Notice: file_put_contents(): Write of 3891 bytes failed with errno=28 No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 50

Warning: file_put_contents(): Only 8192 of 12083 bytes written, possibly out of free disk space in /var/www/tgoop/post.php on line 50
حرف‌هايى براى نگفتن@Mohammadrezarouzbeh P.2932
MOHAMMADREZAROUZBEH Telegram 2932
کارکردهای معنا - زیبایی شناختی تقطیع سطرها در شعر آزاد (۲)

همانطور که گفته شد، تقطیع در شعر آزاد افزون بر قواعد عروضی یا موسیقیایی خاص، تابع مقاصد معنا - زیباشناسانه‌ی هنری است. گاه شاعر مصراعی/ سطری را به کلمه‌ یا کلماتی منفرد و مستقل اختصاص می‌دهد تا تأمل و تمرکز خواننده را بر روی آن کلمه برانگیزد و او را به اندیشیدن درباره‌ی ابعاد معنایی آن کلمه در بافت کلی شعر وادارد یا اینکه مفهومی یا حسی را به او القا کند. مثلاً در انتهای شعر کتیبه" اثر اخوان ثالث:

مکید آب دهانش را و گفت: "آرام
نوشته بود
همان
کسی راز مرا داند
که از این رو به آن رویم بگرداند

شاعر، "همان" را در جایگاه سطری مستقل نشانده است. چرا؟ اگر شعر کتیبه را دقیق و عمیق بخوانیم و به ژرفای درونمایه‌اش راه ببریم در می‌یابیم که نقطه‌ی رمزگشایی از ماجرا و گرانیگاه پیام شعر، همین است: همان.  یعنی تکرار و توالیِ همان صحنه، همان وعده، همان حرکت، همان رخداد، همان تاریخ، همان...
آنگاه به هوشمندی و بلاغت ذهن و زبان شاعر وقوف می‌یابیم که با تمایز بخشی به این کلمه، چه ادراک و احساس ژرف و شگرفی را انتقال داده است.
احمد شاملو در بخشی از یک شعر منثور سروده است:
شغالی
گر
  ماه بلند را دشنام گفت
...

تک افتادگی حرف "گر" افزون بر معنای رایجش (اگر)،  در پیوند با شغال، بیماری پوستی (گر،  جَرب، مو ریختگی) را تداعی می‌کند که غیر مستقیم، پاسخی است به دشنام شغال به ماه. در اینجا زیبایی ماه در برابر زشتیُ شغال گَرگین  متصور می‌شود و به داوری حسی و شناختیِ خواننده درباره‌ی این دو می‌انجامد.
شاملو در انتهای شعر "مرثیه" (برای فروغ) می‌گوید:
و ما همچنان
  دوره می‌کنیم
شب را و روز را
هنوز را
در اینجا کلمه‌ی "هنوز" با خروج از جایگاه دستوری‌اش (قید) و قرار گرفتن در موقعیت مفعول، هم بارزتر و برجسته‌تر جلوه‌گر شده و هم قافیه‌ای پر تپش آفریده و هم مفهوم رکود و ایستایی را به خوبی نشان داده است. به کشش صوتی مصوت "او" در این کلمه دقت کنیم: هنو.....ز

شاملو در انتهای شعر منثور "تمثیل" نیز "وگرنه مرداران" را جدا نویسی کرده است:

فریادی شو تا باران
وگرنه
مرداران!

تا هم با کوبشی آوایی، تکیه و تامل بر روی کلمه‌ی مرداران را دوچندان سازد  و هم، خوار و زمین‌گیر شدن چون مردار را القا و آینگی کند.
در بند پایانی شعر "بی تو خاکسترم" از م. آزاد:
  بی تو این خانه، تاریک و تنهاست
بی تو ای دوست
خفته بر لب سخن‌هاست
بی تو
        ای دوست

سطر "بی تو ای دوست" که در سراسر شعر، ترجیع‌وار تکرار شده، به شکلی دو پاره نگاشته شده است تا در پایان شعر، تاکید، حسرت و اندوه شاعر را با طنینی رساتر به خواننده منتقل کند.
شفیعی کدکنی در این بخش از شعر نیمایی "حلاج":

وقتی تو روی چوبه دارت
                            خموش و مات
بودی،
ما
انبوه کرکسان تماشا
  با شحنه‌های مامور
مامورهای معذور
همسان و هم‌سکوت ماندیم

در حالی که می‌توانست بگوید:
ما خیل کرکسان تماشا
کلمه‌ی "ما" را تک و تنها در قاب یک سطر نشانده است؛ هم به اقتضای وزن و هم برای القای این نکته که در واقع، ما تماشاچیان کرکس‌وارِ این صحنه‌ی فجیع، تنها بودیم و حلاج به تنهایی "تن‌ها"،  ما کم بودیم و او فراوان، ما هیچ بودیم و او همه.
ادامه دارد...

محمدرضا روزبه

@Mohammadrezarouzbeh



tgoop.com/Mohammadrezarouzbeh/2932
Create:
Last Update:

کارکردهای معنا - زیبایی شناختی تقطیع سطرها در شعر آزاد (۲)

همانطور که گفته شد، تقطیع در شعر آزاد افزون بر قواعد عروضی یا موسیقیایی خاص، تابع مقاصد معنا - زیباشناسانه‌ی هنری است. گاه شاعر مصراعی/ سطری را به کلمه‌ یا کلماتی منفرد و مستقل اختصاص می‌دهد تا تأمل و تمرکز خواننده را بر روی آن کلمه برانگیزد و او را به اندیشیدن درباره‌ی ابعاد معنایی آن کلمه در بافت کلی شعر وادارد یا اینکه مفهومی یا حسی را به او القا کند. مثلاً در انتهای شعر کتیبه" اثر اخوان ثالث:

مکید آب دهانش را و گفت: "آرام
نوشته بود
همان
کسی راز مرا داند
که از این رو به آن رویم بگرداند

شاعر، "همان" را در جایگاه سطری مستقل نشانده است. چرا؟ اگر شعر کتیبه را دقیق و عمیق بخوانیم و به ژرفای درونمایه‌اش راه ببریم در می‌یابیم که نقطه‌ی رمزگشایی از ماجرا و گرانیگاه پیام شعر، همین است: همان.  یعنی تکرار و توالیِ همان صحنه، همان وعده، همان حرکت، همان رخداد، همان تاریخ، همان...
آنگاه به هوشمندی و بلاغت ذهن و زبان شاعر وقوف می‌یابیم که با تمایز بخشی به این کلمه، چه ادراک و احساس ژرف و شگرفی را انتقال داده است.
احمد شاملو در بخشی از یک شعر منثور سروده است:
شغالی
گر
  ماه بلند را دشنام گفت
...

تک افتادگی حرف "گر" افزون بر معنای رایجش (اگر)،  در پیوند با شغال، بیماری پوستی (گر،  جَرب، مو ریختگی) را تداعی می‌کند که غیر مستقیم، پاسخی است به دشنام شغال به ماه. در اینجا زیبایی ماه در برابر زشتیُ شغال گَرگین  متصور می‌شود و به داوری حسی و شناختیِ خواننده درباره‌ی این دو می‌انجامد.
شاملو در انتهای شعر "مرثیه" (برای فروغ) می‌گوید:
و ما همچنان
  دوره می‌کنیم
شب را و روز را
هنوز را
در اینجا کلمه‌ی "هنوز" با خروج از جایگاه دستوری‌اش (قید) و قرار گرفتن در موقعیت مفعول، هم بارزتر و برجسته‌تر جلوه‌گر شده و هم قافیه‌ای پر تپش آفریده و هم مفهوم رکود و ایستایی را به خوبی نشان داده است. به کشش صوتی مصوت "او" در این کلمه دقت کنیم: هنو.....ز

شاملو در انتهای شعر منثور "تمثیل" نیز "وگرنه مرداران" را جدا نویسی کرده است:

فریادی شو تا باران
وگرنه
مرداران!

تا هم با کوبشی آوایی، تکیه و تامل بر روی کلمه‌ی مرداران را دوچندان سازد  و هم، خوار و زمین‌گیر شدن چون مردار را القا و آینگی کند.
در بند پایانی شعر "بی تو خاکسترم" از م. آزاد:
  بی تو این خانه، تاریک و تنهاست
بی تو ای دوست
خفته بر لب سخن‌هاست
بی تو
        ای دوست

سطر "بی تو ای دوست" که در سراسر شعر، ترجیع‌وار تکرار شده، به شکلی دو پاره نگاشته شده است تا در پایان شعر، تاکید، حسرت و اندوه شاعر را با طنینی رساتر به خواننده منتقل کند.
شفیعی کدکنی در این بخش از شعر نیمایی "حلاج":

وقتی تو روی چوبه دارت
                            خموش و مات
بودی،
ما
انبوه کرکسان تماشا
  با شحنه‌های مامور
مامورهای معذور
همسان و هم‌سکوت ماندیم

در حالی که می‌توانست بگوید:
ما خیل کرکسان تماشا
کلمه‌ی "ما" را تک و تنها در قاب یک سطر نشانده است؛ هم به اقتضای وزن و هم برای القای این نکته که در واقع، ما تماشاچیان کرکس‌وارِ این صحنه‌ی فجیع، تنها بودیم و حلاج به تنهایی "تن‌ها"،  ما کم بودیم و او فراوان، ما هیچ بودیم و او همه.
ادامه دارد...

محمدرضا روزبه

@Mohammadrezarouzbeh

BY حرف‌هايى براى نگفتن


Share with your friend now:
tgoop.com/Mohammadrezarouzbeh/2932

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Healing through screaming therapy Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. When choosing the right name for your Telegram channel, use the language of your target audience. The name must sum up the essence of your channel in 1-3 words. If you’re planning to expand your Telegram audience, it makes sense to incorporate keywords into your name. Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value.
from us


Telegram حرف‌هايى براى نگفتن
FROM American