tgoop.com/HadithFehrestRejal/279
Last Update:
بسم الله الرحمن الرحیم
سنت و بدعت، هدایت و ضلالت
(در دو فرسته)
خداوند متعال در کتاب خود اموری را الزام کرده که «فریضه» نامیده میشود. اموری نیز پیامبر (ص) در ادامهی فرائض الهی و یا مستقلا قرار داد که آن را «سنت» مینامند. سنت، احکام خاص خود را دارد و شدت در آن کمتر از فریضه است. به عنوان مثال؛ رکعتهای سوم و چهارم نمازهای ظهر و عصر و عشاء را پیامبر به نمازها اضافه کرده و سنت محسوب میشوند و در سفر ساقط میشوند اما دو رکعت اول که فریضه است در سفر ساقط نمیشود.
در مقابل سنت، «بدعت» قرار دارد. چیزی که در بدعت اهمیت دارد این است که کاری را که خداوند و پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان (ع) بدان دستور ندادهاند به عنوان بخشی از دین بپذیریم و به آن عمل کرده یا معتقد باشیم. مثلا اگر در روز عید فطر و قربان روزه گرفته شود بدعت است. اما اگر حتی شخصی حرامی را مرتکب شود ولی ادعای این را نداشته باشد که دین، همان عمل اوست مرتکب بدعت نشده است، مثلا روزهخواری بدون عذر در ماه رمضان در عین اینکه گناهی بزرگ است، بدعت نیست، چرا که روزهخوار، روزهخواریِ خود را بخشی از دین نمیداند.
بدعت نیز مانند سنت، گاه به صورت مستقل تصور میشود و گاه در ضمن یکی از فرائض و سنن:
بدعت در ضمن فرائض و سنن: پیامبر (ص) در ایام حج در مِنا نمازهایشان را در هر سه روز شکسته خواندند و پس از او نیز خلفا اینچنین کردند تا اینکه عثمان پس از گذشت شش سال از حکومتش آن را چهار رکعتی خواند و برای جا افتادن آن به بهانهای از امیر المؤمنین (ع) خواست که ایشان نیز به جای او اینچنین بخواند که امام (ع) قبول نکردند (الكافي ۴: ۵۱۸، ح ۳). این بدعت در ضمن فریضه است. دست بستن (تکتّف) در نماز نیز بدعتی در ضمن فریضه و سنت است.
بدعتهای مستقل: بدعتهای مستقل معمولا با الگوبرداری از قالب فریضهها و سنتها ساخته میشوند؛ مانند نماز تراویح که نماز بود ولی بدون دستور الهی و به جماعت خوانده میشد و لذا بدعت دانسته شد. البته گاه نیز بدعت، بدون الگوبرداری از یک سنت یا فریضه است.
یکی از سنتهای زیارت که در احادیث وارد شده است پیادهروی برای زیارت برخی از ائمه (علیهم السلام) است: حال اگر کسی برای اینکه اجر بیشتری ببرد این پیادهروی را به صورت چهاردستوپا انجام دهد یا این کار را دستوری الهی بداند مرتکب بدعت شده است. نمونههایی از این کارها در گزارشات تاریخی دیده میشود. اما اگر همین شخص در حین پیادهروی از روی محبت به اهل بیت (ع) عملی را انجام دهد ولی آن را به عنوان یک دستور الهی معتقد نباشد مرتکب بدعت نشده است.
مثال دیگر: گاه شخصی، کاری را در یک فریضه و سنت انجام میدهد ولی کارش نه به خاطر اجر بیشتر است و نه معتقد است که این کار دستوری الهی است، بلکه از روی محبت یا عادت یا امور دیگری این کار را انجام میدهد. مثلا شخصی که در یا دیوار حرم را میبوسد از روی علاقهای است که به خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) دارد و حتی اگر دستوری الهی نیز وجود نداشته باشد مرتکب بدعت نشده است؛ چرا که او طبیعتاً این کار را برای بردن اجر یا به خاطر دستور الهی انجام نمیدهد بلکه محبتی که به شخص مدفون در آن حرم دارد او را به انجام این کار فرا خوانده است.
حال اگر عملی را که سنت است و از اموری است که اهل بیت (علیهم السلام) بدان امر کرده و بر آن تشویق کردهاند و برای آن ثوابهایی را ذکر کردهاند (مانند پیادهروی برای زیارت امیرالمؤمنین یا امام حسین علیهما السلام) در غیر جایی که ایشان گفتهاند استفاده کنیم چه صورتی دارد؟
با توجه به توضیحات فوق، معلوم میشود که اگر این کار را برای بردن اجر و تصور اینکه این کار دستور الهی است انجام دهد «بدعت» است. طبیعتا انسان عاقل چنین کاری را بدون اینکه امید دستاوردی مادی یا معنوی داشته باشد انجام نمیدهد. اگر هم واقعا اینگونه مراسمات بدون هیچ چشمداشتی معنوی برگزار میشود باید این مطلب در رسانهها به نحو عمومی اعلان شود تا هم افراد، با نیتی نادرست شرکت نکنند و هم معلوم شود چند نفر با این وجود حاضر به شرکت هستند.
این بدعت از بدعتهای مستقل محسوب میشود که با الگوبرداری از سنتهای دیگر جعل شده است. طبیعتا اگر بنا بود چنین سنتهایی برای زیارت قبور دیگران قرار داده شود اهل بیت (علیهم السلام) آن را بیان میکردند؛ همانگونه که ثواب زیارت قبر مؤمن و آداب زیارت قبور را بیان کردهاند ولی سخنی از پیادهروی (حتی از فاصلهی نزدیک تا کنار قبر) مطرح نکردهاند.
(ادامه در فرستهی بعد)
@HadithFehrestRejal
BY حدیث، فهرست، رجال
Share with your friend now:
tgoop.com/HadithFehrestRejal/279