CMORGHGROM30 Telegram 188
.


💢 "تقلید"، انحرافی بزرگ 💢


1️⃣ در قرآن در آیات فراوانی "تقلید" از روحانیون و بزرگان و نیاکان نکوهش و از آن تعبیر به شرک و پرستش مراجع تقلید شده است. همچنین در آیات بسیاری پیروی از روی ناآگاهی و حتی از روی ظن و گمان هم مذمت شده است. مانند آیات ( توبه/۳۱) و (بقره/۷۹) و (اسراء/۳۶) و (یونس/۳۶) و ....
مرحوم کلینی هم در جلد ۱ کافی ابوابی با روایات زیاد دارد در نفی "تقلید" و "عمل بدون علم" و "قول بدون علم" و "فتوای به رای و قیاس" و .... که همه و همه، هم فقها را از فتوا دادن ظنی و گمانی نهی می کنند و هم مردم را از تقلید فقها حذر می دهند.

2️⃣ در زمان پیامبر و ائمه اطهار (ع) "تقلید" در میان شیعیان وجود نداشت و دانایان امت که فقیه نامیده می شدند، تنها روایت کننده ی روایات رسیده از معصومین (ع) بودند و استنباط و نتیجه گیری از روایات به خود مردم سپرده می شد.ائمه (ع) می فرمودند " علینا القاء الاصول و علیکم التفریع" یعنی بر ما است بیان اصول کلی و بر شما است استخراج فرعیات از آن اصول کلی. خطاب آن حضرات (ع) هم به کلیه شیعیان بود نه صنف خاصی به نام فقهاء. از آنجا که تعداد موضوعات و احکامی که در روایات آمده اند بسیار محدود بودند، لذا این فقه بسیار حداقلی و کم حجم بود که در قالب جزوات تک برگی یا چند برگی در دست اصحاب بود. این اوراق "اصول" نامیده می شدند که در مجموع شاید به ۵۰ برگ هم نمی رسیدند. لذا اجتهاد در چنین فقهی برای همه ی آحاد مردم شدنی بود.

3️⃣ از آغاز قرن ۳ ه، به دلیل حصر و سپس غیبت امام، شیعیان که تحت تاثیر گفتمان حاکم دستگاه خلافت بودند، بتدریج از فقه کم حجم اهل بیت دور افتادند و مانند اهل سنت چنین پنداشتند که لازم است فقه در کلیه شئونات مردم وارد شود و برای فهمیدن احکام شرعی خود، نیاز به مراجعه به روایات بجا مانده از امامان (ع) است. پس فقها برای رفع این نیاز مشغول به جمع آوری روایات، بخصوص روایات فقهی، کردند. ولی از آنجا که فقه اهل بیت بسیار کم حجم بود و روایات راویان امامیه تکافوی این نیاز را نمی داد، دست به دامان روایات رسیده از دیگر فرق شیعه چون واقفه و فطحیه و اسماعیلیه و حتی زیدیه و اهل سنت شدند. با این وجود باز هم فقه روایی حاصله حجم بسیار کمی داشت که نمونه اش کتاب ۱۰۰ صفحه ای "المقنع" شیخ صدوق بود.

4️⃣ دومین انحرافی که پیش آمد، تاسیس فقه تفریعی در مکتب بغداد توسط شیخ مفید بود که در آن فقیه علاوه بر بیان روایات احکام خاصی چون نماز و روزه و حج، به استخراج فرعیات از اصول منقول از معصومین (ع)، نیز پرداخت و به مردم ابلاغ کرد. مثلا در روایات قاعده "لاضرر" آمده است و فقیه از این قاعده، حکم به حرمت برخی معاملات می داد و به مردم ابلاغ می کرد. بدیهی است این امور از جمله موارد تشخیص موضوع است که به عهده ی خود مردم است و فقها نباید به آن وارد می شدند.

5️⃣ انحراف دیگر در قرن ۵ ه رخ داد و آن، پذیرش حجیت خبر واحد(روایتی که به حد تواتر نقل نشده باشد و لذا اطمینان آور نیست و صرفا موجب ظن و گمان است) بود که توسط شیخ طوسی پایه گذاری شد و با این کار سیلی از اخبار ضعیف و نامعتبر وارد فقه و حتی کلام امامیه شد . از این به بعد فقیه دارای یک دستگاه حلال و حرام سازی شد که به او امکان می داد در کلیه شئونات مردم اعم از عبادات و معاملات و قضاوت و مجازات مجرمین و سیاست و فرهنگ، به اسم دین دخالت کند. در حالی که تمامی این امور، تشخیص موضوع هستند که به خود مردم واگذار شده اند. ولی از آنجا که مردم از هر هزار نفر تنها یک باسواد داشتند و آن هم ملای روستا یا ملای محله در شهر بود، تراوش های ذهنی فقیه را به خیال این که جزئی از دین است، بدون طلب هیچ دلیل و مدرکی، می پذیرفتند. امری که دیگر در این دوران انفجار اطلاعات پذیرفتنی نیست.

6️⃣ آنچه که امروز روحانیت واجب می داند، "تقلید" مردم از "مجتهد" است که بنایی است بر آب با پایه هایی سست و لرزان. امر "تقلید" نه تنها هیچ دلیل قرآنی و روایی ندارد بلکه آیات و روایات بسیاری در مذمت آن رسیده است که حتی از آن تعبیر به شرک و بت پرستی شده است. مصداق اتم "طاغوت" کسی است که از مردم می خواهد که گوش و چشم و عقل خود را تعطیل کنند و آنها را به تقلید از خود فرا می خواند. از آنجا که فقها امر تقلید را منشعب از اصل امامت در عصر غیبت می دانند، لذا تقلید، امری اعتقادی است و نه فقهی. از طرفی فقها در اولین مسئله از توضیح المسائل خود گفته اند که اعتقادات تحقیقی هستند و نه تقلیدی. پس خود اصل "تقلید" امری تحقیقی است که مردم باید با تحقیق به آن برسند، که نمی رسند. فقها حق ندارند مردم را به دو دسته مجتهدین و غیر مجتهدین تقسیم کنند و غیر مجتهدین را عوام بنامند و آنها را فرمان به تقلید دهند. اصل "تقلید" امری تحقیقی است که نشان دادیم در تحقیق، کلیه ادله ی شرعی و عقلی بر ضد "تقلید" گواهی می دهند.

@Cmorghgrom30

.



tgoop.com/Cmorghgrom30/188
Create:
Last Update:

.


💢 "تقلید"، انحرافی بزرگ 💢


1️⃣ در قرآن در آیات فراوانی "تقلید" از روحانیون و بزرگان و نیاکان نکوهش و از آن تعبیر به شرک و پرستش مراجع تقلید شده است. همچنین در آیات بسیاری پیروی از روی ناآگاهی و حتی از روی ظن و گمان هم مذمت شده است. مانند آیات ( توبه/۳۱) و (بقره/۷۹) و (اسراء/۳۶) و (یونس/۳۶) و ....
مرحوم کلینی هم در جلد ۱ کافی ابوابی با روایات زیاد دارد در نفی "تقلید" و "عمل بدون علم" و "قول بدون علم" و "فتوای به رای و قیاس" و .... که همه و همه، هم فقها را از فتوا دادن ظنی و گمانی نهی می کنند و هم مردم را از تقلید فقها حذر می دهند.

2️⃣ در زمان پیامبر و ائمه اطهار (ع) "تقلید" در میان شیعیان وجود نداشت و دانایان امت که فقیه نامیده می شدند، تنها روایت کننده ی روایات رسیده از معصومین (ع) بودند و استنباط و نتیجه گیری از روایات به خود مردم سپرده می شد.ائمه (ع) می فرمودند " علینا القاء الاصول و علیکم التفریع" یعنی بر ما است بیان اصول کلی و بر شما است استخراج فرعیات از آن اصول کلی. خطاب آن حضرات (ع) هم به کلیه شیعیان بود نه صنف خاصی به نام فقهاء. از آنجا که تعداد موضوعات و احکامی که در روایات آمده اند بسیار محدود بودند، لذا این فقه بسیار حداقلی و کم حجم بود که در قالب جزوات تک برگی یا چند برگی در دست اصحاب بود. این اوراق "اصول" نامیده می شدند که در مجموع شاید به ۵۰ برگ هم نمی رسیدند. لذا اجتهاد در چنین فقهی برای همه ی آحاد مردم شدنی بود.

3️⃣ از آغاز قرن ۳ ه، به دلیل حصر و سپس غیبت امام، شیعیان که تحت تاثیر گفتمان حاکم دستگاه خلافت بودند، بتدریج از فقه کم حجم اهل بیت دور افتادند و مانند اهل سنت چنین پنداشتند که لازم است فقه در کلیه شئونات مردم وارد شود و برای فهمیدن احکام شرعی خود، نیاز به مراجعه به روایات بجا مانده از امامان (ع) است. پس فقها برای رفع این نیاز مشغول به جمع آوری روایات، بخصوص روایات فقهی، کردند. ولی از آنجا که فقه اهل بیت بسیار کم حجم بود و روایات راویان امامیه تکافوی این نیاز را نمی داد، دست به دامان روایات رسیده از دیگر فرق شیعه چون واقفه و فطحیه و اسماعیلیه و حتی زیدیه و اهل سنت شدند. با این وجود باز هم فقه روایی حاصله حجم بسیار کمی داشت که نمونه اش کتاب ۱۰۰ صفحه ای "المقنع" شیخ صدوق بود.

4️⃣ دومین انحرافی که پیش آمد، تاسیس فقه تفریعی در مکتب بغداد توسط شیخ مفید بود که در آن فقیه علاوه بر بیان روایات احکام خاصی چون نماز و روزه و حج، به استخراج فرعیات از اصول منقول از معصومین (ع)، نیز پرداخت و به مردم ابلاغ کرد. مثلا در روایات قاعده "لاضرر" آمده است و فقیه از این قاعده، حکم به حرمت برخی معاملات می داد و به مردم ابلاغ می کرد. بدیهی است این امور از جمله موارد تشخیص موضوع است که به عهده ی خود مردم است و فقها نباید به آن وارد می شدند.

5️⃣ انحراف دیگر در قرن ۵ ه رخ داد و آن، پذیرش حجیت خبر واحد(روایتی که به حد تواتر نقل نشده باشد و لذا اطمینان آور نیست و صرفا موجب ظن و گمان است) بود که توسط شیخ طوسی پایه گذاری شد و با این کار سیلی از اخبار ضعیف و نامعتبر وارد فقه و حتی کلام امامیه شد . از این به بعد فقیه دارای یک دستگاه حلال و حرام سازی شد که به او امکان می داد در کلیه شئونات مردم اعم از عبادات و معاملات و قضاوت و مجازات مجرمین و سیاست و فرهنگ، به اسم دین دخالت کند. در حالی که تمامی این امور، تشخیص موضوع هستند که به خود مردم واگذار شده اند. ولی از آنجا که مردم از هر هزار نفر تنها یک باسواد داشتند و آن هم ملای روستا یا ملای محله در شهر بود، تراوش های ذهنی فقیه را به خیال این که جزئی از دین است، بدون طلب هیچ دلیل و مدرکی، می پذیرفتند. امری که دیگر در این دوران انفجار اطلاعات پذیرفتنی نیست.

6️⃣ آنچه که امروز روحانیت واجب می داند، "تقلید" مردم از "مجتهد" است که بنایی است بر آب با پایه هایی سست و لرزان. امر "تقلید" نه تنها هیچ دلیل قرآنی و روایی ندارد بلکه آیات و روایات بسیاری در مذمت آن رسیده است که حتی از آن تعبیر به شرک و بت پرستی شده است. مصداق اتم "طاغوت" کسی است که از مردم می خواهد که گوش و چشم و عقل خود را تعطیل کنند و آنها را به تقلید از خود فرا می خواند. از آنجا که فقها امر تقلید را منشعب از اصل امامت در عصر غیبت می دانند، لذا تقلید، امری اعتقادی است و نه فقهی. از طرفی فقها در اولین مسئله از توضیح المسائل خود گفته اند که اعتقادات تحقیقی هستند و نه تقلیدی. پس خود اصل "تقلید" امری تحقیقی است که مردم باید با تحقیق به آن برسند، که نمی رسند. فقها حق ندارند مردم را به دو دسته مجتهدین و غیر مجتهدین تقسیم کنند و غیر مجتهدین را عوام بنامند و آنها را فرمان به تقلید دهند. اصل "تقلید" امری تحقیقی است که نشان دادیم در تحقیق، کلیه ادله ی شرعی و عقلی بر ضد "تقلید" گواهی می دهند.

@Cmorghgrom30

.

BY سی مرغ


Share with your friend now:
tgoop.com/Cmorghgrom30/188

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

You can invite up to 200 people from your contacts to join your channel as the next step. Select the users you want to add and click “Invite.” You can skip this step altogether. As five out of seven counts were serious, Hui sentenced Ng to six years and six months in jail. With Bitcoin down 30% in the past week, some crypto traders have taken to Telegram to “voice” their feelings. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? When choosing the right name for your Telegram channel, use the language of your target audience. The name must sum up the essence of your channel in 1-3 words. If you’re planning to expand your Telegram audience, it makes sense to incorporate keywords into your name.
from us


Telegram سی مرغ
FROM American