tgoop.com/Nahavand_farhangohonar/26557
Last Update:
تقدیم به استاد...ومعلمین شهر وزادگاهم و کسانی که با لبخندشان مهر وعشق را به من اموختند......
کلماتی که بر تخته سیاه مینویسی، ابرهای بهاری اند که باران را به تشنگی گلبرگها مهمان میکنند. همه اتفاقهای شما به گل سرخ میرسند...پنجرههای کلاست را با پروانهها فرش کرده ای و دیوارهای کلاست را با بوسه شاپرکها، کاغذدیواری... نیمکتهای کلاس مثل کلام شما هیچ گاه بوی کهنگی نمیگیرند کلاست باغچه ای از گلهای همیشه بهار است که عطر زندگی را از جانت میآکنند...
نفسهایت رسولان روشنی اند. کلمات شما ساده ترین شکل ترجمه خورشید است وقتی بر روی مستطیل جامانده بر دل دیوار مینویسی و نور را نقاشی میکنی. گرد گچهای سفید که بر شانههایت مینشیند.. انگار با لبخندی مهربان.. دماوند در مقابلمان ایستاده است؛ با همان سربلندی همیشگی.
اگر کسی چروکهای پیشانی ات را دنبال کند، به رنج باغبانی میرسد که سالهاست گلهایش را از بیم خزان، به بهارهای در راه سپرده است، باغبانی که هر صبح، با لبخندی بی پایان بهار را به باغش دعوت میکند.
همه جادههایی که شما نشان میدهی.. به .خرد و روشنی.. میرسند. صدای گامهایت، زمزمه محبتی است که پیام آور دنیایی از مهربانی است
صدایت قاصدکهایی اند که خبر از آینده ای روشن.. از روزهای نیامده برایمان میآورند. همیشه خستگیهایت را پشت لبخندهای ما گم میکنی.. لبخندهایی که بوی افتخار و غرور و سربلندی میدهند، لبخندهایی که بوی امید میدهند. لبخندهایی که بوی بالندگی میدهند. ما ماهیان قرمز کوچکی هستیم که غیر از آب ندیدیم و از هم میپرسیم آب را و شما رودی هستی که به اقیانوسهای دور، پیوندمان میدهی و آب را برایمان بخش میکنی.
شما ابری... جان تشنه کویری ما را از باران دانش سیراب میکنی شما چشمه ای هستی که زلالی را در زیر سایه درخت دانایی، به ما تعارف میکنی شما به ما یاد میدهی تا مثل همه پرندهها پرواز کنیم و یادمان میدهی که خویش را به خداوند برسانیم ...مثل تمام آههایی که از دلهای سوخته میآید. وقتی که مثل همیشه آرام آرام شروع میکنی به صحبت کردن انگار قناریهای مست.. دارند بهار را آواز میکنند! دستهای گرمت را میفشاریم که گرمترین دست دوستیهاست..
آب حیات، همین کلماتی اند که شما به ما میآموزی، بی آنکه چشم طمعی داشته باشی؛ تنها لبخند ما کافیست.. کلماتی که شما میآموزی، هیچ گاه فراموش نخواهیم کرد. ما درس چگونه زندگی کردن را از شما آموخته ایم و تمام دار و ندارمان، کوله باریست از آموختههای شما که سالها پیش از مسافر شدن، در دستهایمان نهادی تا سربلند به مقصد برسیم.
همیشه دلگرممان کردی تا جادههای پرپیچ و خم زندگی را با امیدواری طی کنیم. حالا که باغچه زیبایت به بار نشسته.بخند؛ بخند مثل همیشه. تا ما همه خستگی راه را فراموش کنیم. بخند، زیبا بخند! بهار جاودانه گلهایی که تو پرورش دادی مبارک باغبان.
خسته نباشی استاد جان!...🙏😍
تقدیم به تمام معلم های سرزمینم وزادگاهم که از جان ودل دوستشان دارم
#افسون_نصرتی
۱۴۰۳/۰۷/۱۴
@Nahavand_farhangohonar
۱۴۹۳۵
BY کانال خاطرات، فرهنگ و هنر نهاوند
Share with your friend now:
tgoop.com/Nahavand_farhangohonar/26557