امروز
به روز فیروز و فرخ
روز دی بمهر ،از ماهِ دی
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
یکشنبه : ۹ دی ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۲۹ دسامبر ۲۰۲۴ ترسایی
29.12.2024
🌷🌷🌷
🔹دی به مهر:
- پانزدهمین روز هرماه در گاهشمار ویژه زرتشتیان، روز «دیبهمهر» نام دارد.
- «دی» به چمار(:معنی) پروردگار و دادار است.
- در هر ماه سه روز با پیشوند «دی» در گاهشمار ترادادی وجود دارد که روز هشتم «دیبهآذر»، پانزدهم «دیبهمهر» و بیستوسوم «دیبهدین» می باشند.
- روزهای دی با پسوند نام روز پس از خودش نام گزاری شده اند.
- روزهای اورمزد و سه دی در هر ماه، به مانند روزهای آدینه در گاه شماری خورشیدی، روزهای نیایش همگانی، آسایش و دید وبازدید خانواده هاست.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز دی بمهر ،از ماهِ دی
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
یکشنبه : ۹ دی ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۲۹ دسامبر ۲۰۲۴ ترسایی
29.12.2024
🌷🌷🌷
🔹دی به مهر:
- پانزدهمین روز هرماه در گاهشمار ویژه زرتشتیان، روز «دیبهمهر» نام دارد.
- «دی» به چمار(:معنی) پروردگار و دادار است.
- در هر ماه سه روز با پیشوند «دی» در گاهشمار ترادادی وجود دارد که روز هشتم «دیبهآذر»، پانزدهم «دیبهمهر» و بیستوسوم «دیبهدین» می باشند.
- روزهای دی با پسوند نام روز پس از خودش نام گزاری شده اند.
- روزهای اورمزد و سه دی در هر ماه، به مانند روزهای آدینه در گاه شماری خورشیدی، روزهای نیایش همگانی، آسایش و دید وبازدید خانواده هاست.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
گر شوی موسی عصا در دست تست
خود مسیحا شو شفا در دست تست
طور سینا سینه ی پاک شماست
مستی هر باده از تاک شماست
از شجر آواز ها را بشنوی
زنده شو تا رازها را بشنوی
وادی ایمن درون جان تست
کشتن فرعون در فرمان تست
پاک شو پر نور شو موسی تویی
جان خود را زنده کن عیسی تویی
غرق کن فرعون نفس خویش را
محو کن فکر خظا اندیش را
ساقیا آن می که جان سوزد کجاست ؟
نور حق را در دل افروزد کجاست ؟
مایه ی آرام جان خسته کو ؟
از شرابی مستی پیوسته کو ؟
بارالها بال پروازم ببخش
روح آزاد سبکتازم ببخش
عاشق بزم تو ام ،راهم بده
عقل روشن ،جان آگاهم بده
مهدی سهیلی
خود مسیحا شو شفا در دست تست
طور سینا سینه ی پاک شماست
مستی هر باده از تاک شماست
از شجر آواز ها را بشنوی
زنده شو تا رازها را بشنوی
وادی ایمن درون جان تست
کشتن فرعون در فرمان تست
پاک شو پر نور شو موسی تویی
جان خود را زنده کن عیسی تویی
غرق کن فرعون نفس خویش را
محو کن فکر خظا اندیش را
ساقیا آن می که جان سوزد کجاست ؟
نور حق را در دل افروزد کجاست ؟
مایه ی آرام جان خسته کو ؟
از شرابی مستی پیوسته کو ؟
بارالها بال پروازم ببخش
روح آزاد سبکتازم ببخش
عاشق بزم تو ام ،راهم بده
عقل روشن ،جان آگاهم بده
مهدی سهیلی
«دی» در اوستا، دَئوش DATHUSHیا دَذوَ Dadhva و در فارسی «دی» شده است. «دی» به چم پروردگار و دادار است. که از ویژگیهای اهورامزدا است. از این روی «دی» یکی از ماههای مینوی و پرارج در نزد ایرانیان است. در گاهشمار زرتشتی روز نخست از هر ماه اورمزد نام دارد. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم نیز «دی» دارند و از آن روی که این سه روز با هم اشتباه نشوند نام روز پسینشان به آنان افزوده شده است: روز هشتم: دی به آذر، روز پانزدهم: دی به مهر، روز بیست و سوم: دی به دین نامیده اند.
بنابر این در دی ماه روز اورمزد و روز های سه دی(دی به آذر ، دی به مهر و دی به دین) روزهای جشن دیگان ( برابری نام روز با ماه ) هستند.
@zoroaster33
بنابر این در دی ماه روز اورمزد و روز های سه دی(دی به آذر ، دی به مهر و دی به دین) روزهای جشن دیگان ( برابری نام روز با ماه ) هستند.
@zoroaster33
برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام
@zoroaster33
@zoroaster33
.
تاریخچه ساختِ راهآهن سراسری در ایران
ایده افتتاح راه آهن در ایران، از سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار مطرح شد. در سال ۱۲۶۱ اولین خط آهن ایران از تهران به شهر ری ساخته شد که در اصل باید آن را تراموا نامید نه راه آهن. امتیاز مسیر تراموا را یک مهندس فرانسوی به نام مسیو بواتال گرفته بود که در اصل نماینده یک شرکت بلژیکی بود.
یکی از مهمترین تحولات عصر جدید توسعه راههای بین شهری و بینالمللی است که داد و ستد و تجارت را گسترش داد و باعث پیشرفت تکنولوژی در مناطق مختلف جهان شد. ایران در دوران پیشامدرن به جاده ابریشم دسترسی داشت و تجارت دریایی نیز در شمال و جنوب کشور انجام میگرفت، اما جادههای بین شهری تا پس از دوره پهلوی اول وضعیت خوبی نداشتند و عبور و مرور بین شهرها بسیار دشوار و خطرناک بود.
از طرفی هم جادههای موجود برای عبور و مرور بین شهری محدودیت داشت و با توجه به وقوع انقلاب صنعتی در جهان، ضرورت انواع دیگر حمل و نقل احساس میشد.
پس از انقلاب مشروطه که آغاز تبدیل ایران به «دولت-ملت» مدرن بود، دولتمردان ایرانی به فکر تاسیس راهآهن در ایران افتادند. این امر از جدای از ابعاد صنعتی و اقتصادی بسیار مهمی که داشت، دارای اهمیت سیاسی نیز بود. پیش از انقلاب مشروطه، ایران سرزمینی عشایرنشین با اقوام متفاوتی بود که مناطق مختلف آن عملا به صورت خودمختار اداره میشدند و دولت مرکزی نیروی آن را نداشت که نظم و قانون فراگیر در سطح کشور ایجاد کند.
دولت مرکزی نیرومند و دارای بوروکراسی و ساختار مدرن حکومتی، باید فکری برای این وضعیت آشفته میکرد. تا دوران رضاشاه پهلوی، هر منطقه و قومی بر وفق قانون محلی و خواست عدهای از متنفذان و زمینداران اداره میشد و کشور به معنای مدرن آن وجود نداشت. تاسیس راه آهن میتوانست راه اتصال مهمی بین مرکز و مناطق مختلف باشد و اجرای قانون در سراسر کشور را تضمین کند.
ایده افتتاح راه آهن در ایران، از سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار مطرح شد. در سال ۱۲۶۱ اولین خط آهن ایران از تهران به شهر ری ساخته شد که در اصل باید آن را تراموا نامید نه راه آهن. امتیاز مسیر تراموا را یک مهندس فرانسوی به نام مسیو بواتال گرفته بود که در اصل نماینده یک شرکت بلژیکی بود.
ابتدا مردم تهران برای آشنایی با این پدیده جدیدی به محل گارماشین (نام محلهای در جنوب تهران دورهٔ ناصری بود که ایستگاه ماشین دودی موسوم به گار ماشین در آن قرار داشت) واقع در ایستگاه ماشین دودی بود میرفتند، ولی هیچکس جرات و تمایل سوار شدن بر آن را نداشت.
مردم به قطار نام ماشین دودی داده بودند و تا زمانی که ناصرالدین شاه برای اولین بار با گروه زیادی از مقامات مملکتی با تراموا به شهرری مسافرت نکرد؛ اغلب مردم از سوار شدن به آن واهمه داشتند. این تراموای شهری مسیر کوتاهی داشت و مشکلی از مشکلات فراوان کشور را حل نمیکرد. برای مدرن شدن کشور و ایجاد زیرساختهای صنعتی و تجاری به راه آهن سراسری نیاز بود که ایده ساخت آن تنها پس از انقلاب مشروطه مطرح شد.
صنیعالدوله اولین رئیس مجلس شورای ملی کتابی نوشت به نام «راه نجات» که در آن از ضرورت افتتاح راه آهن گفت و نقشه خطوط ریلی در ایران را ترسیم کرد که با خطوط فعلی راه آهن تطییق دارد. میرزاقلی خان هدایت و حسین وثوق الدوله نیز اقداماتی برای تاسیس راه آهن در ایران کردند، اما به دلیل ضعف بنیه مالی و نبود نیروی متخصص کاری از پیش نبردند. با توجه به رشد جمعیت کشور و فاصله چشمگیر ایران از دیگر ممالک مترقی، فقدان راه آهن و راه و جاده بسیار ضروری بود.
در سالی که رضاشاه رسما سلسله قاجاریه را منحل کرد و خود را پادشاه اعلام کرد، ساخت راه آهن نخستین اقدام مهمی بود که دولتمردان آن را آغاز کردند. در سال ۱۳۰۴ مجلس، لایحه راه آهن را تصویب کرد و دولت بلافاصله با شرکتهای آلمانی، بریتانیایی و دانمارکی وارد مذاکره شد.
از زمان مشروطه تا ابتدای سلطنت رضاشاه، مهمترین مانع ایجاد راه آهن سراسری در ایران فقدان منابع مالی بود. رضاشاه این مشکل را به لطف دولتی و انحصاری کردن عواید قند و شکر حل کرد. به موجب این قانون مقرر شد از هر سه کیلو قند و شکر، دو ریال و از هر سه کیلو چای، شش ریال مالیات اخذ و درآمد حاصله از آن صرف هزینهٔ ساختمان راهآهن سراسری شود.
خط آهن جنوب تا سال ۱۳۰۸ گسترش یافت و در سال ۱۳۰۹ پل هزار متری کارون که بلندترین پل فلزی آن دوران در خاورمیانه بود، افتتاح شد و راهآهن سراسری ایران به خلیج فارس رسید و سپس تا سال ۱۳۱۵ خط آهن به بندر ترکمن رسید و در سال ۱۳۱۷ توسط شاه و ولیعهد افتتاح شد.
تاریخچه ساختِ راهآهن سراسری در ایران
ایده افتتاح راه آهن در ایران، از سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار مطرح شد. در سال ۱۲۶۱ اولین خط آهن ایران از تهران به شهر ری ساخته شد که در اصل باید آن را تراموا نامید نه راه آهن. امتیاز مسیر تراموا را یک مهندس فرانسوی به نام مسیو بواتال گرفته بود که در اصل نماینده یک شرکت بلژیکی بود.
یکی از مهمترین تحولات عصر جدید توسعه راههای بین شهری و بینالمللی است که داد و ستد و تجارت را گسترش داد و باعث پیشرفت تکنولوژی در مناطق مختلف جهان شد. ایران در دوران پیشامدرن به جاده ابریشم دسترسی داشت و تجارت دریایی نیز در شمال و جنوب کشور انجام میگرفت، اما جادههای بین شهری تا پس از دوره پهلوی اول وضعیت خوبی نداشتند و عبور و مرور بین شهرها بسیار دشوار و خطرناک بود.
از طرفی هم جادههای موجود برای عبور و مرور بین شهری محدودیت داشت و با توجه به وقوع انقلاب صنعتی در جهان، ضرورت انواع دیگر حمل و نقل احساس میشد.
پس از انقلاب مشروطه که آغاز تبدیل ایران به «دولت-ملت» مدرن بود، دولتمردان ایرانی به فکر تاسیس راهآهن در ایران افتادند. این امر از جدای از ابعاد صنعتی و اقتصادی بسیار مهمی که داشت، دارای اهمیت سیاسی نیز بود. پیش از انقلاب مشروطه، ایران سرزمینی عشایرنشین با اقوام متفاوتی بود که مناطق مختلف آن عملا به صورت خودمختار اداره میشدند و دولت مرکزی نیروی آن را نداشت که نظم و قانون فراگیر در سطح کشور ایجاد کند.
دولت مرکزی نیرومند و دارای بوروکراسی و ساختار مدرن حکومتی، باید فکری برای این وضعیت آشفته میکرد. تا دوران رضاشاه پهلوی، هر منطقه و قومی بر وفق قانون محلی و خواست عدهای از متنفذان و زمینداران اداره میشد و کشور به معنای مدرن آن وجود نداشت. تاسیس راه آهن میتوانست راه اتصال مهمی بین مرکز و مناطق مختلف باشد و اجرای قانون در سراسر کشور را تضمین کند.
ایده افتتاح راه آهن در ایران، از سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار مطرح شد. در سال ۱۲۶۱ اولین خط آهن ایران از تهران به شهر ری ساخته شد که در اصل باید آن را تراموا نامید نه راه آهن. امتیاز مسیر تراموا را یک مهندس فرانسوی به نام مسیو بواتال گرفته بود که در اصل نماینده یک شرکت بلژیکی بود.
ابتدا مردم تهران برای آشنایی با این پدیده جدیدی به محل گارماشین (نام محلهای در جنوب تهران دورهٔ ناصری بود که ایستگاه ماشین دودی موسوم به گار ماشین در آن قرار داشت) واقع در ایستگاه ماشین دودی بود میرفتند، ولی هیچکس جرات و تمایل سوار شدن بر آن را نداشت.
مردم به قطار نام ماشین دودی داده بودند و تا زمانی که ناصرالدین شاه برای اولین بار با گروه زیادی از مقامات مملکتی با تراموا به شهرری مسافرت نکرد؛ اغلب مردم از سوار شدن به آن واهمه داشتند. این تراموای شهری مسیر کوتاهی داشت و مشکلی از مشکلات فراوان کشور را حل نمیکرد. برای مدرن شدن کشور و ایجاد زیرساختهای صنعتی و تجاری به راه آهن سراسری نیاز بود که ایده ساخت آن تنها پس از انقلاب مشروطه مطرح شد.
صنیعالدوله اولین رئیس مجلس شورای ملی کتابی نوشت به نام «راه نجات» که در آن از ضرورت افتتاح راه آهن گفت و نقشه خطوط ریلی در ایران را ترسیم کرد که با خطوط فعلی راه آهن تطییق دارد. میرزاقلی خان هدایت و حسین وثوق الدوله نیز اقداماتی برای تاسیس راه آهن در ایران کردند، اما به دلیل ضعف بنیه مالی و نبود نیروی متخصص کاری از پیش نبردند. با توجه به رشد جمعیت کشور و فاصله چشمگیر ایران از دیگر ممالک مترقی، فقدان راه آهن و راه و جاده بسیار ضروری بود.
در سالی که رضاشاه رسما سلسله قاجاریه را منحل کرد و خود را پادشاه اعلام کرد، ساخت راه آهن نخستین اقدام مهمی بود که دولتمردان آن را آغاز کردند. در سال ۱۳۰۴ مجلس، لایحه راه آهن را تصویب کرد و دولت بلافاصله با شرکتهای آلمانی، بریتانیایی و دانمارکی وارد مذاکره شد.
از زمان مشروطه تا ابتدای سلطنت رضاشاه، مهمترین مانع ایجاد راه آهن سراسری در ایران فقدان منابع مالی بود. رضاشاه این مشکل را به لطف دولتی و انحصاری کردن عواید قند و شکر حل کرد. به موجب این قانون مقرر شد از هر سه کیلو قند و شکر، دو ریال و از هر سه کیلو چای، شش ریال مالیات اخذ و درآمد حاصله از آن صرف هزینهٔ ساختمان راهآهن سراسری شود.
خط آهن جنوب تا سال ۱۳۰۸ گسترش یافت و در سال ۱۳۰۹ پل هزار متری کارون که بلندترین پل فلزی آن دوران در خاورمیانه بود، افتتاح شد و راهآهن سراسری ایران به خلیج فارس رسید و سپس تا سال ۱۳۱۵ خط آهن به بندر ترکمن رسید و در سال ۱۳۱۷ توسط شاه و ولیعهد افتتاح شد.
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز؛ مهر ،از ماهِ دی
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
دوشنبه : ۱۰ دی ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۳۰ دسامبر ۲۰۲۴ ترسایی
30.12.2024
🌷🌷🌷
🔹 مهر:
شانزدهمین روز هرماه سی روزه در گاهشماری ترادادی زرتشتیان، روز «مهر» نام دارد.
- مهر در اوستا « میثرَه» خوانده میشود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت بوده که ایزد فروغ و روشنایی نام داشته است.
- ایزد مهر، نگهبان پیمانداری، مهربانی و خردمندی برای رسیدن به خواسته ودارایی نیز بوده است.
نقش ونماد میترا ومهر؛ گردونه آفتاب یا چلیپا است.
- آیین مهرپرستی یکی از دیرینهترین آیینها در ایران باستان بوده که زمانی به شیوه میترائیسم در اروپا گسترش یافته است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز؛ مهر ،از ماهِ دی
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
دوشنبه : ۱۰ دی ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۳۰ دسامبر ۲۰۲۴ ترسایی
30.12.2024
🌷🌷🌷
🔹 مهر:
شانزدهمین روز هرماه سی روزه در گاهشماری ترادادی زرتشتیان، روز «مهر» نام دارد.
- مهر در اوستا « میثرَه» خوانده میشود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت بوده که ایزد فروغ و روشنایی نام داشته است.
- ایزد مهر، نگهبان پیمانداری، مهربانی و خردمندی برای رسیدن به خواسته ودارایی نیز بوده است.
نقش ونماد میترا ومهر؛ گردونه آفتاب یا چلیپا است.
- آیین مهرپرستی یکی از دیرینهترین آیینها در ایران باستان بوده که زمانی به شیوه میترائیسم در اروپا گسترش یافته است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
بند بگسل باش آزاد ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
گر بریزی بحر را در کوزهای
چند گنجد؟ قسمت یک روزهای
کوزهی چشم حریصان پر نشد
تا صدف قانع نشد پر در نشد
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما
ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
جسم خاک از عشق بر افلاک شد
کوه در رقص آمد و چالاک شد
عشق، جانِ طور آمد عاشقا!
طور، مست و خَرَّ موسی صاعِقا
با لب دمساز خود گر جفتمی
همچو نی من گفتنیها گفتمی
هر که او از همزبانی شد جدا
بیزبان شد گرچه دارد صد نوا
چون که گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زآن پس ز بلبل سرگذشت
جمله معشوق است و عاشق پردهای
زنده معشوق است و عاشق مردهای
چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بیپر وای او
من چگونه هوش دارم پیش و پس
چون نباشد نور یارم پیش و پس
عشق خواهد کاین سخن بیرون بود
آینه غماز نبود چون بود
آینهت دانی چرا غماز نیست
زآن که زنگار از رخش ممتاز نیست
مولانا
چند باشی بند سیم و بند زر
گر بریزی بحر را در کوزهای
چند گنجد؟ قسمت یک روزهای
کوزهی چشم حریصان پر نشد
تا صدف قانع نشد پر در نشد
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما
ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
جسم خاک از عشق بر افلاک شد
کوه در رقص آمد و چالاک شد
عشق، جانِ طور آمد عاشقا!
طور، مست و خَرَّ موسی صاعِقا
با لب دمساز خود گر جفتمی
همچو نی من گفتنیها گفتمی
هر که او از همزبانی شد جدا
بیزبان شد گرچه دارد صد نوا
چون که گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زآن پس ز بلبل سرگذشت
جمله معشوق است و عاشق پردهای
زنده معشوق است و عاشق مردهای
چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بیپر وای او
من چگونه هوش دارم پیش و پس
چون نباشد نور یارم پیش و پس
عشق خواهد کاین سخن بیرون بود
آینه غماز نبود چون بود
آینهت دانی چرا غماز نیست
زآن که زنگار از رخش ممتاز نیست
مولانا
برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام
@zoroaster33
@zoroaster33
Forwarded from باشگاه شاهنامه پژوهان
🔸فردوسی ، اوج جریانی بود که با مقاومت ایرانیان در مقابل اعراب شکل گرفت/ #فتح_الله_مجتبایی
#سخن
💬اگر فردوسی و یکی دو چهره دیگر نبودند ما هم مثل برخی اقوام دیگر هویت ملی و فرهنگی خود را از دست می دادیم. شاهنامه که از ابتدای خلقت – بنا به اندیشه ما ایرانی ها – شروع می شود و تا پایان حیات یزدگرد ادامه می یابد، تداوم فکری و معنوی ما را به هم ربط می دهد و یک واحد فرهنگی از ما می سازد. اگر فردوسی نبود من گمان می کنم ما هم مثل مصر می شدیم.
🔗ادامه
@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
#سخن
💬اگر فردوسی و یکی دو چهره دیگر نبودند ما هم مثل برخی اقوام دیگر هویت ملی و فرهنگی خود را از دست می دادیم. شاهنامه که از ابتدای خلقت – بنا به اندیشه ما ایرانی ها – شروع می شود و تا پایان حیات یزدگرد ادامه می یابد، تداوم فکری و معنوی ما را به هم ربط می دهد و یک واحد فرهنگی از ما می سازد. اگر فردوسی نبود من گمان می کنم ما هم مثل مصر می شدیم.
🔗ادامه
@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سروده زیبای مولانا
@zoroaster33
@zoroaster33
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز سروش،از ماهِ دی
سال ۳۷۶۲ترادادی مزدیسنا
برابر با
سه شنبه: ۱۱ دی ماه،
به سال ۱۴۰۳خورشیدی
۳۱ دسامبر ۲۰۲۴ ترسایی
31.12.2024
🌷🌷🌷
🔹سروش:
- هفدهمین روز هر ماه در گاهشماری ترادادی زرتشتیان، «سروش» نام دارد.
- سروش در اوستا «سرَئوشَه» خوانده میشود که به چمار(:معنی) فرمانبرداری والهام است.
- بزرگی جایگاه سروش با ایزد مهر برابری میکند و گاهی او را از امشاسپندان میدانند.
- سروش، پيک اهورایی و ندای درونی است.
پورشیراز(حافظ) پیرامون این ایزد میسراید:
در راه عشق وسوسه اهرمن بسی است
پيش آی و گوش دل به پيام سروش کن
تانگردی آشنا، زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز سروش،از ماهِ دی
سال ۳۷۶۲ترادادی مزدیسنا
برابر با
سه شنبه: ۱۱ دی ماه،
به سال ۱۴۰۳خورشیدی
۳۱ دسامبر ۲۰۲۴ ترسایی
31.12.2024
🌷🌷🌷
🔹سروش:
- هفدهمین روز هر ماه در گاهشماری ترادادی زرتشتیان، «سروش» نام دارد.
- سروش در اوستا «سرَئوشَه» خوانده میشود که به چمار(:معنی) فرمانبرداری والهام است.
- بزرگی جایگاه سروش با ایزد مهر برابری میکند و گاهی او را از امشاسپندان میدانند.
- سروش، پيک اهورایی و ندای درونی است.
پورشیراز(حافظ) پیرامون این ایزد میسراید:
در راه عشق وسوسه اهرمن بسی است
پيش آی و گوش دل به پيام سروش کن
تانگردی آشنا، زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
صبا به تهنيت پير می فروش آمد
که موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد
هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشای
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوش هوش نيوش از من و به عشرت کوش
که اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد
ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
سر پياله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به ميخانه میرود حافظ
مگر ز مستی زهد ريا به هوش آمد
حافظ
که موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد
هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشای
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوش هوش نيوش از من و به عشرت کوش
که اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد
ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد
چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد
چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
سر پياله بپوشان که خرقه پوش آمد
ز خانقاه به ميخانه میرود حافظ
مگر ز مستی زهد ريا به هوش آمد
حافظ
برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام
@zoroaster33
@zoroaster33
امروز
به روز فیروز و فرخ
روز رشن ،از ماهِ دی
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
چهارشنبه: ۱۲ دی ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۱ ژانویه ۲۰۲۵ ترسایی
01.01.2025
🌷🌷🌷
🔹رَشن:
- هجدهمین روز هر ماه سی روزه در گاهشمار ویژه زرتشتیان «رشن» نام دارد.
- واژه «رشن» که در اوستا به ریخت «رَشنُو» آمده، به چمار(:معنی) دادگری است.
- رشن، ایزد درستی، دادگری و دادگستری است و نام يکی از ايزدان همکار اَمشاسپند اَمرداد، همراه با ایزدان مهر و سروش است.
- ایزد رشن در استوره ایرانی در برابر راهزنان و دزدان ایستادگی می کند.
- در ستایش رشن، پس از ستودن دادار اورمزد رایومند و فرهمند در ادبیات کهن اوستایی، اشاره به «رشنِ ترازو دار» نیز شده است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
به روز فیروز و فرخ
روز رشن ،از ماهِ دی
سال ۳۷۶۲ ترادادی مزدیسنا
برابر با
چهارشنبه: ۱۲ دی ماه،
به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۱ ژانویه ۲۰۲۵ ترسایی
01.01.2025
🌷🌷🌷
🔹رَشن:
- هجدهمین روز هر ماه سی روزه در گاهشمار ویژه زرتشتیان «رشن» نام دارد.
- واژه «رشن» که در اوستا به ریخت «رَشنُو» آمده، به چمار(:معنی) دادگری است.
- رشن، ایزد درستی، دادگری و دادگستری است و نام يکی از ايزدان همکار اَمشاسپند اَمرداد، همراه با ایزدان مهر و سروش است.
- ایزد رشن در استوره ایرانی در برابر راهزنان و دزدان ایستادگی می کند.
- در ستایش رشن، پس از ستودن دادار اورمزد رایومند و فرهمند در ادبیات کهن اوستایی، اشاره به «رشنِ ترازو دار» نیز شده است.
🪻🌸🪻
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام
🏵 @zoroaster33
تو بیدار باش و جهاندار باش
جهاندیدگان را خریدار باش
بجز داد و خوبی مکن در جهان
پناه کهان باش و فر مهان
به دینار کم ناز و بخشنده باش
همان دادده باش و فرخنده باش
مزن بر کمآزار بانگ بلند
چو خواهی که بختت بود یارمند
چه سازی همی زین سرای سپنج
چه نازی به نام و چه نازی به گنج
نگیرد ز تو یاد فرزند تو
نه نزدیک خویشان و پیوند تو
به یزدان گرای و سخن زو فزای
که اویست روزی ده و رهنمای
فردوسی
جهاندیدگان را خریدار باش
بجز داد و خوبی مکن در جهان
پناه کهان باش و فر مهان
به دینار کم ناز و بخشنده باش
همان دادده باش و فرخنده باش
مزن بر کمآزار بانگ بلند
چو خواهی که بختت بود یارمند
چه سازی همی زین سرای سپنج
چه نازی به نام و چه نازی به گنج
نگیرد ز تو یاد فرزند تو
نه نزدیک خویشان و پیوند تو
به یزدان گرای و سخن زو فزای
که اویست روزی ده و رهنمای
فردوسی
برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام
@zoroaster33
@zoroaster33
Forwarded from خردسرای فردوسی یزد (سیروس حامی)
#مرتضی_ثاقبفر:
ایران به تحقیق یگانه کشوری است که در مقام یک فرمانروایی بزرگ، به تنهایی کوبهی همگی یورشها را بر دوش خویش احساس کرده و هنوز هم میکند. با این همه روح قوم ایرانی در هیچیک از این پورشها به اندازهی هنگام حمله مسلمانان دستخوش دگرگونی نشده و خودآگاهی و آگاهی این ملت این چنین در همه زمینههای گوناگون نظامی، سیاسی، دینی و فرهنگی... به جنبش در نیامده است.
چهارصد سالی که از نابودی دودمان ساسانیان تا پیدایش حماسه فردوسی به دیر میانجامد سرشار است از جنبشها، پایداریها، حماسهها و استقلالخواهیها به یک سو، و نیز پذیرشها و باوریها و حتى تعصب ورزیدن در اعتقاد و ایمان نوین به دیگر سو، و سرانجام پیدایش آزاداندیشی و چنان گسترشی ژرف در فلسفه و دانشها و هنرها که شاید تنها دوره نوزایی اروپا و نیز سدههای هفده تا نوزده آن دیار را از نگر رشد اندیشه و دانش بتوان با آن سنجید. آن چنان که میتوان این دوران را براستی دورهی زرین اندیشه و هنر در تاریخ ایران دانست. از این رو اگر ما نیز فردوسی را فرزند دوران آفرینش بخوانیم سخنی به گزاف نگفتهایم.
@jamshid_foundation
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
ایران به تحقیق یگانه کشوری است که در مقام یک فرمانروایی بزرگ، به تنهایی کوبهی همگی یورشها را بر دوش خویش احساس کرده و هنوز هم میکند. با این همه روح قوم ایرانی در هیچیک از این پورشها به اندازهی هنگام حمله مسلمانان دستخوش دگرگونی نشده و خودآگاهی و آگاهی این ملت این چنین در همه زمینههای گوناگون نظامی، سیاسی، دینی و فرهنگی... به جنبش در نیامده است.
چهارصد سالی که از نابودی دودمان ساسانیان تا پیدایش حماسه فردوسی به دیر میانجامد سرشار است از جنبشها، پایداریها، حماسهها و استقلالخواهیها به یک سو، و نیز پذیرشها و باوریها و حتى تعصب ورزیدن در اعتقاد و ایمان نوین به دیگر سو، و سرانجام پیدایش آزاداندیشی و چنان گسترشی ژرف در فلسفه و دانشها و هنرها که شاید تنها دوره نوزایی اروپا و نیز سدههای هفده تا نوزده آن دیار را از نگر رشد اندیشه و دانش بتوان با آن سنجید. آن چنان که میتوان این دوران را براستی دورهی زرین اندیشه و هنر در تاریخ ایران دانست. از این رو اگر ما نیز فردوسی را فرزند دوران آفرینش بخوانیم سخنی به گزاف نگفتهایم.
@jamshid_foundation
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd