SAEED_MAADANI Telegram 4998
یلدا و مهربانی در عصر تلخ‌کامی

سعید معدنی

از دیرباز شعر و شادی و موسیقی و ترانه و رقص در بین مردمان عادی مفری و پناهی برای یافتن دمی آسایش و کمی آرامش بوده است. گاهی روزگار به ما سخت می گیرد و ما عشق، عشق ورزیدن و دوست داشتن را فراموش می کنیم به تعبیر سعدی:
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق

گاهی اعیاد و جشن‌ها و از جمله یلدا ( شب چله) به ما می گوید عشق، دوستی، دور هم نشستن و صله رحم - که سنتی دیرین در فرهنگ ماست - را فراموش نکنیم. یلدا در این سرزمین بطور سمبلیک نوید کوتاه شدن سیاهی و شب و بشارت ظهور روزهای بلند و روشن است. اما باید صبور بود تا زمستان نیز به سر آید و نوروز و عید برسد تا عاشقی‌ها و زیبایی ها تکمیل شود.

ما ایرانیان مجبور بوده و هستیم تا اعیاد هزاران ساله ملی را برای آرامشی در میان این همه تلخی‌های روزگار احیا و حفظ کنیم و آن‌ها را به نسل‌های بعدی بسپاریم تا زیستن آسان‌تر شود و دوست داشتن دیگری را فراموش نکنند.

با مرور در تاریخ می دانیم که اجداد ایرانیان و سایر کشورهای هم فرهنگ و همجوار ما شب یلدا را با شعرخوانی می گذراندند. از دیرباز متن شیرین و حماسی شاهنامه یک اثر مهم و جذاب برای خواندن در این شب طولانی بوده است. شاهنامه هم جشن دارد و هم غم،  هم عشق دارد هم تنفر، هم پیوند و ازدواج را حکایت می کند و هم جدایی و هجران را. شاهنامه حاوی بسیاری از گونه های ادبیات داستانی از تراژدی تلخ گرفته تا شادی و شادکامی و ظفر است.  اجداد خوش ذوق ما در شب یلدا به خواندن این همه زیبایی که حکیم طوس به آنها ارزانی داشته بود مشغول می شدند. برای نمونه انجا که می‌سراید:

چنین بود تا بود گردان سپهر
گهی پر ز درد و گهی پر ز مهر

تو گر باهشی مشمر او را به دوست
کجا دست یابد بدردت پوست !

شب اورمزد آمد از ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می


حافظ‌خوانی نیز از سنت‌های مهم و رایج شب یلدا است. اگر شاهنامه حماسه است. حافظ برای مردمان تفال است و حال و روزشان را بیان می کند. وقتی جمعی دور هم می نشستند هرکس آرزویی و نیتی می کرد.  سپس کتاب حافظ را می گشودند و حافظ با ایشان سخن می گفت. به باور ادیبان ما اشعار حافظ آنقدر گستره عاطفی دارد که برای پاسخ به هر آرزو و گره‌ای در زندگی هرکس برایش حرف و سخن دارد. برای نمونه :

بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام، ظلمت شب یلدا ست
نور ز خورشید جوی بو که برآید


امیداواریم روزی برای همه جهانیان از این همه جنگ و خونریزی و ظلم کاهش یابد و مردمان جهان دور هم جمع شوند و دیگری را به شعر و موسیقی و شادی مهمان کنند و دوست داشتن بیش از پیش رواج یابد.

@Saeed_Maadani



tgoop.com/Saeed_Maadani/4998
Create:
Last Update:

یلدا و مهربانی در عصر تلخ‌کامی

سعید معدنی

از دیرباز شعر و شادی و موسیقی و ترانه و رقص در بین مردمان عادی مفری و پناهی برای یافتن دمی آسایش و کمی آرامش بوده است. گاهی روزگار به ما سخت می گیرد و ما عشق، عشق ورزیدن و دوست داشتن را فراموش می کنیم به تعبیر سعدی:
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق

گاهی اعیاد و جشن‌ها و از جمله یلدا ( شب چله) به ما می گوید عشق، دوستی، دور هم نشستن و صله رحم - که سنتی دیرین در فرهنگ ماست - را فراموش نکنیم. یلدا در این سرزمین بطور سمبلیک نوید کوتاه شدن سیاهی و شب و بشارت ظهور روزهای بلند و روشن است. اما باید صبور بود تا زمستان نیز به سر آید و نوروز و عید برسد تا عاشقی‌ها و زیبایی ها تکمیل شود.

ما ایرانیان مجبور بوده و هستیم تا اعیاد هزاران ساله ملی را برای آرامشی در میان این همه تلخی‌های روزگار احیا و حفظ کنیم و آن‌ها را به نسل‌های بعدی بسپاریم تا زیستن آسان‌تر شود و دوست داشتن دیگری را فراموش نکنند.

با مرور در تاریخ می دانیم که اجداد ایرانیان و سایر کشورهای هم فرهنگ و همجوار ما شب یلدا را با شعرخوانی می گذراندند. از دیرباز متن شیرین و حماسی شاهنامه یک اثر مهم و جذاب برای خواندن در این شب طولانی بوده است. شاهنامه هم جشن دارد و هم غم،  هم عشق دارد هم تنفر، هم پیوند و ازدواج را حکایت می کند و هم جدایی و هجران را. شاهنامه حاوی بسیاری از گونه های ادبیات داستانی از تراژدی تلخ گرفته تا شادی و شادکامی و ظفر است.  اجداد خوش ذوق ما در شب یلدا به خواندن این همه زیبایی که حکیم طوس به آنها ارزانی داشته بود مشغول می شدند. برای نمونه انجا که می‌سراید:

چنین بود تا بود گردان سپهر
گهی پر ز درد و گهی پر ز مهر

تو گر باهشی مشمر او را به دوست
کجا دست یابد بدردت پوست !

شب اورمزد آمد از ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می


حافظ‌خوانی نیز از سنت‌های مهم و رایج شب یلدا است. اگر شاهنامه حماسه است. حافظ برای مردمان تفال است و حال و روزشان را بیان می کند. وقتی جمعی دور هم می نشستند هرکس آرزویی و نیتی می کرد.  سپس کتاب حافظ را می گشودند و حافظ با ایشان سخن می گفت. به باور ادیبان ما اشعار حافظ آنقدر گستره عاطفی دارد که برای پاسخ به هر آرزو و گره‌ای در زندگی هرکس برایش حرف و سخن دارد. برای نمونه :

بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام، ظلمت شب یلدا ست
نور ز خورشید جوی بو که برآید


امیداواریم روزی برای همه جهانیان از این همه جنگ و خونریزی و ظلم کاهش یابد و مردمان جهان دور هم جمع شوند و دیگری را به شعر و موسیقی و شادی مهمان کنند و دوست داشتن بیش از پیش رواج یابد.

@Saeed_Maadani

BY هفت اقلیم (سعید معدنی)


Share with your friend now:
tgoop.com/Saeed_Maadani/4998

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Each account can create up to 10 public channels The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Image: Telegram. There have been several contributions to the group with members posting voice notes of screaming, yelling, groaning, and wailing in different rhythms and pitches. Calling out the “degenerate” community or the crypto obsessives that engage in high-risk trading, Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared this group on his Twitter. He wrote: “hey degen, are you stressed? Just let it out all out. Voice only tg channel for screaming”.
from us


Telegram هفت اقلیم (سعید معدنی)
FROM American