tgoop.com/Mohammadrezarouzbeh/2946
Last Update:
کارکردهای معنا - زیباییشناختی تقطیع سطرها در شعر آزاد (بخش پایانی)
در غزل جوان امروز، زنجیرهی این ابتکارات در تقطیع سطرها تا سرحد کانکریتنویسی و شعر تجسمی گسترش یافته است. مانند این بخش از یک غزل هاشم کرونی:
خانم شما شبیه منی یا شبیه (تو)
یا شکل من در آینهی روبرو کدام
خانم سی و دو حرف ف
ر
و
ریخت از لبت
شد رود گنگ و رفت فراسوی هر کلام
(کلوزاپ از باب اول کتاب مقدس، ۴۶)
یا ابیات پایانی غزلی از علیرضا بدیع:
جسم مرا بگیر وَ در خود مچاله کن
خواهد چکید از بدنم چشمهای تو
!
!
!
این رد کفش نیست نشان تعجب است
روییده وقت رفتنت از رد پای تو
(حبسیههای یک ماهی: ۶۷ -۶۸)
در قلمرو موسوم به "فرا غزل" گاه شاعر به قصد ساختزدایی از غزل مالوف، افزون بر کوتاه و بلند کردن طول سطرها، و ایجاد اتصال معنایی دوسویهی سطرها (به سطر قبلی و بعدی)، ابیات را تماماً به شیوه ی شعر آزاد، پلکانی مینویسد؛ مثلاً در این نمونه از بیژن ارژن:
ماندیم و ماندند آشنایان
دیگران هم
رفتند مثل بادبادک
آسمان هم
با کلههای باد کرده آشنا بود
بر سینهشان بگرفت
تا رنگینکمان هم
دروازهای سازد
میان آسمانها
تا بادبادکهای رنگی جوان هم
داخل شوند و قصر آنها را ببینند
داخل شدند این دوستان مهربان هم
(رنگ انار، ۱۳۸۲: ۹ )
که البته به نظر نمیرسد که کاربست این شیوهی نوشتاری جز تداعی اوجگیری بادبادک در آسمان، دستاورد معنا- زیبایی شناختی دیگری به ارمغان آورده باشد.
طی دهههای پیشین متاثر از گسترش شیوهی کانکریتنویسی، شعر جوان پر شد از پلکانی نویسی موجّه و غیر موجه سطرها تا جایی که بازیهای نوشتاری تفننی نظیر
چکه
چکه
چکه و
پ
ر
ت
ا
ب و
ش
ل
ی
ک و
ب
ا
ر
ا
ن نگاری در سرودهها حالتی اپیدمی و در عین حال مهوع و ملالآور یافت و از بداعت و اثرگذاری این شگرد بلاغی بشدت کاست.
شعر فارسی، جهشهای خلاقانهی تازه و البته سنجیده و ساختمند در این حیطه را انتظار میکشد و اینگونه باد!
محمدرضا روزبه
@Mohammadrezarouzbeh
BY حرفهايى براى نگفتن
Share with your friend now:
tgoop.com/Mohammadrezarouzbeh/2946