Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
786 - Telegram Web
Telegram Web
عقل سلیم در داستان بنزین
محمدرضا یوسفی

🔹 توماس پین در سال 1776 کتابی کوچک به نام عقل سلیم نوشت که در زمان خود جنجال برانگیز و پر فروش بود. منظور از عقل سلیم، قضاوت منطقی قابل درک برای عموم مردم است. قضاوتهای مبتنی بر عقل سلیم نیاز به تخصص خاصی ندارد و همه مردم با درجات متفاوت از دانش و تخصص، توانایی قضاوت در مورد آن را دارند.

🔹 رئیس جمهور و معاون اول در دو سخنرانی بیان داشته اند که کدام عقل سلیم اجازه می دهد تا بنزین را به قیمت بین المللی با دلار وارد کرده و به قیمت 1500 تومان بفروشیم. اگر فقط از همین منظر به قیمت گذاری بنزین نگریسته شود، واقعا معقول نیست بنزین با قیمت حداقل 90 سنت وارد و به قیمت 5 سنت فروخته شود.

🔹 بزرگی می گفت در ایران، پای درد دل هر کس که بنشینید، حق را به جانب او می دهید. در هنگام تعیین دستمزد، دو طرف کارفرما و نیروی کار رو در روی هم قرار می گيرند و نماينده دولت نيز در نقش ميانجی ظاهر مي شود. کارفرما از رکود بازار، بی ثباتی اقتصادی، تولید با ظرفیت پایین، افزایش هزینه های تولید، نااطميناني نسبت به آينده و... سخن می گوید و نیروی کار از رشد پایین دستمزد نسبت به نرخ تورم و ناتوانی در تامین نیازهای اساسی خود خبر مي دهد از اين رو نيروي كار خواستار افزايش دستمزدها متناسب با يك زندگي آبرومند و سازگار با نرخ تورم است. كارفرما نيز خواهان رشد پايين دستمزد براي تداوم چرخه توليد است. عقل سليم حق را به هر دو مي دهد. جالب اين است دولت كه خود با سياست هايش، تعارض منافع ميان كارفرما و نيروي كار را تشديد كرده و با نهادسازی های نادرست، زمين بازی را ناهموار كرده است، در نقش بی طرف و ميانجی ظاهر مي شود.

🔹 در قضیه بنزین نیز عقل سلیم حکم به خریداری بنزین با 90 سنت و فروش به 5 سنت نمی كند. ولی بررسی اثرات شوك قيمتی، از بدتر شدن زندگی مردم حكايت دارد و به زودی نتايجی مانند شوک های دولت احمدی نژاد و روحانی به دنبال داشته و پس از چندی نیز دوباره نیاز به شوک دیگری خواهد بود.

🔹 عقل سلیم می گوید با نگاهی به تجارب گذشته، مسائل اقتصاد و جامعه را نباید جزیره ایی دید. تمامی بحران های کنونی ایران اعم از بحران انرژی، ناترازی بودجه، ناترازی بانکها، بحران محیط زیست، بحران آب، معضل رشد جمعیت و... یک بسته در هم تنیده است. اگر هر کدام از این چالشها به صورت جزیره ای و مستقل از دیگر چالشها و انتزاعی دیده و تحلیل شود، به نتیجه دلخواه نخواهیم رسید.

🔹 چالش بنزین، ریشه در مسائل زیادی دارد. از جمله مهمترین آنها اتومبیل های تولیدشده داخلی است که حداقل دو برابر استاندارد جهانی، بنزین مصرف می کنند. اما هیچ اراده ای برای مدیریت درست اين صنعت وجود ندارد. این به دليل احساس ناتوانی دولت در برهم زدن مناسبات رانتی است. در اینجا مردم قربانی ساختار رانتی مي شوند. در این مناسبات رانتی، اتومبیل داخلی با کیفیت پایین با قیمت های اجحافی به مردم فروخته می شود و از طرفی اجازه ورود اتومبیل های با کیفیت خارجی با قیمت و مصرف پایین نیز داده نمی شود. اقتصادی رانتی و انحصاری که دولت خود را در مواجهه با آن ناتوان می بیند.
از طرفی، هدر رفت انرژی در مجموعه صنایع نفتی، گازی و فراورده های آن، خود به تنهایی مبلغ گزافی می شود که به دلیل ساختار ناکارآمد مدیریتی و شرایط تحریم به كشور تحميل شده است.

🔹 از سوی دیگر تا زمانی که درآمدهای نفتی بالاست، عقل سلیمی وجود ندارد تا در این باره بیندیشد اما در شرایط تحریمی و کاهش درآمدهای ارزی دولت، ناترازی بودجه موجب فشار به دولت می شود. دولت می تواند از طريق كاهش هزينه های خويش و افزايش درآمدهای مالیاتی، كسری بودجه را كاهش دهد. اما حجم معافیت های نامتعارف مالیاتی برای بنگاه های ریز و درشت وابسته به برخی نهادها این امکان را فراهم نمی کند تا تور مالیاتی به گونه منصفانه توزیع شود و در نتیجه دولت فقیر مجبور می شود بر مالیات دهندگان عادی فشار بیشتری وارد کند و از این طریق به ساختار تولیدی كشور آسیب رساند.

🔹 برخی از صاحب نظران حوزه نفتی معتقدند که کشور فاقد هرگونه برنامه مشخصی در حوزه نفتی و اصلاح هدررفت هاست. فقدان چنین برنامه ای موجب تولید سوخت بی کیفیت و آلودگی های زیست محیطی شده و سلامتی مردم به ویژه کودکان و کهنسالان را به خطر انداخته است.
در شرایط ساختار ناکارآمد و درهم تنیدگی چالش های اقتصادی، سیاسی و ...، عقل سلیم حکم می کند که به طور جامع نگاه شده و از تاکید بر ایجاد شوک های قيمتي برهم زننده اجتناب شود.

🔹 پیشنهاد می شود، دولت کمیته ای مرکب از تخصص های مختلف تشکیل داده و با ارائه یک برنامه جامع به اصلاح بپردازد.

@yousefimohamadreza
https://B2n.ir/t89070
کل گویی های باطل در اقتصاد ایران
محمدرضا یوسفی

🔹 در سی و چهارمین همایش بانکداری اسلامی، بزرگی مدعی شد؛ تجربه 45 سال نشان داد که تفکرات چپ، اقتصاد ایران را بیشتر از مغول ویران کرد( انتخاب، 20 / 6 / 1403).

🔹 ایشان دو ادعا کرده است:
اول اینکه پس از انقلاب، تفکر چپ تا به امروز حاکم بوده است و دیگر اینکه نتیجه آن ویرانی بوده است.
در مقابل این دیدگاه، گروهی نیز در چند سال اخیر وضعیت کنونی را معلول حاکمیت لیبرال ها می دانند. آنان معتقد بودند که لیبرالها اقتصاد ایران را در دست داشته، ولی همواره آنان فرار به جلو کرده و مسئولیت تصمیمات خود را نمی پذیرند. به نظر می رسد در هر دو سخن به واقع خبط های بزرگی رخ داده است.

🔹 مدتهاست به دام کل گویی های باطل که واقعیت آن را نفی می کند، افتاده ایم. سخنانی که ترسیم یک وضعیت ایده آل از کل دوره پهلوی و یک تصویر از کل دوره پس از انقلاب ارائه داده و سپس در این مورد به قضاوت می پردازد. در حالی که اساسا حکومتها دارای فراز و فرود بوده و در دوره هایی، موفقیت داشته و در دوره هایی نیز با مشکلات و افول مواجه هستند.

🔹 عملکرد دهه چهل را چگونه می توان با عملکرد دهه 50 یکی دانست. یکی رشدهای اقتصادی بالا با تورم های بسیار پایین و حرکت به سمت یک سرمایه داری ملی را نوید می داد و دیگری با سیاست های غلط منجر به بیماری هلندی شده، رکود به همراه تورم و از دست رفتن منابع ارزی بسیار را نتیجه داد. امری که در کنار سایر عوامل سیاسی و اجتماعی منجر به انقلاب شد.

🔹 همین اتفاق نیز برای دوران پس از انقلاب باید ملاحظه شود. دوران پس از انقلاب نیز یک خط ثابت دنبال نشده است و فراز و فرودهایی را تجربه کرده است. بنابراین اولین ایراد این کل گویی ها، بی توجهی به فراز و فرود دوران و نگاه سطحی به یک دوره به نسبت طولانی از تاریخ است.

🔹 یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، دولت های بزرگ بوده است. بانک جهانی و صندوق بین الملل پول، این دولتها را تشویق کرده تا سیاست هایی را برای رسیدن به توسعه، اعمال کنند. برای این امر، ایران در دهه 70 ، سیاست های تعدیل ساختاری را در همسویی با پیشنهادات این دو سازمان بین المللی انجام داد. تلاش شد، یارانه ها حذف، دولت ها کوچک و خصوصی سازی شده و نرخ ارز نیز آزاد گردد. به این ترتیب حرکت به سمت اقتصاد بازار را آغاز کردند. تفکر حاکم بر دولت آقای هاشمی به مانند نگاه خودش، تفکر اقتصاد بازار بود. همزمان با ایران، گروهی از کشورهای دیگر نیز به این توصیه ها با آرمان دستیابی به اقتصاد بازار اقدام کردند.

🔹 اما نتیجه چه شد؟ پس از چند سال، حجم دولت افزوده شد، کسری بودجه شدیدتر شد، بنگاههای دولتی تبدیل به بنگاه های خصولتی شد و نرخ ارز نیز بالاجبار در سال 74 در نرخ 300 تومان تثبیت شد. به علاوه اینکه کشور شاهد چند ناآرامی کوچک نیز در اعتراض به آن سیاست بود. در دولت هفتم و هشتم نیز، مقامات اقتصادی نگاه به اقتصاد بازار داشتند. دولت نهم که با شعارهای چپ گرایانه شروع کرد در ادامه در دولت دهم به سمت آزادسازی ها رفت.

🔹 بنابراین کل گرایی و تعبیرات 45 سال تفکر چپ یک توهم بیش نیست. این چه چپ گرایی است که نرخ ارز از حدود 7 تومان تا به امروز بیش از 8570 درصد افزایش یافته است؟

🔹 بانک جهانی در ارزیابی های خود، اعمال سیاست های راست گرایانه تعدیل اقتصادی که در دهه 70 در ایران نیز دنبال شد را نادرست دانسته و بحث از زیرساختهای لازم برای تغییر ریل را مطرح کرد. از این رو در سال 1995 بحث حکمرانی خوب را مقدم بر اصلاحات یادشده دانست. در مطالعات خصوصی سازی، بسیاری از این واگذاری ها غارت منابع ملی تعبیر شد. آزادسازی ها بدون توجه به زیرساخت های مناسب مانند حکمرانی خوب، بهبود فضای کسب و کار، منجر به سرمایه داری رانتی غارتی خواهد شد.

🔹 غفلت دیگر گوینده محترم، نادیدن شرایط تاریخی است. ایران هشت سال درگیر جنگ بود. آیا در این هشت سال امکان اعمال سیاست های اقتصاد بازار برای همه کالاها و نرخ ارز وجود داشت؟ آیا کشورهای سرمایه داری در شرایط جنگی مانند دوران صلح کشور را اداره می کردند و کنترلی بر بازار و اقتصاد نداشتند؟ همچنین اقتصاد ایران در دهه 90، با شدیدترین تحریمها مواجه شد. آزادسازی قیمت ها اعم از کالاها، نرخ ارز و دیگر متغیرها در شرایط تحریمی چه بلایی سر کشور می آورد؟

🔹 نکته دیگر اینکه آیا تمامی این 45 سال، روند اقتصاد منفی و نزولی بوده است؟ کافی است روند اقتصادی حداقل 8 ساله دوره خاتمی نگاهی شود. متوسط رشد اقتصادی، روند کاهش تورم، نرخ اشتغال زایی و .. نیز دیده شود. باید با نگاهی عمیق تر تحلیل مسائل را دنبال کرد.


@yousefimohamadreza
https://B2n.ir/t72574
میلاد پیامبر رحمت مبارک باد.

🔹 " کانَ رسول الله أحسَنَ النّاسِ خُلقا، لَم یکن فاحِشا و لا مُتَفَحِّشا، و لا صَخّابا فی الأسواقِ، و لا یجزی بالسَّیئَةِ مِثلَها، و لکنْ یعفو و یصفَحُ."

🔹 رسول خدا(ص) خوش خوترین مردمان بود، نه دشنام می داد و نه بد زبانی می کرد، و نه در کوچه و بازار هیاهو به راه می انداخت، و نه بدی را به بدی جبران می کرد، بلکه می بخشید و گذشت می کرد.
(الطبقات الکبری: ۱ / ۳۶۵)
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸

@yousefimohamadreza
مبارزه با فساد در سیره پیامبر.3gp
14.7 MB
مبارزه با فساد در حکومت پیامبر
محمدرضا یوسفی

🔹 فساد پدیده ای است که همواره برای دولتها مطرح بوده است. در مطالعات متعدد، فساد به عنوان جدیترین مانع پیشرفت کشورهای توسعه نیافته تلقی شده است.

🔹 گرچه دوران رسول خدا با دوران کنونی تفاوتهای زیادی دارد با این وصف، درک چگونگی مواجهه پیامبر با این پدیده درسهای مهمی برای امروز ما دارد.

🔹 در این سخنرانی، محورهای مبارزه با فساد توسط حضرت بیان شده است. باشد که مفید افتد.

@yousefimohamadreza
ضرورت درس آموزی از حادثه طبس
محمدرضا یوسفی

🔹 حادثه تلخ معدن کاران در طبس و کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از هموطنان مظلوم کشورمان، خبر ناگواری بود که همه را متاثر کرد. متاسفانه، بارها حوادث معدنی در سالهای اخیر رخ داده و خسارات جانی به دنبال داشته است. اما هر بار مقامات پس از قدری اظهار تاسف و همدردی، موضوع را به فراموشی سپرده اند.

🔹 افزایش این حوادث در فواصل به نسبت اندک سالیان اخیر، از کاستی های ایمنی در معدن های فعال کشور حکایت دارد. بنابرگزارش های اعلام شده در سال 1400، کمتر از 24 درصد معدنهای فعال کشور دارای واحد بهداشت، ایمنی و محیط زیست بوده اند. این نرخ نشان می دهد که چقدر کارکنان معدن در معرض آسیب بوده و شغلی پر خطر و پر از ریسک را تجربه می کنند.

🔹 کارشناسان فنی معدن معتقدند که بخشی از مشکل به فقدان دستگاههای مجهز هشداردهنده و دیگر دستگاهها در کشور بر می گردد. گاه به دلیل تحریم و گاه به دلیل عدم اهتمام لازم جهت تهیه این دستگاهها، هر بار در جایی از ایران، فاجعه ای معدنی جان انسانهایی را می گیرد. همچنین به دلیل تحریم، این صنعت دچار فرسودگی و عقب ماندگی دستگاهها شده که همین امر به لحاظ ایمنی و زیست محیطی آسیب های جدی به کارکنان می زند.

🔹 نکته مهم این است که برخی از این نیازها را می توان به طرقی برای این بخش تهیه نمود که کارفرمایان با بی توجهی از کنار آن عبور کرده اند.
از سوی دیگر شرایط بی ثباتی حاکم بر کشور بر همه ابعاد اقتصادی اعم از رشد، اشتغال، تورم و مانند آن اثرگذار بوده که بر رابطه کارفرما و نیروی کار نیز اثرگذار بوده است. برخی از کارفرمایان با سوء استفاده از خلأ های قانونی و یا فرار از قانون کار به طرق مختلف یا تدوین قوانین خاص من درآوردی؛ حقوق نیروی کار را زیر پا می گذارند. هر چه سطح سواد افراد پایین تر باشد و مناطق کاری از مرکز دورتر باشد، احتمال بیشتری دارد که حقوق نیروی کار زیرپا گذارده شود. به نظر می رسد اکثر کارکنان معدن معدنجو طبس هر دو ویژگی را داشته اند.

🔹 از این رو چندی پیش که رئیس دولت سیزدهم که به کارکنان همین معدن سر زده بود، کارکنان دغدغه های خویش مانند حقوق بسیار پایین و فقدان بیمه را مطرح کردند. نمی دانم آیا این مشکل برای این کارکنان مظلوم برطرف شد یا خیر.

🔹 اکنون که این واقعه تلخ رخ داده است، نباید به راحتی از کنار آن گذشت و مانند برخی مقامات، سهل انگارانه سخن گفته و بیشتر برای رفع اتهام و تکلیف به این مسئله ورود کرد. بررسی چرایی این رخداد لازم است.

🔹 حداقل وزارت صمت، وزارت رفاه و دستگاه قضایی باید به این قضیه ورود کنند. پرسش این است که آیا امکان واردات دستگاههای ایمنی و هشدار دهنده وجود داشته بود و در واردات آن اهمال شده است؟ همچنین چگونه می توان درصد معدنهای فعال را که اصول ایمنی و بهداشتی را رعایت می کنند، در یک برنامه مشخص زمان دار از کمتر از 24 درصد ارتقاء داد. همچنین دستگاه قضایی نیز با خاطیان برخورد جدی نماید.
وزارت کار نیز به بررسی وضعیت بیمه و قرارداد کاری معدنکاران پردازد.

🔹 اکنون که تعدادی از آنان دستشان از دنیا کوتاه است، وضعیت معیشتی خانواده آنان چگونه خواهد بود. در هر صورت بازخوانی موردی این معدن می تواند گره گشای قشر زحمتکش معدنکاران کشور باشد. ان شاء الله دیگر شاهد چنین وقایع تلخی در کشور نباشیم.


@yousefimohamadreza
https://www.sharghdaily.com/بخش-یادداشت-65/943767-ضرورت-درس-آموزی-از-حادثه-طبس
بخش هاي جزيره اي در اقتصاد ناكارآمد
محمدرضا يوسفی

🔹 بي ترديد عملكرد اقتصادي كشور نشانه ناكارآمدي سياست ها و سياستگذاري ها است. رشد اقتصادي كه مي تواند علامت تغييرات كيك اقتصادي و سفره مردم باشد، رشد نرخ تورم، كاهش شديد نرخ اشتغال زايي منجر به افزايش شاخص فلاكت و افزايش جمعيت زيرخط فقر در كشور شده است. بر اساس داده مركز آمار ايران، شاخص فلاكت كشور در سال 1402، 49.1 درصد بوده كه جزء بيست كشور اول جهان محسوب مي شود. كه شاخص 21 استان از ميانگين كشوري، بالاتر است( اكوايران، 10 / 7 / 1403) .

🔹 اين شاخص در سال 1395، 19.3 درصد بوده كه پس از گذشته 7 سال به 49.1 رسيده و 29.8 درصد رشد داشته است. اين رشد به معناي گسترش فقر و شدت يافتن آن در اقتصاد ايران است.

🔹 زماني تاكيد زياد بر وابستگي اقتصاد به نفت و به تعبيري اقتصاد نفتي و دولتي مي شد. از اين رو توصيه هاي سياستي مطرح شد كه در راستاي كاهش حجم دولت و اقتصاد نفتي باشد. حداقل تجربه چند دهه اخير نشان داد كه تاكيد زياد بر چارچوب دو ويژگي يادشده برای تحلیل ناكارآمدي عملكرد اقتصادی ایران كافی نبوده است.
تاسيس حساب ذخيره اقتصادي و پس از آن صندوق توسعه ملي نتوانست كمكي شاياني به رهايي از اقتصاد نفتي كند. اين صندوق خود امروزه با چالش هاي جدي مواجه است. براي كاهش اندازه دولت، نيز خصوصي سازي از دهه 1370 دنبال شد و سپس تصویب و ابلاغ سیاست‌های ذیل اصل 44 قانون اساسی در نيمه دهه 80 گامي مهم در راستاي خصوصي سازي و كاهش سهم دولت از اقتصاد بود. اين سياست در دوره دولت نهم كه مورد حمايت جدي حاكميت بود رخ داد و از اين جهت توقع بود كه به سرانجام برسد. عدم موفقيت در هر دو جنبه نشان مي دهد هر دو سياست بر عمق مشكلات كشور افزود، از سويي، فساد رشد بيشتري يافت و از سوي ديگر واگذاري ها به تقويت بخش سوم در اقتصاد ايران انجاميد. بسياري از خريداران اين شركتها، بخش خصوصي واقعي واقعي نبودند. بانكها و نهادهاي عمومي غيردولتي از خريداران اصلي اين واگذاري ها بودند. در نتيجه نه تنها بخش خصوصي تقويت نشد كه موجب رشد بنگاه داري بانكها شده و همچنين بخش عمومي غيردولتي نيز كه از منابع عمومي استفاده مي كند نيز متصدي اين شركتها شدند و از اين طريق بر پيچيدگي اقتصادي ايران افزودند.

🔹 اكنون برخلاف كتب مرسوم علم اقتصاد كه بخشهاي اقتصادي به دو بخش دولتي و خصوصي تقسيم شده و توصيه هاي سياستي مبتني بر انجام وظايف حاكميتي توسط دولت و عمل اقتصادي بر عهده بخش خصوصي است‌ و تجارب واگذاري نيز از بخش دولتي به بخش خصوي بوده است. در ايران، حداقل سه بخش فعاليت مي كنند. بخش خصوصي ضعيف در كنار بخش دولتي ناكارآمد قرار گرفته است. دولت با كسري هاي بودجه روز افزون خود كمتر توان انجام فعاليت هاي زيربنايي را دارد. اما بخش سوم با بهره گيري از امكانات ملي، عدم نظارت پذيري و آزادي عمل نسبي هر روز توسعه يافته و سهم بيشتري از اقتصاد ايران را به خود اختصاص مي دهد. البته در اين تحليل بخش تعاون به دليل شرايطش وارد نشده است.

🔹 با نگاه به وضعيت كنوني اقتصاد ايران، تحليل هاي تقابل دو بخش دولتي و خصوصي در ادبيات علمي مرسوم در ايران كاربرد ندارد. زيرا بخش سوم ماهيتي مستقل از بخش خصوصي و دولتي دارد. گاه از انان به شبه دولتي و گاه خصولتي و گاه بخش عمومي غيردولتي نیز تعبير مي شود. اتفاق نظري بر هيچكدام از عناوين يادشده نيز نيست.

🔹 متاسفانه داده هاي متقن و شفافي در مورد اين نهادهاي توانمند و معاف از ماليات و بهره مند از منابع عمومي وجود ندارد. از اين رو تحليل چگونگي كاركرد آنها، بازدهي هاي اقتصادي آنها، جهت گيري هاي توسعه اي و يا تخريبي آنها كار سختي است. آيا اين سرمايه عظيم در راستاي اهداف توسعه اي به خدمت گرفته مي شود؟ ميزان نفوذ سياسي اين نهادها و نقش آفريني اينان در رقابت هاي سياسي و روابط بين الملل كشور چقدر است؟ معيار ورود اين نهادها در رقابت هاي سياسي و اقتصادي چيست؟

🔹 به هر روي تعامل اين بخش با دولت به دليل نفوذ گسترده در اقتصاد و حاكميت حائز اهميت است. به نظر مي رسد حال كه دولت چهاردهم بر سر كار آمده است، زمان آن رسيده است تا به چگونگي تعامل انديشده شود.


@yousefimohamadreza
https://B2n.ir/h59815
🔔انجمن علمی اقتصاد دانشگاه مفید برگزار می‌کند:
نشست علمی
تاثیر اهداف فرامرزی ایران بر وضعیت اقتصادی و سیاسی جامعه

👤سخنران نشست : دکتر محمد رضا یوسفی شیخ رباط
شرکت برای عموم علاقه مندان آزاد است.

آیدی روابط عمومی انجمن جهت کسب اطلاعات تکمیلی : @s_vaez26

🏢تالار بهمنیار
📆یکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳
🕛ساعت ۱۰:۳۰
🌐لینک مجازی شرکت در نشست
https://www.skyroom.online/ch/mofidclass/anjomaneghtesad

@economics_mofid
@yousefimohamadreza
Audio
اثر اهداف برون مرزی ایران بر وضعیت اقتصادی سیاسی جامعه
محمدرضا یوسفی

- مبنای روابط کشورهای جهان تا پیش از انقلاب چین
- تقسیم بندی روابط فرامرزی کشورها از سال ۱۹۵۰ به بعد و پیامدهای آنها
- رویکردها در ایران به روابط بین الملل
- وضعیت کنونی
-
@yousefimohamadreza
مديريت تورم يا تعميق ركود تورمي
محمدرضا يوسفي

🔹 بانك مركزي اقدام به افزايش نرخ بهره بين بانكي كرده و از سوي ديگر كاهش مخارج دولتي در سه ماهه نخست سال جاري و افزايش سهم ماليات در بودجه حكايت از سياست انقباضي دولت مي كند. اين در حالي است كه بنابر گزارش وزارت رفاه از فصل تابستان، نرخ بيكاري در 6 استان كشور دو رقمي شده، نرخ بيكاري زنان 14.2، نرخ بيكاري فارغ التحصيلان 11.6 و نرخ بيكاري جوانان نيز 17 درصد بوده كه از ميانگين نرخ بيكاري كشور بالاتر است. همچنين بر اساس گزارش تسنيم، در فصل بهار تنها حدود 25 هزار فرصت شغلي ايجاد شده است. به نظر مي رسد رشد درآمدهاي نفتي با توجه به ظرفيت هاي بالفعل نيز نمي تواند به مانند سال هاي پيش رشد داشته باشد و از آنجا كه درآمدهاي نفتي سهم بالايي از رشد اقتصادي را به خود اختصاص مي دهند در نتيجه رشد اقتصادي نيز احتمالا كاهش خواهد يافت.

🔹 با توجه به نكات پيش گفته، اقتصاد ايران دچار ركود تورمي بوده و در اين ميان، ترجيح سياستگذار كنترل و مهار تورم بوده است تا از اين طريق اقتصاد را ثبات بخشد. از منظر سياستگذار پولي براي مديريت تورم بايد رشد نقدينگي كنترل گردد. اين ايده كه تورم همیشه و در همه جا پدیده ای پولی است، توسط فريدمن مطرح شد البته او و آنا شوارتز در 1963 اين قيد را بيان كردند كه مشروط بر اينكه رشد نقدينگي از رشد توليد پيشي گيرد. به عبارت ديگر، رشد نقدينگي به اندازه ای تورم زا است که باعث افزایش تقاضا نسبت به تولید شود.
اگر به اين قيد توجه شود، آنچه كه اهميت اساسي دارد، جهت گيري نقدينگي است. آيا خلق پول جديد در مسير رشد سريعتر تقاضا نسبت به عرضه عمل مي كند كه در اين صورت منجر به تورم خواهد شد و يا اينكه خلق نقدينگي جديد موجب رشد توليد و بهبود جانب عرضه نسبت به تقاضا خواهد شد. در اين صورت نه تنها موجب تورم نشده، بلكه مي تواند با وجود رشد نقدينگي، كاهش تورم را نتيجه دهد.

🔹 مايكل پتيس در مقاله اي به بررسي كاركرد سياست پولي در چين پرداخته است. او نشان مي دهد كه سياست هاي پولي در چين بر طرف عرضه تاثير بيشتري داشته و در نتيجه به افزايش تورم منجر نشده است. دليل اين امر ساختار بانك محور بودن اقتصاد چين، مديريت نرخ هاي بهره و جهت دهي اعتبارات و نقدينگي جديد به سمت بخش عرضه مي باشد. به نظر پتيس، اين توصيه كه رشد نقدينگي موجب تورم خواهد شد در چين از دهه 1980 به بعد و حتي ژاپن در فاصله دهه 1960 تا 2000، توصيه درستي نبوده است. در عمل به دليل تفاوت ساختار و نقش دولتها در چين و ژاپن، رشد نقدينگي موجب بهبود رونق اقتصادي شده است. تفاوتهاي نهادي دو كشور يادشده كه موجب شد تا گسترش اعتبار به سمت بخش عرضه سوق داده شود از كشورهايي كه خلق نقدينگي به سمت جانب تقاضا رفته است، اين تمایژ را رقم زده است.

🔹 به عنوان مثال بیشتر اعتبارات در چین از طریق كسب و كارها، شرکتهای دولتی، دولتهای محلی و دولت مركزي به سرمایه گذاری در زیر ساختها و بخشهاي مولد هدایت شده است. سهم خانوارها براي وامهاي بانكي كمتر و همان هم بيشتر در زمينه مسكن بوده است. در نتیجه موجب رونق اقتصادی از طریق تأثیرگذاری بر تولید شده است.

🔹ايران نيز كشوري با ساختار اقتصاد بانك محور است. همانند چين دولت دخالت هاي زيادي در اقتصاد مي كند اما دخالت هاي دولت چين به بهبود شرايط اقتصادي كمك كرده است در حالي كه دخالت هاي دولت و سياست گذاري هاي بانك مركزي موجب تعميق ركود شده است. بانك مركزي با كنترل بانكها در جهت هدايت اعتبارات جديد به سمت فعاليت هاي مولد و ريل گذاري هاي درست مي تواند ضمن رشد نقدينگي موجب افزايش عرضه شده و تورم را نيز مديريت كند. براي اين امر نگاه به اقتصاد مولد و بستن منافذ اقتصاد دلالي در كنار مبارزه با فساد از طريق شفافيت اعتبارات لازم است.

@yousefimohamadreza
https://B2n.ir/u19532
چرا كشورها شكست مي خورند؟
محمدرضا يوسفی

🔹 ديروز سيزده اكتبر، عجم اوغلو به همراه رابينسون و جانسون برنده جايزه نوبل اقتصاد شدند. او استاد برجسته دانشگاه MIT و اقتصاددانی نهادگراست. كتابهاي زيادي از او به زبان فارسي ترجمه شده، كتابهای راه باريك آزادی كه در پاسخ به نوشته نظم و زوال سياسی فوكوياما نوشته شده و همچنين كتاب چرا ملتها شكست مي خورند، توسط مترجمين مختلفی ترجمه شده است. اين در حالی است كه برخي از صاحب نظران كتاب « ریشه‌های اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی» را مهمتر می دانند.

🔹 اين سوال كه «چرا برخي از كشورها توسعه نيافته اند؟ برای بسياری از اندیشمندان، به ویژه برای اندیشمندان کشورهای درحال توسعه مطرح است. کتاب «چرا ملت ها شکست می خورند» در مقام پاسخ به اين پرسش برآمده است. كتاب بحث را با یک مثال عینی شروع می کند. نوگالس آریزونا نام شهری در امریکا و نوگالس سورنا نیز نام شهری در مکزیک است. اين دو شهر به لحاظ موقعيت جغرافيايی، ريشه نژادی، نوع مذهب، آداب و رسوم فرهنگی اشتراك دارند اما يكي پيشرفته و ديگري از قافله توسعه عقب افتاده است. این دو با وجود اشتراکهای یادشده، به دلیل تفاوت های نهادی دو كشور امريكا و مكزيك از دو سطح مختلف زندگی برخوردارند.

🔹 شبيه اين مورد را براي دو كشور كره شمالی و كره جنوبی نيز مي توان مثال زد. اين دو از سال 1950 به طور كامل از هم جدا شدند. اکنون سطح زندگی کره جنوبی مانند اسپانیا و پرتغال دو کشور سطح ميانی اروپایی شده است. ولی سطح زندگی در کره شمالی مثل یک کشور آفریقایی بوده، تفاوت خیلی زیادی با کره جنوبی دارد و این در حالی است که در سال 1950 این دو کشور تفاوتی با همدیگر نداشتند. امید زندگی در کره جنوبی 10 سال بیشتر از کره شمالی است. وضع بهداشت و سلامت در کره شمالی خیلی وخیم بوده، علاوه بر اینکه تلفن همراه در کره شمالی وجود ندارد، دسترسی به تلفن ثابت نیز بسیار محدود است. به جز مناطق خاص، برق تنها تا ساعاتی پس از غروب وجود دارد.

🔹 امروزه داستان کره شمالی داستان غم انگیزی است. بنابراین دو کشور با شرایط یکسان در سال 1950، اکنون تفاوت فاحشی با هم دارند. پرسش این است، چرا این همه تفاوت میان این دو کشور رخ داده است؟ پاسخ این است که این تفاوت شگرف به دلیل تفاوت در سازماندهی نهادهای سیاسی و اقتصادی در این دو کشور است.

🔹 بنابراین تفاوت نهادها موجب تفاوت درآمد سرانه دو کره شده است. درآمد سرانه کره جنوبی در سال ۲۰۲۳ ، تقریبا ۳۳ هزار و ششصد دلار و درآمد سرانه کره شمالی حدود هزار و سیصد دلار بوده است. یعنی سطح رفاه کره جنوبی تقریبا ٢٦ برابر کره شمالی است. این امر به دلیل تفاوت نهادهای سیاسی و اقتصادی دو کشور است. هر کشوری که نهادهای سیاسی و اقتصادی آن مشابه کره شمالی باشد در تلۀ فقر و فساد گرفتار خواهد آمد و هر حكومتی که راه کره جنوبی را پیش گیرد می تواند سطح رفاه جامعه را افزایش دهد.

🔹 هر گاه یک نظام سیاسی، مالکیت خصوصی را محترم شمرد، فضای کسب و کار را ارتقاء دهد، روابط با دنیای بیرون را بهبود بخشد، نظام آموزش مهارت محور را دنبال کند، اقتصاد مولد را تشویق کند، شفافیت در عرصه سیاست و اقتصاد را افزایش دهد و مانند آن.
در این صورت کشور به سمت توسعه حرکت می کند. هر گاه این نهادها در عینیت تحقق یابند، پیشرفت را در هر کجا و هر زمان و برای هر کشور نتیجه می دهند. در عوض، حکومت فردمحور، فوق قانون و مادام العمر، نظام آموزشی ایدئولوژیزه، عدم تضمین حقوق مالکیت، محدودیت روابط بین المللی، عدم ورود سرمایه های خارجی، عدم مشارکت بنگاه های خارجی با بنگاه های داخلی، عدم نگاه برون نگر در صنعت، نظام خودکفایی، عدم شفافیت و.. منجر به دام فقر و فساد شده، موجب تداوم عقب ماندگی خواهند شد.

🔹 از منظر نهاد سیاسی، پرسش مهم این است که دولتها چگونه سرکار میآیند؟ دولت ها چگونه انتخاب میشوند؟ آیا رأی عمومی و انتخابات مردمی موجب به قدرت رسیدن آنان می شود و یا اینکه حکومتی موروثی است؟ نکته دیگر این که آیا قدرت فردمحور، مادام العمر و فوق قانون است؟ حکومت چه هدفی را دنبال می کند؟ آیا افزایش سطح رفاه مردم یک اصل در جهت گیری سیاستها و مواضع است؟ درجۀ پاسخگویی حکومت چقدر است؟ پاسخگویی قدرت به این معناست که مردم با چه سازوکاری می توانند بدون خشونت حاکم را از قدرت کنار بگذارند؟ کیم در کره شمالی به طور موروثی قدرت را به دست گرفته، فوق قانون و مادام العمر است. هیچ سازوکار قانونی و عملی مسالمت آمیز برای کنار گذاشتنش وجود ندارد. تمامی کشورهایی که رهبرانی مانند کیم دارند، معمولاً عقب مانده هستند. در کره جنوبی، حکومت پاسخگو است. نظارت مردم از طریق سازوکارهای قانونی بر قدرت اعمال می شود.


@yousefimohamadreza
چرا رشد اقتصادی در زندگی مردم دیده نمی شود؟
محمدرضا یوسفی

🔹 مرکز آمار ایران گزارشی از رشد اقتصادی بهار امسال را منتشر کرده است. در این گزارش آمده است که در سه ماهه اول سال جاری، رشد تولید ناخالص داخلي با نفت 4.6 درصد و تولید ناخالص داخلي بدون نفت 2.8 درصد بوده است. در مورد رشد بخشهای اقتصادی آمده است، بخش كشاورزي 2.3، استخراج نفت خام و گاز طبيعي 10.2 ، ساير معادن 2.3، صنعت 1.8، توزيع گاز طبيعي 6، تامين آب و برق 4.4 ، ساختمان 2.2 و گروه خدمات نیز 3.1 درصد نسبت به سه ماهه اول 140۲ رشد داشته اند.

🔹 هر گاه آمارهای رشد اقتصادی اعلام می شود، این پرسش در اذهان عمومی مطرح می شود که چرا اثر این رشد اقتصادی در زندگی ما مردم احساس نمی شود. از این رو گروهی، این آمار را نادرست می دانند. جورج اورول نیز در کتاب قلعه حیوانات نقل می کند که اسکوئیار اعلام کرد که تولیدات مزرعه پانصد درصد رشد کرده است اما حیوانات این آمار را درک نمی کردند آنان احساس می کردند به غذا نیاز دارند نه به آمار.

🔹 با وجود این، از آنجا که علم اقتصاد یک علم داده محور است و در صورت کنار گذاردن داده های رسمی، مبنایی برای تحلیل و توصیف نخواهد داشت از این رو اقتصاددان بالاجبار به آمار اعتماد می کند. در این صورت، باید به این سوال پاسخ داد که چرا رشد اقتصادی اعلام شده در زندگی مردم احساس نمی شود.
از چند منظر می توان پاسخی به این پرسش داد.

🔹 اول، فرض کنیم فردی به چاهی به عمق صد متر سقوط کرده است و مدت زمانی است که در این وضعیت به سر می برد، به مرور زمان چشمان او به تاریکی چاه و شرایط عادت می کند. حال اگر او یک متر بالا بیاید، آیا احساس رضایتمندی و تغییر خواهد کرد؟ به ویژه اینکه اگر نااطمینانی نسبت به تداوم خروج از چاه داشته باشد. هر چند تغییر در وضعیت او رخ داده ولی این میزان تغییر نمی تواند احساس خوشایندی را به وی منتقل کند و او هنوز خود را در چاه می بیند.
اقتصاد ایران نیز پس از تحریم سال 90، در طول یک دهه متوسط نرخ رشد نزدیک به صفر را تجربه کرده است و درآمد سرانه کشور نزدیک به سی درصد کاهش یافته است. طبیعی است کاهش شدید سطح زندگی و تداوم آن موجب شده است تا رشدهای کوچک، احساس تغییر را منتقل نکند.

🔹 منظر دوم به روند رشد اقتصادی بخشهای اقتصادی و مقایسه آن با سه ماهه پایانی سال 1402 توجه دارد. به عنوان مثال روند رشد اقتصادی بخش کشاورزی در سال 1402، رشد منفی با نرخ کاهنده را به ترتیب شش ماهه اول سال منفی 4.4 درصد بوده و در نه ماهه به منفی 2.9 درصد کاهش یافته و در پایان سال به منفی 2.4 درصد کاهش یافت.
حال طبیعی است که اقتصادی که رشدهای منفی را تجربه کرده، با رشد 2.3 درصدی، موجب احساس افزایش رفاه نمی شود.

🔹 منظر سوم، ترکیب رشد بخشهای اقتصادی است. بخش های کشاورزی 2.3 ، صنعت 1.8 و ساختمان2.2 و معادن غیرنفتی 2.3 درصد شد داشته اند که همگی از رشد کل کمتر بوده و همه این بخش ها که بیشترین ارتباط پیشین و پسین را دارند، رشد مناسبی نداشته اند. این در حالی است که بخش خصوصی عمدتا در بخش یادشده فعال هستند. بنابراین چنانچه تسنیم گزارش می دهد، فرصت های شغلی ایجاد شده در سه ماهه نخست سال جاری کمتر از 25 هزار نفر بوده اند ( تسنیم، 27 / 6 / 1403). در واقع مهمترین عامل رشد اقتصادی به عامل نفت و گاز با 10.2 درصد تعلق دارد که عمدتا به دلیل خام فروشی است از این رو صادرات این بخش نیز بالاترین رشد در میان اجزاء تقاضای کل را داراست.

🔹 بنابراین چرایی عدم احساس بهبودی زندگی را می توان از این سه منظر توضیح داد. به نظر می رسد کاهش مخارج دولتی در سه ماهه نخست سال، افزایش نرخ بهره بین بانکی که اخیرا اتخاذ شد؛ سیاستی انقباضی بوده که به همراه روند کاهشی رشد بخش نفت، کاهش رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت و زندگی را برای مردم همچنان سخت می کند.

@yousefimohamadreza
https://B2n.ir/b86894
رابطه مذهب و توسعه از ديدگاه عجم اوغلو
محمدرضا يوسفي

🔹 يكي از مباحث جدلی ميان انديشمندان، چگونگی رابطه دين يا مذهب و توسعه است. گاه اين ديدگاه در قالبی عام به عنوان تاثير فرهنگ بر توسعه مورد بحث قرار گرفته و از مقبوليتی نيز برخوردار شده است. برخي تلاش كرده اند تا پديده توسعه و شكاف سطح رفاه ميان كشورها را به مذهب آنان مرتبط كنند. طرح اين ديدگاه به ماكس وبر در كتاب اخلاق پروتستان بر می گردد. به عنوان مثال از آنجا كه عموم كشورهای مسلمان، امروزه توسعه نيافته هستند، نتيجه گرفته اند كه اسلام عامل عقب ماندگی اين جوامع بوده است.

🔹 عجم اوغلو و رابینسون برندگان نوبل ۲۰۲۴ این ديدگاه را زیر سوال می برند. آنان معتقدند كه زمانی برخی از نويسندگان، ارزشهای كنفوسيوسی در فرهنگ چين را ضد رشد اقتصادی می دانستند در حالی كه اكنون برخی، اخلاق كار در فرهنگ چين را موتور تداوم رشد اقتصادی اين كشورها می دانند. از ديدگاه اين دو دين و ارزشهای بومی نمی توانند شكاف توسعه نيافتگی را توضيح دهند. فرهنگ به عنوان بروندادهای نهادها اهميت دارند.

🔹 به عنوان مثال اگر نوگالس سورنا در مكزيك و نوگالس آريزونا با وجود اشتراكات فراوان فرهنگی و نژادی از دو سطح از توسعه برخوردارند، به دليل تفاوت نهادهایی است كه اين دو منطقه تجربه كرده اند. نظام حقوقی كه در دو كشور وجود دارد موجب تفاوت در ميل به خلاقيت و پيشرفت شده است. مردم كره شمالی و كره جنوبی با دو پيشينه يكسان و مذهب واحد اما دو سرنوشت و دو سطح رفاه متفاوت را تجربه كردند اين امر به دليل تفاوت در نهادهای سياسی و اقتصادی دو كشور است. فقدان انگيزه مهمترين عامل اين تفاوت بوده است. صرف نظر از اينكه هر مردم هر مذهبی داشته باشند، كشوری كه مالكيت خصوصی را به رسميت نمی شناسد، ناامنی و بی ثباتی حاكم است. حقوق مالكيت معنوی محترم نيست، سرمايه گذاری و بهره وری رشد نمي كند و رشد اقتصادی بادوام و بالا تحقق نمی يابد.

🔹 برخلاف نظر ماكس وبر كه بر مسحيت پروتستان تاكيد داشت، فرانسه كاتوليك نيز همان مسير را رفت و توسعه يافت. امروزه شرق آسيا اعم از ژاپن، چين، كره جنوبي، سنگاپور، تايوان نيز با وجود مذاهب مختلف جزء كشورهای مرفه محسوب مي شوند.

🔹 عجم اوغلو علت عقب ماندگی كشورهایی مانند مصر و سوريه كه از سيطره عثماني و فرانسه آزاد شده بودند را به دليل نهادهای سياسی اقتدارگرا و اقتصادهای انحصاري و رانتی دانسته که نتوانستند مسير توسعه را طی كنند.

🔹 مي توان از منظری ديگر نيز به مسئله نگاه كرد. تا پيش از جنگ های صليبی، مسلمانان به اعتراف تاريخ جلوتر از جهان مسيحيت بودند. پرسش این است که آيا اين پيشی گرفتن صرفا به دليل دين اسلام و مسيحيت بوده است؟ طبيعي است علت را در نهادها بايد جستجو كرد. جهان غرب زماني راه پيشرفت را طی كرد كه به اصلاح نهادهای سياسی و به دنبال آن نهادهای اقتصادی پرداخته، راه براي پيشرفت و خلاقيت باز شد و انواع اختراعات به ثبت رسيد.

🔹 به تعبير نورث، اگر حكومتي به دزدان دريايی جايزه دهد در اين صورت، دزدی دريايی رشد مي كند و اگر به فعاليت هاي شرافتمند جايزه دهد، اين دست شغل ها رشد می كنند. مهم نهادها هستند.

@yousefimohamadreza
https://B2n.ir/g29186
Audio
بررسی عدالت در اقتصاد ایران با نگاهی به آموزه های فارابی
محمدرضا یوسفی

فارابی از بزرگترین متفکران جهان اسلام بوده، او را معلم ثانی می دانند.
وی در کتاب مدینه فاضله به تبیین عدالت در حوزه اقتصاد و شرایط تداوم آن پرداخته است.

دانشگاه تربیت در تاریخ هشتم آبان همایش عدالت اقتصادی را برگزار کرد.
من در سخنانی کوتاه به بیان نظر فارابی به عدالت با نگاهی به ایران کنونی پرداخته ام.


@yousefimohamadreza
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نقش فساد و رانت‌خواری در نارضایتی عمومی

🎙 دکتر محمدرضا یوسفی

⏱️ زمان مورد نیاز برای مشاهده این ویدیو: ۸ دقیقه

🖇 آیدی اندیشه‌ما در شبکه‌های اجتماعی:

@andishemaa
@yousefimohamadreza
سخنی با رئیس جمهور
محمدرضا يوسفي

🔹 رئيس جمهور دومين سفر استانی خود را در هفته گذشته به قم اختصاص داد. سفرهای استانی با هدف آشنایی مقامات با زندگی مردم مناطق مختلف، ایجاد حس پیوند دولت و مردم، کمک به رشد متوازن كشور با ابتکار دولت نهم شكل گرفت.
🔹 در دور اول آن سفرها، حدود هفت میلیون نامه نوشته شده که بالغ بر دو میلیون و دویست هزار آنان درخواست مالی بوده و دولت 250 میلیارد تومان را به آن درخواستها اختصاص داد. در دور سوم این سفرها، اين روش اشتباه دانسته و كنار گذارده شد. شش هزار مصوبه با میانگین 200 مصوبه برای هر سفر، نتیجه دور اول سفرها بود.

🔹در هر صورت این سفرها دستاورد مهمی برای توسعه ملی و استانی نداشت. با وجود طرح های عمرانی فراوان مصوب در اين سفرها، اما سرمایه گذاری و اشتغال خالص نسبت به دوره پیش از دولت نهم كاهش يافت.

🔹 از جمله ضعف های این سفرها، تعداد مصوبات بیش از توان اجرایی دولت و ایجاد تعهدات مالی برای سالهای آینده و در تضاد با اختیارات بودجه ای مجلس بود. همچنین انضباط مالی دولت نیز مخدوش شده، کسری بودجه رشد يافته، بار تورمی بر جامعه تحمیل می شد. به عنوان مثال از حدود 5 هزار طرح در مرحله نخست حدود 4 هزار طرح بار مالی داشته که 53 درصد آنان فاقد منبع مالی مشخص و روش تامین مالی 40 درصد آنان نیز مشخص نبود. طبیعی است رشد نقدینگی و تورم نتیجه اين سياست بود.

🔹 مشکل دیگر این طرحها فقدان کار کارشناسی و مطالعاتی لازم بوده و لذا از قدرت توجیهی کافی برخوردار نبوده و در نتیجه اتلاف منابع رخ می داد. بنابراین دولت بايد نسبت به مسائل يادشده هشيار باشد.

🔹 می توان از منظری ديگر در اين سفرها تامل كرد. معمولا در این سفرها برای استقبال از دولت، همه یا برخی از مدارس، کارخانجات و ادارات تعطیل می شوند. خسارت این نوع استقبال بر تولید ملی روشن است. هزینه های پلاکارد، پوستر و سایر مسائل تبلیغاتی را برای ورود رئیس جمهور و تک تک وزیران هم می توان ملاحظه کرد.

🔹 از سوی ديگر، این سفرها در مردم ایجاد انتظار می کند. لذا استقبال مردم در دور اول طبیعی است اما با برآورده نشدن خواسته ها و تحقق نیافتن وعده ها به دلايل مشكلات موجود و ناتوانی دولت، استقبال مردم کمتر شد. از این رو مي توان ویژگی این سفرها را بالا بردن انتظارات مردم بیش از توان دولت و نارضایتی بعدی دانست.

🔹 آخرین ویژگی این سفرها، به دلیل عدم شفافیت و فقدان کار مطالعاتی، شكل گيری بستری مناسب برای فرصت طلبان و رانتجویان است كه از این مسیر به فساد دامن زده می شود.

🔹 آقای روحانی همان سفرهای استانی را تا مدتی ادامه داد گرچه خبری از نامه ها و مصوبات به گستردگی سابق نبود اما تعطیلی مدارس و ادارات و آنچه که وی استقبال های خلاف شؤون انسانی می نامید، ادامه یافت. این روند با شدت و در ابعاد جدیدی در دولت سیزدهم دنبال شد.

🔹 بررسی علمی نشان می دهد که سفرهای استانی بر توسعه متوازن اثری نداشته است. بحرانهای استانهای خوزستان و سیستان و بلوچستان و سابر استانهای مرزی گواه این امر است. باید بر اصلاح نظام حکمرانی تمركز كرد.

🔹 اگر دولت چهاردهم اصرار به چنین سفرهایی دارد، اين سفرها بايد با حداقل نیرو، بدون استقبال هاي پوپوليستی صورت گيرد. مدارس و كارخانجات و ... براي اين سفرها تعطيل نشوند. تمامی تبليغات استانی براي ورود رئيس جمهور كه بار مالي بر دولت دارد، حذف گردد. تنها مصوبات بودجه ای در سفرهای استانی دنبال شود و از ايجاد تعهد مالی جديد برای دولت اجتناب شود. دستگاه رسانه ای دولت تلاش كند تا انتظارات مردم از این سفرها مدیریت شود.

🔹 در یک کلام اگر در سر دولت چهاردهم، سودای توسعه کشور است، به تجربه انجام شده بها داده از آن درس گیرد.

@yousefimohamadreza
گروه اقتصادی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس برگزار میکند؛

🔸نشست: 
اثر لایحه بودجه 1404 بر متغیرهای کلان اقتصادی

🎙 ارائه دهنده:

👤حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد رضا یوسفی شیخ رباط
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید و استاد درس خارج حوزه علمیه قم 



🕰 📚 دبیر علمی: دکتر سعید کریمی

🗓زمان: یکشنبه 20 آبانماه 1403؛ ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح

🏢مکان: قم، بلوار سمیه، خیابان شهید رجایی، بین کوچه ۴ و۶، مرکز تحقیقات اسلامی مجلس، سالن جلسات

📩جهت حضور در جلسه اطلاعات خود را در فرم اینترنتی زیر ثبت‌ نمایید:
@yousefimohamadreza

https://formafzar.com/form/inform1


📡 لینک مجازی: 
https://www.skyroom.online/ch/m.faghih64/think
Audio
اثر لایحه بودجه ۱۴۰۴ بر رشد اقتصادی
محمدرضا یوسفی

بودجه، آینه تمام نمای وضعیت دولت بوده و بر متغیرهای کلان و روندهای اقتصادی موثر است.

در این سخنرانی، تلاش شد تا ضمن تبیینی کوتاه از لایحه بودجه ۱۴۰۴ به اثرات آن بر رشد اقتصادی کشور و سیاست های موثر پرداخته شود.

@yousefimohamadreza
سفرهای استانی: بازنگري و توصيه
محمدرضا يوسفی

🔹 سفرهای استانی با هدف آشنایی مقامات با زندگی مردم مناطق مختلف، ایجاد حس پیوند دولت و مردم و کمک به رشد متوازن کشور با ابتکار دولت نهم شکل گرفت. اما این سفرها در این دوره با مشكلاتی مواجه شد. اهداف سفرهای استانی در دولت سیزدهم بازنگری شد. آقای رئیسی دو هدف تلاش برای راه اندازی مجدد طرح های نیمه تمام و تعطیل شده جهت اتمام آنها و دیدار مردمی را برای اين سفرها بیان کردند.

🔹اما بر حسب گزارشها و در عمل، بر خلاف سخن ایشان، صدها طرح جديد با اعتبارات بالاتر از صد همت به تصویب رسید. این در حالی است كه اين طرح ها نيازمند كارشناسي مورد تاييد در سازمان مديريت هستند. از سوی دیگر اعتبارات عمرانی بودجه های سنواتی امكان تحقق اين حجم از پروژه را نداشته است. افزابش بودجه رئیس جمهور در سال های اخير می تواند زمينه ساز عدم شفافيت، رانت و فساد شود و امكان نظارت ناپذيري را افزايش داده است. این در حالی است كه برای تخصیص بودجه خاص به رئیس جمهور جهت سفرهای استانی منطق قابل دفاعی وجود ندارد. به ویژه اینكه كسری های رو به گسترش بودجه كشور و همچنين افزايش واگذاري اوراق مالي موجب شده است تا در لايحه بودجه سال 1404، تنها 500 همت فروش اوراق به پرداخت اوراق سر رسيد شده و بهره آنان اختصاص يابد. بر اساس داده هاي اين لايحه، كسري تراز عملياتي بالغ بر 1850 همت بوده و كسري واقعي حداقل 300 همت خواهد بود. از اين جهت انتظار اين است كه در لايحه بودجه 1404 به اين انحراف و بستر رانت و فساد توجه شود.

🔹 در یادداشت «سخنی با رئیس‌جمهور » ( شرق، 15 آبان 1403) به برخي نتايج منفي اين سفرها اشاره شد. از اين گذشته، اگر هدف ارزيابي وضعيت طرح هاي نيمه تمام است، بدون سفر و بدون مشاهده عینی، نيز مي توان متوجه وضعيت آنها شد. زيرا رئيس جمهور با مشاهده عيني، وضعيت فيزيكي طرح را مشاهده مي كند اما چرايي آن را بدون مشاهدات عيني هم مي تواند از كارشناسان دريافت كند. اين نوع بررسي وضعيت طرح هاي عمراني، از ساختار معيوب مديريتي كشور اعم از فقدان شايسته سالاري و ضعف نظارت موثر و بستري فسادزا حكايت مي كند.

🔹 بنابر برخي گزارشها اكنون ميانگين عمر طرح هاي نيمه تمام كشور، 16 سال است كه عدد بسيار بالايي است و نشان از اتلاف منابع دارد. اين امر به ويژه در دوران تحريم و ضرورت مديريت كارآمد منابع محدود از اهميت بيشتري برخوردار است.

🔹 اگر دغدغه دولتمردان رسيدگي به مناطق محروم و كم برخوردار باشد، در اين صورت باید به آمایش سرزمین در برنامه هفتم با اتکاء بر ظرفیت های استانی توجه شود. بر فضاسازي جهت رشد متوازن، امکان رشد بدون تورم، بر اصلاح ساختار بودجه، بر بحران های زیست محیطی و بر شایسته سالاری تمرکز شود. در غير اين صورت این سفرها جنبه پوپولیستی داشته، بر تعهدات دولت افزوده و موجب تشدید ناقوارگی ساختار دولت خواهد شد.

@yousefimohamadreza
https://B2n.ir/p65896
ضرورت نگاهي جامع به بحران انرژي
محمدرضا يوسفی

🔹 این روزها بحث انرژی اعم از گاز، برق و بنزين به طور جدی مطرح است. شکاف رو به گسترش میان عرضه و تقاضای انرژی در سه‌حوزه گاز، برق و بنزین نمایان است. به نظر مي رسد با روند موجود، اين شكاف عميق تر خواهد شد. بنابر برخي گزارشها اختلاف عرضه و تقاضا در ساعات اوج مصرف، برای گاز بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز، برای بنزین بیش از ۱۰میلیون لیتر و برای برق ۱۲‌‌‌هزار مگاوات در روز است كه البته به زودي مازاد تقاضاي گازوئيل را نيز به اين فهرست بايد اضافه كرد. مرکز پژوهش‌‌‌های مجلس از کسری روزانه ۱۰میلیون لیتری بنزین و برآورد واردات بنزین و گازوئیل به میزان ۵ میلیارد دلار خبر داد. این در حالی است که سال ۱۳۹۹ ایران صادر‌کننده ۳ میلیارد دلار بنزین به کشور‌‌‌های منطقه بود.

🔹 ادامه این روند به ویژه با توجه به تنش های خارجی ميچی تواند بر امنیت و توسعه پایدار و اقتصاد کشور تاثیرات منفی جدی داشته باشد. تداوم این وضعیت به زودي به كاهش توان توليدی و توليد ناخالص داخلی، نرخ اشتغال، صادرات و افزایش واردات و مانند آن در روندی بحران زا خواهد انجامید.

🔹دلایل وقوع این بحران رو به گسترش متعدد است. فقدان راهبرد انرژی در كشور و نگاه كوته نگری بر متغیر حياتی انرژی، وزن بزرگی از این دلایل را به خود اختصاص می دهد. متخصصان انرژی چگونگی شبكه گازرسانی به همه كشور را با توجه به تفاوت موقعیت جغرافیایی و متوسط دمای شهرها یك اشتباه مهم دانسته اند به نظر آنان، انرژی برق و خورشيدی مي توانست در برخی مناطق، جایگزين مناسبی باشد. اما این راهبرد موجب شكاف تولید و مصرف گاز، آسيب به بخش توليد و همچنين ارزآوري شده است.

🔹 یكي دیگر از عوامل، قیمت گذاری دستوری بوده است. مجلس هفتم با رشد متناسب قیمت حامل های انرژی با نرخ تورم مخالفت كرده و در نتيجه سرمايه گذاري در اين حوزه كاهش يافته و همچنين قيمت نسبي اين حامل ها نيز كاهش يافته و از اين مسير تقاضا براي آنها افزايش يافت.
عامل مهم ديگر، فقدان جايگاه تعريف شده اي براي بخش خصوصي واقعي در امر حامل هاي انرژي بوده است.

🔹 عامل مهم ديگر،‌ ناتواني در مديريت طرح هاي عمراني مرتبط است. به دليل ساختار مديريتي، اقتصاد سياسي و منابع مالي، طرح های عمرانی با تاخير زياد به سرانجام رسيده و یا در نیمه راه متوقف می شود.

🔹 يكي ديگر از دلايل مهم وضعيت رو به بحران انرژي، تحریم است. تحريم موانع بزرگي در تجارت خارجی و مبادلات مالی با جهان، عدم‌امکان به‌‌‌روزرساني تکنولوژی ايجاد كرده و موجب فرسودگی زیرساخت‌‌‌ها و تجهیزات، كاهش درآمدهاي ارزي كشور در جهت سرمایه‌گذاری جدید و‌ عدم‌دسترسی به سرمایه خارجی شده است. اين فرسودگي علاوه بر كاهش توان توليد به اتلاف منابع نيز افزوده است. در نتيجه شدت انرژي در ايران بالاتر از ميانگين جهاني است.

🔹 دولتها در برابر اين عوامل اساسي در بحران انرژي، به سياستگذاري هاي كم اثر مانند تخفيف به كم ‌‌‌مصرف‌‌‌ها؛  جریمه كردن پرمصرف‌‌‌ها  برنامه‌‌‌ریزی قطع برق صنایع در دولت سيزدهم آن هم در سال جهش تولید،  تغییر ساعات اداری و ... روي آوردند. در واقع خانوارها و بنگاه ها جريمه اشتباهات نظام تصميم گيري كشور و راهبرد تقدم ايدئولوژي بر توسعه را پرداخت مي كنند.

🔹 دولت نيازمند به بازنگري در سياستهاي راهبردي خويش است. بايد توجه داشت راه حل هاي يكسو نگرانه دولت كوتاه بينانه است. افزايش قيمت بنزين با هر منطقي بدون مهار تورم، راهكار عملي موفقي نبوده و نيست. تكرار سياست شكست خورده نشانه ناتواني در درس آموزي از تجارب گذشته، استيصال و نگاه دم غنيمتي دولتها است. حركت از اين ستون به آن ستون بدون داشتن نگاه راهبردي، منجر به تشديد بي اعتمادي عمومي شده و باز هم خواهد شد. راه حل قيمتي پس از تغيير رويكرد و به عنوان حلقه آخر سياست هاي اصلاح حامل هاي انرژي قابل پذيرش است.

🔹 آزادسازي قيمتي انرژي بدون نگاهي جامع، راه‌حلی پایدار نیست.
از سوي ديگر معضلات به يكديگر پیوند خورده اند و نگاه جزيره اي به آنها مي تواند منجر به ايجاد مشكلات جديدي شود. شكاف عرضه و تقاضاي انرژي بر توان توليدي صنايع، اشتغال و به تعويق افتادن حقوق كاركنان بخش خصوصي، كاهش درآمدهاي مالياتي دولت و افزايش كسري بودجه، استقراض مستقيم و غيرمستقيم دولت از بانك مركزي و بانكها و در نتيجه رشد نقدينگي و تورم و .. خواهد شد.

@yousefimohamadreza
https://B2n.ir/t25101
2024/11/28 15:18:43
Back to Top
HTML Embed Code: