Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﮋﻣﺮﺩﻥ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﮔﻞ
ﺑﺮ ﺁﻧﻢ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ
ﺑﺮ ﺁﻧﻢ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯﻡ
ﺑﺮﺁﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻢ

مارگوت بیگل
برگردان و اجرا : احمد شاملو
#ژن_ژیان_ئازادی
#تشکل_عدالت_برابری
#رای_ما_تایید_جنایت_است

@zan_j
زن ها موجوداتی بی نظیر هستند. آنها قادرند هر مصیبتی را تاب بیاورند، چونکه اینقدر عقل توی کله شان هست که بدانند تنها کاری که باید در قبال اندوه و دشواری های زندگی انجام داد اینست که دل به دریا بزنی و از میانه آن بگذری و از آن طرف سر به سلامت بیرون ببری. به نظرم دلیل اینکه زن ها قادرند این طور عمل کنند اینست که آنها نه تنها برای درد جسمانی شأن و اعتباری قایل نیستند بلکه اصلاً آن را محل اعتنا هم به حساب نمی آورند، زن ها از اینکه از پا در بیایند اصلاً خجالت نمی کشند…!


#ویلیام_فاکنر
#حرامیان

نقاشی ها از: #کته_کلویتس

#زنان_کارگر
#علیه_جنگ_فقر
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
@zan_j
فرش بافی هنر دست زنان؛ سود کلان برای دلالان 

اکثریت کارگران قالی‌بافی کارگاه‌ها را زنان تشکیل می‌دهند، اما ستم مضاعفی بر زنان قالی‌باف تحمیل می‌شود، پریوش.م یکی از زنان بافندە می‌گوید: هنر دستمان را همه می‌بینند و می‌ستایند و به گران‌ترین قیمت‌ها داد و ستد می‌کنند، اما کسی خودمان را نمی‌بیند.

مطالعه خبر
نسیم غلامی سیمیاری، از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی از حدود ۱۴ ماه پیش در زندان اوین در بازداشت و بلاتکلیفی به‌سر می‌برد.

این زن زندانی در بازجویی‌ها وادار به اعتراف علیه خود شده و با اتهاماتی سنگین مواجه است.

مهناز طراح، زندانی سیاسی و یکی از زنان هم‌بند نسیم غلامی سیمیاری، در بند زنان زندان اوین شعری برای او نوشته است.

من به این روزگار تباه اعتراض دارم
من به مرگ، به خاموشی اعتراض دارم

در این زمانه که آن درختان پُر شاخه
می‌شوند هر کدام چوبه دار اعتراض دارم

من به آن چکُشی، که می‌خورد بر میز
من به آن حکم اعتراض دارم

من به کابوس‌های شبانه به رنجِ روزانه
به قساوت به نسیم وطن اعتراض دارم

اگر از بخت بد مانده‌ام در این دوران
به سکوت این نسل اعتراض دارم

سرِ سرو قامتان سلامت باد
من به این ملت خاموش اعتراض دارم

مهناز طراح
زندان اوین
تیرماه ۱۴۰۳

#نسیم_غلامی_سیمیاری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#رای_بی_رای
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

به بهانه ۲۶ ژوئن، روز جهانی مبارزه با شکنجه؛
قصاص عضو، مصداق بارز شکنجه و جنایت علیه بشریت

مجازات قصاص در قوانین کیفری در ایران متاسفانه تنها به «قصاص نفس» یا همان «اعدام» محدود نمانده و شامل اعضاء بدن انسان نیز می‌شود. بنا بر ماده ۳۸۶ قانون مجازات اسلامی «مجازات جنایت عمدی بر عضو در صورت تقاضای مجنی علیه یا ولی ‌او و وجود سایر شرایط مقرر در قانون، قصاص و در غیر این ‌صورت مطابق قانون از حیث دیه و تعزیر عمل می‌‌گردد.»

بر این اساس در صورت درخواست بزه‌دیده و وجود شرایط قانونی، عامل ارتکاب جرم محکوم به قصاص عضو خواهد شد.
در حالی است که بر اساس «کنوانسیون بین المللی منع شکنجه و دیگر رفتارها یا مجازات‌های بی‌رحمانه، غیرانسانی یا ترذیلی» اعمال هرگونه مجازات بدنی از جمله مثله‌کردن یا اعمال مستقیم جراحت نسبت به یک عضو بدن مصداق بارز «شکنجه» محسوب شده و ممنوع است.
وجود چنین مجازاتی در قوانین کیفری در عمل به معنی به رسمیت شناختن و پذیرفتن «شکنجه» به عنوان یک مجازات قانونی است و فرسنگ‌ها با اصول ابتدایی حقوق بشری و قوانین بین المللی مربوط به آن فاصله دارد.
#منع_شکنجه
#روز_جهانی_مبارزه_با_شکنجه
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از تظاهرات اعتراضی زنان در هفدهم اسفند سال پنجاه و هفت. زنانی که در مقابل ایدئولوژی واپسگرای خمینی ایستادند.
زنان از همان روزهای آغازین در برابر ارتجاع مذهبی مبارزه و مقاومت کرده اند.
یکی از شعارهای آنها مرگ بر ارتجاع است. ارتجاع بمعنای واپس گرایی و در مفهوم سیاسی به معنای مخالفت با پیشرفت و تحول  در  بنیادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی یا روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی موجود.

#آزادی_زن_معیار_آزادی_جامعه
#ارتجاع_مذهبی
#رای_بی_رای
#ما_به_عقب_برنمیگردیم

@zan_j
آمارها نشان می‏دهد زنان در ایران بسیار فقیرند و سهم‏‌شان از اشتغال رسمی حدود ۱۲.۸ تا ۱۴ درصد است و درصد مالکیت آنها بر زمین هم بسیار پایین است.

به نوشته روزنامه «هم‌میهن»،سهم زنان از اشتغال بسیار پایین است، آنها را حتی در جایگاه‌های ارشد مدیریتی هم قرار نمی‌دهند. از آن طرف هم قانون محدودیت‌های فراوانی برایشان ایجاد کرده؛ قانون ارث، مهریه و... حذف ساختاری و نظام‌مند زنان از بازار و نابرابری در دسترسی آنها به منابع مالی، مردانه‌بودن بازار و وضعیتی که آنها را در جایگاه مالکان بی‌قدرت قرار داده، مجموعه موضوعاتی است که در نشست «جیب و جنسیت» مطرح شد؛ جیب و جنسیت، اولین نشست از مجموعه نشست‌های جنسیت و نابرابری موسسه رحمان بود .
سهم پایین زنان از اشتغال و مدیریت اقتصادی

رئیس پیشین اداره راهبردی برنامه‌ریزی شهرداری تهران از نتیجه پروژه‌ پژوهشی یکساله که مدت سه‌سال زمان برده و زمستان سال گذشته تمام شده، گفت: «آمارهای کلان نشان می‌دهد زنان ایران فقیرند و در بخش مدیریت ارشد و مدیریت اقتصادی هم سهم زیادی ندارند. حتی در مقایسه با کشورهای منطقه هم وضعیت اشتغال زنان در ایران خوب نیست و این نمی‌تواند تصادفی باشد.»
@zan_j
شیوا عاملی راد در پاسخ به زمانه: «مسائل اجتماعی جامعه حتی در شعار‌های عوام‌فریبانه انتخاباتی هم جایی ندارند»

نماینده روابط بین‌الملل شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان معتقد است هر شش نامزد #انتخابات پیش‌رو با رقابت درون طبقاتی در تلاش‌ هستند بقای نظام را تضمین کنند.

https://www.radiozamaneh.com/824476/

در یوتیوب ببینید.
در سیرک انتخاباتی شرکت نخواهیم کرد

امروز چهارشنبە ۶ تیرماه، جمعی از مادران دادخواه کوردستان و خانواده‌های دادخواه با انتشار بیانیه‌ای ضمن اشاره به اینکه تا زمانی که به حق خود در محاکمه و مجازات جنایتکارانی که فرزندانشان را بی‌گناه بە جوخە‌ی اعدام و گلولە بسته‌اند، دست نیابند از عدالت‌خواهی دست برنخواهند داشت، اعلام کردند که سیرک نمایشی ریاست جمهوری ایران را تحریم کرده و در این انتخابات نمایشی شرکت نخواهند کرد.
در این بیانیه همچنین با اشاره به اعدام هزاران جوان و قتل و کشتار هزاران جوان معترض در خیابان‌های ایران، آمده است: رژیم حاکم در ایران در سال‌های اخیر هزاران خانواده را با اعدام و شلیک مستقیم داغدار کردە است، هزاران پسر و دختر جوان ما به دلیل اعتراض به نابرابری، بیکاری، ظلم و فقدان آزادی در خیابان‌ها اعدام و با شلیک مستقیم کشتە است. اما در آستانه انتخابات نمایشی، نامزدهای رژیم که خود مسئول و شریک جنایات رژیم هستند، از آزادی و بهبود وضعیت کنونی  صحبت می‌کنند.❗️
#رای_به_تداوم_فقر_جنایت
#دادخواهی
@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای این مادر دردمند را بشنوید


میگوید :«چشمم به صفحه تلویزیون و موبایل است تا از دخترم خبری بشنوم »

#شریفه_محمدی بیش از هفت ماه است که در بازداشت موقت زندان لاکان رشت به سر میبرد.
به او اتهامات سنگین و بی اساس زده آند .
شریفه یک فعال کارگری است و عضویت او در یک تشکل کارگری «کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری» غیر قانونی نیست .
این در حالی است که فعالیت کمیته طبق اساسنامه کاملا مستقل است و حتی طبق قوانین نیم بند قضایی خودشان هم عضویت در یک تشکل کارگری محکومیت سنگینی را به همراه ندارد.

از کانال اینستاگرام #free_sharifeh_mohammadi

#فعال_کارگری_بی_قید_شرط_آزاد_باید_گردد


@zan_j
گفت و گو با زهره دادرس، فعال حقوق زنان/آنچه در بازداشتگاه و زندان لاکان رشت می گذرد

کانون زنان ایرانی

زهره دادرس، فعال حقوق زنان گیلانی به ۹ سال و نیم حبس محکوم شده است، با دو اتهام «تشکیل ‌گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی» و «اجتماع و تبانی».به گفته زهره:منظور از گروه غیرقانونی، تشکیل یک گروه تلگرامی دوستانه است و نه یک گروه سازمان یافته و مسلح. خواهرش،زهرا دادرس هم بازداشت و محکوم به زندان شده است.زهره بیشتر از اینکه نگران خودش باشد نگران خواهرش است که دو فرزند خردسال دارد.به جز زهره و زهرا دادرس، فروغ سمیع‌نیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه‌سیا، نگین رضایی، متین یزدانی، آزاده چاووشیان از دیگر فعالان رشت به اتهامات «عضویت در گروه» و «اجتماع و تبانی»، هریک به تحمل ۶ سال زندان محکوم شده اند، جلوه جواهری و هومن طاهری نیز در این پرونده به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال زندان محکوم شده اند.
کانون زنان ایرانی با زهره دادرس در باره روزهای بازداشت، زندان، بازجویی ها و دادگاه خود و هم پرونده‌ای‌هایش گفت و گویی کرده است که در ادامه می خوانید.

خانم زهره دادرس! شما در روایت بازداشت خود از برخوردهای نامناسب و خشونت آمیز مأموران بازداشت کننده اداره اطلاعات رشت گفته‌اید. آیا شبیه این برخوردها با سایر فعالان رشت که با شما هم پرونده هستند، نیز اتفاق افتاده؟ اگر ممکن است درباره چگونگی برخوردها با خود، خواهر و دیگر فعالان حقوق زنان رشت نیز برای ما بگویید؟
آنچه از دوستان و خواهرم شنیده‌ام به مراتب تکان‌دهنده ‌تر و شدیدتر از تجربه من بوده است. هیچ‌کدام از افراد بازداشت شده پیش از دستگیری احضاریه نداشته‌اند که در صورت عدم حضور،  حکم جلب آن‌ها صادر شود. بازداشت افراد با ورود مسلحانه نیروهای متعدد مرد انجام شد و ازآنجاکه این بازداشت صبح روز ۲۵ مرداد انجام شد، برخی از دوستانم و خانواده آنها در هنگام خواب با حمله نیروها مواجه شدند.
در مورد خواهرم زهرا دادرس باید بگویم که دو فرزند او در خانه خواب بودند و با سروصدا و حضور رعب‌انگیز نیروهای لباس شخصی از خواب بیدار شدند و شاهد بازداشت مادرشان بودند. خواهرم تا بیست روز حتی صدای فرزندانش را نشنید و باآنکه بارها در بازداشتگاه اطلاعات و در زندان درخواست کرد برای چند ثانیه صدای فرزندانش را بشنود با آن موافقت نشد. خواهرم به رئیس زندان می‌گفت که« فرزندانم از خواب پریدند و دیدند که چندین نفر با کلاشنیکف و کلت مادرشان را از خانه می‌برند. آن‌ها ممکن است الآن به این فکر کنند که شاید مادر ما را کشته‌اند.» اما اصرار ما برای اندک همراهی دراین‌ارتباط هم، بی‌فایده بود. زهرا نیز به مانند بقیه ما روزهایی را در سلول انفرادی گذراند. در دوران بازجویی مورد توهین‌های رکیک، تمسخر و تهدید قرار گرفت. او را بارها زدند و از روی صندلی پرت کردند. وقتی به زندان منتقل شدیم، در بخش قرنطینه زندان من کبودی‌های روی پای او را دیدم. در بازجویی تعداد حاضران مرد در اتاق بسیار زیاد بود و هم‌زمان سؤال می‌پرسیدند و از او می‌خواستند به آن‌ها جواب دهد. در تمام مراحل بازجویی با چشم بند بود و فقط زمانی که بازپرس پرونده به اداره اطلاعات می‌آمد چشم‌بند از چشمان برداشته می‌شد.هیچ‌کدام از ما در هیچ مرحله‌ای از تشکیل پرونده و تفهیم اتهام به دادسرا منتقل نشدیم و تمام کارها در همان اطلاعات انجام شد. هیچ‌کدام از ما در ۲۴ ساعت اول تفهیم اتهام نشدیم.در صحبتی که با دیگر دوستانم داشته‌ام هم مشابهت‌های فراوانی پیدا شد و شرایط بازداشت آنها هم خشن، همراه با فشار و ضرب و شتم حاضران در خانه و خودشان بوده است. همه آنان انفرادی را برای روزهای متمادی تجربه کردند، تعدادی به انتقال به تیمارستان، شلاق زدن، اعدام شدن و … تهدید شدند و برای دو نفر هم اعدام مصنوعی اجرا شد. توهین، تمسخر،  تحقیر و ایجاد نگرانی از بابت شرایط خانواده و نزدیکان نیز فصل مشترک‌های دیگری از این تجربه‌ها بود.
در هنگام بازداشت، بیش از هر چیز چه موضوعی برای شما آزاردهنده بود؟
در تمام این دوران از روز بازداشت تا زندان و دادگاه و خبر احکام، این ورود مأموران لباس شخصی بدون اجازه و بدون همراهی من به خانه بود که من را آزار داد. من تمام آن لحظات شدیداً نگران حال مادرم و برادرزاده‌ام بودم. می‌دانم که بسیار ترسیدند، می‌دانم که بسیار تحت فشار قرار گرفتند. من که در ماشین حبس بودم، نتوانستم جلوی مأموران را بگیرم که بدون زدن زنگ در وارد خانه‌مان نشوند. من به آنها که در ماشین بودند گفتم که مادرم مسن است و برادرزاده‌ام کودکی شش ساله است. اما بی‌فایده بود.
ادامه مصاحبه را در لینک زیر بخوانید

https://ir-women.com/19642
واکنش اسماعیل بخشی به انتخابات:
کدام باتوم را انتخاب می‌کنید؟ تکرار راه چندین بار رفته خطاست❗️
اسماعیل بخشی در توییت خود به وضعیت متهمان در اتاق بازجویی پرداخته و نوشته است: "در اتاق بازجویی کابل بود، شیلنگ بود، باتوم  در رنگ‌های مختلف هم بود. مامور به نیش‌خند از متهم بیچاره می‌پرسید با کدوم بزنم؟ سبز، سیاه یا با آبی؟ شما جای زندانی بینوا، کدام را انتخاب" می‌کردید؟
او در توییت‌های دیگری خطاب به کارگران ایران نوشت: "کارگری که میخوای در انتخابات شرکت کنی تا شاید کمی اوضاعت بهتر بشه، هیچ کدام از کاندیدهای انتخابات هرگز به تو حق داشتن و تشکیل تشکل مستقل را نخواهد داد و تو بدون داشتن تشکل مستقل هرگز قدرت چانه زنی و مطالبه گری و گرفتن حقت را نداری.
اسماعیل بخشی همچنین نوشت "معلم و کارگر عزیز، مزدبگیران شریف، تکرار راه چندین بار رفته خطاست، وقتی برای گرفتن حق تان تجمع اعتراضی برگزار کردید هرکدام از این افراد رئیس جمهور شود برای حل مشکلتان با اولین وزیری که تماس می‌گیرد وزیر اطلاعاتش است چماق همان چماق است فریب رنگش را نخورید.
#رای_در_خون
@zan_j
​​سازمان ملل متحد می‌گوید زنانی که به دست طالبان در افغانستان به دلیل «بدحجابی» بازداشت شدند، در بازداشت‌گاه‌ها با آزار و اذیت جنسی مواجه شدند. بنا به این گزارش در بیش از یک مورد این بازداشت‌ها منجر به خودکشی زنی جوان یا دختری نوجوان شد؛ در یک مورد جسد یکی از این زنان چندین هفته بعد در کانال آب پیدا شد و یکی از اقوام این زن تایید کرد که در بدن زن آثار خشونت‌های مکرر جنسی دیده شد. 

خانواده‌ی زهرا ۱۶ ساله که یکی از بازداشت‌شدگان طالبان به دلیل «بدحجابی» است، می‌گویند وقتی زهرا بعد از ۲ هفته بازداشت آزاد شد، «آدم دیگری به خانه برگشت.» مادرش می‌گوید وقتی دوید تا دخترش را بغل کند، زهرا زد زیر گریه و گفت «من بی‌آبرو شدم» و ساعت‌ها در اتاق می‌نشیند و گریه می‌کند. مادرش می‌گوید شبی از خواب بیدار شد و دید زهرا در خانه نیست؛ شوهرش را بیدار کرد تا دنبال دخترشان بگردند. آن‌ها جسد دخترشان را که خودش را دار زده بود، پیدا کردند.

امینه، زن جوان ۲۲ساله‌ای که بازداشت شده بود می‌گوید مرد مسنی از طالبان در بازداشت‌گاه از او بازجویی و از او درباره عادت ماهانه و روابط جنسی و ازدواج سوال کرد. وقتی امینه مستاصل می‌گوید او را بکشند تا از این آزار و تحقیرها خلاص شود، مرد طالب می‌گوید:«تو را که بالاخره می‌کشیم. بذار قبلش یک کم باهات تفریح کنیم.» مرد بعد اندام جنسی امینه را لمس کرد، امینه طی بازجویی و آزارهای جنسی دوبار از هوش رفت، اما هر بار سطلی از آب یخ روی او می‌ریختند تا به‌هوش آید و شاهد تمام این تحقیر و آزارها باشد. امینه بعد از آزادی دوبار دست به خودکشی ناموفق زده است.

مارینا سعادت، زن جوانی بود که دانشجوی مدرسه‌ی مامایی بود (تنها مدرسه‌ی تحصیلات عالی که طالبان اجازه می‌دهد زنان آن‌جا درس بخوانند)، او روزی در راه کلاس درس به جرم «بدحجابی» بازداشت شد و چندین هفته بعد جسد او که آثار آزار و اذیت جنسی بر آن مشهود بود، در کانال آب پیدا شد.

ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان، منکر می‌شود که زنی به علت بدحجابی در افغانستان بازداشت شده است. این درحالی است که وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان پیش از این در گفتگو با اسوشیتدپرس این بازداشت‌ها را تایید و مدعی شد«این زنان ارزش‌های اسلامی را زیر پا گذاشته و جامعه و خواهران محجبه را تشویق به بدحجابی می‌کنند. هر زنی حجاب مناسب نداشته باشد، بازداشت خواهد شد.» طالبان تجاوز و آزار جنسی زنان در بازداشت‌گاه را هم منکر می‌شود و مدعی است که در هر بازجویی ۳ نفر در اتاق حضور دارند و وقتی ۳ طالب در اتاق حضور دارند، تجاوز غیرممکن است!

در ۳۰ ماه ژوئن جاری کنفرانسی درباره‌ی افغانستان در شهر دوحه در قطر برگزار خواهد شد و نتایج کامل تحقیقات این گزارش سازمان ملل در این کنفرانس ارائه خواهد شد. کنفرانسی که تایید شده هیچ زنی از افغانستان در آن حضور نخواهد داشت و مساله کلیدی حقوق زنان، یکی از محورهای کنفرانس نیست.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
...بنشین تا با تو بگویم از دنیای آرزویم

آنجا که دیگر سرمایه کار را قیچی نمی‌کند
کس را کسی اجیر نمی گیرد
اندیشه ها و پنجه ها و ربات ها
میسازند و می سازند
از نان و شادی و دانش و زیبایی
هر آنچه را که بخواهی

آنجا دیگر پلیسی و آخوندی نمی بینی...
بنشین
تا با تو بگویم
از دنیای آرزویم
دنیایی که نام قشنگش را هر شب
بر دیوار خانه های فولادشهر و زورآباد می نویسند

اما نام قشنگ دنیایم
از زیر آن سیاهی ها هم می گوید
آنجا
هر جا که می روی زیبا شهر است
با مردمی گشاده دل
با خانه هایی سرشار از عشق و دوستی
دیوار خانه ها
تازه اگر دیواری باشد
گلبافه های اطلسی و شمشادند
که مرزهای نازک خوشبختی را نشانه می کند
آنجا
صفای عشق
از بند زور و زر
از پیله دروغ و ریاکاری آزاد است
زن یار و مرد یار، هر دو برابر
افسانه نیست این
باور کن این حقیقتی انسانی است

آنجا من و تو یاریم
آنجا من و تو با همه یارانیم
با من مگو کجاست
همین جاست یار من
دنیای آرزوی من و تو همین دنیاست
روی همین زمین سفتی که زیر پای ماست
تنها باید که
زیر و رو شود

با دست ما که ساخته ایم و میسازیم
باید که زیر و رو شود

(چاوه)

#رای_در_خون
@zan_j
2024/09/30 06:58:32
Back to Top
HTML Embed Code: