tgoop.com/M_H_Karimipour/372
Last Update:
انقلاب خوبست،
يك جُرعه نه يك خُمره!
محمّد حسين كريمي پور
انقلاب مي كني. يعني بنايِ كهنه اي را كه نمي پسنديدي، خراب مي كني. حكومتِ سابق و نَظمِ قديم را در هم مي كوبي. تا اينجا ابزار تو كُلنگ است و پيشه ات خراب كردن!
از اينجا به بعد، طيفي از گزينه ها پيش روي توست. گزينه هايِ دو سَرِ طيف چنين اند:
١- "انقلابي گري كسب و كارت مي شود. "
همچنان انقلابي مي ماني و يك دٓم كلنگ را زمين نمي گذاري. چريك و معترض و طلبكارمي ماني، گرچه قدرت در كفِ خودت باشد. مردِ مديريتِ كسالت بارِ "توسعه" نيستي. پي ريزي، آجر چيني ، سفيد كاري و پايشِ سود و زيان، كار تو نيست! ازينكه انقلاب تمام شود و ملّتت نتيجه بخواهند ، بيمناكي. تو را آفريده اند كه عتاب كني، قرار نيست جواب دهي. به كنار رفتن هم اصلا و ابدا فكر نمي كني! پس پرچمدارِ انقلابي بي پايان مي شوي. انقلابي كه خودت - بنام ملّت- مظهرِ مقدّسِ تداومش باشي. كدام احمقي از قدّيسان، حساب پس مي كشد؟
مي تازي! تا پايانِ جهان و انتهاي زمان مي تازي! انور خوجه مي شوي، قذافي يا موگابه!
٢- "اثبات مي كني كه انقلاب برايت وسيله خدمت بوده، نه بستر قدرت."
مي داني كه تخريب، تنها قدمِ اوّلِ ساختنِ كشوري نوين بوده است. سعي مي كني دورانِ تخريب و عصرِ كلنگ، طولاني نشود. انقلابي گري را پايان مي دهي و كمك مي كني كشورت قوام گيرد و پا به دوران توسعه بگذارد.
كلنگ را كنار مي گذاري و ابزار سازندگي را بر مي داري. مي داني خشونتِ انقلابي بايد جايش را به حكومت قانون، مسئوليت پذيري، ظرافت، مدارا ، تعاملِ سازنده ، توليد قدرت و خلقِ رفاه بدهد. اگر ببيني كه ديگران سازندگانِ بهتري اند ، صحنه را به سازندگان مي سپاري!
ماندلا مي شوي و بر پيشانيِ تاريخ انسان، مي درخشي!
انقلاب، كُلنگ است و انقلابي گري تخريب! گاهي - راستش را بخواهي، ندرتاً - لازم و خوبست! آنهم بشرط آنكه اندازه بداني.
نكند تا ابد، انقلابي بماني!
خُنُك آن باده گساري كه فرقِ جُرعه و جام را با خُمره و شُربِ مُدام، بداند. والسلام.
https://www.tgoop.com/M_H_Karimipour
BY محمّد حسين كريمي پور

Share with your friend now:
tgoop.com/M_H_Karimipour/372