tgoop.com/BALB310L/11650
Last Update:
✅فحش دادن عمه حضرت محمد صلی الله علیه و آله به عمر بن خطاب زنازاده
✅فضیلت قرابت با رسول الله صلی الله علیه و آله (جایگاه سادات)
✅عمرِ بی پدر و ترس از افشاء زنازاده بودنش توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ): «أَنَّ صَفِيَّةَ بِنْتَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ مَاتَ ابْنٌ لَهَا فَأَقْبَلَتْ،فَقَالَ لَهَا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ:غَطِّي قُرْطَكِ،فَإِنَّ قَرَابَتَكِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)لاَ تَنْفَعُكِ شَيْئاً.فَقَالَتْ لَهُ:وَ هَلْ رَأَيْتَ لِي قُرْطاً،يَا ابْنَ اللَّخْنَاءِ؟!ثُمَّ دَخَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)فَأَخْبَرَتْهُ بِذَلِكَ،وَ بَكَتْ،فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)فَنَادَى:اَلصَّلاَةَ جَامِعَةً،فَاجْتَمَعَ النَّاسُ فَقَالَ:مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَزْعُمُونَ أَنَّ قَرَابَتِي لاَ تَنْفَعُ؟!لَوْ قَدْ قُمْتُ الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَشَفَعْتُ فِي أَحْوَجِكُمْ،لاَ يَسْأَلُنِي الْيَوْمَ أَحَدٌ مَنْ أَبُوهُ إِلاَّ أَخْبَرْتُهُ.فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ،فَقَالَ:مَنْ أَبِي يَا رَسُولَ اللَّهِ؟فَقَالَ:أَبُوكَ غَيْرُ الَّذِي تُدْعَى إِلَيْهِ ،أَبُوكَ فُلاَنُ بْنُ فُلاَنٍ.فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ آخَرُ فَقَالَ:مَنْ أَبِي يَا رَسُولَ اللَّهِ؟فَقَالَ:أَبُوكَ الَّذِي تُدْعَى إِلَيْهِ.ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ):مَا بَالُ الَّذِي يَزْعُمُ أَنَّ قَرَابَتِي لاَ تَنْفَعُ لاَ يَسْأَلُنِي عَنْ أَبِيهِ؟!فَقَامَ إِلَيْهِ عُمَرُ فَقَالَ:أَعُوذُ بِاللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ غَضَبِ اللَّهِ وَ غَضَبِ رَسُولِهِ،اعْفُ عَنِّي،عَفَا اللَّهُ عَنْكَ،فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى: يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تَسْئَلُوا عَنْ أَشْيٰاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ إِلَى قَوْلِهِ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهٰا كٰافِرِينَ
🔸امام باقر صلوات الله علیه: پسری از صفیه [عمه ی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله] از دنیا رفت. عمر با او مواجه شد (و از روی کینه و طعنه) گفت: گوشواره ات را بپوشان که نسبت و نزدیکی تو با رسول الله (صلی الله علیه و آله) نفعی برای تو ندارد. صفیه (سلام الله علیها) به عمر فرمود: آیا تو گوشواره ای در من می بینی، ای فرزند زنِ بدبو!
يا ابْنَ اللَّخْنَاءِ
آنگاه بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد شد و ماجرا را به ایشان خبر داد و گریست. پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خارج شد و برای نماز جماعت ندا داد؛ مردم همگی جمع شدند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چگونه است که برخی گمان می کنند نسبت و نزدیکی با من نفعی ندارد؟ چنانچه در مقامِ محمود بایستم، قطعا در مورد آنها [و حتی کنیزانشان] شفاعت خواهم کرد.
امروز احدی درباره ی پدرش [و نسبش] از من نمی پرسد مگر اینکه او را به آن آگاه می کنم. پس مردی برخاست و گفت: یا رسول الله! پدرِ من چه کسی است؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: پدرِ تو غیر از آن کسی است که به آن خوانده می شوی، پدر تو فلانی پسر فلانی است. (یعنی زنازاده هستی) مردِ دیگری ایستاد و گفت پدر من کیست ای رسول خدا. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: پدرِ تو همان کسی است که به وی خوانده می شوی. (حلال زاده هستی) آنگاه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: چرا آن کس که گمان می کند نسبت فامیلی و قرابتِ من فایده ای ندارد از پدرش نمی پرسد؟ پس عمر برخاست و گفت: یا رسول الله! پناه می برم به خدا از غضب خدا و غضبِ رسولش. مرا عفو کن، خداوند تو را عفو کند. پس خداوند متعال نازل کرد:
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از چيزهايى كه اگر براى شما آشكار گردد شما را اندوهناك مى كند مپرسيد. تا کلام خدا: آنگاه به سبب آن كافر شدند. (مائده 101 و 102)
البرهان في تفسير القرآن/ج2/ص370 و 371
بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج93/ص219
الأصول الستة عشر (ط - دار الحديث)/ص180
#جزء7
BY وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
Share with your friend now:
tgoop.com/BALB310L/11650