tgoop.com/FarazDarfash/18
Last Update:
🔹پس از آن با همراهی لارس پورسنا، پادشاه کلوسیوم، قوای بزرگی از روم را در محاصره گرفت ولی شجاعت و جانفشانی رومیان در پاسداری از جمهوری لارس را تحتتأثیر قرار داد و واداشت تا دست از محاصرهٔ روم بکشد و حتی دوست رومیان گردد.
🔸پس از آن، تارکوئینیوس و خاندانش به دولتشهر توسکولوم، تحت سلطهٔ دامادش اکتاویوس، پناهنده شد. مامیلیوس چند سال را در تدارک جنگی بزرگ برضد روم سپری کرد و لاتینان (همسایگان جنوبی روم) را برای جنگ با جمهوری روم برانگیخت.
🔹بهگفتهٔ تیتوس لیویوس، رومیان بدلیل نگرانی از جنگ احتمالی با سابینان و لاتینان، برای اولینبار به فکر روی کار آوردن دیکتاتور افتادند و تیتوس لارکیوس و اسپوریوس کاسیوس را بهترتیب بهعنوان دیکتاتور روی کار آوردند.
🔸سرانجام، در ۴۹۹ یا ۴۹۶ ق.م وقتی جنگ با لاتینان قطعی شد، رومیان دیکتاتورهای خود را تغییر دادند و آئولوس پستومیوس و تیتوس اِبوتیوس را بهترتیب دیکتاتور کردند و ۲۴ هزار پیاده و یک هزار سوار در چهار لژیون گرد آمدند و قوای لاتینان نیز بالغبر ۴۰ هزار پیاده و ۳ هزار سوار بودند.
🔹چون رومیان شنیدند که خاندان منفور شاه مخلوع در سپاه لاتینان هستند، دلاوری و خشمی بسیار یافتند و جنگی روی داد که از تمام جنگهای پیشین رومیان خونبارتر بود، چنانکه سرداران بهتن خویش در نبرد حضور مییافتند و کمتر سردار یا مِهتری از هر دو سپاه بود که زخمی نشود، الا دیکتاتور روم.
🔸در میانه جنگ سهمگین، لاتینان شروع به عقبنشینی کردند و مامیلیوس برای مقابله با این وضعیت، گردان سلطنتطلبان و تبعیدیان رومی که تحت امر تنها پسر بازمانده شاه مخلوع بودند، را به جنگ آورد که خشمگین از غصب اموال شاه بهدست جمهوریخواهان، با حمیت بیشتری جنگیدند و از شکست لاتینان جلوگیری کردند.
🔹مارکوس والریوس، با دیدن پسر پادشاه مخلوع، می خواست همانطورکه افتخار بیرون راندن خاندان شاه در ۵۰۹ ق.م متعلق به خاندانش شد، افتخار کشتن پسرش نیز از آنِ خاندانش باشد. پس با قدرت به قلب دشمن زد و مجروح و کشته شد. با کشته شدن او، رومیان عقب نشستند و هر رومی در حال فرار توسط دیکتاتور روم یا یارانش کشته می شد و رومیان، که خود را میان دشمن و محافظان دیکتاتور گرفتار میدیدند، از فرار دست کشیدند و جنگ را پی گرفتند ولی بدلیل خستگی، دیکتاتور به سواران دستور داد از اسبان به پایین آمده و به کمک بشتابند. ایشان اطاعت کردند و به خط مقدم شتافتند. این کار روحیهٔ پیادهنظام را بالا برد، چون میدیدند که سواران نیز در مصائب جنگی ایشان شریکند. با این اتحاد لاتینان را هزیمت کردند. سپس سواران بار دیگر بر اسبان نشستند و بهتعقیب دشمنِ متواری پرداختند و ارتش آنان را گرفتند.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
BY فراز از درفش
Share with your friend now:
tgoop.com/FarazDarfash/18