tgoop.com/zecra/710
Last Update:
دروغپراکنی غالی درباره سید مرتضی (۹)
لزوم واکاویِ الگوهای داستانی
۵. توجه به کلیشههای داستانی و الگوهای جعل
پنجمین نکتهای که باید در نظر گرفت، میزانِ تطابقِ یک گزارش با کلیشههای داستانی و الگوهای قصّهپردازی است. در این جا فرصتِ باز کردن این بحث وجود ندارد، اما به اشاره گفته میشود که هر چه در یک گزارش الگوهای تکراری و موردعلاقه قصّهپردازان بیشتر دیده شود، احتمال جعلی بودن آن بیشتر است.
در این داستان عناصر زیر قابل تأمّلاند:
الف) سخنان پایانی هنگام مرگ
ب) اعتراف به اشتباه در سراسر عمر
ج) برگرداندن رو به سوی دیوار پیش از مرگ
د) بیرون رفتن راوی و شنیدن شیون هنگام رسیدن به در
اینها عناصری است که بارها و بارها در نمایشنامهها دیدهایم و در روایاتِ جعلی خواندهایم. حتّی همین تعبیر «حوّل وجهه الی الجدار» را میتوان عیناً در گزارشهای متقدّم، مثل گزارش مرگ عمرو بن عاص یافت (نک: مسلم، الصحیح، ۱/ ۱۱۲). همین می تواند قرینهای باشد بر این که راوی، گزارش را بر اساس، الگوهای ذهنی پیشین جعل کرده است.
با توجه به همه آن چه یاد شد، نمیتوان حتّی به عنوان یک پژوهشگر بیطرف به چنین گزارشی وزنی داد؛ چه رسد که پیشفرضهای مذهبی مانندِ دیدگاهها درباره هدایت الهی یا حتّی روایاتی که درباره رهیابی و رستگاریِ سادات هنگام مرگ وارد شده (برای نمونه: ابن بابویه، معانی الاخبار، ۳۹۲) به یاری آیند.
#احذروا_علی_شبابکم_الغلاة
@zecra
BY ذِکری
Share with your friend now:
tgoop.com/zecra/710