Telegram Web
در تصویر شماره۱ دیده می‌شود که بر خلاف وسوسه غالی شیّاد، حسن بن موسی نوبختی، صرفاً از ظاهر نبودنِ فرزندِ امام حسن عسکری (ع) سخن گفته است، و این امر هم بدیهی است و هیچ موافق و مخالفی در آن تردید ندارد!

در تصویر۲ مشاهده می‌شود که حسن بن موسی نوبختی به گفته نجاشی -ره-، کتابی در ردّ همه فرق شیعه به جز امامیه نوشته است.

در تصاویر ۳تا۵ می‌بینیم که صاحب فرق الشیعة، فرقه امامیه را تعریف کرده و دیدگاه آنان را درباره ولادت و غیبت امام عصر -عج- به تفصیل بیان نموده و در نهایت به صراحت، این دیدگاه را تنها دیدگاه صحیح می‌شمرد.

در تصویر ۶ نقلِ شیخ مفید -ره- از نوبختی را می‌بینیم که مؤید دیدگاه صحیح نوبختی درباره امام عصر -عج- است.

در تصاویر ۷ تا ۹ متن المقالاتِ اشعری را می‌بینیم که تقریباً با متنِ فرق‌الشیعة متّحد است و در آن همان عبارات فرق الشیعة در نفی ظاهر بودنِ فرزند امام حسن (ع) آمده و در عین حال به صراحت و تفصیل، دیدگاه امامیه درباره ولادت و غیبت امام مهدی -عج- تبیین و تأیید شده است.

پاسخ اتّهامات همین غالی به سید مرتضی

#احذروا_علی_شبابکم_الغلاة
@zecra
خصیبی و الهدایة (۱۵)

حسین بن حمدان خصیبی در الهدایة، چند روایت جعل کرده و در آن ادّعا نموده که جناب سلمان (ره)، مردی نداشت!

حاج میرزا حسین نوری (ره) با وجود تسامح و تساهل شدید در پذیرش اخبار، در کتاب نفس الرحمن، با ارائه شواهدی که در تصاویر می‌بینید، دروغگویی حسین بن حمدان #خصیبی را نشان داده و مطاعن او را بیان کرده است.

—————————-
پ.ن: البته ایشان -چنان که هم در مستدرک الوسائل و هم در نفس الرحمن تصریح کرده- به دلیل مواجهه با دو تحریر از الهدایة، تصور می‌کرده که با دو کتاب مواجه است و بخش ابواب را از کتابی دیگر می‌پنداشته است. لذا تصور کرده جعلی بودن این اخبار ضرری به الهدایة نمی‌زند! حال آن که هم این اخبار در الهدایة است و هم در تحقیقات جدید نشان داده شده که در همان تحریر مختصر الهدایة نیز اکاذیب بسیاری وجود دارد، چنان که نمونه‌هایش گذشت. مثلاً یکی از اعتراضات حاجی نوری به بابیت محمد بن نصیر است، در حالی که اگر با دقّت و تأمّل همان تحریر مختصر الهدایة را خوانده بود، درمی‌یافت که در همان جا نیز چندین بار بابیت محمد بن نصیر مطرح شده است، مثلاً در ابتدای روایت بلند رجعت.
#احذروا_علی_شبابکم_الغلاة

@zecra
خصیبی و الهدایة (۱۶)

هر کس اندکی با تاریخ آشنا باشد می‌داند جابر بن یزید الجعفی ساکن کوفه بوده (نک: شوشتری، قاموس الرجال، ۲/ ۵۳۲) و در همان کوفه از دنیا رفته است (طبری، التاریخ، ۱۱/ ۶۴۶). امّا حسین بن حمدان الخصیبی از این موضوع روشن اطّلاع نداشته است! خصیبی، جابر جعفی را اهل مدینه ‌پنداشته و این ناآگاهی خود را در روایاتِ جعلی خود نمایش داده است!

او در قسمتِ ابواب در بخش باب ششم، ادّعا کرده که قبرِ جابر جعفی در مدینه است: «باب ما ورد فی جابر بن یزید الجعفی... و مشهده بالمدینة» (خصیبی، الهدایة، ۱۴۳۲ق، ص۵۶۴).

در همان جا ادٔعا می‌کند که ولید بن عبد الملک به حاکم مدینه دستور داد که جابر را دستگیر کند. جابر نیز خود را به دیوانگی زد و در کوچه‌های مدینه رفتاری جنون‌آمیز به نمایش گذاشت. حاکم مدینه هم گواهی مردم مدینه را بر دیوانگی جابر جمع کرد و برای ولید فرستاد (خصیبی، الهدایة، ۱۴۳۲ق، ص۵۶۷). سند ادعایی خصیبی برای این نقل چنین است: «علی بن الحسین المقری-جعفر بن یزید الزیات-هاشم بن احمد-الحسن بن مسکان-ابی السفاح».

خصیبی در روایت دیگری نیز همین ماجرا را ذکر کرده و محل وقوع آن را مدینه پنداشته است (خصیبی، الهدایة، ۱۴۳۲ق، ۴۰۱). این بار اسنادِ او چنین است: «ابوالحسن محمد بن یحیی و ابوداود الطوسی-محمد بن نصیر».

این در حالی است که داستان دیوانه‌نمایی جابر -اگر اصل آن را صحیح فرض کنیم و از اشکالاتش چشم بپوشیم- در تحریرهای اصیل‌ترش، مربوط به کوفه است نه مدینه (کلینی، الكافي، ۱/ ۳۹۶؛ الإختصاص، ۶۷؛ کشی، الرجال، ۱۹۵).

طبعاْ نمی‌توان پذیرفت که این اشتباه واضح در روایات مختلف تکرار شده و به طرق مختلف به خصیبی رسیده باشد؛ بلکه تکرار آن در روایات #خصیبی، نشانه آن است که او ذهنیّت غلطِ خود را در جعلیات مختلف خود بروز داده و اسناد ادّعایی او اصیل نیست. پیشتر نیز نمونه‌هایی از این دست ارائه شد.

#احذروا_علی_شبابکم_الغلاة
@zecra
حاصل شبهه غالی:
حسین بن روح (ره) به جای استفتاء از امام زمان -عج- ابتدا به ابوطاهر بن بلال مراجعه می‌کرده؛ اما سپس ابوطاهر با حسین بن روح اختلاف پیدا کرده و حسین بن روح، توقیعی در طعن بر او جعل کرده است!

پاسخ:
ابوطاهر بن بلال در زمان وکالت ابوجعفر محمد بن عثمان عمری، سر به مخالفت برداشت و مورد طرد و لعن شیعه قرار گرفت (نک: طوسی، الغیبة، ۴۰۰).

پس اوّلاً این که غالی توهم کرده حسین بن روح در دوران وکالت خود به ابوطاهر مراجعه کرده، غلط است؛ چون به تصریح روایت، حسین بن روح در دوران استقامت ابوطاهر به او رجوع کرده است (طوسی، الغیبة، ۳۸۷) که دست کم به پیش از مخالفت ابوطاهر با عمری باز می‌گردد. در توقیع مورد اشاره نیز از بلالی به عنوان نمونه‌ای پیشین یاد شده است (همان، ۴۱۱).

ثانیاً روشن شد این که گفته: «بعد از مدتی با حسین بن روح اختلاف پیدا کرده و ... توقیعی از سمت سفیر سوم...» از توهّمات این غالی است؛ چه این که ماجرای بلالی مربوط به دوران وکیل دوم است که البته پیش از آن نیز زمینه‌هایی داشته است (همان، ۳۵۰).

پس کل سناریوی خیالی غالی، حاصل جهل او به زمانِ انحراف ابوطاهر است.

#احذروا_علی_شبابکم_الغلاة

@zecra
شبهه دیگر غلات درباره حسین بن روح (ره)

اوّلاً غالی نافهم، جمله «وَ قِبَلَكَ أَعَزَّكَ اللَّهُ فُقَهَاءُ»را ترجمه کرده است: «چنان که خود شما و فقهای قبل از شما اهل و سزاوار آن هستید»

غالی «قِبَلَک» را «قَبلَکَ» پنداشته و این ترجمه بی‌سر و ته را بافته است. ترجمه صحیح آن چنین است: «در ناحیه تو فقیهانی هستند»
که مقصود ناحیه مقدسه یا همان امام مهدی (عج) است که از روی تقیه نامش برده نشده است. چنان که در ادامه پرسش‌کننده می‌نویسد: «فَرَأْيُكَ أَدَامَ اللَّهُ عِزَّكَ بِالتَّفَضُّلِ عَلَيَّ بِمَسْأَلَةِ من تَثِقُ بِهِ مِنَ الْفُقَهَاءِ عَنْ هَذِهِ الْمَسَائِل‏». در نامه دیگر آمده است: «أَدَامَ اللَّهُ عِزَّكَ أَنْ تَسْأَلَ لِي بَعْضَ الْفُقَهَاء» (الغیبة، ۳۷۸). فقیه در این نامه‌ها، عنوانِ رمزی امام مهدی (ع) است (الغیبة، ۳۷۳).

ثانیاً نویسنده از سفیر خواسته سؤالاتش را از امام بپرسد:‌ «أَنَا مُحْتَاجٌ إِلَى أَشْيَاءَ تَسْأَلُ لِي عَنْه».

گویا غالی بی‌سواد و مستکبر سؤالات توقیع را از امام پنداشته و برای همین نوشته: «العیاذ بالله» و علامت تعجب و خشم گذاشته!!

#احذروا_علی_شبابکم_الغلاة
@zecra
2024/12/23 06:43:40
Back to Top
HTML Embed Code: