tgoop.com/Cafe_Strategy/171
Last Update:
🛰️ پارادوکس نهادینه در سیستم نوآوری ایران
📌 ابراهیم سوزنچی، در نشست کنسرسیوم پژوهش مطالعات نوآورانه (CRIS) که به همراه پروفسور لاندوال، رضا اسدی فر و کامران باقری برگزار شد، مشکل اصلی نظام نوآوری ایران را عدم بهره مندی شرکتها از منافع حاصل از نوآوری قلمداد کرد.
📌 بهتر است نظام نوآوری ایران را از دو دیدگاه بررسی کنیم. ابتدا میزانی که تحقیق و توسعه داخلی به نوآوری محصول منجر میشود. بررسیهای اولیه پیمایش نوآوری نشان میدهد که سرمایهگذاری روی R&D داخلی در ایران بیش از سایر کشورهای در حال توسعه مانند پاکستان، غنا، کلمبیا و نیجریه منجر به نوآوری میشود. این بدان معناست که احتمال تبدیل R&D به نوآوری محصول در ایران بالاتر بوده است. به عبارتی، نظام نوآوری از نظر تبدیل نوآوری عملکرد بهتری دارد.
📌 در بخش دوم، ما مساله بهرهوری حاصل از نوآوری را برای شرکتها داریم. تحلیلها نشان دادهاند که ارتباط میان نوآوری محصول و بهرهوری برای بخشهای مختلف در مقایسه ایران با سایر کشورهای در حال توسعه، بسیار ضعیفتر عمل کرده است. این بدان معناست که شما یک نوآوری انجام میدهید اما استفاده زیادی از آن نمیکنید لذا سود حاصل از نوآوری در ایران محدود است. در میان کشورهای فوق، تنها کلمبیاست که عملکردی شبیه به ایران دارد اما سایر کشورهای فوق بهتر از ایران عمل میکنند.
📌 سیر تحولات تاریخی نظام نوآوری ایران را از منظر اول به شرح زیر می توان توصیف کرد.
🧷 مرحله نخست توسعه صنعتی است که مبتنیبر انتقال جامع فناوری بوده است. آغاز آن به سال 1960 و حتی پیش از انقلاب اسلامی برمیگردد که ما شروع به واردات بسیاری از کارخانهها از خارج براساس انتقال جامع فناوری کردیم.
🧷 در مرحله دوم، متوجه شدیم به فناوری بیشتری نیاز داریم. بنابراین، ایران شروع به سرمایهگذاری در حوزه علم و پژوهش کرد که به سال 2000 میلادی برمیگردد. این مرحله را میتوان STI نامید. در آن دهه، کشور شروع به سرمایهگذاری روی دانشگاهها برای پژوهش درمورد مقالات علمی کرد.
🧷 پس از یک دهه متوجه شدیم که ماحصل علم تبدیل به فناوری و نوآوری نشده است و هنوز هم مشکلات متعددی در ارتباط با صنعت و دانشگاه وجود دارد. در مرحله سوم، ایران در حوالی سال 2010 تمرکز روی توسعه دانشبنیان را آغاز کرد. بنابراین، کشور تلاش خود را برای ارتقای شرکتهای دانشبنیان به خرج داد تا بتواند بسیاری از مشکلات حوزه فناوری و توسعه فناوری را حلوفصل کند.
باوجود این به نظر میرسد که مرحله سوم خیلی موفقیتآمیز نبوده و شاهد تغییراتی در این قانون هستیم که آن هم بعید است به هدف نائل شود.
📌 در هر صورت این تلاشها باعث شده شانس تبدیل تحقیق به نوآوری در کشور بالا برود.
📌 از منظر دوم که بعد بهرهوری است، کاستیهای زیادی در بهرهمندی از نوآوری وجود دارد و این عمدتا به دلیل دخالت بالای دولت در بازار است. حتی اگر نوآوری دارید، اگر در معرفی محصول جدید به بازار موفق عمل کردهاید، هنوز هم دشواریهای بسیاری در بهرهمندی از آن به دلایل دارید.
🧷 قیمتگذاری دستوری در بازار ایران وجود دارد و حتی اگر نوآوری دارید، نمیتوانید محصولتان را قیمتگذاری کنید بنابراین بهرهمندی شما از نوآوری محدود میشوید.
🧷 محدودیتهای زیادی در بازار کار وجود دارد که این محدودیتها در ایران به وفور یافت میشود. شرکتها نمیتوانند کارمندان خود را به راحتی استخدام یا اخراج کنند.
🧷 همچنین نگرانیهای امنیتی هم در این میان مطرح میشود. این مسالهای است که بسیاری از شرکتها از بزرگتر شدن خود ابراز نگرانی میکنند.
🧷 مشکل اصلی دیگر در بازار این است که کنترل نرخ ارز و تعیین این نرخ توسط دولت، شرکتها را با مشکل مواجه میکند تا درآمدزایی داشته و صادراتی هم در پی داشته باشند.
🧷 در نهایت کنترل بالایی روی این بخش و حتی تعرفه و کنترل صادرات و واردات وجود دارد.
📌 بدین ترتیب شما نوآوری را با حمایتهای زیادی از سوی دولت پیش میبرید، اما نمیتوانید از این نوآوری بهرهمند شوید و انگیزه شما کاهش مییابد و دیگر تمایلی به ادامه نوآوری نخواهید داشت.
📌 بنابراین در این میان یک پارادوکس وجود دارد؛ از یک طرف دولت به شرکتها فشار میآورد تا نوآوری داشته باشند و قول حمایت به آنها میدهد و از طرف دیگر، بازار آنها را محدود میکند و به آنها اجازه بهرهمندی از نوآوریهایشان را نمیدهد.
📌 اگر میخواهید درباره نظام نوآوری ایران صحبت کنیم، باید به جای تولید فناوری و نوآوری، چشمانداز کشور را به سمت نفع بردن از نوآوری تغییر داد.
گزارش مبسوط نشست در لینک زیر آمده است:
https://farhikhtegandaily.com/universitynewspaper/3915/4/
BY کافه استراتژی
Share with your friend now:
tgoop.com/Cafe_Strategy/171