tgoop.com/IRANINtellectuals/54320
Last Update:
👆👆
با وجود تفاوتهای چشمگیری میان هر یک از استعارههای تاریخی، (به استثنای آخرین استعاره که متعلق به جهان مدرن است)، وجوه تشابه و همانندی بسیاری نیز دارند،.
🔻 وجوه تشابه میان استعارههای سنتی از حاکمان؛
❗️۱. استعارههای سنتی، جایگاه و مرتبهای نابرابر میان سلطان و مردم، برقرار میکرد. نابرابری از جهت دانایی و توانایی.
در این استعاره، شآن و رتبهی حاکم همواره بالا و سایر مردم در رتبه و جایگاه پایین از او قرار میگرفتند.
❗️۲. در استعارههای سنتی، اصل بر "اطاعت" و پیروی مردم از پادشاه، حاکم، سلطان، ولی و حکمروا بود. از سوی حاکم، فرمان دادن و از سوی مردم، فرمانبری محض. بدون نقد و پرسش.
❗️۳. در استعارههای سنتی، منبع و مبنای مشروعیت حاکمان را در منافیزیک و در آسمان میدیدند. به عبارت دیگر، مشروعیت سلطان و حاکم، نه از سوی مردم که مشروعت پیشینی بوده است. به گونهای که مردم در آن مدخلیتی نداشتند.
❗️۴. در استعارههای سنتی، این سلطان، پدر، صاحب و... بود که میتوانست "مصلحت" و "خیر" مردم را تشخیص دهد و در صورت لزوم، آن را به زیردستان خود تحمیل نماید.
❗۵. در استعارههای سنتی، حوزه و گسترهی عمل و اختیار حاکم و سلطان، تا مرزهای مطلق کشیده میشد.
❗۶. مقام و موقعیت حاکم، در هالهای از تقدس پیچیده و اعتباری دست نایافتنی برای دیگران داشت.
❗۷. همهی استعارههای سنتی از حاکم، همواره او را در جایگاه و مقام فوق پرسش و نقد مینشاندند. هیچ کس حق نقد و اعتراض به او را نداشت.
❗۸. استعارههای سنتی، حاکم را مختاری مقتدر ترسیم میکرد، به نحوی که گویی هیچ تکلیف و وظیفهای در برابر مردم ندارد.
❗۹. فرمان حاکم، فوق فرمانها بود. فرمانی که به مثابهی قانون تلقی شده و سرپیچی از آن، مجازات سنگین در پی داشت.
✅ ایران امروز:
امروزه ایران، بنیادیترین دورهی گذار تاریخی خود را سپری میکند و ان، عبور از "استعارهی شبانی" به استعارهی "پیمانکاری" برای صاحبان قدرت است. بخش بزرگی از تلاطمهای سیاسی در ایران، محصول و نتیجهی انقلابی بزرگ در ذهنیت ایرانی است. انقلابی که به واژگونی "استعارهی شبانی" خواهد انجامید. تغییر این ذهنیت سبب خواهد شد که ایرانیان، رابطه و نسبتشان را با حکمرانان به نحو جدید بازسازی کنند. به گونهای که حکمران، نه چوپان که "پیمانکار" و مردم نه گله و رمه، که "کارفرما" معرفی گردد. به سخن دیگر، جای چوپان را "قراداد اجتماعی" خواهد گرفت. به این معنا که پیمانکار، صرفا مجری آن چیزی خواهد بود که "کارفرما " یا همان ملت، از او میخواهد و با او قرارداد میبندد.
تکمله،
در میانه.ی عبور بزرگ و تاریخی ایران از استعارهی شبانی به استعارهی پیمانکاری و "گفتمان قرادادگرایی"، کسان اندکی اما هنوز در هوای سلطان و پادشاه تنفس میکنند و با سماجت بیحاصل میخواهند مانع این گذار عظیم شوند. کسانی که در بازگشتی ارتجاعی به مفهوم شاه و شاهزاده، هنوز مردم را نه کارفرما که گله و رمهای میخواهند تا پادشاه به منزلهی چوپان بر آنان حکم براند و آنان را مدیریت نماید.
"انقلاب" به معنای واقعی، کنار نهادن استعارهی شبانی و بر صدر نشاندن "استعارهی پیمانکاری" است. و این انقلاب در حال وقوع است. دیگر قرار نیست مسیر گذشتهی چوپان و رمگی، تحت هر نامی، ادامه یابد.
اگر ایران، توانایی عبور از استعارهی شبانی را داشته باشد و موفق شود از آن عبور کند، میتواند به جهان جدید وارد شود. اما اگر توان و توفیق عبور از این سنت دیرپا را به دست نیاورد، همچنان در جهان پیشین سرگردان خواهد ماند و در مردابی از مسئلههای حل نشده دست و پا خواهد زد.
❓آیا این بار میتواند از اسارت استعارهای که چنین جان سختی میکند رها شود؟
علی زمانیان ... ۱۴ / ۱۰ / ۱۴۰۳
#فرهیختگان راهی به رهایی
BY فرهیختگان
Share with your friend now:
tgoop.com/IRANINtellectuals/54320