REZANASSAJI Telegram 3483
در مذاکرات دورۀ نخست مجلس شورای ملی جهت محاکمۀ مقصرین اسارت و پیگیری استرداد دختران قوچان و باشقانلو از چنگ ترکمانان، یکی از وکلا می‌گوید علت صرف نظر ناصرالدین‌شاه از ادعای ایران بر خاک خانات آخال و بخارا (ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان کنونی) این بود که ایران توان کنترل شرارت قبایل ترکمان آن مناطق را نداشت (که با حمله به مناطق مختلف، مردم را به بردگی می‌گرفتند و در بازارهای بخارا و خیوه می‌فروختند). پس عطای آن قلمرو را بر لقایش بخشید؛ ایران به مرز کنونی با روسیه بسنده کرد (البته بعدها شهر فیروزه را هم به‌رغم مقاومت محلی کردهای کرمانج، به روسیه واگذار کردند) تا روس‌ها با به دست گرفتن کنترل مرزی مانع از تهاجم ترکمانان شوند و امنیت دیگر ولایات خراسان تأمین شود. هرچند حکومت همچنان در تأمین امنیت خراسان ناتوان بود و ترکمانان مرتکب شبیخون می‌شدند.
از آن مذاکرات بی‌سرانجام بیش از ۱۱۵ سال و از قرارداد آخال بیش از ۱۴۰ سال گذشته است، اما عده‌ای هنوز هم افزون بر «ایران بزرگ فرهنگی» خیال احیای خاک ایران بزرگ را دارند، تا آنجا که افغانستان و ترکمنستان در شرق و آذربایجان و ارمنستان در غرب به خاک ایران بازگردد. اما این ایران بزرگ تنها در ابعاد ذهنی و انتزاعی می‌ماند و نسبتی با واقعیت و عینیت ندارد. ایرانگرایان نه فقط حاضر به پرداخت هزینه‌ای برای لقای این پاره‌های دورافتاده نیستند، که حوصلۀ اتباع آن‌ها را ندارند. ایرانگرایان البته همچون حکومت حتی برای نواحی دوردست درون مرزهای ایران هم دغدغه‌ای ندارند. ایران آنها روی کاغذ است و ایران‌گرایی‌شان از خاک‌پرستی فراتر نمی‌رود؛ چه خود انسان‌ها، یعنی شهروندان ایران کنونی، اهمیتی ندارند. (تا چه رسد به اتباع قلمروهای جداافتاده از ایران)
ایرانگرا ممکن است ساعت‌ها دربارۀ اصرار بر اطلاق عنوان «خلیج فارس» سخن‌سرایی کند و بسیاری را تکفیر نماید، اما دربارۀ سرنوشت خود مردم جزایر و سواحل آن خلیج هیچ دغدغه‌ای ندارد. فی‌المثل اینکه آن مردم (عمدتاً عرب‌زبان) با ایران کنونی پیوستگی اجتماعی-فرهنگی بیشتری دارند یا کشورهای عربی. و مثلاً ساکنان سه جزیرۀ مورد مناقشۀ تنب بزرگ، کوچک و ابوموسی (که وجه‌المصالحۀ واگذاری بحرین شیعه‌نشین در دورۀ پهلوی دوم بودند) ترجیح می‌دهند اتباع فقیر ایران تحت سیطرۀ آخوندهای شیعه باشند یا اتباع ثروتمند قلمروی شیخ‌نشین‌های عربی. آنها ایرانی بدبخت به دنیا آمده‌اند و غلط می‌کنند از این سرشت و سرنوشت بگریزند.
ایرانگرای مرکزنشین (و خارج‌نشین) فرصت ندارد به رنج و بدبختی مردمان مرزنشین فکر کند (تا چه رسد که برای آنان هزینه بدهد)، اما به خودش حق می‌دهد برای آنان تعیین تکلیف کند (و «حق تعیین سرنوشت» برای خود اقوام را ناسزا می‌داند) که جزو ایران باشند یا نباشند. از همه جالب‌تر، ایرانی ‌خارج‌نشین است که سال‌هاست سرنوشت خودش را از مردم ایران جدا کرده و به خارج پناه برده تا رنج حکومت آخوندها را نبرد، اما همو برای مردم ایران و خصوصاً مناطق مرزی و محروم تعیین تکلیف می‌کند که باید جزو ایران بمانند و از رنج مضاعف لذت ببرند. هموست که نگران خطر مهاجر قانونی و پناهندۀ غیرقانونی افغانستان در ایران است، در حالی که خودش از مواهب مهاجرت قانونی یا غیرقانونی با خارجه لذت می‌برد. البته همزمان تصاویری از اماکن تاریخی بخارا، سمرقند و بلخ را در توییتر و اینستاگرام همرسان می‌کند و حسرت از دست رفتن می‌خورد. ناصرالدین‌شاه‌ها و احمدشاه‌های کوچک که خودشان را از شر قلمروی ایران خلاص کرده و به سفر خارجه پناه برده‌اند، اما اجازۀ نفس کشیدن به رعایای ایران نخواهند داد.
@RezaNassaji



tgoop.com/RezaNassaji/3483
Create:
Last Update:

در مذاکرات دورۀ نخست مجلس شورای ملی جهت محاکمۀ مقصرین اسارت و پیگیری استرداد دختران قوچان و باشقانلو از چنگ ترکمانان، یکی از وکلا می‌گوید علت صرف نظر ناصرالدین‌شاه از ادعای ایران بر خاک خانات آخال و بخارا (ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان کنونی) این بود که ایران توان کنترل شرارت قبایل ترکمان آن مناطق را نداشت (که با حمله به مناطق مختلف، مردم را به بردگی می‌گرفتند و در بازارهای بخارا و خیوه می‌فروختند). پس عطای آن قلمرو را بر لقایش بخشید؛ ایران به مرز کنونی با روسیه بسنده کرد (البته بعدها شهر فیروزه را هم به‌رغم مقاومت محلی کردهای کرمانج، به روسیه واگذار کردند) تا روس‌ها با به دست گرفتن کنترل مرزی مانع از تهاجم ترکمانان شوند و امنیت دیگر ولایات خراسان تأمین شود. هرچند حکومت همچنان در تأمین امنیت خراسان ناتوان بود و ترکمانان مرتکب شبیخون می‌شدند.
از آن مذاکرات بی‌سرانجام بیش از ۱۱۵ سال و از قرارداد آخال بیش از ۱۴۰ سال گذشته است، اما عده‌ای هنوز هم افزون بر «ایران بزرگ فرهنگی» خیال احیای خاک ایران بزرگ را دارند، تا آنجا که افغانستان و ترکمنستان در شرق و آذربایجان و ارمنستان در غرب به خاک ایران بازگردد. اما این ایران بزرگ تنها در ابعاد ذهنی و انتزاعی می‌ماند و نسبتی با واقعیت و عینیت ندارد. ایرانگرایان نه فقط حاضر به پرداخت هزینه‌ای برای لقای این پاره‌های دورافتاده نیستند، که حوصلۀ اتباع آن‌ها را ندارند. ایرانگرایان البته همچون حکومت حتی برای نواحی دوردست درون مرزهای ایران هم دغدغه‌ای ندارند. ایران آنها روی کاغذ است و ایران‌گرایی‌شان از خاک‌پرستی فراتر نمی‌رود؛ چه خود انسان‌ها، یعنی شهروندان ایران کنونی، اهمیتی ندارند. (تا چه رسد به اتباع قلمروهای جداافتاده از ایران)
ایرانگرا ممکن است ساعت‌ها دربارۀ اصرار بر اطلاق عنوان «خلیج فارس» سخن‌سرایی کند و بسیاری را تکفیر نماید، اما دربارۀ سرنوشت خود مردم جزایر و سواحل آن خلیج هیچ دغدغه‌ای ندارد. فی‌المثل اینکه آن مردم (عمدتاً عرب‌زبان) با ایران کنونی پیوستگی اجتماعی-فرهنگی بیشتری دارند یا کشورهای عربی. و مثلاً ساکنان سه جزیرۀ مورد مناقشۀ تنب بزرگ، کوچک و ابوموسی (که وجه‌المصالحۀ واگذاری بحرین شیعه‌نشین در دورۀ پهلوی دوم بودند) ترجیح می‌دهند اتباع فقیر ایران تحت سیطرۀ آخوندهای شیعه باشند یا اتباع ثروتمند قلمروی شیخ‌نشین‌های عربی. آنها ایرانی بدبخت به دنیا آمده‌اند و غلط می‌کنند از این سرشت و سرنوشت بگریزند.
ایرانگرای مرکزنشین (و خارج‌نشین) فرصت ندارد به رنج و بدبختی مردمان مرزنشین فکر کند (تا چه رسد که برای آنان هزینه بدهد)، اما به خودش حق می‌دهد برای آنان تعیین تکلیف کند (و «حق تعیین سرنوشت» برای خود اقوام را ناسزا می‌داند) که جزو ایران باشند یا نباشند. از همه جالب‌تر، ایرانی ‌خارج‌نشین است که سال‌هاست سرنوشت خودش را از مردم ایران جدا کرده و به خارج پناه برده تا رنج حکومت آخوندها را نبرد، اما همو برای مردم ایران و خصوصاً مناطق مرزی و محروم تعیین تکلیف می‌کند که باید جزو ایران بمانند و از رنج مضاعف لذت ببرند. هموست که نگران خطر مهاجر قانونی و پناهندۀ غیرقانونی افغانستان در ایران است، در حالی که خودش از مواهب مهاجرت قانونی یا غیرقانونی با خارجه لذت می‌برد. البته همزمان تصاویری از اماکن تاریخی بخارا، سمرقند و بلخ را در توییتر و اینستاگرام همرسان می‌کند و حسرت از دست رفتن می‌خورد. ناصرالدین‌شاه‌ها و احمدشاه‌های کوچک که خودشان را از شر قلمروی ایران خلاص کرده و به سفر خارجه پناه برده‌اند، اما اجازۀ نفس کشیدن به رعایای ایران نخواهند داد.
@RezaNassaji

BY Reza Nassaji




Share with your friend now:
tgoop.com/RezaNassaji/3483

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The optimal dimension of the avatar on Telegram is 512px by 512px, and it’s recommended to use PNG format to deliver an unpixelated avatar. Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. In handing down the sentence yesterday, deputy judge Peter Hui Shiu-keung of the district court said that even if Ng did not post the messages, he cannot shirk responsibility as the owner and administrator of such a big group for allowing these messages that incite illegal behaviors to exist. Your posting frequency depends on the topic of your channel. If you have a news channel, it’s OK to publish new content every day (or even every hour). For other industries, stick with 2-3 large posts a week. Telegram is a leading cloud-based instant messages platform. It became popular in recent years for its privacy, speed, voice and video quality, and other unmatched features over its main competitor Whatsapp.
from us


Telegram Reza Nassaji
FROM American