tgoop.com/zeinoddin43/1060
Last Update:
غُربت نهجالبلاغه در حوزههای علمیه
برخی از علمای حوزه برای نهجالبلاغه، ترجمه، شرح، تفسیر و نمایه نوشتهاند و یا مصادر و اسانید آن را استخراج کردهاند و در تدریس و تفسیر آن کوشیدهاند و نیز کسانی برای نهجالبلاغه همایشهزاره و جشنوارههای بزرگی برگزار کردهاند. یا بهنامش بنیادی ویژه بنیان نهاده و حتی بوستانهایی بناکرده و یا سرودههایی سروده و تصنیفها ساختهاند.
نه از این تلاشها بیخبرم و نه از ستایش آنها غافل. اما بر این باورم که این کتاب ژرف در حوزههای علمیه ما، جایگاه شایسته خود را ندارد و چندان مورد توجه فقها نیست. در حوزه ها، دانش"فقه و اصول" بر دیگر رشتههای الهیات، سیطره دارد و در ادله فقه "سلسله سند" نقش پایهای دارد و نهج البلاغه متن گلچین شدهای است که از اسنادش جدا افتاده است. اما محققان به آن مصادر و اسانید آن آگاهند. و اگر هم آگاه نباشند در پذیرش و ترویج این کتابِ سراسر اخلاق، میتوانند قاعده "تسامح در ادله سنن"جاری کنند. آیا محتوای نهجالبلاغه کمتر از مُرسلههای دیگری است که علما به آنها اعتماد کامل یافتهاند؟
اصلاً گیریم که نهج، "فقهی شدنی" نیست، آیا متون فاخرآن نمیتواند در آموزش ادبیات عرب مورد بهرهبرداری قرار گیرد و در شواهد ادبی بگنجد؟ آیا در اینجا هم "سند" موضوعیت دارد؟ یا آنکه متن این کتاب دشوارتر از شواهد ادب جاهلی است؟!
به گمانم غربت نهجالبلاغه نه به دشواریِ متنِ آن، بلکه به دشواریِ عمل به آن مربوط است. غربت آن نه معلول ضعف سند، بلکه محصول ضعف برخی از مخاطبان اصلی آن باشد. فراموش نکنیم که مهمترین مخاطبان این کتاب، زمامداران و علمای دینیاند. این کتاب، "کاخ نشینی" و "بی مسئولیتیِ" بزرگان دینی را بر نمیتابد و سنگین ترین تکالیف را برگردن آنان می افکنَد و بر"ائمه عدل" واجب میکند که همترازِ ضعیفان زندگی کنند. به یاد عالمان میاندازد که پرخوریِ ستمگر و گرسنگیِ مظلوم را برنتابند. این کتاب - برخلاف کتابهای رایج این سالها- عالیترین مقامات را نهیاز منکر میکند و هیچکس را مصون از نظارت، استیضاح و پاسخگویی نمیشمارد. آری غربت نهج لبلاغه، به همین ویژگیهایش مربوط است.
۴۰۳/۷/۱۸
زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi
BY برداشتها
Share with your friend now:
tgoop.com/zeinoddin43/1060