NDECHANEL Telegram 2540
سکه‌ای بالای مانیتور قلبی
✍️ تهیه و ترجمه: احمد بهزادی


در پست قبلی، مشاهده‌ی خارج از بدن «کیس دکتر نوما بو» را دیدیم که به درستی شماره سریال 12 رقمی دستگاه تنفس مصنوعی که دو متر از زمین فاصله داشت را دیده بود. در این مطلب، با تجربه‌ی نزدیک به مرگ فرد دیگری به اسم «ریکاردو» که توسط دکتر جان لرما گزارش شده است آشنا خواهیم شد. متن پیش رو، ترجمه‌ای از مطلبی است که دکتر تایتوس ریواس در کتاب «The Self Does Not Die» تحت عنوان «کیس شماره‌ی 2.6» ذکر کرده است:



دکتر جان لِرما، این تجربه‌ی نزدیک به مرگ را در کتاب خود با عنوان «Into the Light» گزارش داده است؛

در زمان وقوع این ماجرا، دکتر لِرما به‌عنوان کارآموز در بیمارستانی در سن آنتونیو در ایالت تگزاس مشغول به کار بود. یک شب، چندین بیمار برای درمان اورژانسی به بیمارستان منتقل شدند که یکی از آن‌ها ریکاردو، مرد ۸۲ ساله‌ای بود که هنگام صرف شام ناگهان از حال رفته بود. لرما سریعا تلاش کرد تا او را احیا کند. پس از اولین شوک الکتریکی، به نظر رسید که ریتم قلب بیمار به حالت طبیعی بازمی‌گردد. ریکاردو به‌آرامی به هوش آمد و زمزمه‌هایی درباره‌ی «نور» و تجربه‌ی خروج از بدن خود کرد. او همچنین این تجربه را به ترن هوایی تشبیه کرد. ازآنجاکه همچنان دچار درد قفسه سینه بود، لرما برای منحرف کردن توجه او از درد، از وی خواست بیشتر درباره‌ی ترن هوایی توضیح دهد. ریکاردو سپس تجربه‌ای کلاسیک و زیبا از یک تجربه نزدیک به مرگ را توصیف کرد؛ از جمله ملاقات با فرشتگانی که به او گفته بودند زنده خواهد ماند. اما بعد از این مکالمه‌ی کوتاه، بیمار دچار ایست قلبی دیگری شد. تیم پزشکی دوباره تلاش کرد او را با شوک احیا کند، اما این بار موفق نشدند. تنها زمانی که لِرما مستقیما به قلب بیمار تزریق اپی‌نفرین انجام داد، ریتم قلبش بازگشت. در بخش قلب، متخصصان تلاش کردند ضربان قلب او را تثبیت کنند و در نهایت مشخص شد که ریکاردو دچار یک حمله‌ی قلبی شدید شده، اما بدنش به درمان‌های پزشکی مختلف به‌خوبی پاسخ داده است.

روز بعد، هنگامی که لرما برای بررسی بیماران جدید به بخش رفت، دید که ریکاردو برای او دست تکان می‌دهد و اشاره می‌کند که ابتدا نزد او برود. او از دکتر لرما بابت تلاش‌هایش تشکر کرد و دوباره به مکالمه درباره‌ی تجربه‌ی نزدیک به مرگش اشاره کرد. ریکاردو به او گفت که از آن تجربه چه درس‌هایی درباره‌ی زندگی گرفته است. در نهایت، او از دکتر لرما خواست که به او کمک کند تا بتواند ثابت کند که تجربه‌اش چیزی بیش از یک رویا بوده است. بیمار گفت:

«وقتی از بدنم خارج شده بودم و بالای اتاق احیاء شناور بودم، یک سکه‌ی ۲۵ سنتی متعلق به سال ۱۹۸۵ را در گوشه‌ی سمت راست مانیتور قلبی ۸ فوتی (دو متر و نیمی) دیدم. آن سکه وسط گرد و غبار بود، انگار کسی عمدا آن را آنجا گذاشته بود. دکتر لرما! لطفا می‌توانید برایم این موضوع را بررسی کنید؟ این موضوع برایم خیلی مهم است.»


پس از آن، دکتر لرما یک نردبان برداشت و به همراه پرستاران به اورژانس رفت. او در کتاب خود می‌نویسد: «ما کاملا بهت‌زده شده بودیم، زیرا همان‌طور که ریکاردو توصیف کرده بود، سکه دقیقا در همان محل بود؛ حتی سال روی آن نیز درست بود: ۱۹۸۵.»

او نتیجه گرفت که تنها دو توضیح برای این ماجرا وجود دارد: یا ریکاردو خودش آن سکه را در آنجا قرار داده بود، یا او واقعا در حالت خروج از بدن توانسته بود آن را ببیند. از نظر پزشکی، ریکاردو سال‌ها بود که در وضعیتی نبود که بتواند از نردبان بالا برود، و لرما نیز نتوانست ارتباطی بین این سکه و کارکنان اورژانس پیدا کند.



🔺 گزارشی از این کیس در مقاله‌ی رابرت مِیز و سوزان مِیز در ژورنال «مطالعات نزدیک به مرگ» (لینک) نیز آمده است.



🆔 @near_death



tgoop.com/NDEchanel/2540
Create:
Last Update:

سکه‌ای بالای مانیتور قلبی
✍️ تهیه و ترجمه: احمد بهزادی


در پست قبلی، مشاهده‌ی خارج از بدن «کیس دکتر نوما بو» را دیدیم که به درستی شماره سریال 12 رقمی دستگاه تنفس مصنوعی که دو متر از زمین فاصله داشت را دیده بود. در این مطلب، با تجربه‌ی نزدیک به مرگ فرد دیگری به اسم «ریکاردو» که توسط دکتر جان لرما گزارش شده است آشنا خواهیم شد. متن پیش رو، ترجمه‌ای از مطلبی است که دکتر تایتوس ریواس در کتاب «The Self Does Not Die» تحت عنوان «کیس شماره‌ی 2.6» ذکر کرده است:



دکتر جان لِرما، این تجربه‌ی نزدیک به مرگ را در کتاب خود با عنوان «Into the Light» گزارش داده است؛

در زمان وقوع این ماجرا، دکتر لِرما به‌عنوان کارآموز در بیمارستانی در سن آنتونیو در ایالت تگزاس مشغول به کار بود. یک شب، چندین بیمار برای درمان اورژانسی به بیمارستان منتقل شدند که یکی از آن‌ها ریکاردو، مرد ۸۲ ساله‌ای بود که هنگام صرف شام ناگهان از حال رفته بود. لرما سریعا تلاش کرد تا او را احیا کند. پس از اولین شوک الکتریکی، به نظر رسید که ریتم قلب بیمار به حالت طبیعی بازمی‌گردد. ریکاردو به‌آرامی به هوش آمد و زمزمه‌هایی درباره‌ی «نور» و تجربه‌ی خروج از بدن خود کرد. او همچنین این تجربه را به ترن هوایی تشبیه کرد. ازآنجاکه همچنان دچار درد قفسه سینه بود، لرما برای منحرف کردن توجه او از درد، از وی خواست بیشتر درباره‌ی ترن هوایی توضیح دهد. ریکاردو سپس تجربه‌ای کلاسیک و زیبا از یک تجربه نزدیک به مرگ را توصیف کرد؛ از جمله ملاقات با فرشتگانی که به او گفته بودند زنده خواهد ماند. اما بعد از این مکالمه‌ی کوتاه، بیمار دچار ایست قلبی دیگری شد. تیم پزشکی دوباره تلاش کرد او را با شوک احیا کند، اما این بار موفق نشدند. تنها زمانی که لِرما مستقیما به قلب بیمار تزریق اپی‌نفرین انجام داد، ریتم قلبش بازگشت. در بخش قلب، متخصصان تلاش کردند ضربان قلب او را تثبیت کنند و در نهایت مشخص شد که ریکاردو دچار یک حمله‌ی قلبی شدید شده، اما بدنش به درمان‌های پزشکی مختلف به‌خوبی پاسخ داده است.

روز بعد، هنگامی که لرما برای بررسی بیماران جدید به بخش رفت، دید که ریکاردو برای او دست تکان می‌دهد و اشاره می‌کند که ابتدا نزد او برود. او از دکتر لرما بابت تلاش‌هایش تشکر کرد و دوباره به مکالمه درباره‌ی تجربه‌ی نزدیک به مرگش اشاره کرد. ریکاردو به او گفت که از آن تجربه چه درس‌هایی درباره‌ی زندگی گرفته است. در نهایت، او از دکتر لرما خواست که به او کمک کند تا بتواند ثابت کند که تجربه‌اش چیزی بیش از یک رویا بوده است. بیمار گفت:

«وقتی از بدنم خارج شده بودم و بالای اتاق احیاء شناور بودم، یک سکه‌ی ۲۵ سنتی متعلق به سال ۱۹۸۵ را در گوشه‌ی سمت راست مانیتور قلبی ۸ فوتی (دو متر و نیمی) دیدم. آن سکه وسط گرد و غبار بود، انگار کسی عمدا آن را آنجا گذاشته بود. دکتر لرما! لطفا می‌توانید برایم این موضوع را بررسی کنید؟ این موضوع برایم خیلی مهم است.»


پس از آن، دکتر لرما یک نردبان برداشت و به همراه پرستاران به اورژانس رفت. او در کتاب خود می‌نویسد: «ما کاملا بهت‌زده شده بودیم، زیرا همان‌طور که ریکاردو توصیف کرده بود، سکه دقیقا در همان محل بود؛ حتی سال روی آن نیز درست بود: ۱۹۸۵.»

او نتیجه گرفت که تنها دو توضیح برای این ماجرا وجود دارد: یا ریکاردو خودش آن سکه را در آنجا قرار داده بود، یا او واقعا در حالت خروج از بدن توانسته بود آن را ببیند. از نظر پزشکی، ریکاردو سال‌ها بود که در وضعیتی نبود که بتواند از نردبان بالا برود، و لرما نیز نتوانست ارتباطی بین این سکه و کارکنان اورژانس پیدا کند.



🔺 گزارشی از این کیس در مقاله‌ی رابرت مِیز و سوزان مِیز در ژورنال «مطالعات نزدیک به مرگ» (لینک) نیز آمده است.



🆔 @near_death

BY تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ئی


Share with your friend now:
tgoop.com/NDEchanel/2540

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

End-to-end encryption is an important feature in messaging, as it's the first step in protecting users from surveillance. There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”. As the broader market downturn continues, yelling online has become the crypto trader’s latest coping mechanism after the rise of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May and beginning of June, where holders made incoherent groaning sounds and role-played as urine-loving goblin creatures in late-night Twitter Spaces. Hui said the messages, which included urging the disruption of airport operations, were attempts to incite followers to make use of poisonous, corrosive or flammable substances to vandalize police vehicles, and also called on others to make weapons to harm police. Step-by-step tutorial on desktop:
from us


Telegram تجربه نزدیک به مرگ / ان دی ئی
FROM American