از شش ماه پیش که حماس در عملیات ۷ اکتبر ضربه سختی به اسرائیل زد، نگران جنگ مستقیم ایران و اسرائیل بودم. در شرایط فعلی هنوز امیدوارم این مواجهه محدود باشد. اما طبعاً در هر درگیری یا جنگ احتمالی با اسرائیل باید طرف «ایران» ایستاد. این حداقل انتظار از هر میهندوستی است. امیدوارم میهنمان از آسیب در امان باشد.
«دشوار است در جایی که کلیسا وجود ندارد از سلسله مراتب روحانی سخن بگوییم ولی «فقها» و «آخوندها» گاه چنان به خوبی این جای خالی را پر کردهاند، که پیامدهای آن تا روزگار ما حس میشود.»
هانری کربن، اسلام ایرانی جلد اول
در واقع تلویحاً میگوید آخوند تقریباً جای کلیسا را گرفته است، و طبعاً اگر جمهوری اسلامی را میدید «گاه چنان به خوبی» را هم برمیداشت و مینوشت: کلیسایی مسلح در ادامه کلیسای سنتی شیعی رو دست کلیسای مسیحی بلند شده است!
هانری کربن، اسلام ایرانی جلد اول
در واقع تلویحاً میگوید آخوند تقریباً جای کلیسا را گرفته است، و طبعاً اگر جمهوری اسلامی را میدید «گاه چنان به خوبی» را هم برمیداشت و مینوشت: کلیسایی مسلح در ادامه کلیسای سنتی شیعی رو دست کلیسای مسیحی بلند شده است!
Forwarded from ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گپ و گفت مهدی نصیری و بابک مینا در مورد چیستی دموکراسی/ جلسه هفتم/ دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳
نبرد با اسرائیل جنگی میهنی نیست، این نکته به نظرم تقریباً بدیهی است. اسرائيلستیزی ریشه در ایدئولوژی پنجاهوهفت دارد. این هم بدیهی است. اما اینها مجوزی برای هورا کشیدن برای اسرائیل نیست، چون این عمل هم هر چه باشد «میهنی» نیست. مساله ما نگرانی برای منافع اسرائیل نیست، مساله ما ایران است. برای برخی ظاهراً جنگ جمهوری اسلامی با اسرائيل میهنی نیست، اما جنگ اسرائیل با جمهوری اسلامی میهنی است! هیچ میهندوستی نمیتواند از بمباران کشورش خوشحال شود.
پادشاهان به رعیت پادشاهند پس چون رعیت بیازارند دشمن ملک خویشند.
پادشاهان سرند و رعیت جسد پس نادان سری باشد که جسد خود را به دندان پاره کند.
سعدی، رسائل نثر
پادشاهان سرند و رعیت جسد پس نادان سری باشد که جسد خود را به دندان پاره کند.
سعدی، رسائل نثر
Forwarded from ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هشتمین جلسه گپ و گفت مهدی نصیری و دکتر بابک مینا با موضوع دموکراسی در آینده ایران / دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
یکی از بنیان نظری «جمهوری» افلاطون توازی میان دولت و نفس است: دولت آریستوکراتیک متوازی است با نفس آریستوکراتیک، دولت دموکراتیک متوازی است با نفس دموکراتیک، دولت تیرانیک متوازی است با نفس تیرانیک و غیره. اگر این چنین به فلسفه سیاسی بنگریم در واقع میتوانیم بگوییم «روانشناسی» کلید شناخت یک دولت است. در مواجهه با هر دولتی باید پرسید چه روانی با این دولت متوازی است؟ فلسفه سیاسی به این ترتیب تحقیقی است درباره نفس آدمی.
پطرس به مریم گفت: «خواهر، ما میدانیم که منجی ترا به زنان دیگر ترجیح میداد، آنچه از گفتههای منجی در یاد داری برای ما روایت کن، چیزهایی را که تو میدانی و ما نمیدانیم و نشنیدهایم.»
عقل و مکاشفه
مریم پاسخ داد و گفت: «شما را بشارت میدهم به آنچه نزد شما مخفی است.» و این سخنان را آغاز کرد: «من خداوند را در مکاشفه دیدم و به او گفتم: «خداوند! تو را در این روز در مکاشفه دیدم.» او پاسخ داد و به من گفت: « زنِ نیکبخت! تو که آشفته نمیشوی از دیدارِ من، چرا که هر جا که عقل هست، آنجا گنجی هست.»
سپس من به او گفتم: «اکنون خداوند آنکه مکاشفهای دریافت میکند آیا به کمک روان است یا به کمک روح (pneuma) است که آن را میبیند؟
خداوند پاسخ داد و گفت: «نه به کمک روان و نه به کمک روح، که به کمک عقل است که چیزی است میان آن دو، اوست که مکاشفه را میبیند ...»
انجیل به روایت مریم مجدلیه (از اناجیل گنوسی که مسیحیت رسمی آن را بدعت میداند)
عقل و مکاشفه
مریم پاسخ داد و گفت: «شما را بشارت میدهم به آنچه نزد شما مخفی است.» و این سخنان را آغاز کرد: «من خداوند را در مکاشفه دیدم و به او گفتم: «خداوند! تو را در این روز در مکاشفه دیدم.» او پاسخ داد و به من گفت: « زنِ نیکبخت! تو که آشفته نمیشوی از دیدارِ من، چرا که هر جا که عقل هست، آنجا گنجی هست.»
سپس من به او گفتم: «اکنون خداوند آنکه مکاشفهای دریافت میکند آیا به کمک روان است یا به کمک روح (pneuma) است که آن را میبیند؟
خداوند پاسخ داد و گفت: «نه به کمک روان و نه به کمک روح، که به کمک عقل است که چیزی است میان آن دو، اوست که مکاشفه را میبیند ...»
انجیل به روایت مریم مجدلیه (از اناجیل گنوسی که مسیحیت رسمی آن را بدعت میداند)
نگرانی برای مردم غزه، وقتی آلوده به ایدئولوژیهای رنگارنگ چپ و اسلامگرا نیست، حساسیتی انسانی و اخلاقی است و احترامبرانگیز. اما حساسیت به سرنوشت مهسا و نیکا و سارینا و دیگر کشتهشدگان، حساسیت به سرنوشت ایران و ملت ایران، حساسیت به رنجهای روزانه شهروندان ایران علاوه بر اینکه انسانی است، فضلیت و ضرورتی مدنی و ملی است و این چیزی است که در بخش بزرگی از سنت چپ گم شده است و در اسلامگرایی از ابتدا وجود نداشته است. ما باید نگران ایران باشیم و این ترجیح دارد بر نگرانی برای مردم فلسطین یا هر جای دیگر. نه برای اینکه ایرانیان از نژاد برتری هستند، بلکه به این خاطر که این نگرانی اساس فضیلت سیاسی و ملی است. ما عضو ملت ایران هستیم و نخست باید نگران ایران باشیم. بله! اول ایران و شهروندان ایرانی!
فیلسوفان بزرگ به مسائل بنیادی بشر میپردازند، قرار نیست زندگی روزمره آدمی را راحت کنند، برای راحت بودن زندگی، پول درآوردن، رونق تجارت، کیف و حال و غیره سراغ فلسفه نباید رفت. فلسفه از همان ابتدا هم ادعا نکرده است که عشق و حال بشر را تأمین میکند، فلسفه به شکل بلاواسطه ضرورتاً به بهتر شدن زندگی بشر کمکی نمیکند.
فیلسوفانی که تکنیک مدرن را نقد کردهاند، ضرورتاً ضدتوسعه نبودهاند، حرفشان این نبوده است که «دوبی شدن» حرام است، نگفتهاند آدمی باید به غارنشینی بازگردد، فکر نکردهاند که تمدن مدرن چیز چرت و بیاهمیتی است، آنها ماهیت فلسفی تکنیک مدرن را به پرسش گرفتهاند. چیزی که این فیلسوفان را در تکنیک مدرن نگران کرده است این است که تکنیک در عصر جدید بیش از پیش به نهاد جهانی خودبسندهای بدل میشود بدون هدف نهایی. برای مدرنیته کلاسیک تکنیک میبایست در خدمت اهداف عالی بشر قرار بگیرد: رفاه همگانی، خوشبختی آدمیان و صلح جهانی. امروز تکنیک بیشتر و بیشتر در خدمت رقابت است: هر روز یک تکنولوژی جدید به بازار میآيد بیآنکه بتوانیم بپرسیم وجود آن لازم است یا نه؟ آیا به رفاه و آزادی بشر کمک میکند یا نه؟ و اگر لازم است چگونه باید از آن استفاده کنیم؟
هدف گم شده است. منطق تکنولوژی خود را تحمیل میکند بدون این که آدمی بتواند چیزی از او بپرسید. بدون این که در حوزه عمومی مذاکرهای دموکراتیک درباره آن انجام شود. مثال: پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی واطلاعاتی به ارتباطات انسانی کمک کرده است و تمام نقاط جهان را به هم متصل کرده است. این امکانی بینظیر در تاریخ است. اما همزمان امکان نظارت امنیتی بر شهروندان را به شکل بیسابقهای افزایش داده است. بسیاری گفتهاند که این وضعیت دموکراسی را در خطر میاندازد و چنان که انداخته است. امروز شهروندان لیبرالدموکراسیها به شکل بیسابقهای در چنگ دولتها هستند و کوچکترین حرکتشان قابل کنترل است. خوب، کافی است این تکنولوژیها دست حکومت استبدادی بیفتند، وضع صد مرتبه بدتر میشود. وضعیت جمهوری اسلامی چنین است: ترکیبی از ایدئولوژی دینی با تکنیک مدرن، بخش بزرگی از جباریت جمهوری اسلامی مدیون تکنیک مدرن است.
فیلسوفانی که بر تکنیک تأمل کردهاند این مسائل را به بحث گذاشتهاند. چه باید کرد؟ در برابر این وضعیت چگونه باید عمل کرد؟ پاسخها مختلف است و بحثها همچنان جریان دارد. فهم این ظرایف نیاز به صبر دارد و کمی ژرفاندیشی و فراتر رفتن از ابتذال توییتری.
فیلسوفانی که تکنیک مدرن را نقد کردهاند، ضرورتاً ضدتوسعه نبودهاند، حرفشان این نبوده است که «دوبی شدن» حرام است، نگفتهاند آدمی باید به غارنشینی بازگردد، فکر نکردهاند که تمدن مدرن چیز چرت و بیاهمیتی است، آنها ماهیت فلسفی تکنیک مدرن را به پرسش گرفتهاند. چیزی که این فیلسوفان را در تکنیک مدرن نگران کرده است این است که تکنیک در عصر جدید بیش از پیش به نهاد جهانی خودبسندهای بدل میشود بدون هدف نهایی. برای مدرنیته کلاسیک تکنیک میبایست در خدمت اهداف عالی بشر قرار بگیرد: رفاه همگانی، خوشبختی آدمیان و صلح جهانی. امروز تکنیک بیشتر و بیشتر در خدمت رقابت است: هر روز یک تکنولوژی جدید به بازار میآيد بیآنکه بتوانیم بپرسیم وجود آن لازم است یا نه؟ آیا به رفاه و آزادی بشر کمک میکند یا نه؟ و اگر لازم است چگونه باید از آن استفاده کنیم؟
هدف گم شده است. منطق تکنولوژی خود را تحمیل میکند بدون این که آدمی بتواند چیزی از او بپرسید. بدون این که در حوزه عمومی مذاکرهای دموکراتیک درباره آن انجام شود. مثال: پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی واطلاعاتی به ارتباطات انسانی کمک کرده است و تمام نقاط جهان را به هم متصل کرده است. این امکانی بینظیر در تاریخ است. اما همزمان امکان نظارت امنیتی بر شهروندان را به شکل بیسابقهای افزایش داده است. بسیاری گفتهاند که این وضعیت دموکراسی را در خطر میاندازد و چنان که انداخته است. امروز شهروندان لیبرالدموکراسیها به شکل بیسابقهای در چنگ دولتها هستند و کوچکترین حرکتشان قابل کنترل است. خوب، کافی است این تکنولوژیها دست حکومت استبدادی بیفتند، وضع صد مرتبه بدتر میشود. وضعیت جمهوری اسلامی چنین است: ترکیبی از ایدئولوژی دینی با تکنیک مدرن، بخش بزرگی از جباریت جمهوری اسلامی مدیون تکنیک مدرن است.
فیلسوفانی که بر تکنیک تأمل کردهاند این مسائل را به بحث گذاشتهاند. چه باید کرد؟ در برابر این وضعیت چگونه باید عمل کرد؟ پاسخها مختلف است و بحثها همچنان جریان دارد. فهم این ظرایف نیاز به صبر دارد و کمی ژرفاندیشی و فراتر رفتن از ابتذال توییتری.
«منزلگاه آخرین پیشاپیش شماست و مرگ سرودخوانان در پس. سبکبار باشید تا زودتر برسید که پیشرفتگان را بداشتهاند و در انتظار رسیدن شما نگاه داشتهاند.»
نهج البلاغه، خطبه ۲۱
نهج البلاغه، خطبه ۲۱
Forwarded from Armin Navabi
YouTube
اعلامیه جهانی حقوق بشر در گپ و گفت مهدی نصیری و بابک مینا
https://www.youtube.com/watch?v=tr3vM8CazRA
اگر به مسائل ژئوپولیتیک علاقه دارید این کانال را دنبال کنید.
اگر به مسائل ژئوپولیتیک علاقه دارید این کانال را دنبال کنید.