tgoop.com/Mohammadrezarouzbeh/2941
Last Update:
کارکردهای معنا - زیباییشناختی تقطیع سطرها در شعر آزاد (۵)
در آثار شاعران مدعی پستمدرن، کاربست این تکنیک نوشتاری، متظاهرانهتر است مثل این سرودهی علی عبدالرضایی که از طریق پلکانینویسی سطرها، سوختن و خاموش شدن تدریجی لامپهای نئون را به تصویر کشیده است:
...من تو را در چشمهای تو از دست دادهام مثل مرگ نئون در کتابفروشی آرمان
تابفروشی رما
ب فروشی ن
روش
پت
پت
پت
(پاریس در رنو، ص ۴۷)
یا این سرودهی "زبانمحور" شمس آقاجانی که از طریق گسستهنویسی، گیجشدگی را مجسم ساخته است:
روزهایی که نمیروند و میآیند
از تو که گیج میشوم کوتاه میشود راه دراز دور میزنم
دور
میزنم میزنم
دور
(مخاطب اجباری، ص۳۴)
در قلمرو شعر مدرن، گاه روش تقطیع سطرها به گونهای است که شاعر، کلمه یا کلماتی غیر منتظره را عامدانه به طور مجزا و منفرد در سطر پایانی قرار میدهد تا هم تامل و تمرکز خواننده را بر آن برانگیزاند و هم با پایانی تکاندهنده، خواننده را غافلگیر کند مثل این شعر از گروس عبدالملکیان:
کافهای تاریک
بیست و چهار دقیقه روبروی هم
بیست و چهار دقیقه سکوت
- رنگهای رفته را مجسم کن
رویاهای گمشده در مه را
راست میگفت
نبودن
بیشتر از بودن بود
◾
بلند شدم
قهوه را حساب کردم
و بیرون آمدم
از دنیا
در حالی که منتظریم شاعر بگوید: "بیرون آمدم از کافه"، کلمهی دنیا تکانهی حسی شدیدی در ما به وجود میآورَد.
سطر آخر این شعر از مژگان عباسلو نیز شدیدا تاثیرگذار است:
نقش مهمی در این نمایشنامه ندارم
قرار است
او
در یک کافهی کوچک
آن طرف میز بنشیند
و من
این طرف میز
نباشم
در سرودههای زبانمحور، اتخاذ این شیوه، هم برای عینیتبخشی به مفهوم است، هم به قصد به رخ کشیدنِ زبان است و هم به نیت "سفیدنویسی"؛ یعنی شاعر، سطرها را با جملات ناتمام و کلمات ناقص به پایان میرساند تا خواننده با تامل و تمرکز بر آن کلمه یا جملهی ناتمام، ادامهی آن را در ذهن خودش بازآفرینی کند. مثل این بخش از یک سرودهی رضا براهنی:
دیروز من چقدر
عاشقتر از همی...
مثل همین تو که در یک هما...
شُرّا...
(خطاب به پروانهها و...، ص ۵۸)
ادامه دارد
محمدرضا روزبه
@Mohammadrezarouzbeh
BY حرفهايى براى نگفتن
Share with your friend now:
tgoop.com/Mohammadrezarouzbeh/2941