IRANINTELLECTUALS Telegram 54329
شیخ محمد

در دانشگاه دکتر محمد سلطانی رنانی است؛ در عالم دوستی، شیخ محمد است. ده سال پیش وقتی به دانشگاه اصفهان آمد، سری به دفتر من زد و خودش را معرفی کرد؛ گفت: هم‌ولایتی هستیم، همکار هم شدیم. خوش آمدش گفتم اما چون زندانی لباس (روحانی) بود و شناختی هم نداشتم، تحویلش نگرفتم.

ما دیگر همدیگر را ندیدیم تا ده سال بعد وقتی شنیدم که دانشگاه اصفهان برای دو استاد محبوب و دانشمند خود حکم تعلیق زده است (دکتر مهدی مطیع و دکتر محمد سلطانی)؛ اولی را به اتهام حرفهایی که در کلاس زده بود و جواسیس جن و انس نادرست منتقل کرده بودند و دومی را به اتهام پست‌هایی که در اینستاگرام گذاشته بود. دومی همین شیخ محمد ما بود. در روزهای پس از تعلیق، او را دیدم. انصافا باسواد، وارسته و متوکل بود. حالا چند سال بود که خودش، خودش را خلع لباس کرده بود و «جسمانی» شده بود. در این سالهای جسمانی، کتاب‌های «تفسیر افنان» (تفسیر قران) و «فقه دادگر» را نوشته بود. حالا جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد. یعنی آیاتی از قرآن و احادیثی از ائمه را در فرسته‌های اینستاگرامی‌اش می‌گذاشته و مطالبی زیر آنها می‌نوشته است! بهتر از ماها، آن آیات و احادیث و مطالب را «بودار» تشخیص داده بودند؛ پس برایش پرونده ساختند و به دادگاه فرستادند و از استادی دانشگاه تعلیق و حقوقش را هم قطع کردند. به وزیر وقت علوم در دولت سیزدهم هم گزارش دادند که این دو استاد را ما به خاطر داشتن پرونده قضایی تعلیق کرده‌ایم و منتظریم تا حکم دادگاه صادر شود.

از قضا دادگاه روحانیت این شیخ محمد را از عموم اتهاماتش تبرئه و فقط بابت یکی از اتهامات اندکی جریمه مالی تعلیقی کرد. اما همان دانشگاهی که به وزیرش گفته بود منتظر نظر دادگاه هستیم، حاضر نشد حکم دادگاه رسمی کشور را بپذیرد، پس اجازه نداد شیخ محمد به کارش برگردد. بعد هم برایش حکم اخراج از دانشگاه و  انفصال دايم از خدمات دولتی زدند.

در همان زمان صدور حکم تعلیق، یادداشتی نوشتم با عنوان «شام غریبان دانشگاه» و درخواست کردم تا استادان و دانشگاهیان نامه‌ای در دفاع از این دو همکار تعلیقی‌ را خطاب به رئيس دانشگاه اصفهان امضا کنند. بیش از چهار هزار امضا جمع‌آوری شد. شاید تنها نامه ای در تاریخ ایران خطاب به یک رئيس دانشگاه باشد که این اندازه امضای دانشگاهی در پای خود داشته است. اما زورمان نرسید. آنها قانونا نمی‌توانستند بعد از یک سال، بدون حکم دادگاه، تعلیق را ادامه بدهند، اما ادامه دادند. دانشگاهی‌اند اما گویا نمی‌دانند که وقتی قانونْ ناموس نباشد، ناموس هم بی‌قانون می‌شود. بگذریم!

آن نامه‌ها و امضا‌ها که تاثیر نداشت، هیچ، بالگرد هم فروافتاد، انتخابات هم برگزار شد، شیخ محمد هم برای پزشکیان تبلیغ کرد، پزشکیان هم رئیس‌جمهور شد؛ به وزیرش هم دستور داد که استادان تعلیق یا اخراج شده به دانشگاه بازگردند اما هنوز زور کسی نرسیده است. حتی زور وزیر نمی‌رسد که روسای دانشگاههای حوزه خودش را تغییر دهد، چه رسد که استادان تعلیقی را برگرداند. من وقتی فهمیدم وفاق چقدر دغدغه نظام است و این حرف که «موفقیت دولت چهاردهم موفقیت نظام است» چقدر جدی است که دیدم قدح‌گردان وفاق به وزیر خود دستور داد که استادان تعلیقی و اخراجی به سر کار خود برگردند، اما وزیر هنوز نتوانسته است. ما صدهزار استاد دانشگاه داریم و شمار این استادان تعلیقی و اخراجی به صد نفر هم نمی‌رسد، یعنی یک هزارم کل استادان دانشگاههای کشور، اما حاضر نیستند اجازه دهند همین صد استاد هم برگردند تا ٰرئیس جمهوری که قرار است موفقیتش موفقیت نظام باشد آبرویش و حرمت دستورش و اقتدارش در جامعه حفظ شود تا بلکه بتواند گره‌ای بگشاید. با این کارهایشان وفاق را بی‌افق کرده‌‌اند، نتیجه‌اش را هم خواهند دید.

شیخ محمد ما روزها به نوشتن تفسیر افنان و ترجمه متون عربی اشتغال دارد و شب‌ها نیز به مسجد می‌رود و با لباس جسمانی، پیش‌نمازی می‌کند. همسر هنرمندش (بانو زهرا اسعدی) نیز احوال این روزگار را با طرح و رنگ، نقش می‌کند (این‌جا ببینید). روزگارشان سخت است، اما با ایمان و عشق، شیرینش کرده‌اند. و من همچنان در حیرتم از این ساختار که اگر از ظلم فرو نریزد، از بی‌خردی فرو خواهد ریخت.

شیخ محمد ما هر روز چیزی می‌نوشت و برای من می‌فرستاد. قلمش انصافا شیرین است. فقط تفسیر قرآن نمی‌نویسد، مشاهده‌گر و روایتگر خوبی هم هست. چند هفته پیش به او گفتم یا شیخ، در کوی تلگرام دکه‌ای بزن و نوشته‌هایت را عرضه کن. حیف این قلم است که دیده و خوانده نشود. کانالش را راه انداخت و از آن روز، هر روز می نویسد. با طنزی نمکین حرفهایی سخت را لابه‌لای جمله‌هایی لطیف می‌پیچد؛ که گاهی به لطیفه می‌ماند.

شیخ محمد ما را در پیوند زیر بخوانید:
https://www.tgoop.com/soltanirenani600

و عضو کانالش شوید و ترویجش کنید. در این هوای ابری، هوای هم را داشته باشیم.

محسن رنانی / ۱۴ دی ۱۴۰۳



#فرهیختگان



tgoop.com/IRANINtellectuals/54329
Create:
Last Update:

شیخ محمد

در دانشگاه دکتر محمد سلطانی رنانی است؛ در عالم دوستی، شیخ محمد است. ده سال پیش وقتی به دانشگاه اصفهان آمد، سری به دفتر من زد و خودش را معرفی کرد؛ گفت: هم‌ولایتی هستیم، همکار هم شدیم. خوش آمدش گفتم اما چون زندانی لباس (روحانی) بود و شناختی هم نداشتم، تحویلش نگرفتم.

ما دیگر همدیگر را ندیدیم تا ده سال بعد وقتی شنیدم که دانشگاه اصفهان برای دو استاد محبوب و دانشمند خود حکم تعلیق زده است (دکتر مهدی مطیع و دکتر محمد سلطانی)؛ اولی را به اتهام حرفهایی که در کلاس زده بود و جواسیس جن و انس نادرست منتقل کرده بودند و دومی را به اتهام پست‌هایی که در اینستاگرام گذاشته بود. دومی همین شیخ محمد ما بود. در روزهای پس از تعلیق، او را دیدم. انصافا باسواد، وارسته و متوکل بود. حالا چند سال بود که خودش، خودش را خلع لباس کرده بود و «جسمانی» شده بود. در این سالهای جسمانی، کتاب‌های «تفسیر افنان» (تفسیر قران) و «فقه دادگر» را نوشته بود. حالا جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد. یعنی آیاتی از قرآن و احادیثی از ائمه را در فرسته‌های اینستاگرامی‌اش می‌گذاشته و مطالبی زیر آنها می‌نوشته است! بهتر از ماها، آن آیات و احادیث و مطالب را «بودار» تشخیص داده بودند؛ پس برایش پرونده ساختند و به دادگاه فرستادند و از استادی دانشگاه تعلیق و حقوقش را هم قطع کردند. به وزیر وقت علوم در دولت سیزدهم هم گزارش دادند که این دو استاد را ما به خاطر داشتن پرونده قضایی تعلیق کرده‌ایم و منتظریم تا حکم دادگاه صادر شود.

از قضا دادگاه روحانیت این شیخ محمد را از عموم اتهاماتش تبرئه و فقط بابت یکی از اتهامات اندکی جریمه مالی تعلیقی کرد. اما همان دانشگاهی که به وزیرش گفته بود منتظر نظر دادگاه هستیم، حاضر نشد حکم دادگاه رسمی کشور را بپذیرد، پس اجازه نداد شیخ محمد به کارش برگردد. بعد هم برایش حکم اخراج از دانشگاه و  انفصال دايم از خدمات دولتی زدند.

در همان زمان صدور حکم تعلیق، یادداشتی نوشتم با عنوان «شام غریبان دانشگاه» و درخواست کردم تا استادان و دانشگاهیان نامه‌ای در دفاع از این دو همکار تعلیقی‌ را خطاب به رئيس دانشگاه اصفهان امضا کنند. بیش از چهار هزار امضا جمع‌آوری شد. شاید تنها نامه ای در تاریخ ایران خطاب به یک رئيس دانشگاه باشد که این اندازه امضای دانشگاهی در پای خود داشته است. اما زورمان نرسید. آنها قانونا نمی‌توانستند بعد از یک سال، بدون حکم دادگاه، تعلیق را ادامه بدهند، اما ادامه دادند. دانشگاهی‌اند اما گویا نمی‌دانند که وقتی قانونْ ناموس نباشد، ناموس هم بی‌قانون می‌شود. بگذریم!

آن نامه‌ها و امضا‌ها که تاثیر نداشت، هیچ، بالگرد هم فروافتاد، انتخابات هم برگزار شد، شیخ محمد هم برای پزشکیان تبلیغ کرد، پزشکیان هم رئیس‌جمهور شد؛ به وزیرش هم دستور داد که استادان تعلیق یا اخراج شده به دانشگاه بازگردند اما هنوز زور کسی نرسیده است. حتی زور وزیر نمی‌رسد که روسای دانشگاههای حوزه خودش را تغییر دهد، چه رسد که استادان تعلیقی را برگرداند. من وقتی فهمیدم وفاق چقدر دغدغه نظام است و این حرف که «موفقیت دولت چهاردهم موفقیت نظام است» چقدر جدی است که دیدم قدح‌گردان وفاق به وزیر خود دستور داد که استادان تعلیقی و اخراجی به سر کار خود برگردند، اما وزیر هنوز نتوانسته است. ما صدهزار استاد دانشگاه داریم و شمار این استادان تعلیقی و اخراجی به صد نفر هم نمی‌رسد، یعنی یک هزارم کل استادان دانشگاههای کشور، اما حاضر نیستند اجازه دهند همین صد استاد هم برگردند تا ٰرئیس جمهوری که قرار است موفقیتش موفقیت نظام باشد آبرویش و حرمت دستورش و اقتدارش در جامعه حفظ شود تا بلکه بتواند گره‌ای بگشاید. با این کارهایشان وفاق را بی‌افق کرده‌‌اند، نتیجه‌اش را هم خواهند دید.

شیخ محمد ما روزها به نوشتن تفسیر افنان و ترجمه متون عربی اشتغال دارد و شب‌ها نیز به مسجد می‌رود و با لباس جسمانی، پیش‌نمازی می‌کند. همسر هنرمندش (بانو زهرا اسعدی) نیز احوال این روزگار را با طرح و رنگ، نقش می‌کند (این‌جا ببینید). روزگارشان سخت است، اما با ایمان و عشق، شیرینش کرده‌اند. و من همچنان در حیرتم از این ساختار که اگر از ظلم فرو نریزد، از بی‌خردی فرو خواهد ریخت.

شیخ محمد ما هر روز چیزی می‌نوشت و برای من می‌فرستاد. قلمش انصافا شیرین است. فقط تفسیر قرآن نمی‌نویسد، مشاهده‌گر و روایتگر خوبی هم هست. چند هفته پیش به او گفتم یا شیخ، در کوی تلگرام دکه‌ای بزن و نوشته‌هایت را عرضه کن. حیف این قلم است که دیده و خوانده نشود. کانالش را راه انداخت و از آن روز، هر روز می نویسد. با طنزی نمکین حرفهایی سخت را لابه‌لای جمله‌هایی لطیف می‌پیچد؛ که گاهی به لطیفه می‌ماند.

شیخ محمد ما را در پیوند زیر بخوانید:
https://www.tgoop.com/soltanirenani600

و عضو کانالش شوید و ترویجش کنید. در این هوای ابری، هوای هم را داشته باشیم.

محسن رنانی / ۱۴ دی ۱۴۰۳



#فرهیختگان

BY فرهیختگان




Share with your friend now:
tgoop.com/IRANINtellectuals/54329

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A few years ago, you had to use a special bot to run a poll on Telegram. Now you can easily do that yourself in two clicks. Hit the Menu icon and select “Create Poll.” Write your question and add up to 10 options. Running polls is a powerful strategy for getting feedback from your audience. If you’re considering the possibility of modifying your channel in any way, be sure to ask your subscribers’ opinions first. When choosing the right name for your Telegram channel, use the language of your target audience. The name must sum up the essence of your channel in 1-3 words. If you’re planning to expand your Telegram audience, it makes sense to incorporate keywords into your name. How to build a private or public channel on Telegram? A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP. Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value.
from us


Telegram فرهیختگان
FROM American