tgoop.com/MolaviPoett/5299
Last Update:
شرح روان ابیات مثنوی معنوی_دفتر چهارم
تفسير يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّل
(۱۴۵۳) خواند مُزُمِّل* نَبی را زین سبب
که بُرون آی از گلیم ای بُوالهَرَب *
از اینر و خداوند، پیامبر را «گلیم به خود پیچیده» خواند و بدو خطاب کرد که: ای گُریزان از خلایق، از گلیم خلوت و انزوا بیرون بیا.
*بوالهرب: گریزان
*مُزْمَل: مُنَزَیل، کسی که خود را در گلیم پیچیده باشد.
این آیه مربوط به ماجرایی که قریش در دارُالنَّدوَة گرد آمده بودند تا برای محمّد چارهای اندیشند، وقتی این خبر به پیامبر میرسد اندوهگین میشود و خود را در جامه و یا گلیمی در میپیچد و خداوند بدو خطاب میکند که برای مسئولیتی عظیم برخیز كه اينك وقت خواب و راحت نیست. ( فی ظلالالقرآن، ج ۸، ص ۳۷۶و ۳۴۴)
(۱۴۵۴) سرمَکَش اندر گلیم و رُو مَهوش
که جهان جسمی ست سرگردان، تو هوش
گلیم را بر سر و روی خود نکش و روی خودت را پنهان نکن چون جهان جسمی سرگردان است و تو هوش و اگاهی آن.
(۱۴۵۵) هين مشو پنهان ز ننگِ مُدّعی
که تو داری شمع وحیِ شَعشَعی
از گستاخی نادانی که به تو اهانت کرده خود را پنهان مکن چدن تو دارای شمع فروزان وحی هستی.
(۱۴۵۶) هين قُمِ* اللَّيْلَ* که شمعی ای هُمام*
شمع* اندر شب* بُوَد اندر قيام
ای بزرگ مرد، هنگام شب برخیز، چون شمع در تاریکی شب ایستاده و فروزان است آیه ۲۰ سوره مُزَّمِّل)
*قُم: برخیز
*لیل: شب
*قم اللیل: شب بیدارشو
*هُمام: بزرگ مرد
*شب: نماد تاریکی درون
*شمع: نماد روح ولی
(۱۴۵۷) بی فروغت، روز روشن هم شب ست
بی پناهت شیر اسیرِ اَرنَب* است
بدون نور وجودت روز روشن مانند شب تاریک است و بدون پناه تو، حتی شیر جنگل اسیر خرگوش است .
*اَرنَب: خرگوش
(۱۴۵۹) ره شناسی میبباید با لُباب*
هر رَهی را، خاصه اندر راهِ آب
هر راهی نیازمند راهنمایی عاقل است بخصوص که آن راه راهی آبی باشد.
*لباب: مغز_ عقل و خرد
*راه آبی: اشاره به دریای علم و معرفت
(۱۴۶۰) خیز بنگر کاروان ره زده
هر طرف غولی*ست کشتیبان شده
برخیز و نگاه کن به قافلههای گم کرده راه، هر طرف میبینی که دزد و راهزنی کشتیبان شده است.
غول: عامل گمراه کننده
(۱۴۶۱) خضر وقتی، غوث* هر کشتی تویی
همچو روحُ الله مكن تنها رَوی
ای محمد، تو خضر عصر خودی و فریادرس هر کشتی تویی. پس مانند حضرت عیسای (روح الله) تنها حركت مكن.
*غوث: فریاد رس_ یاری کننده
(۱۴۶۲) پیش این جمعی چو شمعِ آسمان
انقطاع و خلوت آری* را بمان*
در نزد این جمع تو مانند خورشید فروزانی، بریدن از خلق و خلوت نشینی را رها کن.
*خلوت آری: خلوتنشینی
*بمان: رهاکن
(۱۴۶۳) وقت خلوت نیست، اندر جمع آی
ای هُدی چون کوه قاف و تو هُمای*
الان وقت خلوت نشینی نیست در جمع مردم حاضر شو، ای محمد هدایت مانند کوه قاف است و تو سیمرغی
*هما: اینجا سیمرغ
@MolaviPoett
BY شرح روان ابیات مثنوی معنوی دفتر اول_ دفتر دوم_ دفترسوم_ دفتر چهارم(مولانا)
Share with your friend now:
tgoop.com/MolaviPoett/5299