، چگونه و چه سوالهایی را مطرح کند. نقطهی مقابل استقلال فکری دنبالهروی فکری است.
📙 خانواده خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
@wikifallacy
♻️ قسمت سوم
📝 محمدرضا سلیمی
✅ در این قسمت ۵ ویژگی دیگر متفکران نقاد را شرح میدهیم.
۱۶. متفکرانه نقاد خطاهایشان را میپذیرند. متفکران نقاد بر این باورند که افراد شرکتکننده در بحث و گفتوگو باید مشتاقانه خطاهایشان را بپذیرند. آنها فکر نمیکنند که باورها و دیدگاههایشان قابل دفاعترین باورها و دیدگاههاست. آنها معتقدند که هیچکس کامل نیست و نباید خودش را در بند دیدگاههایش اسیر کند.
۱۷. متفکرانه نقاد شفاف میاندیشند. شفاف اندیشیدن مهمترین گام در تفکر نقادانه است. شفاف اندیشیدن یعنی تفکرمان را بدون ابهام، ایهام، کلیگویی، کنایه، طعنه و زبان عاطفی بیان کنیم. متفکران نقاد طوری تفکرشان را بیان میکنند که احتمال سوءارتباط، سوءبرداشت یا سوءتفاهم وجود نداشته باشد. نقطهی مقابل شفاف اندیشیدن ابهام، کلیگویی، کنایه و طعنهزدن است.
۱۸. متفکران نقاد شهامت فکری دارند. شهامت فکری یعنی آگاهی از دیدگاهها و باورهای مخالف و تمایل به مواجه شدن با آنها. متفکران نقاد از مواجه شدن با دیدگاههایی که به آنها عواطف منفی قوی دارند واهمهای ندارند. از سوی دیگر این شهامت را دارند که باورهایشان را به چالش بکشند و اصلاح کنند.
۱۹. متفکران نقاد شک معقول دارند. شک معقول نقطهی مقابل زودباوری است. افراد زودباور به دیگران زود اعتماد میکنند و سخن دیگران را بیدرنگ و بدون تأمل میپذیرند. افرادی که شک معقول دارند هر باوری را زود نمیپذیرند، مگر اینکه ادلهی موجهی را برای پذیرفتن آن در اختیار داشته باشند. این افراد مستدل میاندیشند؛ یعنی به دنبال دلایل و شواهدی برای تایید ادعاهای خود و دیگران هستند. آنها بدون شواهد منطقی باوری را نمیپذیرند. درواقع، آنها زودباور نیستند.
۲۰. متفکران نقاد استقلال فکری دارند. متفکران نقاد بهطور مستقل میاندیشند. آنها بردهی فکری دیگران نیستند؛ یعنی از سیاستمداران، سلبریتیها و سخنوران کورکورانه اطاعت نمیکنند و کنترل ارزشها و باورهایشان را به دست خودشان میسپارند. البته، استقلال فکری بدین معنا نیست که با کسی مشورت نکنیم یا توصیهای را نپذیریم. حتی مشورت کردن هم از استقلال فکری نشئت میگیرد؛ یعنی فرد خودش تصمیم میگیرد با چه کسی، چگونه و چه سوالهایی را مطرح کند. نقطهی مقابل استقلال فکری دنبالهروی فکری است.
📙 خانواده خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
@wikifallacy
متفکران نقاد چه ویژگیهایی دارند و چگونه میاندیشند؟
♻️ قسمت چهارم (قسمت آخر)
📝 محمدرضا سلیمی
✅ در این قسمت ۵ ویژگی دیگر متفکران نقاد را شرح میدهیم.
۲۱. متفکران نقاد نزاکت فکری دارند. نزاکت فکری یعنی احترام گذاشتن به دیگران و توانایشان در استدلال کردن. نزاکت فکری به معنی مؤدب بودن نیست. نزاکت فکری یعنی تعهد به جدی گرفتن دیگران در مقام متفکر و احترام گذاشتن به نظرات و دیدگاههایشان، نه مرعوب کردن آنها. نقطهی مقابل نزاکت فکری بینزاکتی فکری است. بینزاکتی فکری یعنی به نظر و دیدگاههای دیگران حمله کنیم.
۲۲. متفکران نقاد پشتکار فکری دارند. پشتکار فکری یعنی عمل کردن به بینشهای ارزشمندی که به دست آوردهایم. پشتکار فکری مستلزم به چالش کشیدن پرسشها، ابهامها و دشواریهاست. متفکران نقاد برای حل مشکلاتشان انرژی و وقت صرف میکنند. نقطهی مقابل پشتکار فکری تنبلی فکری است. افرادی که تنبلی فکری دارند مشکلات را جدی نمیگیرند و آنها را سرسری حل میکنند؛ حتی اگر شواهدی علیه باورهایشان باشند، آنها را نادیده میگیرند یا ناچیز میشمرند.
۲۳. متفکران نقاد خلاقاند. جنبهی خلاقانهی تفکر نقادانه این است که به تفکرمان سروسامان بدهیم و به آن ساختار تازهای ببخشیم. متفکران نقاد میتوانند با تأمل به افکارشان نظم بدهند. خلاقیت و تفکر نقادانه با هم عجیناند. کیفیت بخشیدن به تفکر نوعی خلاقیت است. زمانی که نقد میکنیم، درواقع، خلق میکنیم و وقتی خلق میکنیم، نقد هم میکنیم.
۲۴. متفکران نقاد خوب گوش میکنند. متفکران نقاد افراد خوشصحبتِ منفعل نیستند؛ آنها به آنچه دیگران میگویند بهدقت گوش میدهند و نکتههای مهم را جذب میکنند. متفکران نقاد سازنده و نقادانه سؤال میکنند. درواقع، پرسیدن سؤالهای بهجا در حین گوش دادن مهمترین ویژگی متفکران نقاد است. همچنین، برای فهم سخنان دیگران سکوت میکنند؛ هم سکوت فیزیکی، هم سکوت فکری. سکوت فیزیکی یعنی وسط حرف دیگران نمیپرند و سکوت فکری یعنی روی سخن طرف مقابل تمرکز میکنند.
۲۵. متفکران نقاد ذهنآگاهند. ذهنآگاهی یعنی حضور در لحظه. بسیاری از ما وقت خودمان را صرف فکر کردن دربارهی گذشته و آینده میکنیم و از زمان حال غافليم. ممکن است آرزو کنیم که ای کاش زندگیمان جور دیگری بود، یا ممکن است رفتار دیگران ما را در فکر فرو ببرد. متفکران نقاد از زمان حال آگاهند و تمرکزشان بر اتفاقات «حال» است نه بر رویدادهای «گذشته» و «آینده».
📙خانوادهی خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
@wikifallacy
♻️ قسمت چهارم (قسمت آخر)
📝 محمدرضا سلیمی
✅ در این قسمت ۵ ویژگی دیگر متفکران نقاد را شرح میدهیم.
۲۱. متفکران نقاد نزاکت فکری دارند. نزاکت فکری یعنی احترام گذاشتن به دیگران و توانایشان در استدلال کردن. نزاکت فکری به معنی مؤدب بودن نیست. نزاکت فکری یعنی تعهد به جدی گرفتن دیگران در مقام متفکر و احترام گذاشتن به نظرات و دیدگاههایشان، نه مرعوب کردن آنها. نقطهی مقابل نزاکت فکری بینزاکتی فکری است. بینزاکتی فکری یعنی به نظر و دیدگاههای دیگران حمله کنیم.
۲۲. متفکران نقاد پشتکار فکری دارند. پشتکار فکری یعنی عمل کردن به بینشهای ارزشمندی که به دست آوردهایم. پشتکار فکری مستلزم به چالش کشیدن پرسشها، ابهامها و دشواریهاست. متفکران نقاد برای حل مشکلاتشان انرژی و وقت صرف میکنند. نقطهی مقابل پشتکار فکری تنبلی فکری است. افرادی که تنبلی فکری دارند مشکلات را جدی نمیگیرند و آنها را سرسری حل میکنند؛ حتی اگر شواهدی علیه باورهایشان باشند، آنها را نادیده میگیرند یا ناچیز میشمرند.
۲۳. متفکران نقاد خلاقاند. جنبهی خلاقانهی تفکر نقادانه این است که به تفکرمان سروسامان بدهیم و به آن ساختار تازهای ببخشیم. متفکران نقاد میتوانند با تأمل به افکارشان نظم بدهند. خلاقیت و تفکر نقادانه با هم عجیناند. کیفیت بخشیدن به تفکر نوعی خلاقیت است. زمانی که نقد میکنیم، درواقع، خلق میکنیم و وقتی خلق میکنیم، نقد هم میکنیم.
۲۴. متفکران نقاد خوب گوش میکنند. متفکران نقاد افراد خوشصحبتِ منفعل نیستند؛ آنها به آنچه دیگران میگویند بهدقت گوش میدهند و نکتههای مهم را جذب میکنند. متفکران نقاد سازنده و نقادانه سؤال میکنند. درواقع، پرسیدن سؤالهای بهجا در حین گوش دادن مهمترین ویژگی متفکران نقاد است. همچنین، برای فهم سخنان دیگران سکوت میکنند؛ هم سکوت فیزیکی، هم سکوت فکری. سکوت فیزیکی یعنی وسط حرف دیگران نمیپرند و سکوت فکری یعنی روی سخن طرف مقابل تمرکز میکنند.
۲۵. متفکران نقاد ذهنآگاهند. ذهنآگاهی یعنی حضور در لحظه. بسیاری از ما وقت خودمان را صرف فکر کردن دربارهی گذشته و آینده میکنیم و از زمان حال غافليم. ممکن است آرزو کنیم که ای کاش زندگیمان جور دیگری بود، یا ممکن است رفتار دیگران ما را در فکر فرو ببرد. متفکران نقاد از زمان حال آگاهند و تمرکزشان بر اتفاقات «حال» است نه بر رویدادهای «گذشته» و «آینده».
📙خانوادهی خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
@wikifallacy
Audio
جلسه سی و نهم آشنایی با خطاهای شناختی
ارائه دهنده: عبدالرضا معروف
۱۲ آذرماه ۱۴۰۳
در این جلسه میشنویم:
• مرور مبحث قبلی (لذت آنی)
• خطای لنگر انداختن (anchoring bias )
@baaghehamsafaran
ارائه دهنده: عبدالرضا معروف
۱۲ آذرماه ۱۴۰۳
در این جلسه میشنویم:
• مرور مبحث قبلی (لذت آنی)
• خطای لنگر انداختن (anchoring bias )
@baaghehamsafaran
تفاوت ادعا و باور
Claims vs. Beliefs
ترجمه و بازنویسی: محمدرضا سلیمی
۱. باورها به اثبات نیاز ندارند، درحالیکه ادعاها به اثبات نیاز دارند. برای مثال، اگر کسی بگوید «من باور دارم که جن وجود دارد»، درواقع دارد باور خودش را بیان میکند و نیازی به ارائهی شواهد نیست. اما اگر تلاش کند ما را متقاعد کند که جن وجود دارد باید دلیل بیاورد.
۲. باور دانش نیست، اما ادعا دانش است. وقتی ما به چیزی ایمان داریم، این بدین معنی است که ما آن را بدون شواهد قطعی جایی شنیدهایم. درواقع، باورها دانش ما را افزایش نمیدهند، زیرا هیچ تضمینی برای صحت آنها وجود ندارد. اما ادعاها از شواهد قطعی نشئت میگیرند و دانش ما را افزایش میدهند.
۳. هیچکس مالکیت باورها را بر عهده نمیگیرد، درحالیکه ادعاها مالک دارند. به بیان دیگر، هیچکس مسئولیت باورهایش را نمیپذیرد، اما افراد در برابر ادعاهایشان مسئولیتپذیرند. باورها از منابع ناشناس نشئت میگیرند. معمولاً ما باورها را بدون اینکه بدانیم چه کسی گفته میپذیریم. برای مثال، ما باور داریم که خوردن هویج باعث تقویت قوهی بینایی میشود، درحالیکه نمیدانیم مالک این باور کیست. اما ادعاها از منابع خاصی نشئت میگیرند و افراد مسئولیت ادعاهایشان را بر عهده میگیرند.
✅ متفکران نقاد باید تفاوت بین باورها و ادعاها را بدانند تا بتوانند به باورهایی که میتوانند در آینده به عنوان واقعیت پذیرفته شوند بیشتر اهمیت بدهند و صحت و سقم آنها را بررسی کنند.
📄منبع:
https://learnfromblogs.com/differences-between-claims-and-beliefs
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
Claims vs. Beliefs
ترجمه و بازنویسی: محمدرضا سلیمی
۱. باورها به اثبات نیاز ندارند، درحالیکه ادعاها به اثبات نیاز دارند. برای مثال، اگر کسی بگوید «من باور دارم که جن وجود دارد»، درواقع دارد باور خودش را بیان میکند و نیازی به ارائهی شواهد نیست. اما اگر تلاش کند ما را متقاعد کند که جن وجود دارد باید دلیل بیاورد.
۲. باور دانش نیست، اما ادعا دانش است. وقتی ما به چیزی ایمان داریم، این بدین معنی است که ما آن را بدون شواهد قطعی جایی شنیدهایم. درواقع، باورها دانش ما را افزایش نمیدهند، زیرا هیچ تضمینی برای صحت آنها وجود ندارد. اما ادعاها از شواهد قطعی نشئت میگیرند و دانش ما را افزایش میدهند.
۳. هیچکس مالکیت باورها را بر عهده نمیگیرد، درحالیکه ادعاها مالک دارند. به بیان دیگر، هیچکس مسئولیت باورهایش را نمیپذیرد، اما افراد در برابر ادعاهایشان مسئولیتپذیرند. باورها از منابع ناشناس نشئت میگیرند. معمولاً ما باورها را بدون اینکه بدانیم چه کسی گفته میپذیریم. برای مثال، ما باور داریم که خوردن هویج باعث تقویت قوهی بینایی میشود، درحالیکه نمیدانیم مالک این باور کیست. اما ادعاها از منابع خاصی نشئت میگیرند و افراد مسئولیت ادعاهایشان را بر عهده میگیرند.
✅ متفکران نقاد باید تفاوت بین باورها و ادعاها را بدانند تا بتوانند به باورهایی که میتوانند در آینده به عنوان واقعیت پذیرفته شوند بیشتر اهمیت بدهند و صحت و سقم آنها را بررسی کنند.
📄منبع:
https://learnfromblogs.com/differences-between-claims-and-beliefs
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
Learnfromblogs
Claims vs. Beliefs: Understanding the Difference
- Scrutinize the differences between claims and beliefs. Understand how assertions and convictions shape perspectives and influence decision-making.1. BELIEFS DO NOT NEED PROOF WHILE CLAIMS DO. Let us take an example. If you say that you believe in paranormal…
سخنرانی در گوگلمیت
موضوع: آناتومی و آسیبشناسی تفکر نقادانه
سخنران: محمدرضا سلیمی
🗓 تاریخ: سهشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳
🕗 ساعت: ۸ شب
هرچند «آناتومی» و «آسیبشناسی» دو اصطلاح مهم در علم پزشکی هستند، میتوانیم این دو اصطلاح را برای تشریح و آسیبشناسی رویدادها و مفاهیم دیگر نیز بکار بگیریم، مانند آناتومی/آسیبشناسی انقلاب، آناتومی/آسیبشناسی ازدواج یا آناتومی/آسیبشناسی تفکر نقادانه.
به زبان ساده و بیان کلی، «آناتومی» یعنی «مطالعهی ساختار بدن» و «آسیبشناسی» یعنی «مطالعهی تاثیر بیماریها و آسیبها بر بافتها و سلولهای بدن».
در این سخنرانی میخواهیم ساختار تفکر نقادانه را با نگاه تلسکوپی و میکروسکوپی تشریح کنیم و آسیبهای رذیلتهای فکری، خطاهای شناختی، مغالطهها و احساسات را در فرایند تفکر شرح دهیم.
ما از «تلسکوپ» برای مشاهدهی اجرام «بسیار بزرگ» و «بسیار دور» و از «میکروسکوپ» برای مشاهدهی موجودات «بسیار ریز» و «بسیار نزدیک» استفاده میکنیم.
درواقع، در این سخنرانی میخواهیم با نگاه تلسکوپی و میکروسکوپی ساختارهای خرد و کلان مهارت تفکر نقادانه را شرح دهیم. سپس، تاثیر خطاهای شناختی، مغالطهها، احساسات و عواطف را بر این مهارت بیان کنیم.
این سخنرانی به مناسبت پنجمین سال تاسیس کانال آموزش تفکر نقادانه برگزار میگردد. ۵ سال پیش در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۸ به پیشنهاد برخی دوستان علاقهمند به تفکر نقادانه کانال آموزش تفکر نقادانه تاسیس شد. در این ۵ سال بیش از ۱۱۰۰ پست در این کانال به اشتراک گذاشته شده است.
در این سخنرانی به سوالهای اساسی و مفاهیم پایه در تفکر نقادانه نیز پرداخته میشود.
لینک ورود به جلسه 👇
http://meet.google.com/ykn-xtqs-gan
ساعت ورود به جلسه: ۷:۵۵
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
موضوع: آناتومی و آسیبشناسی تفکر نقادانه
سخنران: محمدرضا سلیمی
🗓 تاریخ: سهشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳
🕗 ساعت: ۸ شب
هرچند «آناتومی» و «آسیبشناسی» دو اصطلاح مهم در علم پزشکی هستند، میتوانیم این دو اصطلاح را برای تشریح و آسیبشناسی رویدادها و مفاهیم دیگر نیز بکار بگیریم، مانند آناتومی/آسیبشناسی انقلاب، آناتومی/آسیبشناسی ازدواج یا آناتومی/آسیبشناسی تفکر نقادانه.
به زبان ساده و بیان کلی، «آناتومی» یعنی «مطالعهی ساختار بدن» و «آسیبشناسی» یعنی «مطالعهی تاثیر بیماریها و آسیبها بر بافتها و سلولهای بدن».
در این سخنرانی میخواهیم ساختار تفکر نقادانه را با نگاه تلسکوپی و میکروسکوپی تشریح کنیم و آسیبهای رذیلتهای فکری، خطاهای شناختی، مغالطهها و احساسات را در فرایند تفکر شرح دهیم.
ما از «تلسکوپ» برای مشاهدهی اجرام «بسیار بزرگ» و «بسیار دور» و از «میکروسکوپ» برای مشاهدهی موجودات «بسیار ریز» و «بسیار نزدیک» استفاده میکنیم.
درواقع، در این سخنرانی میخواهیم با نگاه تلسکوپی و میکروسکوپی ساختارهای خرد و کلان مهارت تفکر نقادانه را شرح دهیم. سپس، تاثیر خطاهای شناختی، مغالطهها، احساسات و عواطف را بر این مهارت بیان کنیم.
این سخنرانی به مناسبت پنجمین سال تاسیس کانال آموزش تفکر نقادانه برگزار میگردد. ۵ سال پیش در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۸ به پیشنهاد برخی دوستان علاقهمند به تفکر نقادانه کانال آموزش تفکر نقادانه تاسیس شد. در این ۵ سال بیش از ۱۱۰۰ پست در این کانال به اشتراک گذاشته شده است.
در این سخنرانی به سوالهای اساسی و مفاهیم پایه در تفکر نقادانه نیز پرداخته میشود.
لینک ورود به جلسه 👇
http://meet.google.com/ykn-xtqs-gan
ساعت ورود به جلسه: ۷:۵۵
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
Google
Real-time meetings by Google. Using your browser, share your video, desktop, and presentations with teammates and customers.
Audio
نشخوار فکری ـ بیشفکری ـ تفکر تاملی
سخنران: دکتر محمدباقر باقری
در این سخنرانی دکتر باقری دربارهی سه مفهوم زیر بهتفصیل توضیح میدهند:
۱. نشخوار فکری
rumination
۲. بیشفکری
overthinking
۳. تفکر تأملی
reflective thinking
در این سخنرانی به سوالهای زیر پاسخ داده میشود:
۱. نشخوار فکری چیست؟
۲. نشخوار فکری چه ویژگیهایی دارد؟
۳. نشخوار فکری چه پیامدهایی دارد؟
۴. چگونه با نشخوار فکری مقابله کنیم؟
۵. بیشفکری چیست؟
۶. بیشفکری چه ویژگیهایی دارد؟
۷. بیشفکری چه پیامدهایی دارد؟
۸. چگونه با بیشفکری مقابله کنیم؟
۹. نشخوار فکری چه شباهتهایی با بیشفکری دارد؟
۱۰. نشخوار فکری چه تفاوتهایی با بیشفکری دارد؟
۱۱. تفکر تاملی چیست؟
۱۲. تفکر تاملی چه ویژگیهایی دارد؟
۱۳. چگونه دربارهی نشخوار فکری، بیشفکری و تفکر تاملی نقادانه بیندیشیم؟
آدرس کانال دکتر باقری در یوتیوب 👇
https://youtube.com/@drbagheri.critical.thinking?si=Y08UZJ22UjnjkDW7
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
سخنران: دکتر محمدباقر باقری
در این سخنرانی دکتر باقری دربارهی سه مفهوم زیر بهتفصیل توضیح میدهند:
۱. نشخوار فکری
rumination
۲. بیشفکری
overthinking
۳. تفکر تأملی
reflective thinking
در این سخنرانی به سوالهای زیر پاسخ داده میشود:
۱. نشخوار فکری چیست؟
۲. نشخوار فکری چه ویژگیهایی دارد؟
۳. نشخوار فکری چه پیامدهایی دارد؟
۴. چگونه با نشخوار فکری مقابله کنیم؟
۵. بیشفکری چیست؟
۶. بیشفکری چه ویژگیهایی دارد؟
۷. بیشفکری چه پیامدهایی دارد؟
۸. چگونه با بیشفکری مقابله کنیم؟
۹. نشخوار فکری چه شباهتهایی با بیشفکری دارد؟
۱۰. نشخوار فکری چه تفاوتهایی با بیشفکری دارد؟
۱۱. تفکر تاملی چیست؟
۱۲. تفکر تاملی چه ویژگیهایی دارد؟
۱۳. چگونه دربارهی نشخوار فکری، بیشفکری و تفکر تاملی نقادانه بیندیشیم؟
آدرس کانال دکتر باقری در یوتیوب 👇
https://youtube.com/@drbagheri.critical.thinking?si=Y08UZJ22UjnjkDW7
آموزش تفکر نقادانه
https://www.tgoop.com/wikifallacy
سوگیری روایت: توهم علیت
narrative bias: the illusion of causality
📝 محمدرضا سلیمی
❓چرا به داستانها بیشازحد اعتماد میکنیم؟
یووال نوح هراری در کتاب نکسوس: تاریخ مختصر شبکههای اطلاعاتی از عصر حجر تا هوش مصنوعی دربارهی قدرت داستان میگوید: «داستانها از طریق کاشتن خاطرات جعلی، شکل دادن روابط خیالی یا ایجاد واقعیتهای بین ذهنی شبکههای انسانی را در مقیاس بزرگ شکل دادهاند. شبکههای مبتنیبر داستان انسان خردمند را به قدرتمندترین حیوان روی زمین تبدیل کرده است.»
ما انسانها به داستانها و روایتها اعتماد میکنیم، آنها را بهخاطر میسپاریم و بهلحاظ عاطفی به آنها وابستهایم. ما انسانها بهطور فطری داستانها را دوست داریم و اجازه میدهیم در تصمیمگیریهای منطقی بر واقعیتها و شواهد عینی سایه بیفکنند. هرگاه حادثهای روی میدهد، ما به دنبال ساختن روایتهایی هستیم که کمتر عینی به نظر میرسند. درواقع، ما قادر نیستیم در زندگی روزمره بهطور عینی استدلال کنیم. بنابراین، به دنبال «معناسازی» و «الگوسازی» از رویدادهای تصادفی هستیم تا بتوانیم جهان پیرامون خود را مدیریت و تاحدی آن را مهار کنیم.
«رویدادهای تصادفی» نمیتوانند تبیین کنند که چرا «پدیدهای» شکل میگیرد. بنابراین، زمانی که رویدادی غیرمنتظره رخ میدهد، ما بلافاصله داستانی ساده و منسجم میسازیم تا بتوانیم احساس خوبی داشته باشیم. ذهن ما به دنبال ساختن روایتی است که بتواند از طریق آن جهان را ساده، منسجم و قابلپیشبینی تصور کند.
نسیم طالب در سال ۲۰۰۷ در کتاب قوی سیاه خاطر نشان میکند که علت بسیاری از معلولها ناشناخته است. بااینحال، ما تلاش میکنیم به دنبال علتی باشیم که وجود خارجی ندارد. ما انسانها علت بسیاری از رویدادها را از طریق روایت و داستان بیان میکنیم. درواقع، ناتوانی خودمان را در ارائهی علتهای عینی از طریق «سوگیری روایت» جبران میکنیم.
سوگیری روایت به تمایل انسان به خلق داستان برای درک جهان اشاره میکند. بهعبارتدیگر، سوگیری روایت یعنی تمایل انسان به خلق داستان از رویدادهای تصادفی بهمنظور تبیین روابط بین علتها و معلولها. سوگیری روایت زمانی در استدلال آشکار میشود که از دادهها و اطلاعات تصادفی و پراکنده داستان بسازیم؛ داستانی که با واقعیت ناسازگار است.
ما به داستانها اعتماد میکنیم و به آنها علاقهمندیم. ما داستانها را بهتر بهخاطر میسپاریم و راحتتر به یاد میآوریم. خطر سوگیری داستان (سوگیری روایت) زمانی آشکار میشود که از دادهها و اطلاعات تصادفی داستان بسازیم و آن را در استدلال برای متقاعد کردن مخاطب به کار بگیریم. خطر دیگر سوگیری روایت این است که مانع ارزیابی عینی اطلاعات میشود. سوگیری روایت بیشتر در استدلال علی و در قالب علت کاذب یا معلول کاذب ظاهر میشود. درواقع، سوگیری روایت منشأ مغالطههای علت کاذب و معلول کاذب است. بهعبارتدیگر، مغالطههای علت کاذب و معلول کاذب از سوگیری روایت متولد میشوند.
زمانی که علتها و معلولها به صورت داستان بیان میشوند، ذهن ما بهطور خودکار و با سیستم ۱ (تفکر سریع) به آنها اعتماد میکند و میپذیرد. داستانها مفاهیم و ادعاها را باورپذیرتر و ماندگارتر میکنند. برای مثال، مانایی و باورپذیری مفاهیم «خلقت آدم» و «جهان پس از مرگ» از طریق بیان داستان بیشتر میشود.
افرادی که قصد دارند با فرد مورد علاقهشان ازدواج کنند یا از همسرشان جدا شوند شروع به داستانسرایی و روایتسازی میکنند تا بتوانند خودشان و دیگران را دربارهی تصمیمشان متقاعد کنند.
در عالم سیاست هم سوگیری روایت اتفاق میافتد؛ زمانی که سیاستمداران قادر نیستند مواضع رقیبانشان را از طریق استدلال عینی نقد کنند، دربارهی آنها داستانسرایی و خیاپردازی میکنند تا بتوانند طرفدارانشان را متقاعد کنند. روایتسازی سبب میشود انسجام بین طرفداران احزاب و گروههای سیاسی حفظ شود. ازاینرو، لازم است با آگاهی از سوگیری روایت و پرسشگری منطق روایت سیاستمداران را نقد کنیم تا در دام این سوگیری نیفتیم.
البته، سوگیری روایت مزایایی هم دارد. برای مثال، معلمان و سخنوران میتوانند از طریق بیان داستان مفاهیم و محتوای درسی را شفافتر و جذابتر شرح دهند. به خاطر سپردن و یادآوری مفاهیم و محتوای درسی از طریق داستانسرایی به مراتب موثرتر از بیان صرف فکت(واقعیت)هاست.
📕۱۰۱ سوگیری در سیاست (در دست تالیف)
آموزش تفکر نقادانه
@wiKifallacy
narrative bias: the illusion of causality
📝 محمدرضا سلیمی
❓چرا به داستانها بیشازحد اعتماد میکنیم؟
یووال نوح هراری در کتاب نکسوس: تاریخ مختصر شبکههای اطلاعاتی از عصر حجر تا هوش مصنوعی دربارهی قدرت داستان میگوید: «داستانها از طریق کاشتن خاطرات جعلی، شکل دادن روابط خیالی یا ایجاد واقعیتهای بین ذهنی شبکههای انسانی را در مقیاس بزرگ شکل دادهاند. شبکههای مبتنیبر داستان انسان خردمند را به قدرتمندترین حیوان روی زمین تبدیل کرده است.»
ما انسانها به داستانها و روایتها اعتماد میکنیم، آنها را بهخاطر میسپاریم و بهلحاظ عاطفی به آنها وابستهایم. ما انسانها بهطور فطری داستانها را دوست داریم و اجازه میدهیم در تصمیمگیریهای منطقی بر واقعیتها و شواهد عینی سایه بیفکنند. هرگاه حادثهای روی میدهد، ما به دنبال ساختن روایتهایی هستیم که کمتر عینی به نظر میرسند. درواقع، ما قادر نیستیم در زندگی روزمره بهطور عینی استدلال کنیم. بنابراین، به دنبال «معناسازی» و «الگوسازی» از رویدادهای تصادفی هستیم تا بتوانیم جهان پیرامون خود را مدیریت و تاحدی آن را مهار کنیم.
«رویدادهای تصادفی» نمیتوانند تبیین کنند که چرا «پدیدهای» شکل میگیرد. بنابراین، زمانی که رویدادی غیرمنتظره رخ میدهد، ما بلافاصله داستانی ساده و منسجم میسازیم تا بتوانیم احساس خوبی داشته باشیم. ذهن ما به دنبال ساختن روایتی است که بتواند از طریق آن جهان را ساده، منسجم و قابلپیشبینی تصور کند.
نسیم طالب در سال ۲۰۰۷ در کتاب قوی سیاه خاطر نشان میکند که علت بسیاری از معلولها ناشناخته است. بااینحال، ما تلاش میکنیم به دنبال علتی باشیم که وجود خارجی ندارد. ما انسانها علت بسیاری از رویدادها را از طریق روایت و داستان بیان میکنیم. درواقع، ناتوانی خودمان را در ارائهی علتهای عینی از طریق «سوگیری روایت» جبران میکنیم.
سوگیری روایت به تمایل انسان به خلق داستان برای درک جهان اشاره میکند. بهعبارتدیگر، سوگیری روایت یعنی تمایل انسان به خلق داستان از رویدادهای تصادفی بهمنظور تبیین روابط بین علتها و معلولها. سوگیری روایت زمانی در استدلال آشکار میشود که از دادهها و اطلاعات تصادفی و پراکنده داستان بسازیم؛ داستانی که با واقعیت ناسازگار است.
ما به داستانها اعتماد میکنیم و به آنها علاقهمندیم. ما داستانها را بهتر بهخاطر میسپاریم و راحتتر به یاد میآوریم. خطر سوگیری داستان (سوگیری روایت) زمانی آشکار میشود که از دادهها و اطلاعات تصادفی داستان بسازیم و آن را در استدلال برای متقاعد کردن مخاطب به کار بگیریم. خطر دیگر سوگیری روایت این است که مانع ارزیابی عینی اطلاعات میشود. سوگیری روایت بیشتر در استدلال علی و در قالب علت کاذب یا معلول کاذب ظاهر میشود. درواقع، سوگیری روایت منشأ مغالطههای علت کاذب و معلول کاذب است. بهعبارتدیگر، مغالطههای علت کاذب و معلول کاذب از سوگیری روایت متولد میشوند.
زمانی که علتها و معلولها به صورت داستان بیان میشوند، ذهن ما بهطور خودکار و با سیستم ۱ (تفکر سریع) به آنها اعتماد میکند و میپذیرد. داستانها مفاهیم و ادعاها را باورپذیرتر و ماندگارتر میکنند. برای مثال، مانایی و باورپذیری مفاهیم «خلقت آدم» و «جهان پس از مرگ» از طریق بیان داستان بیشتر میشود.
افرادی که قصد دارند با فرد مورد علاقهشان ازدواج کنند یا از همسرشان جدا شوند شروع به داستانسرایی و روایتسازی میکنند تا بتوانند خودشان و دیگران را دربارهی تصمیمشان متقاعد کنند.
در عالم سیاست هم سوگیری روایت اتفاق میافتد؛ زمانی که سیاستمداران قادر نیستند مواضع رقیبانشان را از طریق استدلال عینی نقد کنند، دربارهی آنها داستانسرایی و خیاپردازی میکنند تا بتوانند طرفدارانشان را متقاعد کنند. روایتسازی سبب میشود انسجام بین طرفداران احزاب و گروههای سیاسی حفظ شود. ازاینرو، لازم است با آگاهی از سوگیری روایت و پرسشگری منطق روایت سیاستمداران را نقد کنیم تا در دام این سوگیری نیفتیم.
البته، سوگیری روایت مزایایی هم دارد. برای مثال، معلمان و سخنوران میتوانند از طریق بیان داستان مفاهیم و محتوای درسی را شفافتر و جذابتر شرح دهند. به خاطر سپردن و یادآوری مفاهیم و محتوای درسی از طریق داستانسرایی به مراتب موثرتر از بیان صرف فکت(واقعیت)هاست.
📕۱۰۱ سوگیری در سیاست (در دست تالیف)
آموزش تفکر نقادانه
@wiKifallacy