کانال خاطرات، فرهنگ و هنر نهاوند

Forwarded from عکس نگار

‍ به همین سویه چراغ،
به این حیقوی نبی
اگر با این دوچشم خودم نمی دیدم، صد سال سیاه باور نمی کردم. اما خودم دیدم.
اصلأ تمام اهالی سرکان دور میرزا کریم بیداش حلقه زده بودند و چشم به دهان میرزا دوخته بودند.
بیداش حوصله به خرج داده و دهنشو باز کرده بود، با دو دست انگشتاشو کنار لبش انداخته بود و به دوطرف می کشید تا جماعت نگاه کنند و دندانهای مصنویشو (مصنوعی) ببینند.
میرزا کریم تاجر بود. آلووخشکبار تویسرکان را بار حیوون می کرد و به تفلیس می برد و از آنجا چراغ لامپا، سماور وکبریت با خودش می آورد.
بارها راجع به دندان عاریه صحبت کرده بود اما همه با تعجب و شک به حرفاش گوش می دادند. میرزا آدم مکتب رفته و ملایی بود،
اهل دروغ ودغل نبود اما این قصه دندان درکی هایی که از تفلیس می گفت خیلی قابل باور نبود.
تا اینکه امسال از سفر تفلیس برگشت و جای گونه های فرو رفته اش، یک صورت چاق و باد کرده نشسته بود.
خبر دندان مصنوعی میرزا کریم همه جای سرکان پیچیده بود و مردم کرور کرور به تماشای درکی های میرزا آمده بودند.

میرزا فروتنانه دهانش را باز می کرد و دندانهای صدف گونه و مرتبش را نشان همه می داد. جلل خالق دو ردیف دندان بی عیب و نقص مثل مروارید سفید روی لثه هایی که تا این عمرو کردم، ندیدم .
اگر شرم و حیا نبود دست می کردم تو دهان میرزا و لثه هایش را لمس می کردم.

میرزا چون از ما توقع داشت، زبانش را انداخت زیر درکی ها و دندانها را یکجا از دهان بیرون آورد و تو یه دستش گرفت. صدای قهقهه مردم به هوا رفت و حیرت و تعجب از چشمان مردم نمودار شد.
یکی از میان جمعیت فریاد زد:
سلامتی میرزا کریم و خودتون اجماعن صلوات...
صدای صلوات بلند شد.
خدایا به عظمتت شکر؟!!!
این فرنگی های ک...ن نشسته که نه دین و ایمون درستی دارند و اصلا اهل طهارت نیستند و سره پا میشاشن، چه کارهایی که بلد نیستند؟؟!.
چه فن های که اجرا نمی کنند؟!
والله من نمی دونم در کار خدا دخالت کردن کار درستیه؟!
البته که میرزا کریم خودش اهل کتابه، حتما قبل از گذاشتن دندان درکی با مجتهدی کسی مشورت کرده.
خدا عالمه !!!
ما به این عمرمون چه عجایبی که ندیدیم.

#احسان_سلگی
۱۴۰۳/۰۵/۲۰

@Nahavand_farhangohonar
۱۴۷۰۵

www.tgoop.com/Nahavand_farhangohonar/26054

784 viewsSoroush hajian, Aug 10 at 18:16

‍ به همین سویه چراغ،
به این حیقوی نبی
اگر با این دوچشم خودم نمی دیدم، صد سال سیاه باور نمی کردم. اما خودم دیدم.
اصلأ تمام اهالی سرکان دور میرزا کریم بیداش حلقه زده بودند و چشم به دهان میرزا دوخته بودند.
بیداش حوصله به خرج داده و دهنشو باز کرده بود، با دو دست انگشتاشو کنار لبش انداخته بود و به دوطرف می کشید تا جماعت نگاه کنند و دندانهای مصنویشو (مصنوعی) ببینند.
میرزا کریم تاجر بود. آلووخشکبار تویسرکان را بار حیوون می کرد و به تفلیس می برد و از آنجا چراغ لامپا، سماور وکبریت با خودش می آورد.
بارها راجع به دندان عاریه صحبت کرده بود اما همه با تعجب و شک به حرفاش گوش می دادند. میرزا آدم مکتب رفته و ملایی بود،
اهل دروغ ودغل نبود اما این قصه دندان درکی هایی که از تفلیس می گفت خیلی قابل باور نبود.
تا اینکه امسال از سفر تفلیس برگشت و جای گونه های فرو رفته اش، یک صورت چاق و باد کرده نشسته بود.
خبر دندان مصنوعی میرزا کریم همه جای سرکان پیچیده بود و مردم کرور کرور به تماشای درکی های میرزا آمده بودند.

میرزا فروتنانه دهانش را باز می کرد و دندانهای صدف گونه و مرتبش را نشان همه می داد. جلل خالق دو ردیف دندان بی عیب و نقص مثل مروارید سفید روی لثه هایی که تا این عمرو کردم، ندیدم .
اگر شرم و حیا نبود دست می کردم تو دهان میرزا و لثه هایش را لمس می کردم.

میرزا چون از ما توقع داشت، زبانش را انداخت زیر درکی ها و دندانها را یکجا از دهان بیرون آورد و تو یه دستش گرفت. صدای قهقهه مردم به هوا رفت و حیرت و تعجب از چشمان مردم نمودار شد.
یکی از میان جمعیت فریاد زد:
سلامتی میرزا کریم و خودتون اجماعن صلوات...
صدای صلوات بلند شد.
خدایا به عظمتت شکر؟!!!
این فرنگی های ک...ن نشسته که نه دین و ایمون درستی دارند و اصلا اهل طهارت نیستند و سره پا میشاشن، چه کارهایی که بلد نیستند؟؟!.
چه فن های که اجرا نمی کنند؟!
والله من نمی دونم در کار خدا دخالت کردن کار درستیه؟!
البته که میرزا کریم خودش اهل کتابه، حتما قبل از گذاشتن دندان درکی با مجتهدی کسی مشورت کرده.
خدا عالمه !!!
ما به این عمرمون چه عجایبی که ندیدیم.

#احسان_سلگی
۱۴۰۳/۰۵/۲۰

@Nahavand_farhangohonar
۱۴۷۰۵

BY کانال خاطرات، فرهنگ و هنر نهاوند