tgoop.com/zdeshobehat/10989
Last Update:
شبهه #شماره_6048
📌از حکومت دینی دموکراسی برنمیخیزد
چون واحد دین مؤمن است
و واحد دموکراسی شهروند ،
در دموکراسی همه از حقوق یکسان برخوردارند چون شهروند هستند ( چه دیندار چه کافر ) اما در حکومت دینی شما از هیچ حقوقی برخوردار نیستید مگر اینکه مومن باشید
در دموکراسی نظر انسانها محترم است چون شهروند هستند ( چه دیندار چه کافر ) اما در حکومت دینی نظر شما قابل احترام نیست مگر اینکه مومن باشید
باور کنید دین اگر وارد سیاست شود
هم دین را خراب میکند هم سیاست را ...!!
👇پاسخ
از دموکراسی غربی انسانیت برنمی خیزد چون واحد دموکراسی غربی شهروند است البته شهروند درجه دار ، شهروند درجه یک شهروند درجه دو و ....
اگر سفید پوست باشید شهروند درجه یک هستید و مجازید که شهروند درجه های بعدی رو به هر دلیلی چه منطقی و چه غیر منطقی بکشید و با مجازاتی خفیفی با ارزشترین هدیه خداوند به انسان ها رو فقط و فقط به این دلیل که شهروند درجه یک آمریکایی و اروپایی و کلا نژاد سفیدپوست نیستند بگیرید که در این مورد میتوانید به کشتار وسیع سرخپوستان در آمریکا و سیاهپوستان در آفریقا مراجعه کنید
مردم سالاری دینی بر پایه انسانیت بنا شده برابری "بلال حبشی "و" جون بن حوی"که سیه چهره بودنشان آنها را از دین و انسانیت خارج نکرد
کما اینکه در ایران کنونی با وجود فاصله زیادی که با اجرای کامل احکام اسلامی دارد نمایندگان ادیان مختلف در مجلس شورای اسلامی حضور دارند و در دین خودشان هم آزاد هستند
اینکه در جامعه کنونی مشکلات فراوانی هست ناشی از عمل نکردن کامل به احکام دین است نه عمل کردن به دین و همچنین اجرای احکام نظام لیبرال دموکراسی غربی ست
مطلق دین، نه اسلام است، نه مسیحیت، نه یهودیت و نه حتی مکاتب مادی؛ بلکه «دین»، یعنی مجموعه باورهای انسان که شامل «اعتقادی» و «عملی» میگردد، که در تعبیر دیگری به آن «نظری و عملی» میگویند و شاید به تعبیری بتوان به آن «جهانبینی و ایدئولوژی» اطلاق نمود.
از این رو، چه در دیدگاه قرآنی و چه در واقعیت جوامع انسانی، شاهدیم که هیچ احدی در این عالم "بیدین" نمیباشد؛ چرا که بالاخره هر انسانی، برای خود باورها، اعتقادات، رفتارها، یا جهانبینی و ایدئولوژی دارد. خواه موحد و مؤمن باشد، یا کافر و ملحد.
خداوند متعال در کلام وحی، به خاتم انبیایش، حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله میفرماید که به کفار بگو: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ / الکافرون، 6»، یعنی: دین شما برای خودتان و دین من برای خودم.
"ایسم"ها، اسمهای من درآوردی و بی مسمایی هستند:
با کنار گذاشتن "دین توحیدی"، که رهآوردش وحدتی همه جانبه در اعتقادات و عملکردها، روح و جسم، فرد و جامعه و بالاخره دنیا و آخرت میباشد، بیدینی پدید نمیآید؛ اما نه یک دین، بلکه هزاران دین دستساز دیگر جایگزین میگردند، چرا که گرایش به "کثرت" جایگزین گرایش به "وحدت" میشود.
آنان که مخالف مطلق دین هستند، بگویند: "ایسم" یعنی چه؟ آیا جز یک مکتب و یک دین که شامل جهانبینی و ایدئولوژی خود میباشد، معنای دیگری دارد؟
جدایی دین، یک شعار تو خالی و مسخره است:
با تعاریفی که به صورت اجمال ایفاد شد، مشخص میگردد که "دین و مذهب" – هر چه که باشند - از هیچ یک از شئون فردی و اجتماعی انسان، قابل تفکیک نیستند. دین نه از سیاست جداست، نه از اقتصاد، نه از فرهنگ ... و نه از "زندگی".
سیاست، اقتصاد، فرهنگ و قوانین و آدابِ کدام ملت، رژیم، مکتب یا "ایسمی"، جدای از دین آنها میباشد؟! دیانت مستکبران عینِ سیاست آنهاست و سیاستشان نیز عین دیانت خودشان میباشد – اقتصادشان، عین دیانت و سیاست آنهاست – بایدها و نبایدهایشان، همه در راستای همان "دین و مذهب" خودشان است.
ادامه پاسخ 👇👇
BY پاسخ به شبهات
Share with your friend now:
tgoop.com/zdeshobehat/10989