tgoop.com/Animated_Dead_Stories/27
Last Update:
یه چیزی سعی میکرد از پشت سرت رو بگیره از ترس سریع چرخیدی میبینی | صورت ضارب پر از زخم و خون آلود بود فکش رو به جلو مینداخت و سعی میکرد شما رو گاز بگیره تو باهاش صحبت می کنی ( هی مرد چیکار داری می کنی ) ولی اون اصلا جوابی به تو نمی داد و فقط خش خش میکرد قدرتش انقدر زیاد بود که تو به زور میتونستی اون رو نگه داری و صورتت رو عقب نگه داشته بودی و با ضارب صحبت میکردی ( مرد ولم کن چیکار داری می کنی ) ولی هیچ جوابی نمی شنیدی فهمیدی که او یکی از کسانی است که در خبرها توصیف شده. پشتت به ماشین بود، با اون کلنجار می رفتی، مثل دیوانه ها می جنگیدی، اما قصد شکست نداشتی. بازوهایت را رها کردی و او را هل دادی. با وجود اینکه به سمت عقب تکان می خورد، ولی به زمین نیفتاد و همچنان به سمت تو حمله ور می شد. تو تصمیم گرفتی با مشت و با ضربه پا به زانو هاش صدمه وارد کنی که نتونه پاشه او در نهایت با ضربه ای که خورده بود به زمین زده شد. نمیدونستی با او چه کار کنی. اون هر دفعه که میزدیش دوباره پا میشه و بهت حمله ور می شد. اون اصلا عادی به نظر نمی رسید هر طور شده فقط میخواست تو رو گاز بگیره به فکر کشتنش افتادی با خودت کلنجار رفتی که اگه بکشیش به عنوان یک قاتل شناخته میشی، اما به نظر می رسید که اگر کاری انجام ندهی، او می خواهد تو را بکشه !
@Animated_Dead_Stories
BY داستان متنی مرده
Share with your friend now:
tgoop.com/Animated_Dead_Stories/27