M_H_KARIMIPOUR Telegram 357
ایران، نه این است!

محمّد حسین کریمی پور

برای من ایران روزی یک جغرافیا بود و ایرانیان را به سجل احوالشان تمیز می دادم. زندگی بمن آموخت آن اهورایی وجود -که ایرانش می خوانیم- نه چنین تنگ است.

ایران، حالا به ظن من چیزیست از جنس ابر و شبنم و‌ مه . هست و نیست. سیالست و جاریست و خنک است و فریباست و بازیگوش. زنده است و زندگی بخشست و در کار زایشست. جوینده است و مرزشکن و بسط یابنده و ‌ترمیم‌گر. از خمیره شعر و موسیقا و بانگ و نوا و خرد و صنعت و اعمار و آدمیت و مهربانی و حکایتست. تاریخست. حکمت خسروانی و مشاء است. پیرست چون زال و برناست چون سهراب. رودابه است و تهمینه. به روز پیروزی کوروش و‌ نوشروانست و به گاه شکست به شکوه آریو برزن و جلال الدین خوارزمشاه. حرف دارد گاه به زبان بزرگمهر و شیخ بهاء و‌ملا صدرا،گاه به ترنم حافظ و سعدی و مولانا . میرزا تقی و مصدق است. چغازنبیل و تخت جمشید و ارگ بم و‌ مسجد شیخ لطف الله و مشهدالرضاست. قالی تبریز و‌منبت اصفهان و باقلوای یزدست. سنت وقفست. بست شاه عبدالعظیمست. مشروطه و بهارستانست و‌جای گلوله هایی که هنوز خون تازه از آن می چکد. پروین و‌ غلامرضا تختی و مریم میرزا خانی است. بنان است و شجریان. حسین بروجردی و موسی صدر و‌ محمود طالقانی و ‌مهدی بازرگان و علی سیستانی است. همت است و‌باکری و آبشناسان. شاهنامه و‌ قابوسنامه و‌گلستان و‌کلیله و دمنه است.

ایران آن داستانکی است که ننه جان در شب مخملین بامیان -وقتی ستاره ها نزدیکترینند به زمین- به لفظ دری برای دخترک چشم بادامی نقل می کند. آن سُکرِ حافظست که به لهجه عسلین تاجیک در جان محبوبه می ریزی. آن نامهای آریاییست که مادران جبال کردستان بر عزیزکان می نهند. زبان فارسیست مسلط بر تاریخ غنی دیوان و‌ادب ترکیه و هند و خانات. نغمه اشعار کهن ماست از حنجره مردم سغد و کاشغر و کشمیر. بنادر متروک‌شیرازیها در زنگبارست. دهها میلیون نسخه رومی است که به صد زبان، مرهمِ زخم مردمانست.

چگونه می توان اقبال لاهوری و آنه ماری شیمل و‌باسکرویل شهید را از اشراف ایران نخواند؟ گر صد مکان برای تجسد ایران بر شمرند، می شود سمرقند و‌ خجند و مزار و بامیان و قونیه و سلیمانیه ومدائن و دربند را وانهاد؟

در جای جای اتازونی، در آکادمی علوم شرقی مسکو، در مک گیل مونترال، در لیدن، در آکسفورد، در ورشو، در ریگا، در برلین و آمستردام در قاهره و دهلی و‌توکیو‌، در کتابخانه کنگره، در آرمیتاژ و لوور و متروپلیتن، در صدها آکادمی و مرکز فرهنگی پر آوازه جهان، مجموعه ها، گنجینه ها، کنج ها، اتاقها و آدمهایی سراغ می کنی که تا مغز استخوان ایرانی اند.

ایران به جلگه های زرخیز خوزستان، به کارون، به فارس، به زاگرس، به آذربایجان، به کویر ، به اصفهان و تبریز و‌ کرمان به ساحل افسونگر خزر به دریای مکران به سیستان و به البرز و به این مرزهای روی نقشه ختم نمی شود . و نه به ما اقوام باشنده درین مرزها که روزگار به اسیری و‌ ناشادی می گذرانیم.

ایران، دلبری نیم خفته است. باشد روزی فرزندانی به از ما داشته باشد. کسانی که قدرش را بدانند و گوهرهای فریدش را باز رواج بازار جهان کنند. زنان و‌مردانی که زندگی کنند و مردمی. خرم باشند و شادی بپراکنند و‌میراث ایزدی پاس دارند به شایستگی . آمین!


https://www.tgoop.com/M_H_Karimipour



tgoop.com/M_H_Karimipour/357
Create:
Last Update:

ایران، نه این است!

محمّد حسین کریمی پور

برای من ایران روزی یک جغرافیا بود و ایرانیان را به سجل احوالشان تمیز می دادم. زندگی بمن آموخت آن اهورایی وجود -که ایرانش می خوانیم- نه چنین تنگ است.

ایران، حالا به ظن من چیزیست از جنس ابر و شبنم و‌ مه . هست و نیست. سیالست و جاریست و خنک است و فریباست و بازیگوش. زنده است و زندگی بخشست و در کار زایشست. جوینده است و مرزشکن و بسط یابنده و ‌ترمیم‌گر. از خمیره شعر و موسیقا و بانگ و نوا و خرد و صنعت و اعمار و آدمیت و مهربانی و حکایتست. تاریخست. حکمت خسروانی و مشاء است. پیرست چون زال و برناست چون سهراب. رودابه است و تهمینه. به روز پیروزی کوروش و‌ نوشروانست و به گاه شکست به شکوه آریو برزن و جلال الدین خوارزمشاه. حرف دارد گاه به زبان بزرگمهر و شیخ بهاء و‌ملا صدرا،گاه به ترنم حافظ و سعدی و مولانا . میرزا تقی و مصدق است. چغازنبیل و تخت جمشید و ارگ بم و‌ مسجد شیخ لطف الله و مشهدالرضاست. قالی تبریز و‌منبت اصفهان و باقلوای یزدست. سنت وقفست. بست شاه عبدالعظیمست. مشروطه و بهارستانست و‌جای گلوله هایی که هنوز خون تازه از آن می چکد. پروین و‌ غلامرضا تختی و مریم میرزا خانی است. بنان است و شجریان. حسین بروجردی و موسی صدر و‌ محمود طالقانی و ‌مهدی بازرگان و علی سیستانی است. همت است و‌باکری و آبشناسان. شاهنامه و‌ قابوسنامه و‌گلستان و‌کلیله و دمنه است.

ایران آن داستانکی است که ننه جان در شب مخملین بامیان -وقتی ستاره ها نزدیکترینند به زمین- به لفظ دری برای دخترک چشم بادامی نقل می کند. آن سُکرِ حافظست که به لهجه عسلین تاجیک در جان محبوبه می ریزی. آن نامهای آریاییست که مادران جبال کردستان بر عزیزکان می نهند. زبان فارسیست مسلط بر تاریخ غنی دیوان و‌ادب ترکیه و هند و خانات. نغمه اشعار کهن ماست از حنجره مردم سغد و کاشغر و کشمیر. بنادر متروک‌شیرازیها در زنگبارست. دهها میلیون نسخه رومی است که به صد زبان، مرهمِ زخم مردمانست.

چگونه می توان اقبال لاهوری و آنه ماری شیمل و‌باسکرویل شهید را از اشراف ایران نخواند؟ گر صد مکان برای تجسد ایران بر شمرند، می شود سمرقند و‌ خجند و مزار و بامیان و قونیه و سلیمانیه ومدائن و دربند را وانهاد؟

در جای جای اتازونی، در آکادمی علوم شرقی مسکو، در مک گیل مونترال، در لیدن، در آکسفورد، در ورشو، در ریگا، در برلین و آمستردام در قاهره و دهلی و‌توکیو‌، در کتابخانه کنگره، در آرمیتاژ و لوور و متروپلیتن، در صدها آکادمی و مرکز فرهنگی پر آوازه جهان، مجموعه ها، گنجینه ها، کنج ها، اتاقها و آدمهایی سراغ می کنی که تا مغز استخوان ایرانی اند.

ایران به جلگه های زرخیز خوزستان، به کارون، به فارس، به زاگرس، به آذربایجان، به کویر ، به اصفهان و تبریز و‌ کرمان به ساحل افسونگر خزر به دریای مکران به سیستان و به البرز و به این مرزهای روی نقشه ختم نمی شود . و نه به ما اقوام باشنده درین مرزها که روزگار به اسیری و‌ ناشادی می گذرانیم.

ایران، دلبری نیم خفته است. باشد روزی فرزندانی به از ما داشته باشد. کسانی که قدرش را بدانند و گوهرهای فریدش را باز رواج بازار جهان کنند. زنان و‌مردانی که زندگی کنند و مردمی. خرم باشند و شادی بپراکنند و‌میراث ایزدی پاس دارند به شایستگی . آمین!


https://www.tgoop.com/M_H_Karimipour

BY محمّد حسين كريمي پور




Share with your friend now:
tgoop.com/M_H_Karimipour/357

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Image: Telegram. But a Telegram statement also said: "Any requests related to political censorship or limiting human rights such as the rights to free speech or assembly are not and will not be considered." Administrators 4How to customize a Telegram channel? The best encrypted messaging apps
from us


Telegram محمّد حسين كريمي پور
FROM American