tgoop.com/RezaNassaji/3501
Last Update:
چند اسیر اسرائیلی فلسطین را آزاد میکند؟
در آستانۀ سالگرد رخداد ۷ اکتبر، و در شرایطی که حامیان حماس در جمهوری اسلامی همچنان بر طبل دستاوردهای آن میکوبند، هر کنشگر چپ در مقام ناظر مستقل یک بار دیگر باید این رخداد را بازنگری کند و دربارۀ کلیات و جزئیات آن از خود بپرسد. برای مثال، آیا اسیر گرفتن برای تبادل زندانی با اسرائیل تاکتیک درستی بود؟ آیا حماس در اتخاذ استراتژی کنش مسلحانه توقع چنین واکنش تمامعیاری را از اسرائیل مفروض نداشت؟
پرسش سادهتر: چند اسیر اسرائیلی میتواند با اسرای فلسطینی در زندانهای اسرائیل تعادل برقرار کند؟
پاسخ سهل و سریع این است که اگر چه اسرائیل در ادوار گذشته برای آزاد کردن یک اسیر زنده یا جنازۀ سربازان خود، پس از مدتها حملۀ نظامی در نهایت مجبور شد زندانیان زیادی را آزاد کند، اما در درازمدت میتواند با سوءاستفاده از خلاء امنیتی در کرانۀ باختری و قدس شرقی، بار دیگر صدها و هزاران فلسطینی، از رهبران عالیرتبۀ سیاسی و نظامی تا زنان و کودکان متهم به پرتاب سنگ (مانند عهد تمیمی)، را اسیر بگیرد. (یا مثل سمیر قنطار، چندی پس از آزادی ترور کند.) بهویژه آنکه تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس، هر چقدر که در مقابل ورود نیروهای نظمی اسرائیل به منطقۀ تحت مدیریت انحصاری خود منفعل است (تا حدی که بهراحتی وارد مرکز حکومت، رامالله، میشوند و تلویزیون الجزیره را تعطیل و مصادره میکنند)، در زمینۀ همکاری امنیتی با اسرائیل، همچون رژیم ویشی فرانسۀ تحت اشغال نازیها عمل میکند که اعضای جبهۀ مقاومت و دیگر افراد تحت تعقیب را تحویل گشتاپو میدادند.
پاسخ مفصل اینکه اسرائیل رژیم گروگانگیر است. هر زمان که بخواهد و هر کس را که بخواهد، میرباید و زندانی و حتی شکنجه میکند، همچنان که هر کس را که بخواهد در هر کجای جهان ترور میکند، بدون آنکه پاسخگوی اتهام تروریسم دولتی باشد.
مثال آشکار، کادرهای سیاسی خود حماس است. بعد از انتخابات پارلمانی ۲۰۰۶ فلسطین که با رصد نهادهای بینالمللی برگزار شد و حماس به پیروزی ۴۴.۴۵ درصدی رسید و تشکیل کابینه داد (با انتخاب اسماعیل هنیه بهعنوان نخستوزیر منتخب)، اسرائیل در اقدامی وحشیانه، ۶۴ عضو ارشد حماس را بازداشت کرد که ۷ عضو از ۲۳ عضو کابینه حماس و ۲۰ نفر از ۷۲ عضو منتخب مجلس بودند. البته نه فقط اعضای حماس که برخی منتخبین گروههای دیگر، مثل مروان برغوثی از فتح، هم ربوده شدند.
علت این رخداد آن بود که در آنزمان غزه هم مثل کرانه باختری در اشغال بود و نه فقط تشکیلات خودگردان بدان تسلط کامل نداشت، بلکه نمیتوانست کاری در مقابل شهرکسازی صهیونیستها انجام دهد. طبیعی است که ادامۀ بازداشت حماسیهای عضو دولت و مجلس (در بیشتر موارد تفهیم اتهام و دادگاه برگزار نمیشود) به نفع محمود عباس بود که نخستوزیران بعدی را خود به شکلی غیردموکراتیک منصوب کرد و از برگزاری دورۀ بعدی انتخابات پارلمان (۲۰۲۱) نیز با بهانههای واهی جلوگیری کرد.
در نتیجه، حماس در اقدامی تلافیجویانه در سال ۲۰۰۷، با بیرون کردن تشکیلات خودگردان از غزه، عملاً اسرائیل را هم از آنجا بیرون کرد. چنانکه اسرائیل پیشتر ناگزیر شده بود شهرکهای غیرقانونیاش را تخلیه کند.
جیمی کارتر در کتاب فلسطین: صلح نه آپارتاید دربارۀ تلاشهایش برای برقراری صلح با راهکار دو دولتی در جریان این انتخابات، اوج کار خود را لحظۀ تعامل نمایندگان حماس و فتح میداند. اما نمایندۀ حماس (عبدالخالق النتشه، که البته اسم او را در کتاب اشتباه ذکر شده) و نمایندۀ فتح (مروان برغوثی) هر دو بازداشت شدند. البته آقای النتشه دو سال پیش بابت بیماری از زندان آزاد شد، اما برغوثی هنوز زندانی است.
برغوثی چنان رهبر محبوبی است که اسرائیل از آزادی او و تواناییاش در تحویل فتح وحشت دارد؛ چنانچه در جریان تبادل زندانی، یحیی سنوار، رهبر کنونی حماس و طراح عملیات ۷ اکتبر، را آزاد کرد، اما برغوثی طرفدار راهکار دو دولتی را نه. چنانکه پیشتر نوشتهام، کسانی چون برغوثی بدیلهای محمود عباس در رهبری فتح و تشکیلات خودگردان - و نیز بدیل بنیادگرایی حماس - هستند که به نفع اسرائیل و عباس است همچنان در زندان بمانند.
با این حساب، اکنون باید بار دیگر پرسید که چند هزار اسیر اسرائیلی میتوانست اسرائیل را به آزادی برغوثی وادار کند؟ و اساساً تا وقتی اسرائیل میتواند هر کسی را بدون توجه به پروتکلهای جهانی اسیر بگیرد و از محاکمۀ قانونی و آزادی آنان امتناع کند، سیاست اسیرگیری سنوار چه کمکی به جنبش فلسطین میکند؟
@RezaNassaji
BY Reza Nassaji
Share with your friend now:
tgoop.com/RezaNassaji/3501