tgoop.com/IRAN_PATARMIC/1952
Last Update:
🔻بازتاب ایده ایرانشهری در تاریخ نگاری و جهان بینی عصر نادرشاه افشار (شماره 11)
#ایده_ایرانشهری
#افشار_شناسی
🔹ایده ایران در فرهنگ عصر نادری (بخش سوم/ پایانی)
-3- الگوبرداری از شاهنامه فردوسی
🟢تقلید از شاهنامه همچون دوره صفویه در دوره افشاریه نیز رواج دارد. شاید یکی از دلایل آن کوشش صفویان برای همهگیری و گسترش شاهنامه چه در حوزه هنری خطاطی، چه در حوزه هنر نگارگری و چه در بطن اجتماعی یعنی قهوه خانهها بود. مؤلف عالم آرای در وصف پیروزی نادر بر ترکان عثمانی در تبریز، یک مثنوی حماسی در توصیف این پیروزی میسراید و چنین میگوید:
ز بس خون که از تیغ شد آشکار
زمین گشت چون لاله کوهسار
روان شد در آن دشت و صحرا و کوه
ز خون یلان موجها کوه کوه
از آن رستخیز و از آن گیرودار
در آن روز محشر شده آشکار
هر آنکس که این چرخ را ساخته
بسی شعبده دور او باخته
ز ایران زمین نادر آرد پدید
کند صد هزاران چون آن ناپدید
دلیران ایران همه جنگجوی
پی قتل رومی نهادند روی
جهانآفرین تا جهان آفرید
چو نادر ز مادر نیامد پدید [1]
🟣عالم آرای در ذکر «انعطاف مرکب جهانگشا به عزم تسخیر قلعه موصل»، لشکر نادر را ضمن درآمدی حماسی در نظم آورده:
چون نادرشه آن خسرو سرفراز
ز کوکوت و ارول چو پرداخت کار
برافروخت کیخسروی بارگاه
به روی دلیران ایران سپاه [2]
🟢تاریخ عالم آرای نیز قطعات متعددی منظوم به صورت مثنوی و اغلب حماسی دارد که اکثر اوقات در شرح جنگهای نادر به نظم درآمده است. تقلید از شاهنامه و اسلوب شعری فردوسی در این مثنویها که بر وزن عروضی آن نیز هست موج میزند. برای نمونه محمدکاظم مروی در وصف شکست نادر از توپال پاشای عثمانی در جنگ کرکوک، مثنوی حماسی میسراید که به نظر میرسد با الگوگیری از شاهنامه فردوسی سروده شده است:
دو روی سپه مرکب انگیختند
دلیران به یکدیگر آویختند
ز خون، دشت و صحرا درآمد به موج
سپه اندر آن کشتی فوج فوج
از آن قیر گون شد رخ آفتاب
ستاره به موج اندرون شد حباب
سپهدار ایران شده مضطرب
چو دید بخت فیروز را منقلب
تو گویی قضا دست وی بسته بود
و یا اختر از وی برآشفته بود
سپه جملگی بود از قحط آب
چو ماهی به دریای خون پر زتاب
به یکباره آن لشکر پر شکوه
زجا آندر آمد، مانند کوه
جلو ریز یکسر به ایران سپاه
نهادند رو، با دل کینه خواه
وزین سو، دلیران ایرانزمین
که هر یک به مانند شیر عرین
زهر سو به دشمن در آویختند
همان خاک با خون در آمیختند
چون شد بخت فیروز اسکندری
نگونساز شد رایت نادری
عنان پیچ شد، شاه ایران سپاه
قضا را جز این نیست آیین و راه [3]
🟣نادر در نبرد دوم با توپال پاشا چیره شده و انتقام شکست قبلی را میستاند. در اینجا نیز محمدکاظم مروی صحنه نبرد را با توصیفات شاعرانه و حماسی روایت میکند:
ز غریدن توپ اژدر تفنگ
صدا رفت بر گند نیل رنگ
ز آواز توپ قیامت شکوه
بدرید دشت و بلرزید کوه
ز تیر دلیران آهن کمان
مشبک شده صفحه آسمان
ز تیغ دلیران سندان شکاف
بلرزید دل در بر کوه قاف
سکندر صفت، شاه جمشیدفر
بجنبید از قلب چون شیر نر
به پیش اندرون رایت نادری
به دست یلان طبل اسکندری
دلیران ایران به مانند کوه
به همپشتی هم همه همگروه
به قلب صف رومیان تاختند
از ایشان فراوان بینداختند [4]
🟢مناجات نادر با خداوند پیش از آغاز نبرد با عبدالله پاشای کوپورلو عثمانی نیز هم یادآور سنت پهلوانان شاهنامه است که پیش از نبرد به مناجات میپرداختند و هم اهمیت پیروزی در نبرد با ترکان عثمانی میرساند. روایت این مناجات چنین است:
الهی تویی رهبر و رهنما
تویی جرم بخشای هر بینوا
تویی پادشاه زمین و زمان
تویی دادرس، هر کس بیکسان
تو کردی مرا در جهان برقرار
تو کردی مرا نادر روزگار
به ایرانزمینم چو کردی بلند
به فضلت به دو پای من رونق ببند [5]
📚منابع:
۱. مروی، محمدکاظم. عالم آرای نادری(۱۳۶۴)، به تصحیح محمدامین ریاحی، زوار ج۱ ص۱۴۶.
۲. همان، ج۳ ص۹۰۷.
۳. همان، ج۱ ص۲۹۱.
۴. همان، ص۳۲۸.
۵. همان، ص۳۹۷.
⚜️ @IRAN_PATARMIC ⚜️
BY پاترم ایرانشَهری
Share with your friend now:
tgoop.com/IRAN_PATARMIC/1952