در حال بهینه سازی سرور انگاره و افزایش سرعت هستیم.
شاید اختلالی در حین باز کردن صفحات، در این میان رخ دهد، پیشاپیش عذرخواهی میکنیم.
شاید اختلالی در حین باز کردن صفحات، در این میان رخ دهد، پیشاپیش عذرخواهی میکنیم.
✅ چشمانِ بستهی عصیانِ متافیزیکی-تاریخی بر عصیانِ الهیاتی
🖋 نرگس سوری
📍 ماکس وبر در بحث از "افسونزدایی" که در وهلهی اول چنین به نظر میرسد که یک ویژگی بارز دنیای عقلانی شدهی مدرن است، بر این مسئله اساسی تأکید میکند که روند عظیم افسونزدایی از جهان در تاریخ مذاهب با پیامبرانِ عبرانی آغاز شد؛ چراکه این پیامبرانِ کاریزماتیک در جدال با دین عامه یا آنچه وبر از آن تحت عنوان دینِ طبقهی دهقان یاد میکند به نفی اعتقادات جادویی پرداختند و کلیه شیوههای جادویی برای رستگاری را به مثابهی "خرافه و گناه" نفی کردند.
مشابه این منطق نظری را در مورد مسئلهی "عصیان" که به زعم آلبر کامو خصیصه بارز دورهی مدرن در دو قرن اخیر است،می توان به کار بست. او طبق نظر شلر میپذیرد که در سایهی نظریهی سیاسی آزادی، آگاهی بشر نسبت خود و حقوق طبیعیاش بیشتر شده است. این آگاهی نسبت به خویشتن منشأ ناخشنودیهایی شده که عصیان انسان مدرن را میتوان در آن ردیابی کرد
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8312
#نویسنده_مهمان
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 نرگس سوری
📍 ماکس وبر در بحث از "افسونزدایی" که در وهلهی اول چنین به نظر میرسد که یک ویژگی بارز دنیای عقلانی شدهی مدرن است، بر این مسئله اساسی تأکید میکند که روند عظیم افسونزدایی از جهان در تاریخ مذاهب با پیامبرانِ عبرانی آغاز شد؛ چراکه این پیامبرانِ کاریزماتیک در جدال با دین عامه یا آنچه وبر از آن تحت عنوان دینِ طبقهی دهقان یاد میکند به نفی اعتقادات جادویی پرداختند و کلیه شیوههای جادویی برای رستگاری را به مثابهی "خرافه و گناه" نفی کردند.
مشابه این منطق نظری را در مورد مسئلهی "عصیان" که به زعم آلبر کامو خصیصه بارز دورهی مدرن در دو قرن اخیر است،می توان به کار بست. او طبق نظر شلر میپذیرد که در سایهی نظریهی سیاسی آزادی، آگاهی بشر نسبت خود و حقوق طبیعیاش بیشتر شده است. این آگاهی نسبت به خویشتن منشأ ناخشنودیهایی شده که عصیان انسان مدرن را میتوان در آن ردیابی کرد
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8312
#نویسنده_مهمان
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ مواجهۀ مرزبانی ایران با مهاجران افغانستانی؛ ناباوری و کوری اخلاقی
🖋 رضا امیدی
📍 چند روزی است روایتی از ماجرای تکاندهندۀ مواجهۀ غیرانسانی و مرگبار مرزبانی ایران با مهاجران افغانستانی به نقل از رسانهها نقل میشود. طبیعتاً از همان ابتدای ماجرا باید کمیتهای حقیقتیاب با حضور دولتهای دوطرف و نهادهای مدنی فعال در زمینۀ شفافیت و امور مهاجران تشکیل میشد و موضوع را پیگیری میکرد. اماتاکنون دولت ایران به تکذیب ماجرا بسنده کرده است. اما واقعیت این است که به تجربههای تلخ دریافتهایم که در چنین ماجراهایی گویا باید اصل را بر صحت تلخترین روایت از ماجرا بگذاریم، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود!
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8319
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 رضا امیدی
📍 چند روزی است روایتی از ماجرای تکاندهندۀ مواجهۀ غیرانسانی و مرگبار مرزبانی ایران با مهاجران افغانستانی به نقل از رسانهها نقل میشود. طبیعتاً از همان ابتدای ماجرا باید کمیتهای حقیقتیاب با حضور دولتهای دوطرف و نهادهای مدنی فعال در زمینۀ شفافیت و امور مهاجران تشکیل میشد و موضوع را پیگیری میکرد. اماتاکنون دولت ایران به تکذیب ماجرا بسنده کرده است. اما واقعیت این است که به تجربههای تلخ دریافتهایم که در چنین ماجراهایی گویا باید اصل را بر صحت تلخترین روایت از ماجرا بگذاریم، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود!
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8319
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ ویروس معالج رفرمی برای برنامهریزی!
🖋امیر ثامنی
📍 روایت برنامهریزی در ایران اعم از داستان ورود، اهداف، سیر تحول و تطور و نیز آرمانها، ارزشها، رویکردها و الگوهای برنامهریزی، داستانی متفاوت با جهان دارد. اساسا اگر برنامهریزی در غرب با آرمانشهرگرایی دوره رنسانس آغاز شد و در ادامه تبلور ذهنی و عینی ارزشها، خواستها و انتظارات ملتها و دولتها حول تعریف «آرمان ملی مشترک» و «منافع عمومی» مورد اجماع بوده است، در ایران گرفتار به تضاد تاریخی دولت- ملت، «برنامهریزی» ابزاری برای توجیه و مشروعیتبخشی به تصمیمهای مدیران، نمایش مشارکت صوری (برای شریکجرمکردن همگان در نتایج) و تداوم حکمرانی با بَزَک «علممداری» بوده است…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8322
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋امیر ثامنی
📍 روایت برنامهریزی در ایران اعم از داستان ورود، اهداف، سیر تحول و تطور و نیز آرمانها، ارزشها، رویکردها و الگوهای برنامهریزی، داستانی متفاوت با جهان دارد. اساسا اگر برنامهریزی در غرب با آرمانشهرگرایی دوره رنسانس آغاز شد و در ادامه تبلور ذهنی و عینی ارزشها، خواستها و انتظارات ملتها و دولتها حول تعریف «آرمان ملی مشترک» و «منافع عمومی» مورد اجماع بوده است، در ایران گرفتار به تضاد تاریخی دولت- ملت، «برنامهریزی» ابزاری برای توجیه و مشروعیتبخشی به تصمیمهای مدیران، نمایش مشارکت صوری (برای شریکجرمکردن همگان در نتایج) و تداوم حکمرانی با بَزَک «علممداری» بوده است…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8322
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ کرونا علیه دمکراسی
🖋 گفتوگو با عباس کاظمی
📍 کرونا در روزهای ابتدایی شبیه خواب بود. هیچکس باورش نمیشد که جان این تعداد انسان را بگیرد و کسی حریفش نشود. کابوس کرونا اینروزها عادیتر شده و به نوعی به زندگی با او عادت کردهایم. کرونا با همه رنجهایش اما کابوسهایی غیراز خود داشت؛ کابوسهایی رنجآورتر؛ کابوسهایی که دستکم سالها با آنها زندگی میکردیم و شاید به آنها عادت کرده بودیم، مثل کابوس بیپناهی؛ چیزی که عباس وریج کاظمی، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه مطالعات فرهنگی هم آن را تأیید میکند. او همچنین معتقد است که همه طبقات در ایران به نوعی بیپناهی را تجربه میکنند اما این کابوس برای طبقات فرودست هولناکتر است. ایران در سالهای گذشته کابوسهای زیادی دیده است؛ کابوس گرانی، کابوس مخاطرات طبیعی و انسانی، کابوس سیل، زلزله و اعتراض! همهگیری بیماری کووید-۱۹اما کابوسی متفاوت بود؛ ویروسی که خیال میکردیم دمکرات است اما علاقه وافری داشت به فاصلهانداختن …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8326
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 گفتوگو با عباس کاظمی
📍 کرونا در روزهای ابتدایی شبیه خواب بود. هیچکس باورش نمیشد که جان این تعداد انسان را بگیرد و کسی حریفش نشود. کابوس کرونا اینروزها عادیتر شده و به نوعی به زندگی با او عادت کردهایم. کرونا با همه رنجهایش اما کابوسهایی غیراز خود داشت؛ کابوسهایی رنجآورتر؛ کابوسهایی که دستکم سالها با آنها زندگی میکردیم و شاید به آنها عادت کرده بودیم، مثل کابوس بیپناهی؛ چیزی که عباس وریج کاظمی، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه مطالعات فرهنگی هم آن را تأیید میکند. او همچنین معتقد است که همه طبقات در ایران به نوعی بیپناهی را تجربه میکنند اما این کابوس برای طبقات فرودست هولناکتر است. ایران در سالهای گذشته کابوسهای زیادی دیده است؛ کابوس گرانی، کابوس مخاطرات طبیعی و انسانی، کابوس سیل، زلزله و اعتراض! همهگیری بیماری کووید-۱۹اما کابوسی متفاوت بود؛ ویروسی که خیال میکردیم دمکرات است اما علاقه وافری داشت به فاصلهانداختن …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8326
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ کودک و دشمنانش
🖋 اما گلدمن
📍 کودک تمایلات فردی خود را در بازیهایش، در سوالاتش و در ارتباطش با آدمها و چیزها نشان میدهد، اما همواره باید با مداخلات خارجی در جهان افکار و احساساتش دست به گریبان باشد. او اجازه ندارد که خودش را در توازن با طبیعتش، و در توازن با شخصیت در حال تغییرش ابراز کند. او باید به یک شیء تبدیل شود. سوالات او با سطحی ترین، قابل پیشبینیترین و مسخرهترین پاسخها رو به رو میشوند که اکثرشان نیز بر دروغ بنا شدهاند. درست در لحظهای که کودک با چشمان بزرگ و حیران و معصوم خود آرزومند در بر گرفتن شگفتیهای جهان است، اطرافیان او به سرعت پنجرهها و درها را میبندند و گیاه نازک انسان را در جوّی گلخانه ای قرار میدهند که در آن نه توان نفس کشیدن هست و نه توان آزادانه روییدن.…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8337
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 اما گلدمن
📍 کودک تمایلات فردی خود را در بازیهایش، در سوالاتش و در ارتباطش با آدمها و چیزها نشان میدهد، اما همواره باید با مداخلات خارجی در جهان افکار و احساساتش دست به گریبان باشد. او اجازه ندارد که خودش را در توازن با طبیعتش، و در توازن با شخصیت در حال تغییرش ابراز کند. او باید به یک شیء تبدیل شود. سوالات او با سطحی ترین، قابل پیشبینیترین و مسخرهترین پاسخها رو به رو میشوند که اکثرشان نیز بر دروغ بنا شدهاند. درست در لحظهای که کودک با چشمان بزرگ و حیران و معصوم خود آرزومند در بر گرفتن شگفتیهای جهان است، اطرافیان او به سرعت پنجرهها و درها را میبندند و گیاه نازک انسان را در جوّی گلخانه ای قرار میدهند که در آن نه توان نفس کشیدن هست و نه توان آزادانه روییدن.…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8337
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ دانلود نشریه مدارا | پرونده ویژه نابرابری
نشریه مدارا، زیر نظر انجمن علمی دانشجویی جامعهشناسی - دانشگاه علامه طباطبائی منتشر میشود.
📍 در مقدمه این شماره آمدهاست:
سال۹۹ را در شرایطی آغاز کردیم که چندان تفاوتی با سال گذشته نداشت. همان سالی که پررنگترین تصاویرش با سرکوب اعتراضات مردمی و سرخوردگیهای پیاپی گره خورده بود و با هدف گرفتن هواپیمای مسافربری و مبرا کردن حاکمیت از پذیرفتن مسئولیتهایش به این روزهای کرونایی نیز سرایت کرده است و با شلیک به ناوچهی کنارک مهر تاییدی بر پیگیری روند مشابه خود در سال گذشته زده است.
نابرابری قدمتی دارد به اندازهی تلاش انسان برای زنده ماندن، هرچند که در هر پارادایم نگاه به این مفهوم و فهم آن روایت متفاوتی دارد و تبار تاریخی نابرابری براساس زمینهی تاریخی بررسی آن متفاوت است.
و اما اکنون ما خود در موقعیتی نابرابر ایستادهایم و راوی نابرابری هستیم.
مقولهای که کلانترین ساحت ساختاریهای اقتصادی...
🔸 مطالعه آنلاین نشریه و دانلود آن از لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=8353
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
نشریه مدارا، زیر نظر انجمن علمی دانشجویی جامعهشناسی - دانشگاه علامه طباطبائی منتشر میشود.
📍 در مقدمه این شماره آمدهاست:
سال۹۹ را در شرایطی آغاز کردیم که چندان تفاوتی با سال گذشته نداشت. همان سالی که پررنگترین تصاویرش با سرکوب اعتراضات مردمی و سرخوردگیهای پیاپی گره خورده بود و با هدف گرفتن هواپیمای مسافربری و مبرا کردن حاکمیت از پذیرفتن مسئولیتهایش به این روزهای کرونایی نیز سرایت کرده است و با شلیک به ناوچهی کنارک مهر تاییدی بر پیگیری روند مشابه خود در سال گذشته زده است.
نابرابری قدمتی دارد به اندازهی تلاش انسان برای زنده ماندن، هرچند که در هر پارادایم نگاه به این مفهوم و فهم آن روایت متفاوتی دارد و تبار تاریخی نابرابری براساس زمینهی تاریخی بررسی آن متفاوت است.
و اما اکنون ما خود در موقعیتی نابرابر ایستادهایم و راوی نابرابری هستیم.
مقولهای که کلانترین ساحت ساختاریهای اقتصادی...
🔸 مطالعه آنلاین نشریه و دانلود آن از لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=8353
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ سایهی زنان بر دیوار واقعیت
🖋 افرا حامدزاده
📍 خانوادهی ایرانی-اسلامی که در گذشته با تثبیت نقشهای جنسیتی مانند زن خانهدار و مرد به عنوان تامینکنندهی مالی تغییر پیدا کرده است و همچنین با تحول کارکرد خانواده -به مثابه یک بنگاه اقتصادی در گذشته- نقشها نیز به فراخور اقتضائات جدید جامعهی مدرن تغییر یافته است.
همانطور که اشاره شد این تغییر حاصل ظهور مدرنیته در ایران، از بین رفتن فئودالیسم، توسعهی شهرنشینی و… بودهاست. در ایران، طی دو دهه اخیر موضوع سبک زندگی و خانواده به طرز قابل توجهی در معرض الگوهای مختلف قرار گرفته که آغاز این تغییر متعلق به اواخر مشروطه و پهلوی اول است. در واقع خانوادهی ایرانی امروزه دارای هنجارها، ارزشها و حقوقی سنتی میباشد درحالی که ایفای نقش آن در نسبت با گذشته تغییر یافته و مقیاس سنجش این تغییر در یک کل جهانی قابل ارزیابی است…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8359
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 افرا حامدزاده
📍 خانوادهی ایرانی-اسلامی که در گذشته با تثبیت نقشهای جنسیتی مانند زن خانهدار و مرد به عنوان تامینکنندهی مالی تغییر پیدا کرده است و همچنین با تحول کارکرد خانواده -به مثابه یک بنگاه اقتصادی در گذشته- نقشها نیز به فراخور اقتضائات جدید جامعهی مدرن تغییر یافته است.
همانطور که اشاره شد این تغییر حاصل ظهور مدرنیته در ایران، از بین رفتن فئودالیسم، توسعهی شهرنشینی و… بودهاست. در ایران، طی دو دهه اخیر موضوع سبک زندگی و خانواده به طرز قابل توجهی در معرض الگوهای مختلف قرار گرفته که آغاز این تغییر متعلق به اواخر مشروطه و پهلوی اول است. در واقع خانوادهی ایرانی امروزه دارای هنجارها، ارزشها و حقوقی سنتی میباشد درحالی که ایفای نقش آن در نسبت با گذشته تغییر یافته و مقیاس سنجش این تغییر در یک کل جهانی قابل ارزیابی است…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8359
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ آلبر کامو؛ عصیان میکنم، پس هستم…
🖋 زیگمونت باومن | برگردان: عرفان ثابتی
📍 آلبر کامو اعتراف میکرد که «به تاریخ انسانی بدبین و به انسان خوشبین است»، انسانی که تأکید میکرد، «تنها آفریدهای است که نمیپذیرد آن چه هست باشد.» به نظرِ کامو، «آزادی انسان چیزی نیست جز امکانِ بهتر بودن» و «تنها راهِ برآمدن از پسِ جهانی ناآزاد این است که چنان کاملاً آزاد شوید که وجودتان سراپا عصیان باشد.»
کامو سرنوشت و آیندهی بشر را جایی میانِ اَمثالِ سیزیف و پرومته میداند و- بیهوده اما لجوجانه و سرسختانه- میکوشد تا این دو را با یکدیگر بیامیزد و متحد سازد. پرومته، قهرمانِ انسانِ طاغی، زندگی-برای- «دیگران»، زندگی-مبتنی بر-عصیان-علیه فلاکتِ «آنها» را به عنوان راه حلِ همان «پوچی وضعیت بشری» برمیگزیند که سیزیفِ نگران و غرق در فلاکتِ «خود» را به سوی خودکشی به مثابهی یگانه پاسخ و راه نجات از این مصیبتِ کاملاً انسانی میکِشد. در همکناریِ سیزیف و پرومته بهدست کامو، هدف از…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8332
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 زیگمونت باومن | برگردان: عرفان ثابتی
📍 آلبر کامو اعتراف میکرد که «به تاریخ انسانی بدبین و به انسان خوشبین است»، انسانی که تأکید میکرد، «تنها آفریدهای است که نمیپذیرد آن چه هست باشد.» به نظرِ کامو، «آزادی انسان چیزی نیست جز امکانِ بهتر بودن» و «تنها راهِ برآمدن از پسِ جهانی ناآزاد این است که چنان کاملاً آزاد شوید که وجودتان سراپا عصیان باشد.»
کامو سرنوشت و آیندهی بشر را جایی میانِ اَمثالِ سیزیف و پرومته میداند و- بیهوده اما لجوجانه و سرسختانه- میکوشد تا این دو را با یکدیگر بیامیزد و متحد سازد. پرومته، قهرمانِ انسانِ طاغی، زندگی-برای- «دیگران»، زندگی-مبتنی بر-عصیان-علیه فلاکتِ «آنها» را به عنوان راه حلِ همان «پوچی وضعیت بشری» برمیگزیند که سیزیفِ نگران و غرق در فلاکتِ «خود» را به سوی خودکشی به مثابهی یگانه پاسخ و راه نجات از این مصیبتِ کاملاً انسانی میکِشد. در همکناریِ سیزیف و پرومته بهدست کامو، هدف از…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8332
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ دربارهٔ آزادی
🖋 آلبرت آینشتین | ترجمهٔ رامین شهروند
📍 چندی است که باز سخن از آزادی نیست، یا اگر هست در خاموشی درون است…
این ویژگیِ روزگارانی است بحرانی و ماتمخیز که آزادگان را میآزماید و در اندیشهای ژرف و شگرف فرو میبرد، با این پرسش که: گفتار یا کردار، یا هر دو؟ نگاه آینشتین در این موضوع چیست؟
📍 نگاه او در مورد آزادی دانشگاهی، آزادی و فاشیسم، روشهای نوین تفتیش عقاید و حقوق بشر و ...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=7981
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 آلبرت آینشتین | ترجمهٔ رامین شهروند
📍 چندی است که باز سخن از آزادی نیست، یا اگر هست در خاموشی درون است…
این ویژگیِ روزگارانی است بحرانی و ماتمخیز که آزادگان را میآزماید و در اندیشهای ژرف و شگرف فرو میبرد، با این پرسش که: گفتار یا کردار، یا هر دو؟ نگاه آینشتین در این موضوع چیست؟
📍 نگاه او در مورد آزادی دانشگاهی، آزادی و فاشیسم، روشهای نوین تفتیش عقاید و حقوق بشر و ...
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=7981
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ کرونا افسانه دولت کوچک را باطل کرد
🖋 در گفت و گو با آرش حیدری
📍 دولت در ایدههای غالب پیشاکرونایی گویی میخواست خود را تبدیل به ادارهای کند که خرج کمتری کند و چیزهایی را زمین بگذارد و عقبنشینی کند. مثلا از بهداشت، سلامت، آموزش، راهسازی و غیره کنار بکشد و همه چیز را به بخش خصوصی بسپارد. اما کرونا دقیقا دارد این سوال را طرح میکند که دولت در چه سطحی در رابطه با حیات اجتماعی قرار میگیرد؟ این سطح چیزی جز ایده دولت همچون عنصری برای دفاع از حیات اجتماعی و در خدمت زندگی نمیتواند باشد
آرش حیدری، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در این گفتوگو هم درباره درسهای کرونا برای نظام تصمیمگیری ما سخن گفته و هم درباره وظایف محققان علوم اجتماعی در این دوره زمانی. حاصل گفتوگو پیش روی شماست.…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8395
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 در گفت و گو با آرش حیدری
📍 دولت در ایدههای غالب پیشاکرونایی گویی میخواست خود را تبدیل به ادارهای کند که خرج کمتری کند و چیزهایی را زمین بگذارد و عقبنشینی کند. مثلا از بهداشت، سلامت، آموزش، راهسازی و غیره کنار بکشد و همه چیز را به بخش خصوصی بسپارد. اما کرونا دقیقا دارد این سوال را طرح میکند که دولت در چه سطحی در رابطه با حیات اجتماعی قرار میگیرد؟ این سطح چیزی جز ایده دولت همچون عنصری برای دفاع از حیات اجتماعی و در خدمت زندگی نمیتواند باشد
آرش حیدری، جامعهشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در این گفتوگو هم درباره درسهای کرونا برای نظام تصمیمگیری ما سخن گفته و هم درباره وظایف محققان علوم اجتماعی در این دوره زمانی. حاصل گفتوگو پیش روی شماست.…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8395
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ دانلود کتاب رویکرد حقوق بشری به حمایت اجتماعی
🖋 مترجمان: محسن آرامش پور – مریم ابراهیمی
📍 اگر چه پیچیدگی و دشواری اداره صندوقهای بازنشستگی و حتی «بحران» آنها پدیدهای فراگیر در سطح دنیا به شمار میرود، اما نمیتوان از این نکته ظریف غافل بود که در روند غالب و فضای عمومی، مسأله و بحران صندوقها به کارکرد اقتصادی تقلیل داده شده و این کارکرد نیز تنها به جنبه مالی کاسته شده است. در حالی که صندوقهای بازنشستگی دارای کارکرد اجتماعی مهمی هستند و با تکیه بر تجارب انباشته موجود، امروزه بهرهمندی از حمایتهای اجتماعی در زمره «حقوق انسانی» افراد شناخته میشود. این کتاب به طور مختصر اما مفید، پیوند این رویکرد با نظام حمایتهای اجتماعی را تشریح کرده است.
🔸 مطالعه آنلاین و دانلود کتاب در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=8400
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 مترجمان: محسن آرامش پور – مریم ابراهیمی
📍 اگر چه پیچیدگی و دشواری اداره صندوقهای بازنشستگی و حتی «بحران» آنها پدیدهای فراگیر در سطح دنیا به شمار میرود، اما نمیتوان از این نکته ظریف غافل بود که در روند غالب و فضای عمومی، مسأله و بحران صندوقها به کارکرد اقتصادی تقلیل داده شده و این کارکرد نیز تنها به جنبه مالی کاسته شده است. در حالی که صندوقهای بازنشستگی دارای کارکرد اجتماعی مهمی هستند و با تکیه بر تجارب انباشته موجود، امروزه بهرهمندی از حمایتهای اجتماعی در زمره «حقوق انسانی» افراد شناخته میشود. این کتاب به طور مختصر اما مفید، پیوند این رویکرد با نظام حمایتهای اجتماعی را تشریح کرده است.
🔸 مطالعه آنلاین و دانلود کتاب در لینک زیر 🔻
📎 https://engare.net/?p=8400
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ دخترکشی و ترومای فاجعه
🖋 لیلی حاجیآقایی
📍 با اندکی تامل بر محوریت حادثه که ،حکایت از گسست درون خانواده ای رومینا دارد و دلداده گی دخترک با جوانی بسیار بزرگتر از خود که ، دالی است از فقر عاطفی بین پدر و دختر به تعبیر فرویدی ،سرکوبی امیال دخترانه در حسرت یک رابطه ناب و صمیمانه با پدر ، جایگزینی آن با فردی هم ردیف سن پدری ، خلآ عا طفی و منزوی شدن این نسل دیجیتالی معاصر ، مسیر فهم این حادثه ی هولناک غنی تر می گردد. خشونت های پنهان و نهان ، آزارهای جنسی و کلامی ، استثمار نیروی کار زنان ، کودک همسری و کودک مادری از پیامدهای تبعیض جنسیتی و تسلط گفتمان مرد سالاری است که ، درتمامی دورانها و مکانها قربانیان زیادی را در بر گرفته است.…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8410
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 لیلی حاجیآقایی
📍 با اندکی تامل بر محوریت حادثه که ،حکایت از گسست درون خانواده ای رومینا دارد و دلداده گی دخترک با جوانی بسیار بزرگتر از خود که ، دالی است از فقر عاطفی بین پدر و دختر به تعبیر فرویدی ،سرکوبی امیال دخترانه در حسرت یک رابطه ناب و صمیمانه با پدر ، جایگزینی آن با فردی هم ردیف سن پدری ، خلآ عا طفی و منزوی شدن این نسل دیجیتالی معاصر ، مسیر فهم این حادثه ی هولناک غنی تر می گردد. خشونت های پنهان و نهان ، آزارهای جنسی و کلامی ، استثمار نیروی کار زنان ، کودک همسری و کودک مادری از پیامدهای تبعیض جنسیتی و تسلط گفتمان مرد سالاری است که ، درتمامی دورانها و مکانها قربانیان زیادی را در بر گرفته است.…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8410
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ آیا مسأله بر مرد بودن و زن بودن است؟
🖋 عنایت چرزیانی
📍 در زمرهی واکنشهایی که به مسألهی قتل رومینا اشرفی دیدهایم نوعی از برخورد و منظر انحرافی وجود دارد که چه بسا خطرناکتر و به مراتب آسیبزاتر باشد: فروکاست مسألهی سوژهی اجتماعی به مرتبهی بیولوژیک و جنسیتی محض!
در رویکرد بسیاری از مردم و از سوی دیگر قشر تحصیل کرده نگرشی وجود دارد که در نسبت با موضوعات اجتماعی، تحلیل خود را بر نوع جنسیت سازی سوژهی اجتماعی استوار میکنند. این نگرش بر اساس مشخصهی تیپهای جنسیتی، نسبت پدیده را با رژیم تولید و توزیع قدرت میزداید و به گمان خود با نگاهی جنسیتی میتواند آن را نقد و بررسی کند. در پرتو این شیوهی برخورد.…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8416
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 عنایت چرزیانی
📍 در زمرهی واکنشهایی که به مسألهی قتل رومینا اشرفی دیدهایم نوعی از برخورد و منظر انحرافی وجود دارد که چه بسا خطرناکتر و به مراتب آسیبزاتر باشد: فروکاست مسألهی سوژهی اجتماعی به مرتبهی بیولوژیک و جنسیتی محض!
در رویکرد بسیاری از مردم و از سوی دیگر قشر تحصیل کرده نگرشی وجود دارد که در نسبت با موضوعات اجتماعی، تحلیل خود را بر نوع جنسیت سازی سوژهی اجتماعی استوار میکنند. این نگرش بر اساس مشخصهی تیپهای جنسیتی، نسبت پدیده را با رژیم تولید و توزیع قدرت میزداید و به گمان خود با نگاهی جنسیتی میتواند آن را نقد و بررسی کند. در پرتو این شیوهی برخورد.…
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8416
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی ️
🔰 پدرسالاری
🔄 Patriarchy
این مفهوم که به صورت (patriarcate )نیز آمده است خانواده و حتی جامعهای را میرساند که در آن مرد حکومت میکند .بدین سان، پدرسالاری نه تنها حکومت و برتری مرد در خانه است ،بلکه حکومت مردان در جامعه (Androcracy) را نیز میرساند و نه تنها دارای ابعاد سیاسی ،نظامی و اقتصادی است بلکه از بعد تربیتی و فرهنگی نیز برخوردار است .از این رو ،فرهنگ وبستر بین المللی چنین تعریفی از آن ارائه میدهد:« پدرسالاری نه تنها مرد سالاری است و برتری جسمی و اقتصادی مردان را در جامعه ابتدایی می رساند ،بلکه پدر نسبی را نیز شامل میشود.» از این معنای عام که بگذریم ،پدرسالاری با تفاوتهای بالنسبه محسوس توسط دانشمندان مطرح گردیده است :
۱- در بین انسانشناسان، پدرسالاری، شکل خاص خانواده در جامعه ما قبل خط و کتابت را میرساند:
الف: به عنوان مثال (رادکلیف براون) بر این عقیده است که «یک جامعه را زمانی می توان پدرسالار خواند که در آن پدر نسبی، پدر مکانی دیده شود ،همچنین میراث از آن افراد مذکر باشد ،جانشینی نیز توسط پسر صورت گیرد و قدرت در خانه در اختیار مرد باشد »
ب: از دیدگاه مالینوفسکی خانواده پدرسر« تنها خانوادهای است که در آن مرد قدرت مییابد ».
۲-در بین جامعه شناسان ،دیدگاه ها در این مورد، تمایز بیشتری مییابند:
الف: برخی چون (ریچارد)، خانواده پدرسالار را خانوادهای میدانند که در آن پدر نسبی به چشم میخورد و مردان بر جامعه حکومت میکنند.
ب:برخی دیگر ،نظیر (هویجز)، پدرسالاری را حکومت مطلقه مردان می دانند و آن را نمونه ای بسیار نادر تلقی میکند. نمونه ای که به نظر (هوبل)، چندان نیز با واقعیت انطباق ندارد .چه، به نظر وی ،«پدر جبار در گروهها و جوامع ابتدایی جز از جر وبحث های قرن ۱۹ در بین دانشمندان منبعث نمیشود».
۳-روانکاوان نیز از جهاتی بسیار پدرسالاری را مطمحنظر قرار داده اند ،چه، عقده اودیپ و الکترا به ترتیب در خانوادههای پدرسالار و مادرسالار تبلور مییابند. سرکوب تمایلات کودک به هنگام برخورد آنان با قوانین اجتماعی در چنین خانوادههایی به حد اعلا تجلی میکند. با این همه روانکاوان تعریفی دقیق از این مفهوم ارائه نکرده اند.
🔸 در هر حال، پدرسالاری علیرغم همه اختلافهای بین اندیشمندان علم انسان ویژگیهای چند مییابد .بدین قرار :
حاکی از اقتداروسیع مرد در خانه و هم در جامعه است .از این رو آن را ،در برابر مادرسالاری (matriarchy) که جزئی از قدرت در خانه و جامعه در آن به زن تفویض میشود ،پدیده تام می دانند.
با پدر مکانی، پدر نسبی، پدر تباری و پدرنامی همراه است.
بردوگانگی جامعه با توجه به تباین شرایط زن و مرد در همه موارد (میراث، اعتبار، قدرت و….) متکی است. آنچنان که در آن اخلاق جنسی نیز دوگانه است.
مرد بودن فی نفسه حاکی از برتری در برابر زنان است و سن عامل ارجحیت و حاوی اعتبار است .چه در چنین جامعه ای، مسن بودن دال بر دارا بودن تجربیات انباشته جامعه است.
🔸 همچنین میتوانید در #انگاره بخوانید🔻
Engare.net/patriarchy
✅ #مفاهیم_علوم_اجتماعی
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
🔄 Patriarchy
این مفهوم که به صورت (patriarcate )نیز آمده است خانواده و حتی جامعهای را میرساند که در آن مرد حکومت میکند .بدین سان، پدرسالاری نه تنها حکومت و برتری مرد در خانه است ،بلکه حکومت مردان در جامعه (Androcracy) را نیز میرساند و نه تنها دارای ابعاد سیاسی ،نظامی و اقتصادی است بلکه از بعد تربیتی و فرهنگی نیز برخوردار است .از این رو ،فرهنگ وبستر بین المللی چنین تعریفی از آن ارائه میدهد:« پدرسالاری نه تنها مرد سالاری است و برتری جسمی و اقتصادی مردان را در جامعه ابتدایی می رساند ،بلکه پدر نسبی را نیز شامل میشود.» از این معنای عام که بگذریم ،پدرسالاری با تفاوتهای بالنسبه محسوس توسط دانشمندان مطرح گردیده است :
۱- در بین انسانشناسان، پدرسالاری، شکل خاص خانواده در جامعه ما قبل خط و کتابت را میرساند:
الف: به عنوان مثال (رادکلیف براون) بر این عقیده است که «یک جامعه را زمانی می توان پدرسالار خواند که در آن پدر نسبی، پدر مکانی دیده شود ،همچنین میراث از آن افراد مذکر باشد ،جانشینی نیز توسط پسر صورت گیرد و قدرت در خانه در اختیار مرد باشد »
ب: از دیدگاه مالینوفسکی خانواده پدرسر« تنها خانوادهای است که در آن مرد قدرت مییابد ».
۲-در بین جامعه شناسان ،دیدگاه ها در این مورد، تمایز بیشتری مییابند:
الف: برخی چون (ریچارد)، خانواده پدرسالار را خانوادهای میدانند که در آن پدر نسبی به چشم میخورد و مردان بر جامعه حکومت میکنند.
ب:برخی دیگر ،نظیر (هویجز)، پدرسالاری را حکومت مطلقه مردان می دانند و آن را نمونه ای بسیار نادر تلقی میکند. نمونه ای که به نظر (هوبل)، چندان نیز با واقعیت انطباق ندارد .چه، به نظر وی ،«پدر جبار در گروهها و جوامع ابتدایی جز از جر وبحث های قرن ۱۹ در بین دانشمندان منبعث نمیشود».
۳-روانکاوان نیز از جهاتی بسیار پدرسالاری را مطمحنظر قرار داده اند ،چه، عقده اودیپ و الکترا به ترتیب در خانوادههای پدرسالار و مادرسالار تبلور مییابند. سرکوب تمایلات کودک به هنگام برخورد آنان با قوانین اجتماعی در چنین خانوادههایی به حد اعلا تجلی میکند. با این همه روانکاوان تعریفی دقیق از این مفهوم ارائه نکرده اند.
🔸 در هر حال، پدرسالاری علیرغم همه اختلافهای بین اندیشمندان علم انسان ویژگیهای چند مییابد .بدین قرار :
حاکی از اقتداروسیع مرد در خانه و هم در جامعه است .از این رو آن را ،در برابر مادرسالاری (matriarchy) که جزئی از قدرت در خانه و جامعه در آن به زن تفویض میشود ،پدیده تام می دانند.
با پدر مکانی، پدر نسبی، پدر تباری و پدرنامی همراه است.
بردوگانگی جامعه با توجه به تباین شرایط زن و مرد در همه موارد (میراث، اعتبار، قدرت و….) متکی است. آنچنان که در آن اخلاق جنسی نیز دوگانه است.
مرد بودن فی نفسه حاکی از برتری در برابر زنان است و سن عامل ارجحیت و حاوی اعتبار است .چه در چنین جامعه ای، مسن بودن دال بر دارا بودن تجربیات انباشته جامعه است.
🔸 همچنین میتوانید در #انگاره بخوانید🔻
Engare.net/patriarchy
✅ #مفاهیم_علوم_اجتماعی
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
Telegram
attach 📎
✅ قتلِ این خسته به شمشیرِ تو تقدیر نبود
(واکاویِ ابعاد قتلِ رومینا اشرفی)
🖋 محمدباقر تاجالدین
📍 آن چه که در این نوشتۀ نه چندان بلند می توان آورد این است که چنین قتل هایی محصول شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ای است که به دست انسان های همین جامعه “برساخت” شده است. انسان هایی که به عنوان “کنش گران اجتماعی” در حال تولید و بازتولید واقعیت های اجتماعی و فرهنگی خویش هستند و البته در یک رابطه دیالکتیکی و دو جانبه اقدام به چنین کاری می کنند. بر اساس دیدگاه “برساخت گرایانه” در جامعه شناسی «انسان ها هم سازندۀ جامعۀ خویش هستند و هم محصول جامعۀ خویش» و صد البته چنین ساختن و ساخته شدنی از خودِ انسان آغاز و دوباره به خودِ انسان ختم می شود. در واقع، مبتنی بر دیدگاه پیتر برگر جامعه شناس برساخت گرای اتریشی-آمریکایی مراحل سه گانه ای در این فرایند وجود دارد که انسان ها به عنوان عاملان فعال و خلاق در آغاز اقدام به برون ریزی ساحت های درونی خویش (اعم از ساحتشناختی،ساحت …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8421
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
(واکاویِ ابعاد قتلِ رومینا اشرفی)
🖋 محمدباقر تاجالدین
📍 آن چه که در این نوشتۀ نه چندان بلند می توان آورد این است که چنین قتل هایی محصول شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ای است که به دست انسان های همین جامعه “برساخت” شده است. انسان هایی که به عنوان “کنش گران اجتماعی” در حال تولید و بازتولید واقعیت های اجتماعی و فرهنگی خویش هستند و البته در یک رابطه دیالکتیکی و دو جانبه اقدام به چنین کاری می کنند. بر اساس دیدگاه “برساخت گرایانه” در جامعه شناسی «انسان ها هم سازندۀ جامعۀ خویش هستند و هم محصول جامعۀ خویش» و صد البته چنین ساختن و ساخته شدنی از خودِ انسان آغاز و دوباره به خودِ انسان ختم می شود. در واقع، مبتنی بر دیدگاه پیتر برگر جامعه شناس برساخت گرای اتریشی-آمریکایی مراحل سه گانه ای در این فرایند وجود دارد که انسان ها به عنوان عاملان فعال و خلاق در آغاز اقدام به برون ریزی ساحت های درونی خویش (اعم از ساحتشناختی،ساحت …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8421
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
✅ آیا روشنفکر شریعتی شاه-فیلسوف افلاطونی است؟
🖋 نرگس سوری
📍 آیک چهرهی روشنفکر که علی شریعتی مکرراً آن را در آثار خود تکرار میکند، چهره «پیامبر-روشنفکر» است. این چهره را پیش از هر چیز میبایست در بینش خاص او از تاریخ تشیع جستجو کرد. او ادوار تاریخی تشیع را به سه دوره اصلی تقسیم میکند: نخست نبوت، دوم امامت و سوم غیبت. به زعم او در عصر غیبت که شیعه با مسئله عدم حضور منبع فیض رو به رو است رسالتی که پیشتر در ادوار گذشته بر عهده پیامبران و امامان قرار داشت اکنون بر دوش روشنفکران قرار دارد. از این جهت روشنفکران، پیامبران عصر غیبت محسوب میشوند که رسالت روشنگری مردم را برعهده دارند. بنابراین در شرایطی که جامعه شیعی با غیبت واسطه معنوی برای دستیابی به جامعهای ایدهآل رو به رو است، روشنفکران به مثابهی «واسطههای معنوی بدیل» در جایگاهی قرار دارند که میتوانند نشانههای راه رسیدن به رهایی، عدالت و هرگونه امر ایدهآل اجتماعی-سیاسی را به توده مردم بنمایانند.
فراتر از این روشنفکران در عصر غیبت، «منجیانی» در نظر گرفته میشوند که جامعه منحط و اضمحلال یافته تنها به دست آنها نجات پیدا می کند. در نتیجه اگرچه منجی موعود که رهایی نهایی را محقق خواهد کرد، غایب است اما عصر غیبت منجیانی استثنایی دارد که به زعم شریعتی روشنفکران راستین هستند. چنین نگاهی به مقوله روشنفکری را میتوان در متونی مانند «روشنفکر و مسئولیت او در جامعه»، «چه باید کرد؟»، «روشنفکر مسئول کیست؟» و «اسلام محمد احیاءکننده اسلام ابراهیم» یافت. یعنی روشنفکری که به اعتبار خودآگاهی نابی که بدان دست پیدا کرده در برابر مردم مسئول است و این مسئولیت چیزی جز نجات جامعهای که اسیر استبداد، استعمار، استحمار و استثمار است، نیست. شریعتی چهرهی پیامبر-روشنفکر را بدین صورت مطرح میکند:
«روشنفکر به معنای مطلق، خداگونهای است در جهان و پیامبرگونهای است در جامعه و امامگونهای در تاریخ. روشنفکری، نه فلسفه است، نه علم، نه فقه و نه ادب و هنر، بلکه در یک کلمه، علم هدایت است و نوعی نبوت که نه چون فلسفه، ذهنیتسازی است و نه چون علم، نقش صورت اشیاء و روابطشان است که در ذهن آنچنان که هستند. بلکه علم شدن است و خبر دادن از راه که از خودآگاهی وجودی آدمی سرچشمه میگیرد و بنابراین در ذات خود دعوت را به همراه دارد و بنابراین مسئولیت را.»
با توجه به متن فوق در این معنا روشنفکرِ شریعتی، سوژهای استثنایی و استعلایی است که ورای مناسابات انسانی توانسته به نوعی آگاهی لاهوتی و نه ناسوتی دست یابد. وجه استعلایی چهره پیامبر-روشنفکر زمانی بارز میشود که شریعتی بین دو مفهوم انتلکتوئل و روشنفکر تمایز اساسی تمایز میگذارد. به زعم او انتلکتوئل به طبقهای از افراد اطلاق میشود که مشخصه آن استعداد فکری، مغزی و هوش داشتن است. کار انتلکتوئل در برابر کسی که کار یدی میکند، کار فکری-مغزی است. در حالی که معادل فرانسوی روشنفکر به معنای روشنبین است و از این جهت کاملاً در تعارض با مفهوم انتلکتوئل قرار دارد. یک انتلکتوئل میتواند فیلسوف، دانشمند و یا تکنیسین باشد اما این لزوماً به معنای این نیست که روشنبین است. در اینجا شریعتی تمایز جدی بین روشنفکر با فیلسوف، عالم و دانشمند قائل میشود که در فهم چهره پیامبر-روشنفکر او اهمیت به سزایی دارد. عالم، فیلسوف و دانشمند جهانآگاه هستند در حالی که این تنها روشنفکر است که خودآگاهی دارد و نسبت به جایگاه تاریخی-اجتماعی جامعه خود آگاهی دارد. به عبارت دیگر روشنفکر روح زمان را در مییابد و …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/intellectual
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 نرگس سوری
📍 آیک چهرهی روشنفکر که علی شریعتی مکرراً آن را در آثار خود تکرار میکند، چهره «پیامبر-روشنفکر» است. این چهره را پیش از هر چیز میبایست در بینش خاص او از تاریخ تشیع جستجو کرد. او ادوار تاریخی تشیع را به سه دوره اصلی تقسیم میکند: نخست نبوت، دوم امامت و سوم غیبت. به زعم او در عصر غیبت که شیعه با مسئله عدم حضور منبع فیض رو به رو است رسالتی که پیشتر در ادوار گذشته بر عهده پیامبران و امامان قرار داشت اکنون بر دوش روشنفکران قرار دارد. از این جهت روشنفکران، پیامبران عصر غیبت محسوب میشوند که رسالت روشنگری مردم را برعهده دارند. بنابراین در شرایطی که جامعه شیعی با غیبت واسطه معنوی برای دستیابی به جامعهای ایدهآل رو به رو است، روشنفکران به مثابهی «واسطههای معنوی بدیل» در جایگاهی قرار دارند که میتوانند نشانههای راه رسیدن به رهایی، عدالت و هرگونه امر ایدهآل اجتماعی-سیاسی را به توده مردم بنمایانند.
فراتر از این روشنفکران در عصر غیبت، «منجیانی» در نظر گرفته میشوند که جامعه منحط و اضمحلال یافته تنها به دست آنها نجات پیدا می کند. در نتیجه اگرچه منجی موعود که رهایی نهایی را محقق خواهد کرد، غایب است اما عصر غیبت منجیانی استثنایی دارد که به زعم شریعتی روشنفکران راستین هستند. چنین نگاهی به مقوله روشنفکری را میتوان در متونی مانند «روشنفکر و مسئولیت او در جامعه»، «چه باید کرد؟»، «روشنفکر مسئول کیست؟» و «اسلام محمد احیاءکننده اسلام ابراهیم» یافت. یعنی روشنفکری که به اعتبار خودآگاهی نابی که بدان دست پیدا کرده در برابر مردم مسئول است و این مسئولیت چیزی جز نجات جامعهای که اسیر استبداد، استعمار، استحمار و استثمار است، نیست. شریعتی چهرهی پیامبر-روشنفکر را بدین صورت مطرح میکند:
«روشنفکر به معنای مطلق، خداگونهای است در جهان و پیامبرگونهای است در جامعه و امامگونهای در تاریخ. روشنفکری، نه فلسفه است، نه علم، نه فقه و نه ادب و هنر، بلکه در یک کلمه، علم هدایت است و نوعی نبوت که نه چون فلسفه، ذهنیتسازی است و نه چون علم، نقش صورت اشیاء و روابطشان است که در ذهن آنچنان که هستند. بلکه علم شدن است و خبر دادن از راه که از خودآگاهی وجودی آدمی سرچشمه میگیرد و بنابراین در ذات خود دعوت را به همراه دارد و بنابراین مسئولیت را.»
با توجه به متن فوق در این معنا روشنفکرِ شریعتی، سوژهای استثنایی و استعلایی است که ورای مناسابات انسانی توانسته به نوعی آگاهی لاهوتی و نه ناسوتی دست یابد. وجه استعلایی چهره پیامبر-روشنفکر زمانی بارز میشود که شریعتی بین دو مفهوم انتلکتوئل و روشنفکر تمایز اساسی تمایز میگذارد. به زعم او انتلکتوئل به طبقهای از افراد اطلاق میشود که مشخصه آن استعداد فکری، مغزی و هوش داشتن است. کار انتلکتوئل در برابر کسی که کار یدی میکند، کار فکری-مغزی است. در حالی که معادل فرانسوی روشنفکر به معنای روشنبین است و از این جهت کاملاً در تعارض با مفهوم انتلکتوئل قرار دارد. یک انتلکتوئل میتواند فیلسوف، دانشمند و یا تکنیسین باشد اما این لزوماً به معنای این نیست که روشنبین است. در اینجا شریعتی تمایز جدی بین روشنفکر با فیلسوف، عالم و دانشمند قائل میشود که در فهم چهره پیامبر-روشنفکر او اهمیت به سزایی دارد. عالم، فیلسوف و دانشمند جهانآگاه هستند در حالی که این تنها روشنفکر است که خودآگاهی دارد و نسبت به جایگاه تاریخی-اجتماعی جامعه خود آگاهی دارد. به عبارت دیگر روشنفکر روح زمان را در مییابد و …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 Engare.net/intellectual
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی ️
🔰حکومت ایدئولوژیک
🔄 Ideological state
ایدئولوژی نوعی نظام اعتقادی ذاتگرایانه است که در آن انسان موظف به تحقق اهداف تعیین شده و متعین است. ذاتانگاری آن نوع از تلقی است که مدعی دستیابی انحصاری به حقیقت است. حقیقتی که وظایف مشخصی برای انسان تعریف و برای تحقق آن بایدها و نبایدهای ثابت و انعطاف ناپذیری را دیکته میکند.
حکومتهای ایدئولوژیک، مشروعیت خود را از یک نظام اعتقادی کسب میکنند که آن نظام تکالیف و وظایف مشخصی را در برنامه کاری خود دارد. وظایفی که خارج از اراده و حاکمیت مردم تعیین و همگان موظف به انجام آن هستند.
در نظام های اعتقادی همه چیز در خدمت به اهداف آرمانی تعریف میشود و قدرت نیز در بدو امر همچون سایر منابع برای پیشبرد اهداف مصرف میشود.
در مراحل نخستین شکل گیری حکومتهای اعتقادی، قدرت تابعی از عوامل مشروعیتبخش است که در قالب احکام و پارادایمهای ثابت پشتیبانی میشود. هم سنخی بین باور توده ها با مبانی اعتقادی نظام ایدئولوژیک، بسیج تودهها را برای حمایت از نظام سامان میبخشد. البته این فرایند به شکل مستمر از طریق طوفان تبلیغات انحصاری از سوی نظام تقویت میشود.
با امنیتی تر شدن ساختار نظام، چرخشی در ترکیب هیئت حاکمه صورت پذیرفته و از وزن نیروهای فکری به نفع سرکردگان نظامی کاسته میشود. با تغییر جایگاه گروههای مرجع در درون حاکمیت، رفته رفته نظریه پردازان اعتقادی نظام جایگاه مرجعیت خود را از دست خواهند داد. نه تنها از نقش آنان کاسته خواهد شد، بلکه وجود گروههای مرجع و مستقل برای نظام تحملناپذیر میشود. از این منظر جامعه به تودهای بی شکل و فرمانبردار مبدل و دستگاه تبلیغی رفتار اجتماعی مردم را شرطی میکند.
همزمان با کم وزن شدن نظام اعتقادی، ریزش از محیط و بدنه نظام آغاز میشود. ابتدا نیروهای چپ، سپس میانه و سرانجام نیروهای راست وفادار به نظام از گرد آن پراکنده میشوند. با فاصله گرفتن نظام از عاملیت دستگاه اعتقادی، فساد شکل عریان پذیرفته و غارت اموال عمومیاز سوی صاحبان قدرت فراگیر میشود. هر بار خبر از اختلاس و فساد اخلاقی از گوشه و کنار به گوش خواهد رسید.
دستگاه قضایی نیز با حمایت از صاحبان قدرت به چرخه فساد دامن خواهد زد. ارزش های اجتماعی افول و ناهنجاری رواج مییابد. با کاهش سرمایه اجتماعی، اعتماد متقابل در بین مردم تقلیل و هزینه مبادله افزایش مییابد.
در این هنگام با بی ثباتی مستمر نظام اقتصادی و کارایی پایین عملکرد دولت، دستگاه سرکوب بیش از پیش تقویت میشود و حاصل این دور باطل، نارضایتی فزاینده توده مردم از عملکرد حاکمیت است
آن نوع از حکومتهای ایدئولوژیک که مبانی اعتقادیشان قدرت بقا ندارند (مذهبیون افراطی یا مارکسیسم) سرانجامیجز فروپاشی نخواهند داشت، اما در سایر اشکال حکومت های اعتقادی، تداوم حکومت زمانی امکان پذیر میشود که دستگاه اعتقادی از قابلیت انعطاف و تطبیق با نیازهای روز برخوردار شود. تطبیق با نیاز روز از طریق نقد درونی حاصل میشود.
چنانچه فرایند انجام اصلاحات نیازمند نقد مبانی اعتقادی برای سازگاری با نیازهای روز شده و انجام نقد درونی نیز منجر به تغییر هویت آن نظام فکری نشود، امکان انجام اصلاحات بنیادی وجود خواهد داشت، در غیر این صورت، اصلاحات صرفا ناظر بر تغییرات شکلی و در نهایت محدود به تغییر آرایش سیاسی میشود، مطلوب ترین گزینه برای انجام اصلاحات همه جانبه در شرایطی که نارضایتی در حال گسترش است آن است که مرجعیت دستگاه اعتقادی، خود را از دستگاه قدرت و سیاست جدا سازد تا امکان بقای خود را با کمترین هزینه فراهم کند. آنگاه صاحبان قدرت حاکم میتوانند با جریان سیاسی رقیب به تفاهم رسیده و مانع از افزایش هزینه های اجتماعی شوند.
🔸 این یادداشت در #انگاره🔻
Engare.net/ideological-state
🔹 نوشتههای مرتبط🔻
ایدئولوژی از منظر لویی آلتوسر
✅ #مفاهیم_علوم_اجتماعی
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
🔄 Ideological state
ایدئولوژی نوعی نظام اعتقادی ذاتگرایانه است که در آن انسان موظف به تحقق اهداف تعیین شده و متعین است. ذاتانگاری آن نوع از تلقی است که مدعی دستیابی انحصاری به حقیقت است. حقیقتی که وظایف مشخصی برای انسان تعریف و برای تحقق آن بایدها و نبایدهای ثابت و انعطاف ناپذیری را دیکته میکند.
حکومتهای ایدئولوژیک، مشروعیت خود را از یک نظام اعتقادی کسب میکنند که آن نظام تکالیف و وظایف مشخصی را در برنامه کاری خود دارد. وظایفی که خارج از اراده و حاکمیت مردم تعیین و همگان موظف به انجام آن هستند.
در نظام های اعتقادی همه چیز در خدمت به اهداف آرمانی تعریف میشود و قدرت نیز در بدو امر همچون سایر منابع برای پیشبرد اهداف مصرف میشود.
در مراحل نخستین شکل گیری حکومتهای اعتقادی، قدرت تابعی از عوامل مشروعیتبخش است که در قالب احکام و پارادایمهای ثابت پشتیبانی میشود. هم سنخی بین باور توده ها با مبانی اعتقادی نظام ایدئولوژیک، بسیج تودهها را برای حمایت از نظام سامان میبخشد. البته این فرایند به شکل مستمر از طریق طوفان تبلیغات انحصاری از سوی نظام تقویت میشود.
با امنیتی تر شدن ساختار نظام، چرخشی در ترکیب هیئت حاکمه صورت پذیرفته و از وزن نیروهای فکری به نفع سرکردگان نظامی کاسته میشود. با تغییر جایگاه گروههای مرجع در درون حاکمیت، رفته رفته نظریه پردازان اعتقادی نظام جایگاه مرجعیت خود را از دست خواهند داد. نه تنها از نقش آنان کاسته خواهد شد، بلکه وجود گروههای مرجع و مستقل برای نظام تحملناپذیر میشود. از این منظر جامعه به تودهای بی شکل و فرمانبردار مبدل و دستگاه تبلیغی رفتار اجتماعی مردم را شرطی میکند.
همزمان با کم وزن شدن نظام اعتقادی، ریزش از محیط و بدنه نظام آغاز میشود. ابتدا نیروهای چپ، سپس میانه و سرانجام نیروهای راست وفادار به نظام از گرد آن پراکنده میشوند. با فاصله گرفتن نظام از عاملیت دستگاه اعتقادی، فساد شکل عریان پذیرفته و غارت اموال عمومیاز سوی صاحبان قدرت فراگیر میشود. هر بار خبر از اختلاس و فساد اخلاقی از گوشه و کنار به گوش خواهد رسید.
دستگاه قضایی نیز با حمایت از صاحبان قدرت به چرخه فساد دامن خواهد زد. ارزش های اجتماعی افول و ناهنجاری رواج مییابد. با کاهش سرمایه اجتماعی، اعتماد متقابل در بین مردم تقلیل و هزینه مبادله افزایش مییابد.
در این هنگام با بی ثباتی مستمر نظام اقتصادی و کارایی پایین عملکرد دولت، دستگاه سرکوب بیش از پیش تقویت میشود و حاصل این دور باطل، نارضایتی فزاینده توده مردم از عملکرد حاکمیت است
آن نوع از حکومتهای ایدئولوژیک که مبانی اعتقادیشان قدرت بقا ندارند (مذهبیون افراطی یا مارکسیسم) سرانجامیجز فروپاشی نخواهند داشت، اما در سایر اشکال حکومت های اعتقادی، تداوم حکومت زمانی امکان پذیر میشود که دستگاه اعتقادی از قابلیت انعطاف و تطبیق با نیازهای روز برخوردار شود. تطبیق با نیاز روز از طریق نقد درونی حاصل میشود.
چنانچه فرایند انجام اصلاحات نیازمند نقد مبانی اعتقادی برای سازگاری با نیازهای روز شده و انجام نقد درونی نیز منجر به تغییر هویت آن نظام فکری نشود، امکان انجام اصلاحات بنیادی وجود خواهد داشت، در غیر این صورت، اصلاحات صرفا ناظر بر تغییرات شکلی و در نهایت محدود به تغییر آرایش سیاسی میشود، مطلوب ترین گزینه برای انجام اصلاحات همه جانبه در شرایطی که نارضایتی در حال گسترش است آن است که مرجعیت دستگاه اعتقادی، خود را از دستگاه قدرت و سیاست جدا سازد تا امکان بقای خود را با کمترین هزینه فراهم کند. آنگاه صاحبان قدرت حاکم میتوانند با جریان سیاسی رقیب به تفاهم رسیده و مانع از افزایش هزینه های اجتماعی شوند.
🔸 این یادداشت در #انگاره🔻
Engare.net/ideological-state
🔹 نوشتههای مرتبط🔻
ایدئولوژی از منظر لویی آلتوسر
✅ #مفاهیم_علوم_اجتماعی
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
Telegram
attach 📎
✅ نگاه قهرمانانه به قاتلان ناموسی
🖋 در گفتوگو با حسین ایمانی جاجرمی
📍 قتل «رومینا» توسط پدرش، سبب شده بار دیگر مسئله خشونت علیه زنان و راهحلهای برونرفت از آن مورد توجه قرار بگیرد. واکنشها به این حادثه در میان صاحبنظرانِ علوم اجتماعی بهویژه جامعهشناسها ادامه دارد. گروهی از آنها معتقدند، «در چنین وضعیتی معمولا تحلیلها، واکنشی عاطفی به ماجرا است که زود هم فراموش میشود.» آنها با ذکر اینکه «این دست از اتفاقها ریشههای عمیقی دارد و با اعدام کردن قاتل نمیشود همه چیز را درست کرد.» به دنبال فهم دلایل بنیادیتری هستند، دکتر «حسین ایمانیجاجرمی» جامعهشناس و استاد دانشگاه در بخشی از گفتوگوی خود عنوان میکند:«شما تصور میکنید این آقایی که این کار را انجام داده(پدر رومینا) نمیدانسته این کار بد است؟ خیلی هم خوب میدانسته، اما باید دید آن سازوکارهایی که بر روی رفتار یک فرد برای انجام چنین کاری تاثیر میگذارد چیست که آن را برای خودشان قهرمان جلوه …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8444
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
🖋 در گفتوگو با حسین ایمانی جاجرمی
📍 قتل «رومینا» توسط پدرش، سبب شده بار دیگر مسئله خشونت علیه زنان و راهحلهای برونرفت از آن مورد توجه قرار بگیرد. واکنشها به این حادثه در میان صاحبنظرانِ علوم اجتماعی بهویژه جامعهشناسها ادامه دارد. گروهی از آنها معتقدند، «در چنین وضعیتی معمولا تحلیلها، واکنشی عاطفی به ماجرا است که زود هم فراموش میشود.» آنها با ذکر اینکه «این دست از اتفاقها ریشههای عمیقی دارد و با اعدام کردن قاتل نمیشود همه چیز را درست کرد.» به دنبال فهم دلایل بنیادیتری هستند، دکتر «حسین ایمانیجاجرمی» جامعهشناس و استاد دانشگاه در بخشی از گفتوگوی خود عنوان میکند:«شما تصور میکنید این آقایی که این کار را انجام داده(پدر رومینا) نمیدانسته این کار بد است؟ خیلی هم خوب میدانسته، اما باید دید آن سازوکارهایی که بر روی رفتار یک فرد برای انجام چنین کاری تاثیر میگذارد چیست که آن را برای خودشان قهرمان جلوه …
🔸 ادامه نوشته را در انگاره بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=8444
📺 رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعهخوانها
🔷 @EngareNet
Forwarded from ️ شبکه جامعه شناسی ️
🔰 ریشههای قتل رومینا: فرار دختران، کودکهمسری، ناموسپرستی، کدامیک؟
🖋شیوا پروائی؛ دکترای جامعهشناسی و فرزند تالش
نویسنده نوشتار خود فرزند تالش است. در آن فرهنگ زیسته است و آن را خوب می شناسد. فرزند آن خطه است و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی اش را در آن خطه گذرانده و با زیر و بم آن فرهنگ زیسته و دردهای آنها را چشیده است.
فرار دختران در فرهنگ تالشیها یک سنت دیرین است. فرار یک پدیده فرانسلی است که طی چند دهه اخیر در نسلهای مختلف تداوم داشته است؛ نهفقط در بین دختران نسل گذشته یعنی نسل مادربزرگان، مادران و خواهران ما، بلکه حتی در بین دختران دهه هفتادی و امروز در بین رومیناهای دهه هشتادی نیز فرار از خانه به قصد ازدواج دیده میشود. چرا این سنت دیرین همچنان تداوم دارد، جای سوال است! بنظر میرسد تداوم آن برمیگردد به کارکردهای آن در یک جامعه و فرهنگ سنتی.
میتوان گفت فرار دختران برای خودشان و خانوادههایشان یک بازی برد و باخت است. دختران با عمل فرار میتوانند از اقتدار پدر و خانواده پدری بکاهند و با ایجاد فشار به تصمیم فردی خود نائل شوند اما نباید فراموش کرد که با این تصمیم، قدرت چانهزنی آنها از همان اوایل شروع زندگی متأهلی کاهش مییابد.
دختران و پسرانی که فرار میکنند در واقع از ناموسپرستی به نفع خود بهره میبرند چرا که سعی دارند با جریحهدار کردن آبرو و غیرت پدر و دیگر مردان خانواده به هدف خود برسند. در اقدام فرار، پدر اقتدار خود را از دست رفته میبیند و درنهایت به خاطر حفظ آبروی خانوادگی است که مجوز ازدواج میدهد.
فرار دختران برای خانوادهها نیز دارای کارکرد است؛ باورش سخت است اما هستند خانوادههایی که در این بحرانهای اقتصادی و تورمها و ابرتورمها از فرار دختران خود خوشحال میشوند! چرا که این سبک از ازدواج یکی از کمهزینهترین و سهلگیرانهترین نوع ازدواج است. در خانوادههایی که در کشاکش این تلاطمهای اقتصادی، توان خرید جهیزیه، توانایی تأمین مسکن، قدرت برگزاری مراسم عروسی، خرید طلا و دیگر انتظارات مرتبط با ازدواج را ندارند، این سبک از ازدواجها همچنان طرفداران زیادی دارد.
جامعهای که اقتصاد بخش زیادی از خانوادههای آن بر کارگری روزمرد متکی است. هر روز در شغلی بدون هر گونه امنیت شغلی و تضمین سالهای پیری یعنی بیمه بازنشستگی. اگر در گذشته به دامداری و کشاورزی میپرداختند، امروز کمآبی به آنجا هم رسیده و کارگری غلبه یافته است.
برخی دامهای خود را فروختهاند، از جنگلها و ییلاقها به روستاهای اطراف شهر آمدهاند و در باغهای کیوی که روزی شالیزارهای برنج بود، کار میکنند. در انبارها و سردخانههایی که به تازگی تاسیس شده است مشغول شدهاند و به صورت روزمرد کسب معاش میکنند. در چنین جامعهای، این سبک از ازدواجها دارای کارکرد است.
کارکردها و مزایای فرار به قصد ازدواج است که تداوم این سنت را موجب میشود. فرار هم برای پسر و خانواده پسر و هم برای دختر و خانواده پسر دارای کارکرد است اما در این میان بنظر میرسد که در یک جامعه سنتی و توأم با ایدئولوژیهای جنسیتی و فرهنگ مردسالاری، باختهای آن برای دختران و خانوادههایشان بیشتر است چرا که دختران با عمل فرار، غیرت و آبروی خانوادگی خود را نشانه میروند که پیامدهای آن میتواند تا سالیان سال در مسیر زندگیشان حضور داشته باشد.
در فاجعه قتل رومینا، رابطهای شکل گرفته و فراری به قصد ازدواج رخ داده درحالی که پدر خانواده، مخالف این ازدواج است. پدر از سویی، قدرت و اقتدار خود را از دست رفته میبیند اما از سوی دیگر از جانب اقوام نزدیک و دور و حتی همسایگان، برچسب بیآبرویی و بیغیرتی میخورد. او از این برچسبها میهراسد و تلاش میکند تا از آبروی خانوادگی خود پاسداری کند. او با سر بریدن دختر میخواهد داغ ننگ آبروریزی و بیغیرتی را از خود و خانوادهاش بزداید چرا که در این جامعه غیرت، ناموس و آبرو ستایش میشود و همین ناموسپرستی جوامع سنتی موجب میشود هر گونه هنجارشکنی از سوی فرد، مستوجب گناه و مجازات باشد.
🔸 ادامه یادداشت را در Instantview یا لینک زیر بخوانید🔻
https://engare.net/?p=8448
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
🖋شیوا پروائی؛ دکترای جامعهشناسی و فرزند تالش
نویسنده نوشتار خود فرزند تالش است. در آن فرهنگ زیسته است و آن را خوب می شناسد. فرزند آن خطه است و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی اش را در آن خطه گذرانده و با زیر و بم آن فرهنگ زیسته و دردهای آنها را چشیده است.
فرار دختران در فرهنگ تالشیها یک سنت دیرین است. فرار یک پدیده فرانسلی است که طی چند دهه اخیر در نسلهای مختلف تداوم داشته است؛ نهفقط در بین دختران نسل گذشته یعنی نسل مادربزرگان، مادران و خواهران ما، بلکه حتی در بین دختران دهه هفتادی و امروز در بین رومیناهای دهه هشتادی نیز فرار از خانه به قصد ازدواج دیده میشود. چرا این سنت دیرین همچنان تداوم دارد، جای سوال است! بنظر میرسد تداوم آن برمیگردد به کارکردهای آن در یک جامعه و فرهنگ سنتی.
میتوان گفت فرار دختران برای خودشان و خانوادههایشان یک بازی برد و باخت است. دختران با عمل فرار میتوانند از اقتدار پدر و خانواده پدری بکاهند و با ایجاد فشار به تصمیم فردی خود نائل شوند اما نباید فراموش کرد که با این تصمیم، قدرت چانهزنی آنها از همان اوایل شروع زندگی متأهلی کاهش مییابد.
دختران و پسرانی که فرار میکنند در واقع از ناموسپرستی به نفع خود بهره میبرند چرا که سعی دارند با جریحهدار کردن آبرو و غیرت پدر و دیگر مردان خانواده به هدف خود برسند. در اقدام فرار، پدر اقتدار خود را از دست رفته میبیند و درنهایت به خاطر حفظ آبروی خانوادگی است که مجوز ازدواج میدهد.
فرار دختران برای خانوادهها نیز دارای کارکرد است؛ باورش سخت است اما هستند خانوادههایی که در این بحرانهای اقتصادی و تورمها و ابرتورمها از فرار دختران خود خوشحال میشوند! چرا که این سبک از ازدواج یکی از کمهزینهترین و سهلگیرانهترین نوع ازدواج است. در خانوادههایی که در کشاکش این تلاطمهای اقتصادی، توان خرید جهیزیه، توانایی تأمین مسکن، قدرت برگزاری مراسم عروسی، خرید طلا و دیگر انتظارات مرتبط با ازدواج را ندارند، این سبک از ازدواجها همچنان طرفداران زیادی دارد.
جامعهای که اقتصاد بخش زیادی از خانوادههای آن بر کارگری روزمرد متکی است. هر روز در شغلی بدون هر گونه امنیت شغلی و تضمین سالهای پیری یعنی بیمه بازنشستگی. اگر در گذشته به دامداری و کشاورزی میپرداختند، امروز کمآبی به آنجا هم رسیده و کارگری غلبه یافته است.
برخی دامهای خود را فروختهاند، از جنگلها و ییلاقها به روستاهای اطراف شهر آمدهاند و در باغهای کیوی که روزی شالیزارهای برنج بود، کار میکنند. در انبارها و سردخانههایی که به تازگی تاسیس شده است مشغول شدهاند و به صورت روزمرد کسب معاش میکنند. در چنین جامعهای، این سبک از ازدواجها دارای کارکرد است.
کارکردها و مزایای فرار به قصد ازدواج است که تداوم این سنت را موجب میشود. فرار هم برای پسر و خانواده پسر و هم برای دختر و خانواده پسر دارای کارکرد است اما در این میان بنظر میرسد که در یک جامعه سنتی و توأم با ایدئولوژیهای جنسیتی و فرهنگ مردسالاری، باختهای آن برای دختران و خانوادههایشان بیشتر است چرا که دختران با عمل فرار، غیرت و آبروی خانوادگی خود را نشانه میروند که پیامدهای آن میتواند تا سالیان سال در مسیر زندگیشان حضور داشته باشد.
در فاجعه قتل رومینا، رابطهای شکل گرفته و فراری به قصد ازدواج رخ داده درحالی که پدر خانواده، مخالف این ازدواج است. پدر از سویی، قدرت و اقتدار خود را از دست رفته میبیند اما از سوی دیگر از جانب اقوام نزدیک و دور و حتی همسایگان، برچسب بیآبرویی و بیغیرتی میخورد. او از این برچسبها میهراسد و تلاش میکند تا از آبروی خانوادگی خود پاسداری کند. او با سر بریدن دختر میخواهد داغ ننگ آبروریزی و بیغیرتی را از خود و خانوادهاش بزداید چرا که در این جامعه غیرت، ناموس و آبرو ستایش میشود و همین ناموسپرستی جوامع سنتی موجب میشود هر گونه هنجارشکنی از سوی فرد، مستوجب گناه و مجازات باشد.
🔸 ادامه یادداشت را در Instantview یا لینک زیر بخوانید🔻
https://engare.net/?p=8448
💡 #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
🌐 شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
@EngareNet
Telegraph
ریشههای قتل رومینا: فرار دختران، کودکهمسری، ناموسپرستی، کدامیک؟
به قلم شیوا پروائی؛ دکترای جامعهشناسی و فرزند تالش نویسنده نوشتار خود فرزند تالش است. در آن فرهنگ زیسته است و آن را خوب می شناسد. فرزند آن خطه است و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی اش را در آن خطه گذرانده و با زیر و بم آن فرهنگ زیسته و دردهای آنها را چشیده…