tgoop.com/HistoryandMemory/1300
Last Update:
▪️روزی روزگاری کوی دانشگاه تهران (۱): دیباچه
یکسال دیگر کوی دانشگاه تهران ۸۰ ساله خواهد شد (پایهگذاری ۱۳۲۴). ده سال پس از تأسیس دانشگاه تهران (۱۳۱۳)، در ۱۳۲۳ دکتر علیاکبر سیاسی، رئیس دانشگاه تهران که از «ملاحظهٔ وضع نابهنجار بسیاری از دانشجویانی که از شهرستانها میآمدند و ناچار بودند در مسافرخانهها یا در جاهای نامناسب دیگر خانه کنند»، به این فکر افتاد که برای سکونت دانشجویان در «امیرآباد شهرکی دانشگاهی» مانند آنچه در «پاریس و جاهای دیگر دیده بود» پایهگذاری کند. سیاسی در خاطراتش شرح داده که چگونه با لطایفالحیل چند بار رای شاه جوان را زد تا امیرآباد را که پادگان آمریکاییها بود، پس از رفتن آنها به دانشگاه تهران واگذار کند. غیر از دانشگاه تهران، وزارت جنگ و ژاندارمری هم چشم طمع به امیرآباد داشتند؛ این دومی حتی پای قوامالسلطنه را هم بدین ماجرا بازکرد، امّا در فرجام این سیاسی بود که با جدوجهد بسیار توانست آنجا را از آن دانشگاه تهران کند و نخستین دانشجویان را در آنجا ساکن سازد (نک. یک زندگی سیاسی: خاطرات علیاکبر سیاسی، چاپ ثالث، صص ۲۰۲ تا ۲۱۳).
در این هشتاد سال دانشجویان بسیاری از سرتاسر ایران به کوی دانشگاه آمده و سالها، کم یا زیاد، در آنجا بودوباش داشته و زندگی خوابگاهی دانشجویی را، خوب یا بد، تجربه کرده و با کولهباری از خاطرات، تلخ یا شیرین، از آنجا رفتهاند. در این سلسله یادداشتها بر آن هستم که گوشههایی از خاطرات شخصی خود، آن خاطراتی که میشود گفت و نوشت، را از دوران سکونت در کوی بازگویم.
کوی یازده سال (۱۳۷۶ - ۱۳۸۷) خانهٔ من بود و من به تعبیر زندهیاد استاد باستانی پاریزی، «ساکن سادهدل کوی امیرآباد» بودم. برای منی که از هفتسالگی تا امروز اجارهنشین هستم، یازده سال طولانیترین زمانی است که در یک محله سکونت داشتهام. در میان ساکنان کوی هم از این جهت جزو رکوردداران هستم! جایگاه نخست با فاصلهٔ بسیار از آن «دکتر عابدی» است که بیشترین دورهٔ بودوباش و ماندگاری در کوی دانشگاه از آن او است (بیش از ۴۰ سال تا امروز که هنوز گویا ساکن کوی است؛ درباره محمد عابدی معروف به دکتر عابدی نک. اینجا و اینجا و اینجا).
سال نخست در خوابگاه ۱۳ آبان کوچهٔ ایران خیابان وصال شیرازی، دو سال بعدی در خوابگاهها ۷۱ و ۷۰ در شمالیترین نقطهٔ قلمرو کوی دانشگاه که پسانتر به «خوابگاه چمران» معروف شد. هشت سال بعدی را در خود کوی اصلی در ساختمان ۲۲، ساختمانی «ل/ال» مانند در جنوب غربی کوی، گذراندم.
اتاقهای خوابگاه ۱۳ آبان هشت نفره و چهار نفره بودند. من در اتاق چهار نفره ساکن بودم که دو تن از هماتاقیهایم بیشتر روزها نبودند. اتاقهای ساختمانهای کوی غالباً چهار نفره بودند؛ گاهی که دانشجو بیش از ظرفیت پذیرفته میشد، پنج نفره میشدند. مثلاً سال سوم اتاق چهار نفره ما پنج نفره شد. معمولاً این نفر پنجم نودانشجو بود که حضورش در اتاق چالشهایی به همراه داشت. ساختمان ۲۲، که من هشت سال ساکن آن بودم، تنها ساختمانی بود که اتاق سه نفره داشت. پس از واقعه کوی ۷۸ این ساختمان به دانشجویان تحصیلات تکمیلی اختصاص یافت و اتاقهایش دو نفره شد.
سال اول که از یکدیگر شناختی نداشتیم، معمولاً هماتاقیهای ما را مسئولان خوابگاه و معاونت دانشجویی دانشکدهها انتخاب میکردند، در سالهای بعدی خود به اختیار با دوستانمان هماتاقی میشدیم. در انتخاب هماتاقیها، گاهی خود مسئولان ملاحظاتی را رعایت میکردند؛ مثلاً در سال اول در خوابگاه ۱۳ آبان دانشجویان سُنی کُرد و فارسیزبان را در یک اتاق ۸ نفره جای داده بودند. دستهای از دانشجویان ترجیح میدادند با همشهریها و هماستانیها و همزبانان و هممذهبان خود هماتاقی شوند. من جزو این دسته نبودم و در این یازده سال هماتاقیهایم، همدانشکدهایهایم بودند، بهجز یک تن.
لزوماً هماتاقیها صمیمیترین دوستان ما نبودند؛ گاه دوستان صمیمی ترجیح میدادند با هم هماتاقی نشوند! اگر چه شب و روز با هم بودند. مثلاً من که از کودکی از دخانیات نفرت زیادی داشتهام، نمیتوانستم با سیگاریها هماتاق شوم، حتی اگر دوست صمیمی بودیم. در سال اول که خود دانشکده انتخاب کرده بود، هماتاقیای داشتم که بارها با او در کشمکش و جنگ بودم! در سال سوم صمیمیترین دوستانم در خوابگاه سر من کلاه گذاشتند و با دیگران هماتاق شدند، دلیلش این بود که «محافظهکار» بودم و به اندازه کافی «باحال» نبودم!
▫️معصومعلی پنجه
۸ آذر ۱۴۰۳ | کوی اخلاص
🆔 www.tgoop.com/HistoryandMemory
BY | پنجهنامه: تاریخ و خاطره |
Share with your friend now:
tgoop.com/HistoryandMemory/1300