tgoop.com/yaddashthayesiah/544
Last Update:
«بنابراین فرم سیاسی اسلام، امپراتوری است و آخرین شکل محققشدهاش امپراتوری عثمانی است. تا سال ۱۹۲۴ مسلمانان تصور میکردند که جانشینان پیامبر حاضر هستند. اما مصطفی کمال خلافت را منحل کرد و از آن زمان اسلام، امپراتوریای بدون امپراتور است. امپراتوری فرم سنخنمای سیاست کهن است. میتوانیم بگوییم که «مدرن شدن» به زبان سیاسی یعنی آلترناتیوی برای امپراتوری یافتن.»
Peirre Manent, La raison des nations
سه نکته: ۱. منان در اینجا به طور خاص درباره اسلام سنی صحبت میکند. شکست نسبی ملیگرایی عرب معنایی جز این ندارد که بخش بزرگی از مسلمانان هنوز در فرم امپراتوری به سیاست فکر میکند. ملی شدن اسلام سنی هنوز فرایندی است که باید طی شود. ملی شدن دین بخشی از فرایند مدنی شدن آن است. مسیحیت با خداحافظی با فرم امپراتوری بود که قدم به عصر جدید گذاشت.
۲. میتوانیم بگوییم تشیع این تفاوت اساسی را با تسنن دارد که تا حدودی زیادی از دوران صفویه به بعد مذهب ملی ایران بوده است. این زمینه را برای پذیرفتن فرم دولت – ملت در این مذهب فراهم کرده است. انقلاب اسلامی زیر تاثیر ایدئولوژیهای جهانوطنی و خصوصاً ایدئولوژی اخوانی این فرایند را مختل کرد از قضا به همین دلیل از تشیع ملی، از «تشیع صفوی» فاصله گرفت. اتفاقی نبود که این مذهب پس از انقلاب از قضا به فرمی سیاسی رسید که سخت به خلافت شبیه بود. مذهب شیعه اگر از تاثیرات اخوانی رها شود میتواند بیش از پیش با فرم دولت – ملت در مصالحه باشد. بازگشت به «تشیع ملی» راه حل است.
۳. کسانی که میخواهند ایران را به کشوری کثیرالمله بدل کنند در واقع در نوستالژی سیاست کهن هستند و در تمنای بازگشت به دوران امپراتوری. ایران دولت - ملت شده است و این تحول بسیار مهم و اساسی بوده است. امتیاز ایران نسبت به بسیاری از کشورهای مسلمان این است که به گونهای موفق به دولت - ملت بدل شده است. نباید از این دستاورد سرسری بگذریم. هر حقخواهیای لاجرم باید در درون چهارچوب دولت - ملت شکل بگیرد. بازگشت به امپراتوری مساوی است با تخریب تجدد سیاسی.
BY یادداشتهای دفتر سیاه
Share with your friend now:
tgoop.com/yaddashthayesiah/544