Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
گفت‌وگوی اهلِ غفلت قابلِ تأویل نیست
خوابِ پای خفته را تعبیر کردن مشکل است

با خیالِ خشک تا کِی سر به یک بالین نهم؟
دست در آغوش با تصویر کردن مشکل است


#صائب_تبریزی
چند باشی عاشق صورت بگو
طالب معنی شو و معنی بجو

صورت ظاهر فنا گردد بدان
عالم معنی بماند جاودان


#مـولانـا

گر از یادم رود عالم

تو از یادم نخواهی رفت

به شرط آن که گه گاهی

تو هم از من کنی یادی

#شهریار
این باد سحر محرم رازست مخسب
هنگام تفرع و نیاز است مخسب

بر خلق دو کون از ازل تا به ابد
این در که نبسته است باز است مخسب


#مولانا
هله خیزید که تا خویشْ زِ خود دور کنیم
وین خیالِ غَم و غَم را همه در گور کنیم

هله من مُطربِ عشقَم، دِگَران مُطربِ زَر
دَفِ من دَفترِ عشق و دَفِ ایشانْ دَفِ تَر


#مولانا
از عشق خدا نه بر زیان خواهی شد
بی‌جان ز کجا شوی که جان خواهی شد

اول به زمین از آسمان آمده‌ای
آخر ز زمین بر آسمان خواهی شد

#حضرت_عشق_مولانا
یک دم به مزد دیده شب زنده دار خویش
می خواستم چو اشک تو را در کنار خویش

رنگین نگشت تیغ نگاهت زخون ما
آخر شکسته رنگی ما کرد کار خویش

َ#حزین_لاهیجی
کمان ناز به زه نازنین سوار من آمد
شکار دوست بت آدمی شکار من آمد

#محتشم_کاشانی
از عشق دلا ، نه بر زیان خواهی شد
بی‌جان ز کجا شوی که جان خواهی شد

اول به زمین از آسمان آمده‌ای
آخر ز زمین بر آسمان خواهی شد

#حضرت_مولانا
بنشین تا ببینیم حدّ و مرز‌ِ چشمانت تا به کجاست و حدّ و مرزِ غم‌های من تا به کجا

#نزار_قبانی
نقش ما گو ننگارند
به دیبـاچه‌ی عقل

هرکجا نامه‌ی عشق است
نشانِ من و توست

#هوشنگ‌_ابتهاج
گفتم از عشق تو رسوای جهانم تا چند
گفت رسوای منی تا به تماشای منی

#فروغی_بسطامی
سرمشق جنون، مرکز پرگار نظرهاست
بر صفحه عارض خط و خالی که تو داری

#صائب_تبریزی

کنون پرنده‌ی تو، آن فسرده در پاییز
به معجزِ تو بهارین شده است و شورانگیز

#حسین_منزوی

ای یار کجایی که در آغوش نه‌ای
امشب بر ما نشسته چون دوش نه‌ای

#سعدی
گر ره دهم فریاد را
    از دم بسوزم باد را
      حدّی است هر بیداد را
         این حدّ هجران تا کجا؟!

#خاقانی
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید

#حضرت‌حافظ
او را بگو
نسیم سیاه چشمانت را
نوشیده ام،
نوشیده ام که پیوسته بی آرامم...

#سهراب_سپهری🍃
نقد جان گرچـه بود قیمت پیمانه ے تو
آه از آن دل ڪه نشد مست ز میخانه ے تو

ڪاش دائم دل ما از تو بلرزد اے عشق
آن دلے ڪز تو نلرزد به چه ارزد اے عشق
                         
#عماد_خراسانی

‌ ‌ مرغ دریا خبر از یک شب دریایی داشت
گشت فریاد کشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا بر هوسِ دولتِ دنیا زد و رفت..

#هوشنگ_ابتهاج
2024/12/01 05:11:35
Back to Top
HTML Embed Code: