tgoop.com/RahbordChannel/2189
Last Update:
فال قهوه در باب دولت جدید: برنامه هفتم توسعه را بریزید دور!
دولت چهاردهم در «شرایط حساس کنونی» به قدرت میرسد و وقت چندانی برای جمعوجور کردن خودش نداشته است. فارغ از آنکه چه کسی در راس آن قرار میگیرد، مسائل پرشماری نظیر تحریم، ناترازی بانکی، مشکلات صندوقهای بازنشستگی، بحران آب و مانند آنها پیش روی این دولت است؛ مشکلاتی که همه میدانند و از فرط تکرار دیگر ملالآور شدهاند. بعید است با توجه به بحرانهای سیاسی داخلی و خارجی که در راه هستند دولت مسیر همواری داشته باشد و بتواند گره کار را بگشاید و حتی انگیزه این کار را داشته باشد.
همچنین از همان دولت قبل زیاد میشنیدیم که بنا به دلایل متعدد دست دولت برای استفاده از کارشناسان کاربلد خالی است و خیلیها آن را ترک کردهاند و خیلیهای دیگر انگیزهای برای پیوستن به آن ندارند. از نظر سیاسی هم بعید است دولت چهاردهم مقبولیت اجتماعی چندانی برای اجرای بهاصطلاح جراحیهای اقتصادی سفت و سخت داشته باشد؛ میدانیم که بهترین طرحها هم بدون درجاتی از حمایت اجتماعی بختی برای موفقیت ندارند. پس چه مسیری را باید طی کند؟
دولت جدید باید بهکلی بیخیال «پیروزیهای بزرگ» و جراحی اقتصادی و امثالهم شود چراکه نه میتواند و نه حتی میخواهد. همینکه سراغ قیمتگذاری دستوری شدیدتر نرود، ماده و تبصره بیشتر تولید نکند و هر روز سنگی جلوی پا بقیه نیندازد هم صد قدم به جلوست. پرداختن به موارد مشخص با رویکرد حل مساله و بهبود تدریجی گزینه بسیار بهتری است و البته در توانمندتر شدن دولت هم موثر خواهد بود.
با توجه به اوضاع سیاست خارجی حدس کلی این است که روند کلی اقتصاد کشور به سوی بستهتر شدن و دستوریتر شدن است خیلی هم فرقی ندارد چه کسی در راس دولت قرار دارد. نمیتوان انتظار گشایش جدی داشت ولی دستکم دولت جدید میتواند آش را شورتر نکند. در مورد برنامه هفتم توسعه و امثالهم از همین الان بحثهای زیادی میشنویم، ولی اجازه دهید بگویم دولت آینده در این مورد بهتر است راهنمای چپ بزند ولی به راست بپیچد. منظور این است که با وجود مسوولیت قانونی دولت برای اجرای برنامه شاید بهتر باشد به جای هدر دادن وقت و توان خود تا حد ممکن محدود و گزینشی عمل کند؛ پیروزیهای کوچک در چند محور محدود بسیار موثرتر از دنبال کردن مجموعه آرزوها (برنامه توسعه) است.
برنامههای توسعه به دلیل مشکلات ذاتی اقتصاد و سیاسی بنا نیست اجرایی شوند، پس بد نیست در مورد آنها واقعبین باشیم. دولت دچار بحران ناکارآمدی است و بهتر است به جای پیگیری ابرپروژه جامع توسعه (که حتی تعریف آن هم دشوار است) راه بهتر را انتخاب کند و با پیروزیهای کوچک در چند محور مهم برای خود آبرو بخرد تا مسیر برای کارهای جدیتر باز شود. بگذارید از مانع اصلی هم باید یاد کنم که نبود یک پروژه سیاسی جدی است؛ تغییر قرارداد اجتماعی دولت با شهروندان برای تعریف آرمان و مسیر مشترک مهمترین عاملی است که برای پیشرفت و ماندگاری ایران به آن نیاز داریم. دولت بعدی بعید است بتواند در به انجام رساندن این پروژه سیاسی توفیقی پیدا کند ولی حداقل میتواند کار را خرابتر نکند و توصیه برای پیروزیهای کوچک هم از همینروست، اینکه چقدر در همین راه نیز میتواند موفق باشد را باید نشست و دید، الله اعلم.
پ.ن: یادداشت کانل بنده مخلص را در جریده وزین دنیای اقتصاد اینجا بخوانید.
https://bit.ly/4cz9n2o
کانال راهبرد/امیرحسین خالقی
@RahbordChannel
حمایت از راهبرد:
https://bit.ly/2Hja5HY
BY راهبرد
Share with your friend now:
tgoop.com/RahbordChannel/2189