MOLAVIPOETT Telegram 5281
شرح روان ابیات مثنوی معنوی _ دفتر چهارم
آموختنِ پیشه گورکَنی، قابیل از زاغ، پیش از آنکه در عالَم، علمِ گورکَنی و گور بُوَد


(۱۳۱۶) زآنکه حالِ این زمین با ثَبات*
            باز گوید با تو انواع نبات

چون رویش انواع گیاهان حال زمین استوار (نوع خاک) را برای تو بازگو می‌کنند. ( با انچه در دلت می‌رویید متوجه می‌شوی که حال دلت الهی است یا شیطانی).
*با ثبات: ثابت، استوار


(۱۳۱۷) در زمین گر نیشکر، ور خود، نی است
          ترجمان هر زمین نَبتِ* وی است

اگر در زمین نیشکر است یا نی، بیان کننده جنس زمین است. نوع گیاهی که رشد می‌کند نشاهنده حاصلخیز بودن یا نبودن زمین آن است.
*نَبت: گیاه


(۱۳۱۸) پس زمین دل که نَبتش فکر بود
           فکرها اسرار دل را وانمود

پس گیاه زمین دل اندیشه است و اندیشه ها اسرار دل را آشکار می سازند.


(۱۳۱۹) گر سخن‌کَش* یابم اندر انجمن
      صد هزاران گُل بُرویم چون چمن

اگر در مجلس، شنوندگانی مستعد و قابل پیدا کنم، صدها هزار گل معرفت از قلب و زبانم می‌رویانم مانند چمن در سطح زمین گسترده می‌‌شود.


(۱۳۲۰) ور سخن‌کش پایم آن دَم، زن به مُزد*
           می‌گُریزد نکته ها از دل چو دُزد

اگر شنونده غیرطالب در مجلس باشد( دیوثی‌که قدر کلام را نداند)  آن زمان نکته ها مانند دزد از قلبم فرار می‌کند.


(۱۳۲۱) جُنبشِ هر کَس به سویِ جاذب است
      جذبِ صادق، نه چو جذبِ کاذب است

هر کس به سوی چیزی که جذبش می‌کند حرکت می‌کند، عوامل جذب حقیقی مانند عوامل جذبِ دروغین نیست و به سوی مقصد حقیقی جذب می‌شود.


(۱۳۲۲) می‌روی گَه گُمره و گَه در رَشَد
      رشته پیدا نه و آن کِت* می‌کَشَد

گاهی به سوی گمراهی و گاهی به سوی هدایت حرکت می‌کنی، نه ریسمانی و نه آن کس که تو رو می‌کَشد پیداست.
* کِت: که تو را


(۱۳۲۳) أشترِ کوری، مِهارِ تو رَهین*
   تو کَشِش می‌بین، مِهارت را مَبین

مثل شتری نابینا هستی که افسارت دست کسی است، (حرکتش در گرو وجود دیگریست). تو کِشنده یا مُسبب را ببین، به افسار توجه نکن. (علت را ببین به معلول توجه نکن)
*رَهین: گرو نهاده شده


(۱۳۲۴) گر شدی محسوسِ جذّاب و مِهار
          پس نماندی این جهان دارُالغِرار*

اگر کِشنده مِهار و خود مِهار هویدا می‌شد، این جهان هرگز خانه فریب نمی‌ماند. ( راز هستی آشکار می‌شد.)
*دارالغرار: خانه فریب = دنیا


(۱۳۲۵) گَبر* دیدی کو پیِ سگ می‌رود
          سُخره  دیوِ  سِتَنبه* می‌شود

اگر کافر متوجه شود که به دنبال سگ افتاده است و مورد تمسخر دیو زشت و کریه و قوی جثه افتاده است.
*گبر: کافر
*ستنبه: زشت و کریه و زورمند


(۱۳۲۶) در پَیِ او کَی شدی مانندِ حیز* ؟
        پایِ خود را وا کَشیدی گَبر نیز

چطور ممکن است که او مانند افراد نامرد به دنبال دیو روان شود؟ در جالی‌که کافر نیز در این شرایط پای خود را واپس می‌کشد و جلوتر نمی‌رود.
*حیز: نامرد

@MolaviPoett



tgoop.com/MolaviPoett/5281
Create:
Last Update:

شرح روان ابیات مثنوی معنوی _ دفتر چهارم
آموختنِ پیشه گورکَنی، قابیل از زاغ، پیش از آنکه در عالَم، علمِ گورکَنی و گور بُوَد


(۱۳۱۶) زآنکه حالِ این زمین با ثَبات*
            باز گوید با تو انواع نبات

چون رویش انواع گیاهان حال زمین استوار (نوع خاک) را برای تو بازگو می‌کنند. ( با انچه در دلت می‌رویید متوجه می‌شوی که حال دلت الهی است یا شیطانی).
*با ثبات: ثابت، استوار


(۱۳۱۷) در زمین گر نیشکر، ور خود، نی است
          ترجمان هر زمین نَبتِ* وی است

اگر در زمین نیشکر است یا نی، بیان کننده جنس زمین است. نوع گیاهی که رشد می‌کند نشاهنده حاصلخیز بودن یا نبودن زمین آن است.
*نَبت: گیاه


(۱۳۱۸) پس زمین دل که نَبتش فکر بود
           فکرها اسرار دل را وانمود

پس گیاه زمین دل اندیشه است و اندیشه ها اسرار دل را آشکار می سازند.


(۱۳۱۹) گر سخن‌کَش* یابم اندر انجمن
      صد هزاران گُل بُرویم چون چمن

اگر در مجلس، شنوندگانی مستعد و قابل پیدا کنم، صدها هزار گل معرفت از قلب و زبانم می‌رویانم مانند چمن در سطح زمین گسترده می‌‌شود.


(۱۳۲۰) ور سخن‌کش پایم آن دَم، زن به مُزد*
           می‌گُریزد نکته ها از دل چو دُزد

اگر شنونده غیرطالب در مجلس باشد( دیوثی‌که قدر کلام را نداند)  آن زمان نکته ها مانند دزد از قلبم فرار می‌کند.


(۱۳۲۱) جُنبشِ هر کَس به سویِ جاذب است
      جذبِ صادق، نه چو جذبِ کاذب است

هر کس به سوی چیزی که جذبش می‌کند حرکت می‌کند، عوامل جذب حقیقی مانند عوامل جذبِ دروغین نیست و به سوی مقصد حقیقی جذب می‌شود.


(۱۳۲۲) می‌روی گَه گُمره و گَه در رَشَد
      رشته پیدا نه و آن کِت* می‌کَشَد

گاهی به سوی گمراهی و گاهی به سوی هدایت حرکت می‌کنی، نه ریسمانی و نه آن کس که تو رو می‌کَشد پیداست.
* کِت: که تو را


(۱۳۲۳) أشترِ کوری، مِهارِ تو رَهین*
   تو کَشِش می‌بین، مِهارت را مَبین

مثل شتری نابینا هستی که افسارت دست کسی است، (حرکتش در گرو وجود دیگریست). تو کِشنده یا مُسبب را ببین، به افسار توجه نکن. (علت را ببین به معلول توجه نکن)
*رَهین: گرو نهاده شده


(۱۳۲۴) گر شدی محسوسِ جذّاب و مِهار
          پس نماندی این جهان دارُالغِرار*

اگر کِشنده مِهار و خود مِهار هویدا می‌شد، این جهان هرگز خانه فریب نمی‌ماند. ( راز هستی آشکار می‌شد.)
*دارالغرار: خانه فریب = دنیا


(۱۳۲۵) گَبر* دیدی کو پیِ سگ می‌رود
          سُخره  دیوِ  سِتَنبه* می‌شود

اگر کافر متوجه شود که به دنبال سگ افتاده است و مورد تمسخر دیو زشت و کریه و قوی جثه افتاده است.
*گبر: کافر
*ستنبه: زشت و کریه و زورمند


(۱۳۲۶) در پَیِ او کَی شدی مانندِ حیز* ؟
        پایِ خود را وا کَشیدی گَبر نیز

چطور ممکن است که او مانند افراد نامرد به دنبال دیو روان شود؟ در جالی‌که کافر نیز در این شرایط پای خود را واپس می‌کشد و جلوتر نمی‌رود.
*حیز: نامرد

@MolaviPoett

BY شرح روان ابیات مثنوی معنوی دفتر اول_ دفتر دوم_ دفترسوم_ دفتر چهارم(مولانا)


Share with your friend now:
tgoop.com/MolaviPoett/5281

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The administrator of a telegram group, "Suck Channel," was sentenced to six years and six months in prison for seven counts of incitement yesterday. The Standard Channel The public channel had more than 109,000 subscribers, Judge Hui said. Ng had the power to remove or amend the messages in the channel, but he “allowed them to exist.” With the sharp downturn in the crypto market, yelling has become a coping mechanism for many crypto traders. This screaming therapy became popular after the surge of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May or early June. Here, holders made incoherent groaning sounds in late-night Twitter spaces. They also role-played as urine-loving Goblin creatures. SUCK Channel Telegram
from us


Telegram شرح روان ابیات مثنوی معنوی دفتر اول_ دفتر دوم_ دفترسوم_ دفتر چهارم(مولانا)
FROM American