tgoop.com/Cmorghgrom30/276
Last Update:
.
💢 مسئولیت آن ۵۱٪ 💢
✅ مخاطبین عزیز در رابطه با این فرسته پرسیدهاند آن ۵۱٪ تحریم کنندۀ انتخابات دقیقا مسئولیت کدام کوتاهی خود را باید بپذیرند؟ فهرست این کوتاهیها بسیار بلند است و در این نوشتار صرفا به برخی از آنها اشاره میشود:
🔹غرق در مجازی بودن: در نهایت این خیابان است که تکلیف را روشن میکند. تا قیامت هم با نام و نشان مخفی در فضای مجازی صدر تا ذیل حکومت را توهین و مسخره کنیم، و به مسببین انقلاب ۵۷ لعنت بفرستیم، در دنیای واقعیت آب از آب تکان نخواهد خورد.
🔹حس قربانی را گرفتن: نشانههای این حس، پافشاری افراطی بر کنشهای سلبی چون تحریم انتخابات، نفی تمام ساختارهای موجود، نقد کردن و غر زدن، پرخاشگری و توهین است، بدون ارائهی راهکارهای ایجابی چون معرفی آلترناتیو و فشار و لابیگری جهت اجماعسازی و به کرسی نشاندن آن.
🔹اعتماد به نفس نداشتن: علامت این کوتاهی، فعالیت با نام و پروفایل مخفی است. همواره گفتار و رفتار باید به گونهای باشد که بتوان شجاعانه و شفاف از آن دفاع کرد. می توان از امثال رزا پارکس و ویدا موحدی برای کنش علنی ولی موثر ایده گرفت.
🔹حاضر به پرداخت هزینه نبودن: باید با خود صادق بود و دورویی را کنار گذارد، به این معنی که در آشکار و پنهان به اندازهای عَلَم مخالفت برداریم که حاضر باشیم شجاعانه بابتش هزینه پرداخت کنیم. حقیقت این است اگر تکتک این ۵۱٪ چنین رویکردی داشتند و به اندازهی توان خود قدمی ولو کوچک برمیداشتند، الان جنبش حق طلبی مردم ایران فرسنگها جلوتر از موقعیت کنونی خود بود. از قدیم گفتهاند سنگ بزرگ علامت نزدن است.
🔹تکروی کردن: باید نهاد سازی کرد. حکومت بیش از هر چیز از اقدام جمعی و نهادینه وحشت دارد، حتی در قالب فعالیت اجتماعی. شاهد مثال برخوردی است که با جمعیت امام علی یا با فعالان محیط زیست شد. از کارهای کوچک شروع کنیم تا کار جمعی در دنیای واقعی را تمرین کنیم. مثلا در هر محله جوانان از شهرداری محله خود خواستار شفافیت فرآیند واگذاری جمعآوری و بازیافت زبالهها به پیمانکاران شوند و در کنارش ساماندهی کودکان زبالهگرد را از شهرداری محله خود خواستار شوند.
🔹تمسک به روشهای ناروا: هدف وسیله را توجیه نمیکند. نمیتوان از تحریم ایران و حمله نظامی به ایران که موجب تخریب زیر ساختهای کشور و فقر و فلاکت بیشتر ملت میشود خرسند بود به امید اینکه ما را یک قدم به سرنگونی ج.ا. نزدیکتر میکند. این رویکرد نه واقعیت دارد و نه اخلاقی است. با دستمال کثیف نمی توان پنجره را تمیز کرد.
🔹استاندارد دو گانه داشتن: نباید در داخل طرفدار حقوق بشر بود ولی در خارج نه. بخشی از اپوزیسیون خود را تا حد حشد الشعبی اسرائیل تنزل دادهاند و به عنوان نیروی نیابتی قصابی چون نتانیاهو عمل میکنند.
🔹استفاده نکردن از ظرفیتهای موجود: در نظام موجود ظرفیتهایی وجود دارد که نباید با داشتن نگاه سیاه/سفید، خود را از آنها محروم کرد. این ظرفیتها عبارتند از برخی اصول قانون اساسی، برخی مواد قوانین عادی، بخشی از نیروهای داخل حکومت، بخش عظیمی از جامعه با گرایشهای تحولخواه و اصلاحطلب و حتی اصولگرا، و جذب مذهبیها بجای توهین به اسلام و تشیع.
🔹عدم توجه به قشر ضعیف: آن بخشی از ۵۱٪ که صدایی دارند، از قشر نسبتا برخوردار هستند. در حالی که اکثریت مطلق جامعه ایران چه در میان این ۵۱٪ و چه در میان دیگر بخشها، قشر ضعیف جامعه است که دغدغهی نان و مسکن آنها را از پرداختن به آزادی و دموکراسی بازداشته است. عدم توجه به آنها نه تنها اپوزیسیون را از پشتیبانی نیروی عظیمی محروم میکند، بلکه بیم جذب آنها توسط حکومت از طریق کمیته امداد و سازمان بهزیستی میرود.
🔹نداشتن خطوط قرمز: کنشگری بدون داشتن اصول و خطوط قرمز ناممکن است. این اصول باید هم جامع افراد باشند و هم مانع اغیار. اصولی چون استقلال و حفظ تمامیت ارضی کشور، خشونت پرهیزی، آزادیخواهی و دموکراسیخواهی باید خطوط قرمز ما باشند و مرزبندی با هر جریان مخالف آنها، بایسته است.
@Cmorghgrom30
.
BY سی مرغ
Share with your friend now:
tgoop.com/Cmorghgrom30/276