tgoop.com/Hikmatbasedmedicine/2948
Last Update:
✳️ یادی و حکایتی از گذشته و گذشتگان (۱)
🖋 مجید انوشیروانی، طبیب، دکترای تخصصی طب ایرانی
طی سالهای ۱۳۸۱ تا نیمه سال ۱۳۸۶ در دورانی که پزشک عمومی بودم، در شهر بسیار کوچکی در ۳۵ کیلومتری تربت جام طبابت میکردم. در آن دوران، آموختههای ساختاریافته و منسجم من از طب ایرانی بسیار کم بود (البته هنوز هم به سنجههای حقیقی، کم است) و فقط توانسته بودم اندکزمانی به محضر استادان ارجمندم آقای محمد عبادیانی و آقای اسماعیل ناظم برسم، آنهم در ماههای پایانی آن دوران یعنی از اواخر سال ۱۳۸۴ تا اوایل سال ۱۳۸۶. البته برای کسب همین آموختههای اندک، محنت و سختیهای بسیاری را بایست بر خود هموار میکردم؛ فراموش نمیکنم دورانی را که برای فقط ۲ ساعت کلاس فلسفه طبیعیات و امور مقدماتی طب، حدود ۳۰ ساعت در رفت و برگشت اتوبوسی میان مشهد و تهران بودم؛ حالا ساعات سرگردانی مسافری غریب و کوتهدست از رفاه و تنعم بماند...
اما با همه آن سختیها، کوششم برایم دلپذیر بود زیرا من نه چندان از طبابت به طریق پزشکی نوین خرسند بودم و نه هرگز شیوه رایج طب سنتی به روایت آن دو سه تن مبلغان پرطرفدار برایم پذیرفتنی و پسندیدنی بود؛ ولی در سخن آن دو استاد گمنام و کمنام پرتوهایی بر من دیرباور و چالشگر تابید که در سخنان دیگران- هرچند نامدار- ندیده بودم؛ تا آنکه در مهر سال ۱۳۸۶ نخستین دوره طب ایرانی در دانشگاه علوم پزشکی تهران تاسیس شد و من در کنار ۲۳ پزشک دیگر، از میان چندینصد داوطلب پذیرفته شدم و بخت یار گشت که باز هم بتوانم نزد همان دو استاد (و استادانی دیگر از جمله استاد دکتر حسن تاجبخش، و آقای دکتر محسن ناصری) زانوی شاگردی بر خاک مدرسه بنهم و درس و بحث را به گوش هوش و چشم خرد و پای طلب فرابگیرم.
باری، گفتم که در دوران طبابتم در آن شهر کوچک آشنایی اندکی با متون معتبر و اصلی طب ایرانی داشتم ولی کتابهای مرجع و مقالات مستند فیتوتراپی و ناتروپاتی به زبان انگلیسی را بسیار میخواندم و کار طبابتم را نیز با رویکرد به همان دو شاخه طب مکمل پیش میبردم. آشکار است که این کار هیچ آسان نبود زیرا در آن سالها روایتهای معتبر از طب مکمل بسیار ناچیز و کمشناخته بود آن هم در آن جامعه محدود که سه سال پس از ورودم به آنجا، تازه از مرکز بخش به شهر تبدیل شد؛ ولی بنا به همین گرایش بود که آرامآرام چند تنی از ساکنان آنجا انس بیشتری با من یافتند و بیش از آنکه بیمارم باشند یاور و مددکارم شدند زیرا که شیوه درمانهای طبیعی را بهتر از رویکرد همکاران دیگری میدانستند که نسخههای ایشان آکنده بود از فرمهای تزریقی آنتیبیوتیکها و مسکنها و کورتونها و امپولهای داغ و سرمهای رنگین...
پایان بخش نخست
@Hikmatbasedmedicine
BY دکتر مجید انوشیروانی/طب حکمتبنیان ایرانی
Share with your friend now:
tgoop.com/Hikmatbasedmedicine/2948