tgoop.com/HistoriographyOfIran/1280
Last Update:
دوباره یلدا رسید و دوباره بازار شبهعلم به ویژه در زمینۀ میترا و میتراییسم در فضاهای فارسی زبان داغ شد.
1- ما تقریبا هیچ چیز از ارتباط یلدا یا چله با میترا نمیدانیم. بلکه چنانکه میدانیم، این جشن در اروپای پاگانی (پیروان دین هلنی یونانی و رومی) با خورشید پیوند داشت. نام لاتینی آن "ناتالیس سولیس اینویکتی" یا زایش خورشید شکست ناپذیر بود. عینا در سریانی هم واژه "یلدا" وجود دارد که به معنای زایش است که البته از نظر سریانیان منظور زایش مسیح است. از آنجا که مسیحیان مسیح را خورشید عدالت و حقیقت میخواندند، میتوان حدس زد که کریسمس مسیحیان ادامۀ همین جشن زایش خورشید است. چه در غرب، و چه در شرق و ایران. در منابع ایرانی نیز از خور و خورشید برای این جشن یاد شده است. آن جشنی که مشخصا به میترا ارتباط داشته مهرگان بوده که نه فقط در دورۀ باستان که تا دوره مغول یکی از جشنهای بزرگ ایران و حتی جهان اسلام بود. سخن گفتن از میترا در یلدا یک تحریف بزرگ است که در چند سال اخیر باب شده است.
2- در اینجا شاید گفته شود که میترا همان خورشید یا برابر با خورشید است. حال آنکه نه در ایران، نه در غرب، میترا نه مترادف خورشید بود و نه برابر با خورشید. بلکه میترا یک ایزد و یک اسطورۀ بسیار مهم بود که البته با خورشید رابطه جدی داشت. این رابطۀ جدی در هنر میتراییستی در روم به خوبی نمایان است. با اینحال این رابطه دوطرفه نبود. یعنی اگر خورشید برای میتراییستها مهم و کلیدی بود، میترا برای همۀ ستایندگان خورشید لزوما مطرح نبود. در واقع اکثریت گروههایی که خورشید را میپرستیدند یا میستودند، میترا را نمیشناختند. نه میتراییستهای روم، میترا را دقیقا خورشید میدانستند و نه زرتشتیان ایران. وجود دو نیایش جدا در متون مذهبی زرتشتی به نامهای خورشیدنیایش و مهرنیایش و سرایش یشتی مستقل برای میترا با نام مهریشت به خوبی نشان میدهد که این دو اصلا یکی نیستند. از این رو در گاهشمار ایرانی، یک روز برای میترا نامزد شده و روز دیگر برای خور(خورشید).
3- هنوز کسی نتوانسته حتی به اثبات وجود میتراییسم در ایران نزدیک شود، چه برسد که آنرا ثابت شده بدانیم. میتراییسم فرقهای مخفی و رازآمیز و انجمنی برادرانه و زیرزمینی در روم بود که پژوهشگران دربارۀ منشاء و ریشۀ آن با هم اختلاف نظر دارند. گروهی که از فرانتس کومون پیروی میکنند بر این باورند که ریشههای میتراییسم رومی از دین زرتشتی ایرانی میآید. بدین معنی که این فرقه روایتی ناقص و تحریفشده از دین زرتشتی را دریافت کرده و بر پایۀ آن آیینی نو ساخته است. گروه دیگر که مخالفان کومون هستند ریشههای ایرانی میتراییسم را انکار کرده و معتقدند این آیین جز نام، ارتباط خاص دیگری با ایران نداشت، بلکه کاملا بر پایۀ همان اسطورهها و آیینهای اروپایی بود (از جمله دیوید اولانسی). هیچکدام نمیگویند که میتراییسم در ایران وجود داشته و از ایران به روم رفته است. این پدیده یک فهم اشتباه است که ایرانیان در دورۀ معاصر به آن دچار شدهاند. میتراییسم نه از ایران به روم رفت و نه هرگز از روم به ایران آمد. پرستش و نیایش به درگاه مهر خدای بزرگ عهد و پیمان، در میان اقوام آریایی (هندوایرانی) تقریبا همیشه وجود داشته، ولی هنوز خبری از اینکه یک فرقه و گروه و انجمن و دین و مذهب در ایران بر پایۀ پرستش مهر ایجاد شده باشد نداریم و با حلواحلوا کردن خالی هم دهان شیرین نمیشود و با تکرار مداوم چیزی اثبات نخواهد شد.
بهترین مثالی که به ذهنم میرسد جایگاه حضرت علی در تشیع است. نیک میدانیم که این شخصیت در اسلام و به ویژه در میان مذاهب شیعه بسیار مهم و کلیدی است ولی اگر در آینده کسی با مراجعه به اسناد هرجا که نام علی را دید، حکم به علیاللهی بودن داد، چقدر به خطا رفته است؟ دراویش علیاللهی بر روی یکی از چهرههای کلیدی اسلام و تشیع یک آیین و فرقۀ رازآمیز بنا کردهاند. ولی نمیتوانند کل آن را مصادره کنند. میترا هم در دین زرتشتی (همچنین خورشید) همین جایگاه بلند را دارد و هرگونه اشارهای به آن در ادب و هنر اتفاقا باید ما را به یاد دین زرتشتی بیاندازد و نه به یاد فرقۀ مهرپرستی که اصلا در ایران وجود نداشته است.
اینجانب در مقاله ای نشان داده ام که چیزی به نام پرستشِ مستقلِ میترا در ایران پیش از ساسانیان وجود نداشته که ساسانیان بخواهند آنرا سرکوب یا نابود کنند. اتفاقا مهر در دورۀ ساسانی بسیار اهمیت داشت و اساسا مهر شهرت و محبوبیتش در ایران را مدیون دین زرتشتی است.
از این رو، یلدا ربطی به میترا و میتراییسم ندارد. خورشید لزوما یادآور میترا نیست (هرچند میترا به خورشید پیوند دارد) و میتراییسم که اکنون حتی بر سر اهمیتش در اروپا هم شک و تردید به وجود آمده، در ایران به عنوان یک کیش مستقل وجود نداشته و یا اگر داشته، ما خبری از آن نداریم.
@HistoriographyOfIran
BY پسینباستان _ بهرام روشنضمیر
Share with your friend now:
tgoop.com/HistoriographyOfIran/1280