tgoop.com/SHARRomid/1417
Last Update:
🔘علم و هنر
شما وقتی به ریاضی می پردازی لازم و ( معمولا ) مفید نیست که از استعاره و ایهام و طنز و کنایه و جناس و لف و نشر و ... استفاده کنی.
اونجا کار بر اساس استدلال و حساب کتاب و فنون و اصول خاص خودش پیش میبره
ولی وقتی داستان میگی ، فیلمنامه مینویسی و مثلا به عشق میپردازی ( چه عشق دو آدم مسن ، چه عشق دو جوون ) دیگه از نظر قوانین صنفی ، حق نداری یه چیز ساده روایت کنی.
در اونصورت --دی تو هنر
من ادعای افراطی اراذل لکانی رو نپذیرفتم که عشق ، لزوما در عشق ممنوعه خلاصه میشه.
( رقیب سرسخت داشتن در عشق ، میتونه معلول جذابیت معشوق خاص باشه ، نه که رقیب داشتن ، لزوما و تنها علت جذاب شدن کیس های خاصی باشه )
ولی این یه واقعیت هست که همیشه عشق های آتشین که خوندنشون جذابه ، روابطی مثلثی مکعبی ، پنج ضلعی هستن ( حالا بیشتر از سه ضلع پر رنگ نشده که نویسنده به ترویج کثافت کاری متهم نشه )
داستان نویسی بدون اغراق و چاخان و شیطنت و ... همون قدر بده که
که یه عده اجامر و اوباش ، قصه و استعاره و ... رو آوردن تو فلسفه و معرفت شناسی
و --دن تو فلسفه
و فلسفه شون چیزی نیست جز ابزار پشتیبانی مستبدین و جنایتکارانی مثل هیتلر و استالین و خ
✅واقعیت می تونه ایده بده برای داستان/فیلمنامه
ولی بدون ظریف کاری خلاقانه و تخیل و اضافه کردن پیاز داغ و نمک و زرچوبه جالب نیست.
بنظر من شجاعت بیانش هم پوئن نیست.
چون دلو می زنه.
مثلا من خودم بعلت فضایی که توش بزرگ شده بودم ، تا یه سنی جز طبقهی محافظه کار جامعه بودم
اون موقع ها وقتی فیلمهای تهمینه میلانی مثل « آتش بس» یا « کما » رو می دیدم
در مقابلش فیلم « آواز قو »
مثلا در یک سکانس به حجاب ، حملهی بد و مغرضانه ای کرده بود ، ولی منِ نوعیِ محافظه کار ، مجبور دیدم خودم رو که اعتراف کنم: فیلم هنرمندانه ساخته شده.
⛔️آدمای بی هنری که تابو شکنی میکنن آدمهای بی مایه ای هستند که چندان قصد خیری هم برای پیشرفت جامعه ندارند ، بلکه تشنگان توجه ند
برا همین از سر خودنمایی عجله میکنن و نمیرن
۱- بفهمند فمینیسم ( میانه رو ، فمینیسم لیبرال ) اصن حرفش چیه ؟!
۲- فکر کنند که چطور فمینیسم رو به قصه بیارن که حتیالامکان تاثیر مثبت بذاره و حداقل مقاومت اقشار محافظه کار رو زیاد نکنه.
بعد فیلم بسازن
(بیچاره مردم ما که ندید بدید شدیم و هرکس تابو شکست صرفنظر از همه چی معروفش می کنیم )
نمونه دیگه ش اون بابایی که شعر « پریود » رو گفته.
همونطور که قبلا گفتم:
اگر روشنفکری اینه #بقول_اکبر_عبدی من ---م تو هرچی روشنفکریه
✅از ایرج میرزا که رک تر نداریم. ولی هنرمند بود
تو شعر ورق بازی که اوج هجو هستش ( یعنی طنزی که فقط قصدش خندوندنه ، در مقابل طنز فاخر هدفمند) و داره داستان ترتیب دادن یه بچه خوشگل رو میگه.
۱- از قالب «قطعه» استفاده کرده که نسبت به مثنوی دشواره ، ۴۸ بیت رو با یک ردیف و قافیه سروده .
۲- طنز در تمام شعر جاریه و شیطنت و رندی شاعر ، آدم رو جذب میکنه بخونتش
۳- از صنایع ادبی مکرر استفاده کرده
مثلا تشبیه زیبای بدن پسرک به ماه ، در بیت
« وا کردم از آن دگمهی شلوار و عیان شد
---ی که نهان بود چو قرص قمر از من » 😁🙊
۴- پایان جالبی داره
🚸خلاصه که بی هنر سمت هنر نریم.
ذوق و خلاقیت و ظرافت تو زندگی لازمه
🔘لینک مطالب مربوط به داستان ، فلسفه داستان و ... :
www.tgoop.com/Nviolence2/346
▪️کارگاه داستان نویسی عباس معروفی:
www.tgoop.com/Nviolence2/442
▪️کارگاه فیلمنامه نویسی اصغر فرهادی:
www.tgoop.com/Nviolence2/2793
▪️سعدی و شاهین نجفی :
www.tgoop.com/SHARRomid/1319
@SHARRomid | فلسفهی هنر
@Nviolence2 | تحلیل/قصه
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
BY برهان شر ( فلسفهی زندگی ، فلسفه هنر )
Share with your friend now:
tgoop.com/SHARRomid/1417