tgoop.com/Karimipour_K/5174
Last Update:
چگونگی فروپاشی حکومت های ایران
چگونگی و شیوه فروپاشی خاندان های حکومتگر در ایران طرحواره ای نیست که مرا در آن جایی باشد، چرا که به رشته تحصیلی ام بر نمی گردد؛ بنابراین از همین جا برای ورود به آن پوزش می خواهم.
۱- فروپاشی پهلوی با انقلابی به نسبت آرام و بدون جنگ مسلحانه و خونریزی گسترده و سریع رخداد. گرچه در قانون اساسی شمار کشته های انقلاب اسلامی 60000 تن پنداشته شده، ولی بیشینه کشته های انقلاب 57 از 3500 بیشتر نبود. حتی بر پایه آمار بنیاد شهید کل شهدای عصر پهلوی از فروردین 1300 تا بهمن 1357, کمتر از عدد اخیر است. به هر روی فروپاشی پهلوی بومی و بدون دخالت آشکار و لشگر کشی خارجیان بود؛
۲- فروپاشی قاجار نیز طی جنبش مشروطه تا کودتای اسفند رضاخان میرپنج، به نسبت آرام، کم تلفات و بدون لشگرکشی خارجی بود؛
۳- فروپاشی خاندان های حکمتگر زند و پیشتر از آن افشار، در مقیاس کلی جنبه داخلی داشت و نقش لشگرکشی خارجی در این دو نمایان نبود؛
۴- ولی در فروپاشی شاهنشاهی یا حکومت صفوی، دوعامل تقریبا توامان و همراه ناخشنودی داخلی و حمله خارجی زمینه فروپاشی این سلسله حکومتی را فراهم ساختند. به سخن دیگر به رغم ستمکاری ها و سختگیری های فرمانروایان صفوی بر رعیت، قیام های کوچک ناحیه ای درونی پاسخ نداد و این سلسله با وجود آشکار شدن و بلکه فراگیر شدن فساد همچنان به سیطره اش بر توده ها ادامه می داد.
تا این که هجوم ابدالی ها و غلجایی ها (افاغنه) از حاشیه قلمرو صفویه آغاز شد و البته عثمانی ها نیز به عنوان نیرو و ارتشی خارجی برای پشتیبانی این دو قبیله شتافته و کار صفویه را در کمال بی تفاوتی رعایای ایران، بس ساده و بی مقاومت جدی تقریبا به پایان رساندند. در واقع معادله فروپاشی حکومت صفوی چنین بود:
ناخشنودی درونی+حمله خارجی=فروپاشی
فروپاشی شاهنشاهی ساسانی نیز بی شباهت به فروپاشی صفوی نیست. در واقع نارضایتی سخت رعایا از ستم حکومت مذهبی ساسانی، بستری را مهیا کرد که دستجات عرب تازه مسلمان، بساطش را در هم ریختند. به گونه ای که ایرانیان که از ستم حکومت به ستوه آمده بودند، در برابر عنصر مهاجم خونریز و برباد دهنده عرب چندان ایستادگی نکردند. جنگ سلاسل را خوانده اید؟ آنگاه که برای جلوگیری از فرار جنگاوران ایرانی در برابر اعراب بدوی، به پاهایشان زنجیر بستند؟! و یا فرایند سقوط اصفهان توسط افغان ها را؟!
کوتاه این که فروپاشی حکومت های عرفی و معمولی در ایران با انقلاب، جنبش و یا نبردهای قبیله ای با اتکا به قوای داخلی شدنی و بلکه رایج بوده است. بر عکس فروپاشی حکومت های متکی به مذهب یا حکومت های ایدئولوژیک، مانند ساسانی و صفوی، تنها با تجمیع خواسته و ناخواسته دو نیروی رعایا و دشمن خارجی امکان پذیر شد. چرا؟!
نخست آن که تا جایی که به ایران بر می گردد، حکومت های مذهبی درصدی از مردم را به هر طریق ممکن برای پاسداری از خود تربیت کرده و آنان را با شست و شوی مغزی و... به عناصری وفادار در جهت ایجاد سپر خود تبدیل می کنند. دوم آن که به هنگام فشار بزرگ و تهدید فراگیر داخلی مردمان، به لطائف الحیل، از علائق و دلبستگی های ملی-مذهبی مردم از راه پروپاگاندا و در جهت ایجاد شکاف و شقاق بین مردم سود برده و بدین وسیله مانع یکپارچگی مردم علیه خود می شدند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
BY یدالله کریمی پور
Share with your friend now:
tgoop.com/Karimipour_K/5174