Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
پیام دکتر مصدق بهمناسبت نخستین سالگرد جشن ملی شدن صنعت نفت:
«اراده آهنین شما ملت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
درود فراوان و سلام صمیمانه خود را از بستر بیماری برای شما میفرستم. امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحهای جدید و مقدس در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از ۵۰ سال که از اصل #استقلال و #آزادی سیاسی ما نامی بیش باقی نمانده بود دوره نوینی را در برابر .... معاصر و نقش آینده بوجود بیاورید. رشد و بلوغ سیاسی شما میتواند مبدا تحول و نهضت اصلاحی آینده قرار دهد یا خدای ناکرده موجب سرشکستگی و غفلت و انفعال بشود. پیمودن این دو راه اکنون در اختیار عزم، اراده و همت شماست. من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم آن طریقی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با #غرور_ملی و #احساسات_وطنی آنها مطابقت دارد.
باید یکبار دیگر به دنیائی که به دقت چشم به ما دوخته است نشان بدهیم که ما لیاقت حفظ مواریث گرانبها و پرعظمت نیاکان خود را داریم و میخواهیم کاملاً آزاد و فارغ از تحریکات و دسایسهای این و آن زندگانی قرین عزت و احترام و سربلندی را در پیش گیریم. آوازه همت و عزم خللناپذیر شما در گسستن زنجیرهای استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده است و خواهد رسید و همه خواهند دانست که #روح_ایرانی_از_ماورای_تاریخ_کهن_چندین_هزار_سالهاش_از_نو_درخشیدن گرفته و روزهای زبونی و ضعف و ناتوانی خویش را اینک پشت سر گذاشته است. #هیچچیز_جز_اراده_آهنین_شما_نمیتوانست_این_زنجیرهای_جانفرسا و گران را از میان بردارد و تقویت و احساسات صمیمانه هموطنان عزیزم کار نفت را بدانجا کشانید که قوه قانونگزاری مملکت به مطابعت از افکار عمومی، ملی شدن صنعت نفت و قانون اجرای آن را به اتفاق آرا تصویب کرد و مأموریت انجام این امر خطیر به من محول گردید. قبول این مسئولیت برای کسی که به ضعف مزاج مبتلاست و عمر خود را در بستر میگذراند جز تبعیت از اراده و امر ملت هیچ چیز دیگری نبود و من که در تمام دوران عمر خویش افتخار خدمتگزاری مردم را بالاترین و پرقیمت ترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدارم بغیر از اطاعت و .... فرمان هموطنان محبوب چاره دیگر ندارم.
از روز اول زمامداری تمام سعی و مجاهدت اینجانب به حل مسالمتآمیز قضیه نفت معطوف گردید و در تمام مکاتبات و مذاکرات با نمایندگان و وابستگان کمپانی سابق مکرر تذکر دادم که اجرای قانون ملّی شدن صنعت نفت برای اینست که ملت ایران از یکطرف بندهای سیاسی را از گردن خود بردارد و از طرف دیگر به فقر و بدبختی غلبه کند. آنچه فرا رسید تسهیلات فراهم آوردیم و طرق حل مشکلات را پیش بینی کردیم و دست خریداران سابق نفت را برای خرید آن باز گذاشتیم و موافقت کردیم که آنان همچنان گردش چرخ صنایع ممالک خویش را با نفت خوزستان تأمین کنند ولی ناچار بودیم قانون را اجرا کنیم.
شرکت سابق در جواب و اخطار خلع ید که از .... رویدادهائی در زمینه قانونی شدن صنعت نفت دارد و نمایندگان خود را برای بیان مطلب به تهران اعزام میدارد ولی دیشب پس از اینکه پرده از روی پیشنهادهای آنها برداشته شد معلوم گردید که زبان ما را نخواستهاند بفهمند. من مکرر چه در مجلس و چه در یادداشتها و بیانیهها و مصاحبهها اعلام کرده بودم که به هیچ وجه در اجرای قانونی که مظهر آرزو و اراده ملت ایران است نمیتوانم قصور و مصالحه بکار برم. اما نمایندگان شرکت این حقیقت را ندیده گرفتند و راه ادامه مذاکرات را بر ما بستند. بنابراین برای اینکه اجرای قانون ادامه پیدا کند و تاخیر و وقفه ای در کار روی ندهد صبح امروز با سفیر کمیسیون مختلط و هیات دولت تصمیمات لازمه اتخاذ شد و دستور دادم عملیات اجرائی ادامه داده شود.
اکنون به شما هموطنان عزیز که در تهران و ولایات پراکندهاید این پیام مخلصانه و صمیمانه را میفرستم و از تقویت و حمایتی که در همه حال از دولت برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت نموده و مینمائید قلبا تشکر میکنم و تمنا دارم که با آرامش و دوراندیشی بیشتری که شان و شایسته ملت تاریخی ایران است مراقب اوضاع باشید و صف آهنین وحدت و یگانگی خود را حفظ کنید و نگذارید عوامل و ایادی حریف کهنه کار بر قدرت روحی و نیروی ایمان شما هجوم آورد. در پایان این پیام حاجت به تذکار نیست که هوشمندی و شرافت کارمندان و کارگران ایرانی مخصوصا در منطقه نفت خیز در پیشرفت و انجام این موضوع ملی تا کنون بینهایت موثر بوده و یقین دارم این متانت و خونسردی قابل تقدیر تا پایان کار کاملا حفظ خواهد شد و ما را هر روز به مقصود نهائی نزدیکتر خواهد ساخت. عرایض خود را با درود قلبی به شما و با اتکا به قول و قوه الهی و با امید موفقیت ملت لایق و رشید ایران پایان میدهم.
@NFIfans
«اراده آهنین شما ملت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
درود فراوان و سلام صمیمانه خود را از بستر بیماری برای شما میفرستم. امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحهای جدید و مقدس در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از ۵۰ سال که از اصل #استقلال و #آزادی سیاسی ما نامی بیش باقی نمانده بود دوره نوینی را در برابر .... معاصر و نقش آینده بوجود بیاورید. رشد و بلوغ سیاسی شما میتواند مبدا تحول و نهضت اصلاحی آینده قرار دهد یا خدای ناکرده موجب سرشکستگی و غفلت و انفعال بشود. پیمودن این دو راه اکنون در اختیار عزم، اراده و همت شماست. من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم آن طریقی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با #غرور_ملی و #احساسات_وطنی آنها مطابقت دارد.
باید یکبار دیگر به دنیائی که به دقت چشم به ما دوخته است نشان بدهیم که ما لیاقت حفظ مواریث گرانبها و پرعظمت نیاکان خود را داریم و میخواهیم کاملاً آزاد و فارغ از تحریکات و دسایسهای این و آن زندگانی قرین عزت و احترام و سربلندی را در پیش گیریم. آوازه همت و عزم خللناپذیر شما در گسستن زنجیرهای استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده است و خواهد رسید و همه خواهند دانست که #روح_ایرانی_از_ماورای_تاریخ_کهن_چندین_هزار_سالهاش_از_نو_درخشیدن گرفته و روزهای زبونی و ضعف و ناتوانی خویش را اینک پشت سر گذاشته است. #هیچچیز_جز_اراده_آهنین_شما_نمیتوانست_این_زنجیرهای_جانفرسا و گران را از میان بردارد و تقویت و احساسات صمیمانه هموطنان عزیزم کار نفت را بدانجا کشانید که قوه قانونگزاری مملکت به مطابعت از افکار عمومی، ملی شدن صنعت نفت و قانون اجرای آن را به اتفاق آرا تصویب کرد و مأموریت انجام این امر خطیر به من محول گردید. قبول این مسئولیت برای کسی که به ضعف مزاج مبتلاست و عمر خود را در بستر میگذراند جز تبعیت از اراده و امر ملت هیچ چیز دیگری نبود و من که در تمام دوران عمر خویش افتخار خدمتگزاری مردم را بالاترین و پرقیمت ترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدارم بغیر از اطاعت و .... فرمان هموطنان محبوب چاره دیگر ندارم.
از روز اول زمامداری تمام سعی و مجاهدت اینجانب به حل مسالمتآمیز قضیه نفت معطوف گردید و در تمام مکاتبات و مذاکرات با نمایندگان و وابستگان کمپانی سابق مکرر تذکر دادم که اجرای قانون ملّی شدن صنعت نفت برای اینست که ملت ایران از یکطرف بندهای سیاسی را از گردن خود بردارد و از طرف دیگر به فقر و بدبختی غلبه کند. آنچه فرا رسید تسهیلات فراهم آوردیم و طرق حل مشکلات را پیش بینی کردیم و دست خریداران سابق نفت را برای خرید آن باز گذاشتیم و موافقت کردیم که آنان همچنان گردش چرخ صنایع ممالک خویش را با نفت خوزستان تأمین کنند ولی ناچار بودیم قانون را اجرا کنیم.
شرکت سابق در جواب و اخطار خلع ید که از .... رویدادهائی در زمینه قانونی شدن صنعت نفت دارد و نمایندگان خود را برای بیان مطلب به تهران اعزام میدارد ولی دیشب پس از اینکه پرده از روی پیشنهادهای آنها برداشته شد معلوم گردید که زبان ما را نخواستهاند بفهمند. من مکرر چه در مجلس و چه در یادداشتها و بیانیهها و مصاحبهها اعلام کرده بودم که به هیچ وجه در اجرای قانونی که مظهر آرزو و اراده ملت ایران است نمیتوانم قصور و مصالحه بکار برم. اما نمایندگان شرکت این حقیقت را ندیده گرفتند و راه ادامه مذاکرات را بر ما بستند. بنابراین برای اینکه اجرای قانون ادامه پیدا کند و تاخیر و وقفه ای در کار روی ندهد صبح امروز با سفیر کمیسیون مختلط و هیات دولت تصمیمات لازمه اتخاذ شد و دستور دادم عملیات اجرائی ادامه داده شود.
اکنون به شما هموطنان عزیز که در تهران و ولایات پراکندهاید این پیام مخلصانه و صمیمانه را میفرستم و از تقویت و حمایتی که در همه حال از دولت برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت نموده و مینمائید قلبا تشکر میکنم و تمنا دارم که با آرامش و دوراندیشی بیشتری که شان و شایسته ملت تاریخی ایران است مراقب اوضاع باشید و صف آهنین وحدت و یگانگی خود را حفظ کنید و نگذارید عوامل و ایادی حریف کهنه کار بر قدرت روحی و نیروی ایمان شما هجوم آورد. در پایان این پیام حاجت به تذکار نیست که هوشمندی و شرافت کارمندان و کارگران ایرانی مخصوصا در منطقه نفت خیز در پیشرفت و انجام این موضوع ملی تا کنون بینهایت موثر بوده و یقین دارم این متانت و خونسردی قابل تقدیر تا پایان کار کاملا حفظ خواهد شد و ما را هر روز به مقصود نهائی نزدیکتر خواهد ساخت. عرایض خود را با درود قلبی به شما و با اتکا به قول و قوه الهی و با امید موفقیت ملت لایق و رشید ایران پایان میدهم.
@NFIfans
Audio
پیام دکتر محمد مصدق بهمناسبت نخستین سالگرد جشن ملی شدن صنعت نفت:
«اراده آهنین شما ملّت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
29 اسفند 1330 خورشیدی
@JMI_official
«اراده آهنین شما ملّت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
29 اسفند 1330 خورشیدی
@JMI_official
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
پیام نوروزی دکتر محمد مصدق
هممیهنان گرامیم،
پیروزی نهایی ملت ایران را آرزومندم. این افتخار نصیب من شده است، تا جشن بزرگ ملّی آغاز سال نو را به هموطنان عزیزم تبریک بگویم. حمیت و غیرت و آرمانخواهی پسران و دختران دلاور سرزمینمان را میستایم و مبارزه ها وتلاشهای برجسته و خستگیناپذیر آنان را ستایش میکنم. خداوند منان را، برای رسیدن به آرمان ها و آرزوهای ملی (شان) سپاسگزارم. نوروز تنها نشانی از آغاز سال نو نیست، بلکه ملتی قابل احترام و ستایش و با گذشته درخشان را به یاد می آورد. نوروز بزرگی و عظمت کشور باستانیمان را یادآوری می کند.
من با هر نوروز آرزو میکنم که صفحه نوینی به برگهای تاریخ پر شکوه ما اضافه گردد. در سال نو، از پروردگار شادی و تندرستی را برای همه هممیهنان عزیزم خواهانم.
پیام نوروزی دکتر مصدق بهمناسبت نوروز 1332 خورشیدی
@NFIfans
هممیهنان گرامیم،
پیروزی نهایی ملت ایران را آرزومندم. این افتخار نصیب من شده است، تا جشن بزرگ ملّی آغاز سال نو را به هموطنان عزیزم تبریک بگویم. حمیت و غیرت و آرمانخواهی پسران و دختران دلاور سرزمینمان را میستایم و مبارزه ها وتلاشهای برجسته و خستگیناپذیر آنان را ستایش میکنم. خداوند منان را، برای رسیدن به آرمان ها و آرزوهای ملی (شان) سپاسگزارم. نوروز تنها نشانی از آغاز سال نو نیست، بلکه ملتی قابل احترام و ستایش و با گذشته درخشان را به یاد می آورد. نوروز بزرگی و عظمت کشور باستانیمان را یادآوری می کند.
من با هر نوروز آرزو میکنم که صفحه نوینی به برگهای تاریخ پر شکوه ما اضافه گردد. در سال نو، از پروردگار شادی و تندرستی را برای همه هممیهنان عزیزم خواهانم.
پیام نوروزی دکتر مصدق بهمناسبت نوروز 1332 خورشیدی
@NFIfans
Audio
والس نوروزی
جهان انجمن شد بر آن تخت اوی
شگفتی فرومانده از بخت اوی
به جمشید بر، گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
جهان انجمن شد بر آن تخت اوی
شگفتی فرومانده از بخت اوی
به جمشید بر، گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
نامهنگاری #دکتر_محمد_مصدق و شهید_پروانه_فروهر بهمناسبت نوروز.
29 اسپند فرخنده زادروز #شهید_پروانه_فروهر شهید نهضت ملی ایران است. او در نامهای به دکتر محمد مصدق در نوروز سال 1342، سال نو را به ایشان شادباش میگوید. #دکتر_مصدق در پاسخ آزادی ملت و کسانی که در راه استقلال و آزادی میهن مبارزه کردهاند، آرزومند است.
@NFIfans
29 اسپند فرخنده زادروز #شهید_پروانه_فروهر شهید نهضت ملی ایران است. او در نامهای به دکتر محمد مصدق در نوروز سال 1342، سال نو را به ایشان شادباش میگوید. #دکتر_مصدق در پاسخ آزادی ملت و کسانی که در راه استقلال و آزادی میهن مبارزه کردهاند، آرزومند است.
@NFIfans
Forwarded from ادیب برومند | Adib Boroumand
"نوروز باستان"
نوروزِ باستانیِ ایران فرا رسید
ابرِ بهار پرچمِ ایثار برکشید
بارید گه به تندی و گاهی به اعتدال
بر کوه و دشت، چون که خور آمد بیآرمید
صحرا و باغ پوششِ رنگین به بر نمود
تا فرّ ِ فرودین سپسِ دی به بر رسيد
سرسبزی از در آمد و آویخت بر درخت
زیبنده حلّهای که زِ نوروزمَهْ خرید
بادِ بهاری از سوی «خوارزم» شد وزان
وز بویِ مهر، خطّهی «ری» را بیآکَنید
جشنی گرفت گلبن و رقصی نمود بید
آنگه که از شکوفه، دلِ باغ بشکُفید
ابر بهار بر سرِ کهسار خیمه زد
وز خرگهش به کوه گهرها پراکَنید
آذینهبند کرد «بخارا» زِ چارسوی
تا بانگ پا، زِ قاصد نوروز بشنوید
زرّین زِ یاسِ زرد نگر ساحتِ چَمَن
کاندر کنارِ سنبُلِ نوخیز، بردمید
از «بامیان» و «بلخ» به شاباشِ فرودین
گوش بهار نغمهی شور و نوا شنید
سَنج از «هرات» بانگ برآورد و بوق و کوس
کآمد عروس گلرخِ نوروز، برجهید
زیبا تَذَرْو بر سرِ بادام بُن نشست
وز بانگِ دلنواز به دل شادی آفرید
اکنون گلِ همیشه بهار است خندهروی
کاین نام را کدام گلآرا به من نهید؟
بانگ چکاوک از زبرِ سرو مژده داد
کآمد به دست، باغِ «سمرقند» را کلید
سارنگ چون زِ بارهی «دربند» پرگشود
یک سر به سوی گلشنِ «شیراز» پَرکشید
آهو به نغز گونه خُرامی به مرغزار
با بچگان چو میش به امن و امان چرید
از «ایروان» و «گنجه» بر آمد نوای عیش
تا شد زِ دور، موکبِ نوروزمَهْ پدید
ایرانیانِ کُرد به «ترکیه» و «عراق»
سرگرمِ جشن و جمله خوش از دید و بازدید
از «تیسفون» زِ درگهِ «نوشیروان» به گوش
آمد نوای «باربَدی» زآن چه می سَزید
رختِ نشاط بر تنِ «تاجیک» جلوه کرد
چون باغ و راغ، فرشِ سَمَنخیز گسترید
شد شاد باغبانِ «قراباغ» چون که دید
خوش رُستهاند سوسن و سوری و شنبلید
نوروز چون صلای طَرَب داد، از سُرور
در «شیروان» زِ نغمه دلِ مرد و زن تپید
جوقی زِ مرغکان مهاجر زِ «اورگنج»
از عشق «زندهرود» سوی «اصفهان» پرید
«کارون» از آبهای «میانرود» مژده یافت
کز شوقِ عید اشک زِ رُخسارِ ما سُرید
دلشاد گشت مادرِ میهن از آن پیام
کامد زِ سوی مردمِ «بحرین» با نُوید
نوروز، جشنِ ملّی ایران زِ دیرباز
اقوام را به دامنِ تحبیب پرورید
شادا و خرّما دلِ این ملّتِ هژیر
کاین جشنِ ویژه را به بهین روز برگزید
باید به زر نوشت چنین نغز چامه را
کز خامهی «ادیب» بر اوراقِ زر چکید
https://www.instagram.com/p/BR8a-12gp6Z/
نوروزِ باستانیِ ایران فرا رسید
ابرِ بهار پرچمِ ایثار برکشید
بارید گه به تندی و گاهی به اعتدال
بر کوه و دشت، چون که خور آمد بیآرمید
صحرا و باغ پوششِ رنگین به بر نمود
تا فرّ ِ فرودین سپسِ دی به بر رسيد
سرسبزی از در آمد و آویخت بر درخت
زیبنده حلّهای که زِ نوروزمَهْ خرید
بادِ بهاری از سوی «خوارزم» شد وزان
وز بویِ مهر، خطّهی «ری» را بیآکَنید
جشنی گرفت گلبن و رقصی نمود بید
آنگه که از شکوفه، دلِ باغ بشکُفید
ابر بهار بر سرِ کهسار خیمه زد
وز خرگهش به کوه گهرها پراکَنید
آذینهبند کرد «بخارا» زِ چارسوی
تا بانگ پا، زِ قاصد نوروز بشنوید
زرّین زِ یاسِ زرد نگر ساحتِ چَمَن
کاندر کنارِ سنبُلِ نوخیز، بردمید
از «بامیان» و «بلخ» به شاباشِ فرودین
گوش بهار نغمهی شور و نوا شنید
سَنج از «هرات» بانگ برآورد و بوق و کوس
کآمد عروس گلرخِ نوروز، برجهید
زیبا تَذَرْو بر سرِ بادام بُن نشست
وز بانگِ دلنواز به دل شادی آفرید
اکنون گلِ همیشه بهار است خندهروی
کاین نام را کدام گلآرا به من نهید؟
بانگ چکاوک از زبرِ سرو مژده داد
کآمد به دست، باغِ «سمرقند» را کلید
سارنگ چون زِ بارهی «دربند» پرگشود
یک سر به سوی گلشنِ «شیراز» پَرکشید
آهو به نغز گونه خُرامی به مرغزار
با بچگان چو میش به امن و امان چرید
از «ایروان» و «گنجه» بر آمد نوای عیش
تا شد زِ دور، موکبِ نوروزمَهْ پدید
ایرانیانِ کُرد به «ترکیه» و «عراق»
سرگرمِ جشن و جمله خوش از دید و بازدید
از «تیسفون» زِ درگهِ «نوشیروان» به گوش
آمد نوای «باربَدی» زآن چه می سَزید
رختِ نشاط بر تنِ «تاجیک» جلوه کرد
چون باغ و راغ، فرشِ سَمَنخیز گسترید
شد شاد باغبانِ «قراباغ» چون که دید
خوش رُستهاند سوسن و سوری و شنبلید
نوروز چون صلای طَرَب داد، از سُرور
در «شیروان» زِ نغمه دلِ مرد و زن تپید
جوقی زِ مرغکان مهاجر زِ «اورگنج»
از عشق «زندهرود» سوی «اصفهان» پرید
«کارون» از آبهای «میانرود» مژده یافت
کز شوقِ عید اشک زِ رُخسارِ ما سُرید
دلشاد گشت مادرِ میهن از آن پیام
کامد زِ سوی مردمِ «بحرین» با نُوید
نوروز، جشنِ ملّی ایران زِ دیرباز
اقوام را به دامنِ تحبیب پرورید
شادا و خرّما دلِ این ملّتِ هژیر
کاین جشنِ ویژه را به بهین روز برگزید
باید به زر نوشت چنین نغز چامه را
کز خامهی «ادیب» بر اوراقِ زر چکید
https://www.instagram.com/p/BR8a-12gp6Z/
Instagram
ادیب برومند / Adib Boroumand
"نوروز باستان" نوروزِ باستانیِ ایران فرا رسید ابرِ بهار پرچمِ ایثار برکشید بارید گه به تندی و گاهی به اعتدال بر کوه و دشت، چون که خور آمد بیآرمید صحرا و باغ پوششِ رنگین به بر نمود تا فرّ ِ فرودین سپسِ دی به بر رسيد سرسبزی از در آمد و آویخت بر درخت زیبنده…
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
سخنرانی #حسین_شاهحسینی .
نفرات نشسته زندهیادان #مهندس_عباس_امیرانتظام، #دکتر_یدالله_سحابی، #مهندس_مهدی_بازرگان - نوروز ۱۳۵۸. استادیوم آزادی.
@NFIfans
نفرات نشسته زندهیادان #مهندس_عباس_امیرانتظام، #دکتر_یدالله_سحابی، #مهندس_مهدی_بازرگان - نوروز ۱۳۵۸. استادیوم آزادی.
@NFIfans
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
ای مصدق ثنا سزاست تو را
همّت اندرخورِ ثناست تو را
🔹 شعری که استاد فروزانفر در نوروز ۱۳۳۲ برای دکتر محمد مصدق سرودند.
🔸 استاد این شعر را نزدِ یکی از نزدیکان مصدق فرستادهبودهاند.
@Ostad_Forouzanfar
@NFIfans
همّت اندرخورِ ثناست تو را
🔹 شعری که استاد فروزانفر در نوروز ۱۳۳۲ برای دکتر محمد مصدق سرودند.
🔸 استاد این شعر را نزدِ یکی از نزدیکان مصدق فرستادهبودهاند.
@Ostad_Forouzanfar
@NFIfans
#ياران_مصدق محمود نريمان
۵ فروردین ۱۳۴۰درگذشت محمود نریمان از یاران وفادار دکتر مصدق؛ او در دادگاه نظامی گفت از ارادت من به دکتر مصدق هیچ کاسته نشده است.
محمود نریمان در ۱۲۷۲ در تهران به دنیا آمد. در در دانشگاه ژنو در رشته بازرگانی دانشنامه گرفت. پس از بازگشت به ایران با سمت مترجم در وزارت مالیه استخدام شد و به مشاغلی چون ریاست اداره اقتصاد، ریاست ضرابخانه، ریاست محاكمات اداری و ... رسید.
او در سال ۱۳۲۲ به معاونت وزارت دارائی منصوب شد و سپس وزیر دارائی و بعد وزیر راه و شهردار تهران شد. در سال ۱۳۲۴ وزارت پست و تلگراف و تلفن را عهده دار شد و همكاری نزدیكی با اللهیار صالح برقرار كرد و به دلیل حضور در كابینه حكیم الملك، دكتر مصدق را از نیت شوم ۳ كشور آمریكا، انگلستان و شوروی در تشكیل كمیسیون ۳ جانبه برای نظارت سیاسی در امور ایران مطلع كرد كه در نتیجه مصدق به مخالفت قاطع با آن اقدام كرد.
در جریان انتخابات مجلس شانزدهم نریمان به همراه مصدق در دربار تحصن كرد و به عضویت جبهه ملی درآمد و یكی از یاران وفادار مصدق شد و در دوره هفدهم هم از نمایندگان حامی مصدق بود و حتی در حمایت از ملیون با نمایندگان مخالف درگیری پیدا كرد. نریمان از صبح ۲۸ مرداد در منزل مصدق بود و با فشار او و تهدیدش به خودكشی، مصدق حاضر به خروج از خانه شد و بعدا او هم دستگیر شد. نریمان یكی از پاكدامن ترین وزیران دارائی بود و در ۵ فروردین ۱۳۴۰ درگذشت.
حسین شاهحسینی می گوید: من و كریمآبادی زیر نظر مرحوم شمشیری مأمور شدیم كه به منزل ایشان برویم و ببینیم چه باید بكنیم. در آنجا یك ساختمان دوطبقه بود كه منزل ایشان در طبقه دوم بود. وقتی به منزل رفتیم تنها دو اتاق بود. و فقط دونفر را در آنجا دیدیم كه گویا همسایه طبقه اول ایشان بودند. در اتاق جلویی تنها یك فرش و یك تخت قدیمی مجلل بود. ایشان روی تخت بودند و ملحفهای هم روی ایشان كشیده شده بود. دیگر در اتاق چیزی نبود. در اتاق دیگر كمی وسایل قدیمی، یك صندوق، چند دست لباس و وسایل شستوشو بود. پشت اتاق هم حمام و آشپزخانه بود. مرحوم شمشیری در آنجا بر سر خود زد و گریه كرد و گفت وای بر ما، زندگی او اینگونه بود و زندگی ما این چنین. زندگی كارگر من از زندگی مرحوم نریمان مجللترست. فردی با این عظمت كه پس از کودتا پیشنهاد ابتهاج-رئیس بانک ملی(مرکزی) - را نپذیرفت[زیرا در آن صورت باید با امریکاییهای کودتاگر همکار می شد]، چنین زندگیای داشته است.
او در دادگاه نظامی با آن جو خفقان و وحشت اینگونه از ارادت خود به دکتر مصدق می گوید:
بنده از سال ۱۳۰۲ که در وزارت دارایی خدمت می کردم با جناب آقای دکتر مصدق آشنایی و ارادت پیدا کردم. زیرا ایشان تا آن موقع که بنده خدمت کرده بودم تنها وزیری بودند که نسبت به تحصیلات و معلومات کارمندان توجه می کردند و مخصوصا سوابق تحصیلی بنده را مورد تمجید قرار داده بودند. آن زمان بنده نسبت به ایشان ارادت و صمیمیت داشتم. اغلب خدمتشان می رسیدم، به من اظهار لطف می فرمودند و بنده را به درستی و پاکی تشویق می کردند.
این جریان ادامه داشت تا اینکه قرار بودبرای انتخابات دوره شانزدهم در دربار شاهنشاهی تحصن اختیار کنند. بنده را هم دعوت به شرکت فرمودند، بنده هم با جان و دل پذیرفتم. از آنجا همکاری ملی ما و تماسمان بیشتر شد...[در مجلس] ایشان رهبر فراکسیون ما بودند. در نتیجه شور و تبادل افکار و همفکری ما موضوع ملی شدن صنعت نفت پیش آمد و به نتیجه رسید. بعدا که ایشان به سمت نخست وزیری انتخاب شدند و موضوع خلع ید را انجام دادند در شورای امنیت و دادگاه لاهه از حقوق ایران دفاع فرمودند، بر مراتب ارادت بنده افزوده شد...خدماتی که ایشان به ملت ایران کرده بودند طوری بود که نمی توانست سلب صمیمیت و ارادت بنده را بکند؛ بلکه ارادت بنده به همان نسبت به ایشان باقی بوده و هست.
او را در زرگنده تهران به خاک سپردند و رهبران باقی مانده جبهه ملی بقعه ای نیز برای روی سنگ او تهیه کردند. همه این خدمات و ابتکارها را اکنون شهرداری تهران با بلدوزر صاف کرده، شهرداری احمدی نژاد روی قبر نريمان حجره ای بنا کرد که در آن کتاب های مذهبی می فروشند. این حجره یک متر در نیم متر است و باندازه قبر خالی شده از استخوان نریمان. نام و خاطره او نیز باید از یادها برود.
سرنوشت یاران دكتر مصدق، تالیف عبدالرضا هوشنگ مهدوی
محمد مصدق در محکمه نظامی،جلیل بزرگمهر،ص ۵۸۶
چشم انداز ایران - شماره ۶۰ اسفند ماه ۱۳۸۸
@mohammadmosaddegh
@NFIfans
۵ فروردین ۱۳۴۰درگذشت محمود نریمان از یاران وفادار دکتر مصدق؛ او در دادگاه نظامی گفت از ارادت من به دکتر مصدق هیچ کاسته نشده است.
محمود نریمان در ۱۲۷۲ در تهران به دنیا آمد. در در دانشگاه ژنو در رشته بازرگانی دانشنامه گرفت. پس از بازگشت به ایران با سمت مترجم در وزارت مالیه استخدام شد و به مشاغلی چون ریاست اداره اقتصاد، ریاست ضرابخانه، ریاست محاكمات اداری و ... رسید.
او در سال ۱۳۲۲ به معاونت وزارت دارائی منصوب شد و سپس وزیر دارائی و بعد وزیر راه و شهردار تهران شد. در سال ۱۳۲۴ وزارت پست و تلگراف و تلفن را عهده دار شد و همكاری نزدیكی با اللهیار صالح برقرار كرد و به دلیل حضور در كابینه حكیم الملك، دكتر مصدق را از نیت شوم ۳ كشور آمریكا، انگلستان و شوروی در تشكیل كمیسیون ۳ جانبه برای نظارت سیاسی در امور ایران مطلع كرد كه در نتیجه مصدق به مخالفت قاطع با آن اقدام كرد.
در جریان انتخابات مجلس شانزدهم نریمان به همراه مصدق در دربار تحصن كرد و به عضویت جبهه ملی درآمد و یكی از یاران وفادار مصدق شد و در دوره هفدهم هم از نمایندگان حامی مصدق بود و حتی در حمایت از ملیون با نمایندگان مخالف درگیری پیدا كرد. نریمان از صبح ۲۸ مرداد در منزل مصدق بود و با فشار او و تهدیدش به خودكشی، مصدق حاضر به خروج از خانه شد و بعدا او هم دستگیر شد. نریمان یكی از پاكدامن ترین وزیران دارائی بود و در ۵ فروردین ۱۳۴۰ درگذشت.
حسین شاهحسینی می گوید: من و كریمآبادی زیر نظر مرحوم شمشیری مأمور شدیم كه به منزل ایشان برویم و ببینیم چه باید بكنیم. در آنجا یك ساختمان دوطبقه بود كه منزل ایشان در طبقه دوم بود. وقتی به منزل رفتیم تنها دو اتاق بود. و فقط دونفر را در آنجا دیدیم كه گویا همسایه طبقه اول ایشان بودند. در اتاق جلویی تنها یك فرش و یك تخت قدیمی مجلل بود. ایشان روی تخت بودند و ملحفهای هم روی ایشان كشیده شده بود. دیگر در اتاق چیزی نبود. در اتاق دیگر كمی وسایل قدیمی، یك صندوق، چند دست لباس و وسایل شستوشو بود. پشت اتاق هم حمام و آشپزخانه بود. مرحوم شمشیری در آنجا بر سر خود زد و گریه كرد و گفت وای بر ما، زندگی او اینگونه بود و زندگی ما این چنین. زندگی كارگر من از زندگی مرحوم نریمان مجللترست. فردی با این عظمت كه پس از کودتا پیشنهاد ابتهاج-رئیس بانک ملی(مرکزی) - را نپذیرفت[زیرا در آن صورت باید با امریکاییهای کودتاگر همکار می شد]، چنین زندگیای داشته است.
او در دادگاه نظامی با آن جو خفقان و وحشت اینگونه از ارادت خود به دکتر مصدق می گوید:
بنده از سال ۱۳۰۲ که در وزارت دارایی خدمت می کردم با جناب آقای دکتر مصدق آشنایی و ارادت پیدا کردم. زیرا ایشان تا آن موقع که بنده خدمت کرده بودم تنها وزیری بودند که نسبت به تحصیلات و معلومات کارمندان توجه می کردند و مخصوصا سوابق تحصیلی بنده را مورد تمجید قرار داده بودند. آن زمان بنده نسبت به ایشان ارادت و صمیمیت داشتم. اغلب خدمتشان می رسیدم، به من اظهار لطف می فرمودند و بنده را به درستی و پاکی تشویق می کردند.
این جریان ادامه داشت تا اینکه قرار بودبرای انتخابات دوره شانزدهم در دربار شاهنشاهی تحصن اختیار کنند. بنده را هم دعوت به شرکت فرمودند، بنده هم با جان و دل پذیرفتم. از آنجا همکاری ملی ما و تماسمان بیشتر شد...[در مجلس] ایشان رهبر فراکسیون ما بودند. در نتیجه شور و تبادل افکار و همفکری ما موضوع ملی شدن صنعت نفت پیش آمد و به نتیجه رسید. بعدا که ایشان به سمت نخست وزیری انتخاب شدند و موضوع خلع ید را انجام دادند در شورای امنیت و دادگاه لاهه از حقوق ایران دفاع فرمودند، بر مراتب ارادت بنده افزوده شد...خدماتی که ایشان به ملت ایران کرده بودند طوری بود که نمی توانست سلب صمیمیت و ارادت بنده را بکند؛ بلکه ارادت بنده به همان نسبت به ایشان باقی بوده و هست.
او را در زرگنده تهران به خاک سپردند و رهبران باقی مانده جبهه ملی بقعه ای نیز برای روی سنگ او تهیه کردند. همه این خدمات و ابتکارها را اکنون شهرداری تهران با بلدوزر صاف کرده، شهرداری احمدی نژاد روی قبر نريمان حجره ای بنا کرد که در آن کتاب های مذهبی می فروشند. این حجره یک متر در نیم متر است و باندازه قبر خالی شده از استخوان نریمان. نام و خاطره او نیز باید از یادها برود.
سرنوشت یاران دكتر مصدق، تالیف عبدالرضا هوشنگ مهدوی
محمد مصدق در محکمه نظامی،جلیل بزرگمهر،ص ۵۸۶
چشم انداز ایران - شماره ۶۰ اسفند ماه ۱۳۸۸
@mohammadmosaddegh
@NFIfans
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
کتاب «محمود نریمان از نوادر تاریخ ایران از یاران دکتر مصدق»، تدوین و نگارش جمال صفری توسط انتشارات مصدق و فاطمی بهمناسبت پنجاهوهشتمین سالگرد درگذشت وی منتشر شد.👇
@NFIfans
@NFIfans
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
Ketab-Mahmood-Nariman-az-nawader-Tarikh-Iran-250319.pdf
5 MB
کتاب PDF #محمود_نریمان_از_نوادر_تاریخ_ایران_از_یاران_دکتر_مصدق، نوشته جمال صفری، انتشارات مصدق و فاطمی. فروردین 1398
@NFIfans
@NFIfans
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
« بهیاد نریمان»
اين قطعه در فروردينماه ۱۳۴۰ در اندوه مرگ «سيّد محمود نريمان» عضو شورای مركزی جبهه ملی كه از مردان پاک و درستكار و وفادار به نهضت ملی ايران بود سروده شد و در یادنامهئی که بهمناسبت چهلمین روز درگذشت آن مرحوم انتشار یافت بهچاپ رسید.
دريغا كه از جورِ گردون سپهر
زبُرج شرف، مهرِ تابان برفت
خرامنده سروی به باغِ بهشت
زِ پژمرده گلزارِ ايران برفت
هم از دست گوهرفروش زمان
يكی دُرّ خوشاب، ارزان برفت
از اين سفلهپرور سرای فريب
نريمان كه بود از كريمان برفت
نيآلوده دامن به ناراستی
ازين نشأه پاكيزهدامان برفت
بههر كار سامان و سر داد لیک
خود او پی نيفكنده سامان برفت
برِ ناكسان خاكساری نكرد
وزين خاكدان دامنافشان برفت
سزد گر بسوزيم گريان چو شمع
كه از محفلِ ما نريمان برفت
ادیب برومند، سرود رهایی، پیک دانش، تهران، چاپ اول ۱۳۶۷، ص۳۱۵
@AdibBoroumand
@NFIfans
اين قطعه در فروردينماه ۱۳۴۰ در اندوه مرگ «سيّد محمود نريمان» عضو شورای مركزی جبهه ملی كه از مردان پاک و درستكار و وفادار به نهضت ملی ايران بود سروده شد و در یادنامهئی که بهمناسبت چهلمین روز درگذشت آن مرحوم انتشار یافت بهچاپ رسید.
دريغا كه از جورِ گردون سپهر
زبُرج شرف، مهرِ تابان برفت
خرامنده سروی به باغِ بهشت
زِ پژمرده گلزارِ ايران برفت
هم از دست گوهرفروش زمان
يكی دُرّ خوشاب، ارزان برفت
از اين سفلهپرور سرای فريب
نريمان كه بود از كريمان برفت
نيآلوده دامن به ناراستی
ازين نشأه پاكيزهدامان برفت
بههر كار سامان و سر داد لیک
خود او پی نيفكنده سامان برفت
برِ ناكسان خاكساری نكرد
وزين خاكدان دامنافشان برفت
سزد گر بسوزيم گريان چو شمع
كه از محفلِ ما نريمان برفت
ادیب برومند، سرود رهایی، پیک دانش، تهران، چاپ اول ۱۳۶۷، ص۳۱۵
@AdibBoroumand
@NFIfans
بحرانسازی در ارومیه، از ناکارآمدی تا غرضورزی حکومت
به گواه تاریخ، در گسترهی تمدنی ایران، برگزاری جشنها از جایگاهی ویژه برخوردار بوده و در هرماه دستکم یک جشن، در روزی که نامش هم نام آن ماه بوده، برگزار میگردیده است. از دیگر سوی در پیوند فرهنگ و طبیعت، کهن جشن و آیین نوروز میشکوفد، که همراه آن بهار طبیعت با آغازی نو در زندگی بشر رقم میخورد و نمادهای طبیعت در بستری فرهنگی بازتابگر پیام های ژرف اندیشه ورزانه میگردند و نوید آغازی نوین را میسرایند. از ویژگیهای مهم این جشن، آن است که به سراسر جامعه تعلق دارد و هیچ گروه و نهادی در آن برتری ندارد، چنان که اندیشمندان صاحبنظر، این جشن را تجلی آزادی، فرا روی از محدودیتها و همبستگی اجتماعی خواندهاند.
اما دریغا و دردا که کاربدستان ناشایست و ناآگاه در جمهوری اسلامی دهههاست، که با اندیشههایی فرهنگستیز و واپسگرا، با شادمانی جمعی و نمادهای ملی به گونههایی نادرست برخورد کردهاند، که شاهد یکی از نتایج تاسفبار آن در رخدادهای اخیر ارومیه بودهایم. نخست آن که نوروز به هیچ صنف و طبقه و گروهی تعلق ندارد و شهروندان ایران همگی آزادند بر اساس سنت مألوف خود به نکوداشت آن بپردازند. دوم آن که جشن در خدمت همبستگی و همدلیهاست، از خانواده تا عرصهی ملی.
طبیعتا آیینها و مراسم آن ها، روح فرهنگِ خاستگاهشان را با خویش دارند. فرهنگ ایران در تاریخ باستان، که نوروز از آنجا سرچشمه میگیرد، منادی احترام به حقوق انسانها و ترویج مهر بوده است. عظمت این جشن آنگونه است، که نژادپرست خودکامهی متجاوزی چون اردوغان مدعی این کهن جشن میشود و بیشرمانه دروغپرداز پدرانگی برای تبریز میگردد. او از ضعفهای ساختار سیاسی جمهوری آذربایجان و بحران سوریه نهایت سوءاستفاده را برای مداخلهجویی و پیگیری توهم احیای آرمان پانتورانیسم فاشیستهای ترک در دیگر کشورها انجام داده است. وی در جنگ ۴۴ روزه قره باغ در سال ۲۰۲۰ و بحران دالان زنگزور، اندیشههای خطرناک نژادپرستانهی خود را، که الهام گرفته از اندیشههایی است که در سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ به نسلکشی ارامنه انجامید، به نمایش گذاشت. افسوس بسیار که فردی بیمایه در تفکر اجتماعی و فاقد حداقل توان اندیشیدن که نماینده مجلس فرمایشی اسلامی بوده، با اوباشیگری و لات مسلکی، به بهانهی مراسم عزاداری با گروهی دیگر از صاحب منصبان جاهل و خائن، در آغاز عید نوروز فاجعهای را رقم زد، که دشمنان این ملک و ملت از انجامش ناتوان بودند. او گویا در قامت نمایندهی گرگهای خاکستری و فاشیستهای نوین حزب حرکت ملی ترکیه، بساط کشیدن زوزه گرگ را در شهر فرهنگپرور ارومیه به راه میاندازد و فریبخوردگان ناآگاهی را با خویش همراه میسازد، آن هم در شهری که در طول تاریخ افتخارات بزرگی را برای ایران به ارمغان آورده است و نمادی کممانند برای تکثرگرایی فرهنگی و دینی بوده و بازتابگر رواداری و مدارای فرهنگی به شمار میرفته است. نماد این فرهنگ هرگز گرگی و درندهخویی نبوده است، خداوندان سخن در تاریخ این حوزهی تمدنی بودهاند، که کلام آفریدهاند و چون سخن داشتهاند و گرگصفت نبودهاند، زوزه گرگ نکشیدهاند. این جاهل خائن سال ها صاحب مسند و قدرت و امکانات از بیتالمال این مملکت بوده است. شورای انتصابی نگهبان که شریفترین و فاضلتری فرزندان ایران را از شرکت در انتخابات به پشتوانهی قدرتی نامردمی قریب چهاردهه محروم ساخته است، چنین کسی را در انتصابات فرمایشی به مجلس میبرده است، تا برای کشور با چنین پیشینه و اعتباری قانونگذاری کند. فعالیتش حمله فیزیکی به خبرنگار در مجلس و سر دادن شعارهای مبتذل بوده است. هرچند رخداد پایان اسفند در ارومیه از جهت طرح برخی شعارها قابل نقد باشد، اما واکنشی فاشیستی به بهانه مذهب، بالاترین خیانتی است که میتوانست توسط کسانی چون آن عمال لمپن وابسته به حکومت صورت گیرد، و جالبتر آن که در حاشیه امن سیاسی قرار داشته باشند. رد پای حکومت، از در دست گرفتن باشگاه هایی توسط مقامات نظامی پیشین تا برگزاری چنین مراسمی، برای تنش آفرینی در مناطق مختلف ایران، قابل تامل و توجه است. در زمانه ای که حاکمیت بی کفایت از عهدهی سادهترین امور مملکت داری بر نمیآید و فقر گسترده بر ملت تحمیل شده است و عوارضی چون ناامنی و سقوط رفاه حداقلی خانوادهها را در پی دارد و آزادیهای مشروع سرکوب میشود و چهرههای آزادیخواه و میهنگرا زیر فشار سنگین بوده یا در زندان به سر میبرند و در عرصه بینالملل اعتبار ایران مخدوش گردیده، حاکمان نابخرد نه تنها سرمایه ملی و اعتبار کشور را برای ماجراجوییهایی جاهلانه و خائنانه به باد فنا سپردهاند، بلکه با عدم اتخاذ دیپلماسی مبتنی بر منافع ملی، کشور را در بحران های خانمانسوزی گرفتار ساختهاند.👇
@NFIfans
به گواه تاریخ، در گسترهی تمدنی ایران، برگزاری جشنها از جایگاهی ویژه برخوردار بوده و در هرماه دستکم یک جشن، در روزی که نامش هم نام آن ماه بوده، برگزار میگردیده است. از دیگر سوی در پیوند فرهنگ و طبیعت، کهن جشن و آیین نوروز میشکوفد، که همراه آن بهار طبیعت با آغازی نو در زندگی بشر رقم میخورد و نمادهای طبیعت در بستری فرهنگی بازتابگر پیام های ژرف اندیشه ورزانه میگردند و نوید آغازی نوین را میسرایند. از ویژگیهای مهم این جشن، آن است که به سراسر جامعه تعلق دارد و هیچ گروه و نهادی در آن برتری ندارد، چنان که اندیشمندان صاحبنظر، این جشن را تجلی آزادی، فرا روی از محدودیتها و همبستگی اجتماعی خواندهاند.
اما دریغا و دردا که کاربدستان ناشایست و ناآگاه در جمهوری اسلامی دهههاست، که با اندیشههایی فرهنگستیز و واپسگرا، با شادمانی جمعی و نمادهای ملی به گونههایی نادرست برخورد کردهاند، که شاهد یکی از نتایج تاسفبار آن در رخدادهای اخیر ارومیه بودهایم. نخست آن که نوروز به هیچ صنف و طبقه و گروهی تعلق ندارد و شهروندان ایران همگی آزادند بر اساس سنت مألوف خود به نکوداشت آن بپردازند. دوم آن که جشن در خدمت همبستگی و همدلیهاست، از خانواده تا عرصهی ملی.
طبیعتا آیینها و مراسم آن ها، روح فرهنگِ خاستگاهشان را با خویش دارند. فرهنگ ایران در تاریخ باستان، که نوروز از آنجا سرچشمه میگیرد، منادی احترام به حقوق انسانها و ترویج مهر بوده است. عظمت این جشن آنگونه است، که نژادپرست خودکامهی متجاوزی چون اردوغان مدعی این کهن جشن میشود و بیشرمانه دروغپرداز پدرانگی برای تبریز میگردد. او از ضعفهای ساختار سیاسی جمهوری آذربایجان و بحران سوریه نهایت سوءاستفاده را برای مداخلهجویی و پیگیری توهم احیای آرمان پانتورانیسم فاشیستهای ترک در دیگر کشورها انجام داده است. وی در جنگ ۴۴ روزه قره باغ در سال ۲۰۲۰ و بحران دالان زنگزور، اندیشههای خطرناک نژادپرستانهی خود را، که الهام گرفته از اندیشههایی است که در سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ به نسلکشی ارامنه انجامید، به نمایش گذاشت. افسوس بسیار که فردی بیمایه در تفکر اجتماعی و فاقد حداقل توان اندیشیدن که نماینده مجلس فرمایشی اسلامی بوده، با اوباشیگری و لات مسلکی، به بهانهی مراسم عزاداری با گروهی دیگر از صاحب منصبان جاهل و خائن، در آغاز عید نوروز فاجعهای را رقم زد، که دشمنان این ملک و ملت از انجامش ناتوان بودند. او گویا در قامت نمایندهی گرگهای خاکستری و فاشیستهای نوین حزب حرکت ملی ترکیه، بساط کشیدن زوزه گرگ را در شهر فرهنگپرور ارومیه به راه میاندازد و فریبخوردگان ناآگاهی را با خویش همراه میسازد، آن هم در شهری که در طول تاریخ افتخارات بزرگی را برای ایران به ارمغان آورده است و نمادی کممانند برای تکثرگرایی فرهنگی و دینی بوده و بازتابگر رواداری و مدارای فرهنگی به شمار میرفته است. نماد این فرهنگ هرگز گرگی و درندهخویی نبوده است، خداوندان سخن در تاریخ این حوزهی تمدنی بودهاند، که کلام آفریدهاند و چون سخن داشتهاند و گرگصفت نبودهاند، زوزه گرگ نکشیدهاند. این جاهل خائن سال ها صاحب مسند و قدرت و امکانات از بیتالمال این مملکت بوده است. شورای انتصابی نگهبان که شریفترین و فاضلتری فرزندان ایران را از شرکت در انتخابات به پشتوانهی قدرتی نامردمی قریب چهاردهه محروم ساخته است، چنین کسی را در انتصابات فرمایشی به مجلس میبرده است، تا برای کشور با چنین پیشینه و اعتباری قانونگذاری کند. فعالیتش حمله فیزیکی به خبرنگار در مجلس و سر دادن شعارهای مبتذل بوده است. هرچند رخداد پایان اسفند در ارومیه از جهت طرح برخی شعارها قابل نقد باشد، اما واکنشی فاشیستی به بهانه مذهب، بالاترین خیانتی است که میتوانست توسط کسانی چون آن عمال لمپن وابسته به حکومت صورت گیرد، و جالبتر آن که در حاشیه امن سیاسی قرار داشته باشند. رد پای حکومت، از در دست گرفتن باشگاه هایی توسط مقامات نظامی پیشین تا برگزاری چنین مراسمی، برای تنش آفرینی در مناطق مختلف ایران، قابل تامل و توجه است. در زمانه ای که حاکمیت بی کفایت از عهدهی سادهترین امور مملکت داری بر نمیآید و فقر گسترده بر ملت تحمیل شده است و عوارضی چون ناامنی و سقوط رفاه حداقلی خانوادهها را در پی دارد و آزادیهای مشروع سرکوب میشود و چهرههای آزادیخواه و میهنگرا زیر فشار سنگین بوده یا در زندان به سر میبرند و در عرصه بینالملل اعتبار ایران مخدوش گردیده، حاکمان نابخرد نه تنها سرمایه ملی و اعتبار کشور را برای ماجراجوییهایی جاهلانه و خائنانه به باد فنا سپردهاند، بلکه با عدم اتخاذ دیپلماسی مبتنی بر منافع ملی، کشور را در بحران های خانمانسوزی گرفتار ساختهاند.👇
@NFIfans
جبهه ملی ایران در این شرایط، همبستگی ملی و هماندیشی و همکوشی اندیشمندان و گروهها و اقشار مختلف ملت را ضرورتی تاریخی میداند، تا دوشادوش یکدیگر بدون هیچ تبعیضی با هر آیین و فرهنگ و پیشینهای، به عنوان شهروندان محق این آب و خاک، در برابر استبداد و خودکامگی داخلی و نیز سلطهجویی برخی کشورهای تعدیطلب بایستند. این ایستادگی شهروند-محور، مستبدان خودکامه را به وحشت میافکند، چراکه حکومت در برابر آنان مکلف به ادای حقوق شهروندیشان است که مهمترینش نقشآفرینی مستقیم در سرنوشت سیاسی کشور است و صاحبان قدرت نامشروع با چنین جریان سازی هایی سعی در مخدوش سازی این حرکت ملی دارند، اما به یقین شهروندان آزادهی این سرزمین، هوشمندانه و مسئولانه برای استقرار حاکمیت ملت می کوشند، دیگر بودگی برابر را به رسمیت میشناسند و تعامل بین فرهنگی را موجب شکوفایی و پویایی کشور بر میشمرند، با درک و احترام متقابل و برابر، از حذف دیگری و از هم گریزی اجتناب میورزند، در عین حال که دیگری فرهنگی را جایگاهی ارزنده میبخشند.
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – هفتم فروردین ماه ۱۴۰۴
https://jebhemeliiran.org/?p=3888
@NFIfans
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – هفتم فروردین ماه ۱۴۰۴
https://jebhemeliiran.org/?p=3888
@NFIfans
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
#رفراندوم_زودهنگام
دکتر حسین موسویان:
«اکنون ملت خود باید نظام مطلوب خود را انتخاب کنند».
گفتوگوی دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران با ماهنامه «پیام ابراهیم» در فرورذین سال گذشته (1397) به مناسبت سالگرد رفراندوم 12 فروردین 1358.
@NFIfans
دکتر حسین موسویان:
«اکنون ملت خود باید نظام مطلوب خود را انتخاب کنند».
گفتوگوی دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران با ماهنامه «پیام ابراهیم» در فرورذین سال گذشته (1397) به مناسبت سالگرد رفراندوم 12 فروردین 1358.
@NFIfans
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
دکتر حسین موسویان:
«اکنون ملت خود باید نظام مطلوب خود را انتخاب کنند».
گزیدهای از گفتوگوی دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران (فروردین سال گذشته) بهمناسبت سالگرد همهپرسی 12 فروردین 1358.
🔹 در روز 12 فروردین 58 ملت ایران نسبت به #جمهوریاسلامی به گونهای که بعدا تحقق یافت، اصلاً درک و آشنایی کافی نداشت و از ماهیت این نوع جمهوری و قانون اساسی که بعداً برای آن تدارک دیده شد و ساختار قدرت در آن کاملاً بیاطلاع بود.
🔹 ملت ایران در انقلاب 57 از حکومت سلطنتی موروثی که حقوق اساسی ملت را پایمال نموده و آزادیهای قانونی و انسانی آنها را نا دیده میگرفت و مشروعیت سیاسی و ملی خود را ازدست داده بود، عبور کرد و با شعار آزادی و استقلال، #خواهان_حکومت_جمهوری گردید.
🔹به واژه #اسلامی که بعد از جمهوری قید میشد، تنها به عنوان یک واژه دربردارنده معنویت و پاکی وصداقت مینگریست نه به عنوان یک #حکومت_دینی مبتنی بر اجرای احکام شرع و #اختلاط_دین_با_حکومت به صورتی که بعداً پیش آمد. یقیناً اگر منظور و نیت قدرتمداران انقلاب از «جمهوری اسلامی» در آن روز به روشنی برای مردم شرح داده میشد و رفراندوم به بعد از آشنا شدن مردم با مبانی فکری وعقیدتی کسانی که به جای #مجلس_موسسان، مجلس خبرگان را تشکیل دادند، موکول میگردید ، قطعاً نتیجه رفراندومی که به عمل میآمد با آنچه که روی داد متفاوت بود .
🔹گروههای اسلام گرا ومذهبی مانند فدائیان اسلام، گروه های مؤتلفه و مشابهین آنها و برخی از روحانیون ولی نه همه آنها در رویای صدر اسلام و برقراری «حکومت اسلامی» به همین صورتی که شکل گرفت بودند. برخی از گروههای چپ مثل حزب توده و فدائیان خلق و بعضی دیگر، از مواضع ضدغربی و ضد آمریکایی انقلاب خیلی ذوقزده شده و از حکومت اسلامی شدیداً جانبداری میکردند تا جائیکه حتی در سرکوب نیروهای دگراندیش با رژیم اسلامی همکاری میکردند. شاید حکومت اسلامی را ناممکن و بیدوام وخود را آلترناتیو آن میپنداشتند!
🔹 تلقی نیروهای ملّی و پیروان دکتر مصدق غیر از اینها بود. این نیروها به دنبال آزادی و استقلال به معنی واقعی و عدالت اجتماعی بودند و وفادار به آموزههای دکتر مصدق به اصل بیطرفی و عدم تعهد [موازنه منفی] پایبند بودند و جدایی دین از حکومت را طالب بودند.
🔹وقتی از آقای «دکتر کریم سنجابی» رئیس هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران سئوال شد که «جمهوری اسلامی» چیست و چه نوع جمهوری میباشد او در پاسخ گفت که در کشوری که بیش از نود درصد مردم آن مسلمانند ، نمایندگان مجلس مسلمانند و رئیسجمهوری و وزراء مسلمانند میتوان این جمهوری را اسلامی نامید. ولی حکومت ما #جمهوری خواهد بود مثل تمام جمهوریهای دیگر دنیا. وسپس افزود که نام حکومت مهم نیست و مثل شکل یک ظرف است که کیفیت محتوای آن ظرف مهم است این محتواست که باید قائل به موازین دموکراسی و استقلال و حقوق بشر باشد.
🔹امروز 40 سال از حکومت جمهوری اسلامی سپری شده و مردم ایران نسبت به کم وکیف آن کاملا آگاهی و اشراف پیدا کردهاند و امروز نیز حق دارند و باید بتوانند که نسبت به نوع حکومت خود اظهار نظر نمایند.
🔹 همهپرسی یا هرنوع انتخابات دیگری که در جهان امروز در جوامع بشری صورت میگیرد فیالذاته یک حرکت دموکراتیک است. اما مشروط بر آنکه برای این حرکت دموکراتیک، شرایط و #روشهای_دموکراتیک نیز وجود داشته باشد . شرایط انجام یک همهپرسی یا انتخابات آزاد عبارت است از بر قرار بودن آزادیهای اولیه و اساسی شهروندان، مانند آزادی بیان وقلم ، آزادی احزاب واجتماعات ، امکان استفاده از رسانه های عمومی برای همه طرز تفکرها و نبودن ممیزی حکومت روی کاندیداها و امکان نظارت درست و قابل قبول توسط مراجع ذیصلاح برای انجام یک انتخابات سالم وآزاد . در غیر این صورت و نبودن این شرایط، صندوق رای جز محفظهای برای #فریب مردم و پیشبرد اهداف حاکمیت و #کسب_مشروعیتی_دروغین چیز دیگری نیست.
🔹 عدم مشارکت مردم در انتخابات میتواند پاسخ منفی دادن و نه گفتن به حکومت تلقی شود، البته اگر بتواند شکل بگیرد. ولی مشارکت مردم هم نمیتواند و نباید جواب آری به حاکمیت تصور شود. زیرا شرکت مردم در یک انتخابات غیر دموکراتیک و ناسالم، به دلایل مختلف می تواند صورت بگیرد. مانند اینکه مردم احساس کنند بین بد و بدتر بهتر است بروند و بد را انتخاب کنند تا اوضاع خرابتر از این نگردد.
@NFIfans
«اکنون ملت خود باید نظام مطلوب خود را انتخاب کنند».
گزیدهای از گفتوگوی دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران (فروردین سال گذشته) بهمناسبت سالگرد همهپرسی 12 فروردین 1358.
🔹 در روز 12 فروردین 58 ملت ایران نسبت به #جمهوریاسلامی به گونهای که بعدا تحقق یافت، اصلاً درک و آشنایی کافی نداشت و از ماهیت این نوع جمهوری و قانون اساسی که بعداً برای آن تدارک دیده شد و ساختار قدرت در آن کاملاً بیاطلاع بود.
🔹 ملت ایران در انقلاب 57 از حکومت سلطنتی موروثی که حقوق اساسی ملت را پایمال نموده و آزادیهای قانونی و انسانی آنها را نا دیده میگرفت و مشروعیت سیاسی و ملی خود را ازدست داده بود، عبور کرد و با شعار آزادی و استقلال، #خواهان_حکومت_جمهوری گردید.
🔹به واژه #اسلامی که بعد از جمهوری قید میشد، تنها به عنوان یک واژه دربردارنده معنویت و پاکی وصداقت مینگریست نه به عنوان یک #حکومت_دینی مبتنی بر اجرای احکام شرع و #اختلاط_دین_با_حکومت به صورتی که بعداً پیش آمد. یقیناً اگر منظور و نیت قدرتمداران انقلاب از «جمهوری اسلامی» در آن روز به روشنی برای مردم شرح داده میشد و رفراندوم به بعد از آشنا شدن مردم با مبانی فکری وعقیدتی کسانی که به جای #مجلس_موسسان، مجلس خبرگان را تشکیل دادند، موکول میگردید ، قطعاً نتیجه رفراندومی که به عمل میآمد با آنچه که روی داد متفاوت بود .
🔹گروههای اسلام گرا ومذهبی مانند فدائیان اسلام، گروه های مؤتلفه و مشابهین آنها و برخی از روحانیون ولی نه همه آنها در رویای صدر اسلام و برقراری «حکومت اسلامی» به همین صورتی که شکل گرفت بودند. برخی از گروههای چپ مثل حزب توده و فدائیان خلق و بعضی دیگر، از مواضع ضدغربی و ضد آمریکایی انقلاب خیلی ذوقزده شده و از حکومت اسلامی شدیداً جانبداری میکردند تا جائیکه حتی در سرکوب نیروهای دگراندیش با رژیم اسلامی همکاری میکردند. شاید حکومت اسلامی را ناممکن و بیدوام وخود را آلترناتیو آن میپنداشتند!
🔹 تلقی نیروهای ملّی و پیروان دکتر مصدق غیر از اینها بود. این نیروها به دنبال آزادی و استقلال به معنی واقعی و عدالت اجتماعی بودند و وفادار به آموزههای دکتر مصدق به اصل بیطرفی و عدم تعهد [موازنه منفی] پایبند بودند و جدایی دین از حکومت را طالب بودند.
🔹وقتی از آقای «دکتر کریم سنجابی» رئیس هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران سئوال شد که «جمهوری اسلامی» چیست و چه نوع جمهوری میباشد او در پاسخ گفت که در کشوری که بیش از نود درصد مردم آن مسلمانند ، نمایندگان مجلس مسلمانند و رئیسجمهوری و وزراء مسلمانند میتوان این جمهوری را اسلامی نامید. ولی حکومت ما #جمهوری خواهد بود مثل تمام جمهوریهای دیگر دنیا. وسپس افزود که نام حکومت مهم نیست و مثل شکل یک ظرف است که کیفیت محتوای آن ظرف مهم است این محتواست که باید قائل به موازین دموکراسی و استقلال و حقوق بشر باشد.
🔹امروز 40 سال از حکومت جمهوری اسلامی سپری شده و مردم ایران نسبت به کم وکیف آن کاملا آگاهی و اشراف پیدا کردهاند و امروز نیز حق دارند و باید بتوانند که نسبت به نوع حکومت خود اظهار نظر نمایند.
🔹 همهپرسی یا هرنوع انتخابات دیگری که در جهان امروز در جوامع بشری صورت میگیرد فیالذاته یک حرکت دموکراتیک است. اما مشروط بر آنکه برای این حرکت دموکراتیک، شرایط و #روشهای_دموکراتیک نیز وجود داشته باشد . شرایط انجام یک همهپرسی یا انتخابات آزاد عبارت است از بر قرار بودن آزادیهای اولیه و اساسی شهروندان، مانند آزادی بیان وقلم ، آزادی احزاب واجتماعات ، امکان استفاده از رسانه های عمومی برای همه طرز تفکرها و نبودن ممیزی حکومت روی کاندیداها و امکان نظارت درست و قابل قبول توسط مراجع ذیصلاح برای انجام یک انتخابات سالم وآزاد . در غیر این صورت و نبودن این شرایط، صندوق رای جز محفظهای برای #فریب مردم و پیشبرد اهداف حاکمیت و #کسب_مشروعیتی_دروغین چیز دیگری نیست.
🔹 عدم مشارکت مردم در انتخابات میتواند پاسخ منفی دادن و نه گفتن به حکومت تلقی شود، البته اگر بتواند شکل بگیرد. ولی مشارکت مردم هم نمیتواند و نباید جواب آری به حاکمیت تصور شود. زیرا شرکت مردم در یک انتخابات غیر دموکراتیک و ناسالم، به دلایل مختلف می تواند صورت بگیرد. مانند اینکه مردم احساس کنند بین بد و بدتر بهتر است بروند و بد را انتخاب کنند تا اوضاع خرابتر از این نگردد.
@NFIfans
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
Binder1 (2).pdf
473.5 KB
#رفراندوم_زودهنگام
دکتر حسین موسویان:
«اکنون ملت خود باید نظام مطلوب خود را انتخاب کنند».
گفتوگوی دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران با ماهنامه «پیام ابراهیم» در فرورذین سال گذشته (1397) به مناسبت سالگرد رفراندوم 12 فروردین 1358.
متن کامل #پی_دی_اف گفتوگوی پیام ابراهیم با دکتر موسویان
@NFIfans
دکتر حسین موسویان:
«اکنون ملت خود باید نظام مطلوب خود را انتخاب کنند».
گفتوگوی دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران با ماهنامه «پیام ابراهیم» در فرورذین سال گذشته (1397) به مناسبت سالگرد رفراندوم 12 فروردین 1358.
متن کامل #پی_دی_اف گفتوگوی پیام ابراهیم با دکتر موسویان
@NFIfans
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران
Binder2.pdf
1 MB
نشریه #پیام_جبهه_ملی (شماره 60) ویژهنامه درگذشت #الهیار_صالح (18 فروردین 60)
فاجعه خونین خرمشهر پشت صالح را شکست.
صالح از مبارزه تا قرارداد وثوقالدوله تا مبارزه با استبداد پهلوی و ...
@NFIfans
فاجعه خونین خرمشهر پشت صالح را شکست.
صالح از مبارزه تا قرارداد وثوقالدوله تا مبارزه با استبداد پهلوی و ...
@NFIfans
Binder3.pdf
1.1 MB
نشریه #پیام_جبهه_ملی (شماره 61) ویژهنامه درگذشت #الهیار_صالح (22 فروردین 60)
دکتر کریم سنجابی: ما چون صالح به ملّی بودن خود افتخار میکنیم. #ملی یعنی مقاومت در برابر مطامع و تجاوازت بیگانه.
@NFIfans
دکتر کریم سنجابی: ما چون صالح به ملّی بودن خود افتخار میکنیم. #ملی یعنی مقاومت در برابر مطامع و تجاوازت بیگانه.
@NFIfans
Forwarded from هواداران جبهه ملّی ایران