MOLAVIPOETT Telegram 5284
شرح روان ابیات مثنوی معنوی _ دفتر چهارم
آموختنِ پیشه گورکَنی، قابیل از زاغ....

(۱۳۴۶) چون ز تركِ فكرِ این عاجز شُدی
               از  گُنه  آنگاه هم  عاجز بُدی

چون نمی‌توانی افکار ناپسند را رها کنی پس آنگاه  از گناه کردن هم نمی‌توانی خودداری کنی.


(۱۴۴۷) چون بُدی عاجز، پشیمانی ز چیست؟ 
               عاجزی را بازجو کز جذبِ کیست؟

اگر از ترک گناه ناتوان بودی پس چرا پشیمان شدی ؟  جستجو کن و ببین که این ناتوانی براثر جذبهٔ اراده کیست؟


(۱۳۴۸) عاجزی بی قادری اندر جهان
    کس ندیده‌ست و، نباشد این بدان

بدان که در این جهان هیچکس ناتوانی و عجز را بدون موجودی قادر و توانا ندیده و نخواهد دید.


(۱۳۴۹) همچنین هر آرزو که می‌بَری
          تو ز عیب آن، حجابی اندری

و نیز هر آرزویی که در سر پرورش می‌دهی و برای رسیدن به آن می‌کوشی، تو ازعیب و زیان آن اگاه نیستی تو پوشیده است.


(۱۳۵۰) ور نمودی علّتِ آن آرزو
خود رمیدی جانِ تو ز آن جستجو

اگر به دلیل عیب و زشتی آن فکر برای تو آشکار می‌شد از جانت طلب آن آرزو دور می‌شدی و تلاشی برای رسیدن آن نمی‌کردی.


(۱۳۵۱) گر نمودی عیبِ آن کار، او تو را
    کس نبردی کَش کَشان آن سو تو را

اگر عیب و زشتی آن کار برای تو آشکار می‌شد هیچکس نمی توانست تو را  به سوی آن ببرد.


(۱۳۵۲) و آن دگر کاری، کز آن هستی نَفور*
           ز آن بُوَد که عیبش آمد در ظهور

و آن کاری که تو به شدت از آن دوری می‌کنی، کاری است که عیب و زبان آن برای تو آشکار شده است.
*نُفور: رمنده
 
(۱۳۵۳) ای خدایِ رازدانِ خوش سُخُن
          عیبِ کار بَد، ز ما پنهان مکُن

ای خداوندی که به اسرار امور واقفی و کلامی زیبا و دلنشین داری، عیب کارهای ناپسند را بر ما مپوشان .


(۱۳۵۴)عیبِ کار نيك را منما به ما
     تا نگردیم از رَوِش سَرد و هَبا *

اشکالات کار پسندیده را نیز به ما نشان مده تا مبادا از انجام آن دل سرد و سست  شویم .
*هَبا: اینجا سست شدن


(۱۳۵۵) هم بر عادت سلیمانِ سَنی*
       رفت در مسجد میان روشنی

سلیمانِ عالی مقام طبق عادت خود در سپیده صبح به مسجد اقصی رفت.
*سَنی: بلند مرتبه


(۱۳۵۶) قاعده هر روز را، می‌جُست شاه
          که  ببیند  مسجد  اندر  نوگیاه

شاه (سلیمان) طبق عادت روزانه خود همه جای مسجد را نگاه می‌کرد تا گیاهی نو رُسته پیدا کند.


(۱۳۵۷) دل ببیند سِر بدآن چشمِ صفی
     آن حَشايش* که شد از عامه خَفی

دل با چشم باطن بین، باطن گیاهان را می‌بیند ، اسراری که از چشم مردم عادی پنهان است.
*حَشایش: حشیش_گیاه خشک


@MolaviPoett



tgoop.com/MolaviPoett/5284
Create:
Last Update:

شرح روان ابیات مثنوی معنوی _ دفتر چهارم
آموختنِ پیشه گورکَنی، قابیل از زاغ....

(۱۳۴۶) چون ز تركِ فكرِ این عاجز شُدی
               از  گُنه  آنگاه هم  عاجز بُدی

چون نمی‌توانی افکار ناپسند را رها کنی پس آنگاه  از گناه کردن هم نمی‌توانی خودداری کنی.


(۱۴۴۷) چون بُدی عاجز، پشیمانی ز چیست؟ 
               عاجزی را بازجو کز جذبِ کیست؟

اگر از ترک گناه ناتوان بودی پس چرا پشیمان شدی ؟  جستجو کن و ببین که این ناتوانی براثر جذبهٔ اراده کیست؟


(۱۳۴۸) عاجزی بی قادری اندر جهان
    کس ندیده‌ست و، نباشد این بدان

بدان که در این جهان هیچکس ناتوانی و عجز را بدون موجودی قادر و توانا ندیده و نخواهد دید.


(۱۳۴۹) همچنین هر آرزو که می‌بَری
          تو ز عیب آن، حجابی اندری

و نیز هر آرزویی که در سر پرورش می‌دهی و برای رسیدن به آن می‌کوشی، تو ازعیب و زیان آن اگاه نیستی تو پوشیده است.


(۱۳۵۰) ور نمودی علّتِ آن آرزو
خود رمیدی جانِ تو ز آن جستجو

اگر به دلیل عیب و زشتی آن فکر برای تو آشکار می‌شد از جانت طلب آن آرزو دور می‌شدی و تلاشی برای رسیدن آن نمی‌کردی.


(۱۳۵۱) گر نمودی عیبِ آن کار، او تو را
    کس نبردی کَش کَشان آن سو تو را

اگر عیب و زشتی آن کار برای تو آشکار می‌شد هیچکس نمی توانست تو را  به سوی آن ببرد.


(۱۳۵۲) و آن دگر کاری، کز آن هستی نَفور*
           ز آن بُوَد که عیبش آمد در ظهور

و آن کاری که تو به شدت از آن دوری می‌کنی، کاری است که عیب و زبان آن برای تو آشکار شده است.
*نُفور: رمنده
 
(۱۳۵۳) ای خدایِ رازدانِ خوش سُخُن
          عیبِ کار بَد، ز ما پنهان مکُن

ای خداوندی که به اسرار امور واقفی و کلامی زیبا و دلنشین داری، عیب کارهای ناپسند را بر ما مپوشان .


(۱۳۵۴)عیبِ کار نيك را منما به ما
     تا نگردیم از رَوِش سَرد و هَبا *

اشکالات کار پسندیده را نیز به ما نشان مده تا مبادا از انجام آن دل سرد و سست  شویم .
*هَبا: اینجا سست شدن


(۱۳۵۵) هم بر عادت سلیمانِ سَنی*
       رفت در مسجد میان روشنی

سلیمانِ عالی مقام طبق عادت خود در سپیده صبح به مسجد اقصی رفت.
*سَنی: بلند مرتبه


(۱۳۵۶) قاعده هر روز را، می‌جُست شاه
          که  ببیند  مسجد  اندر  نوگیاه

شاه (سلیمان) طبق عادت روزانه خود همه جای مسجد را نگاه می‌کرد تا گیاهی نو رُسته پیدا کند.


(۱۳۵۷) دل ببیند سِر بدآن چشمِ صفی
     آن حَشايش* که شد از عامه خَفی

دل با چشم باطن بین، باطن گیاهان را می‌بیند ، اسراری که از چشم مردم عادی پنهان است.
*حَشایش: حشیش_گیاه خشک


@MolaviPoett

BY شرح روان ابیات مثنوی معنوی دفتر اول_ دفتر دوم_ دفترسوم_ دفتر چهارم(مولانا)


Share with your friend now:
tgoop.com/MolaviPoett/5284

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to create a business channel on Telegram? (Tutorial) In handing down the sentence yesterday, deputy judge Peter Hui Shiu-keung of the district court said that even if Ng did not post the messages, he cannot shirk responsibility as the owner and administrator of such a big group for allowing these messages that incite illegal behaviors to exist. The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? 6How to manage your Telegram channel?
from us


Telegram شرح روان ابیات مثنوی معنوی دفتر اول_ دفتر دوم_ دفترسوم_ دفتر چهارم(مولانا)
FROM American