tgoop.com/MolaviPoett/5288
Last Update:
شرح روان ابیات مثنوی معنوی_دفتر چهارم
حکایت قصه صوفی که در میانِ گلستان، سَر بر زانو،....
(۱۳۶۵) باغ ها و میوه ها اندر دل ست
عکس لطف آن برین آب و گل ست
باغ ها و میوه ها در دل است که صفای آن بر این آب و گل انعکاس یافته است. [نتیجه میگیریم که باغ و گلزار حقیقی در درون دل اصحاب معرفت است. زیرا افکار و احوال لطیف آنان باغی مصفا در درونشان پدید آورده است و براثر لطافت روحی است که جهان طبیعت نیز جلوه و رونقی یافته است.]
(۱۳۶۶) گر نبودی عکسِ آن سِرّ و سُرور
پس نخواندی ایزدش دارُالغُرور
اگر انعکاس آن سِرّ و شادمانی درونی نبود، خداوند هرگز دنیا را سرای فریب نمیخواند. [ در آیه ۱۵۸ سوره آل عمران و آیه ۲۰ سوره حدید حیات دنیوی را مُتاعُ الْغُرور (= کالای فریب) دانسته است. مولانا میگوید سِرّ هویت اصحاب معرفت بر عالم طبیعت تجلّی کرده و باعث جلوه و رونق آن شده است. و به همین سبب خداوند دنیا را مایه قريب خوانده زیرا که جلوه دنیا با اینکه ناشی از عالم دل است، اما مردم را میفریبد و آنها خیال میکنند که جلوه دنیا ذاتی است. برخی از شارحان " سروِ سرور" و بعضی «سرو و سرور» خواندهاند، امّا " سرّ و سرور" انسب و اصلح است. نیکلسون «سَروِ سُرور» ضبط کرده و در توجیه آن گفته است: «راستی و تناسب سرو، مانند است به اعتدال و استقامت کامل آن دل که همه حقایق و معانی در آن هویداست.»
(۱۳۶۷) این غرور آنست، یعنی این خیال
هست از عکسِ دل و جانِ رجال
منظور از این غرور آنست که این خیال، انعکاسی است از قلب و روح مردان خدا. [ دنیا نیز خیالی است که دنیا پرستان را میفریبد. و سایه را حقیقت میپندارند. چنانکه مولانا در تمثیل مرغ در بیت (۴۲۲ - ۴۱۷) دفتر اول این مطلب را بیان کرد که دنیا سایه است و طالب دنیا بیجهت عمر گرانمایه خود را صرف آن میکند. شاعر گفته است:
كُل ما في الكَونِ وَهمُ أو خَيال
أو عُكُوسّ فِي الْمَرايَا أَو ظِلال
«همه آنچه در این جهان است، وهم و خیال است، و یا تصاویری است در آینه ها و یا سایه هایی است.»
(۱۳۶۸) جمله مغروران برین عکس، آمده
بر گمانی کین بُوَد جَنَّت کده
همه فریب خوردگان این تصویر خیالی ازدحام کردهاند به این گمان که این تصویر خیالی همان باغ حقیقی است. [ اینست که قرآن کریم، دنیا را مایه فریب و سرگرمی میشمرد.]
(۱۳۶۹) میگریزند از اصولِ باغها
بر خیالی میکنند آن لاغ ها*
از باغ های حقیقی که ریشه و منشأ این باغ هاست میگریزند و بر خیالی زندگی لغو و بیهوده میکنند.
*لاغ: هرزه، بیهوده، مسخره، شوخی.
(۱۳۷۰) چونکه خوابِ غفلت آیدشان به سر
راست بینند و، چه سودست آن نظر؟
همینکه خواب غفلت آنان به پایان رسد، باغ و بوستان حقیقی را میبینند، امّا دیدن در آن وقت چه سودی دارد؟ [ مردم تا وقتی که به دنیا مشغولاند، در حقیقت در خواب هستند و چون بمیرند بیدار میشوند. چنانکه در حدیثی آمده است النَّاسُ نِيَامٌ إِذَا مَا تُوا انتبهوا.]
(۱۳۷۱) پس به گورستان غریو افتاد و آه
تا قیامت زین غلط وا حَسرَتاه *
پس در گورستان ناله و فریادِ مُردگان طنین انداخته و تا قیامت به خاطر این خطا فریاد آه و حسرت آنان بلند است.
*منادای مندوب است. و آن اسمی است که با حرف «وا» مورد ندا واقع میشود. این منادی معمولاً در اظهار حزن بر مصائب بکار میآید. و های ملحق به آن ضمیر نیست بلکههایِ سَکت است.
(۱۳۷۳)ای خُنُک آنرا که پیش از مرگ، مُرد
یعنی او از اصلِ این رَز* بوی، بُرد
خوشا به حال کسی که پیش از مُردن بمیرد، یعنی روح و روان او از رایحه این باغ حقیقی بویی ببرد. [ اشاره دارد به مرگ اختیاری و نیز مضمون حدیث مُوتوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا در آن مندرج است.]
*رَز: درخت انگور. در اینجا به معنی باغ و درختزار است.
@MolaviPoett
BY شرح روان ابیات مثنوی معنوی دفتر اول_ دفتر دوم_ دفترسوم_ دفتر چهارم(مولانا)
Share with your friend now:
tgoop.com/MolaviPoett/5288