SOCIONET Telegram 10227
🔰 جامعۀ اضطرابی
    🖋 کامبیز نورورزی

   آمارها می گویند در 5 سال گذشته میانگین قیمت مسکن و اجاره بها در ایران بیش از 1000 درصد رشد داشته. این نوسانهای شدید در سایر حوزه ها هم وضع وجود دارد. این نوسانها با نظم حقوقی و سپس با جامعه چه می کند؟

   تولید و تثبیت نظم مستلزم ثبات و استمرار است. وقتی رفتار خاصی برای مدتی طولانی تکرار می شود، به یک عادت مبدل می شود. ما به آن رفتار عادت می کنیم و در کارها با آرامش خاطر عمل می کنیم و نگرانی سراغمان نمی آید.

   مثلاً در مسیر روزانه از خانه تا محل کار از خیابانهای معینی عبور می کنید. زمان قابل برآورد. نگران گم شدن نیستید. در مسیر فرزند یا همسر خود را هم به مدرسه یا محل کار می رسانید. در طول مسیر خیلی از مایحتاج روزانۀ خود را با اعتماد به قیمت و کیفیت  از مغازه هایی تهیه می کنیدکه در مسیر هستند و با آنها مدتها سر و کار داشته اید. استمرار و ثبات مسیر  به شما اطمینان و آرامش می دهد و با آن بخشی از زندگی روزمرۀ خود را سامان می دهید.

   اما یک روز به دلیل تغییر مقررات راهنمایی مجبورید مسیر روزانۀ خود را عوض کنید. با همین تغییر ساده همۀ سامانی که گفته شد وعادت رفتاری شما برای رفت و آمد از خانه به محل کار مختل می شود. تا وقتی که وضعیت خودتان را در طول مسیر جدید سامان بدهید و به آن عادت کنید، دچار ابهام و سردرگمی می شوید و چه بسا به شکلی پنهان مضطرب شوید. چندی می گذرد باز یک روز می بینید باز هم بخاطر مقررات خیابانها باز باید مسیر روزانۀ خود را تغییر بدهید و ..... داستان تکرار می شود.

اگر این وضعیت بی ثباتی در سطوح مهمتر، کلانتر، عمومی تر و اساسی تر رخ بدهد با موقعیت بسیار دشوار و بغرنجی مواجه می شویم.

   صاحبان هر شغل و حرفه خصوصی کوچک و بزرگ زمانی با تغییرات مستمر و غیرقابل پیش بینی اقتصادی قادر به کار پایدار نیستند. نمی توانند با اطمینان و آرامش به کار خود برسند. حقوق بگیرانی هم که درآمد ثابت دارند با همین گرفتاری مواجهند؛ دخلشان ثابت است ولی نمی توانند خرج خود را پیش بینی کنند.نوعی اضطراب یقۀ همه را می گیرد. باید چه کنند؟ نمی دانند.

در حوزه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، سیاسی و .... تغییرات مستمر وجود دارد و وضعیتی پر نوسان، بلاتکلیف و غیرقابل پیش بینی در جامعه می آفریند. براثر بی ثباتی آرامش شدیداً کاهش یافته و اضطرابی آشکار و پنهان در افراد و جامعه توسعه پیدا می کند. "فردا" یعنی نگرانی.

   دولت هم اگرچه خود از مولدان نوسانهای شدید و مکرر است اما از این وضعیت اضطرابی مستثنا نیست. بر اثر تغییرات مستمر، تصمیمات و رفتارهای دولت و اجزای حکومتی نیز در چنبرۀ وضعیت اضطرابی گرفتار می شود و برای آنها هم فردا حکم یک معما را پیدا می کند. تکلیف فردا، فردا معلوم می شود.ساده ترین مثال آن قوانین برنامه های عمرانی 5 ساله و قوانین بودجۀ سالانه اند. بر اثر تغییرات مستمر و روزمره اعداد، مقررات این نوع قوانین بی معنا شده و عملاً اعتبار خود را از دست می دهند.تمام نظام برنامۀ عمرانی یا بودجه به هم ریخته و عملاً منتفی می شوند. به این ترتیب بی نظمی بر برنامه های توسعه ای و رفتار مالی دولت حاکم می شود. پولها وکارها بی ثبات و پرنوسان و کم اثر یا بی نتیجه می گردند.
گذشته از اینکه نقض قانون از موجبات بی ثباتی است، قانون اگر درست نوشته نشود، نمی تواند به درستی اجرا  شود و قادر به تولید نظم نیست. چنین قانونی فقط در اسم قانون است ولی در عمل بی اعتبار و مخل نظم است. در یک چرخۀ بسته برای رفع اشکال از قانون ناقص قوانین تازه تصویب می شود. این کار بیشتر به تغییرات مستمر قواعد نظم کمک و  اختلال نظم ر ابیشتر کرده و با تولید بلاتکلیفی، وضعیت اضطرابی را تشدید می نماید. قانون به عنوان یکی از منابع نظم از اثر می افتد.

   دخالت روزمره و مستمر قانونگذار و دولت در همۀ عرصه های زندگی و ایجاد بی ثباتی، کارکرد و تولید عرف هم محختل می شود. عرف منبع مهم نظم حقوقی است و با تکرار مستمر و طولانی عادات رفتاری شکل می گیرد و از عوامل مهم ثبات و تعیین تکلیف در زندگی روزمره است. ایجاد اختلال در نظامات عرفی به بلاتکلیفی ما می افزاید؛ آرامش ما را می گیرد و اضطراب می سازد.

انسان، جامعه و دولت مضطرب نمی توانند درست تصمیم بگیرند و درست و با اطمینان رفتار کنند. اختلاف و دعوا فزونی می گیرد. برنامه ها در سطح فردی و کلان موفقیت آمیز نمی شوند. یأس و نا امیدی و اختلالهای روانی زیاد می شود و...
   اضطراب آشکار و پنهان عمومی شبیه جریان برقی است که دائم نوسان دارد و کم و زیاد می شود. مدت نوسان برق که زیاد شود هرچه اسباب برقی که هست از یک کارخانه تا یخچال و تلویزون خانگی می سوزد و از بین می رود.  جامعۀ اضطرابی نیز با آنچه از سرمایۀ انسانی و مادی که در جامعه وجود دارد همین کار را می کند، می سوزاند و از بین می برد.

شبکه جامعه‌شناسی



tgoop.com/Socionet/10227
Create:
Last Update:

🔰 جامعۀ اضطرابی
    🖋 کامبیز نورورزی

   آمارها می گویند در 5 سال گذشته میانگین قیمت مسکن و اجاره بها در ایران بیش از 1000 درصد رشد داشته. این نوسانهای شدید در سایر حوزه ها هم وضع وجود دارد. این نوسانها با نظم حقوقی و سپس با جامعه چه می کند؟

   تولید و تثبیت نظم مستلزم ثبات و استمرار است. وقتی رفتار خاصی برای مدتی طولانی تکرار می شود، به یک عادت مبدل می شود. ما به آن رفتار عادت می کنیم و در کارها با آرامش خاطر عمل می کنیم و نگرانی سراغمان نمی آید.

   مثلاً در مسیر روزانه از خانه تا محل کار از خیابانهای معینی عبور می کنید. زمان قابل برآورد. نگران گم شدن نیستید. در مسیر فرزند یا همسر خود را هم به مدرسه یا محل کار می رسانید. در طول مسیر خیلی از مایحتاج روزانۀ خود را با اعتماد به قیمت و کیفیت  از مغازه هایی تهیه می کنیدکه در مسیر هستند و با آنها مدتها سر و کار داشته اید. استمرار و ثبات مسیر  به شما اطمینان و آرامش می دهد و با آن بخشی از زندگی روزمرۀ خود را سامان می دهید.

   اما یک روز به دلیل تغییر مقررات راهنمایی مجبورید مسیر روزانۀ خود را عوض کنید. با همین تغییر ساده همۀ سامانی که گفته شد وعادت رفتاری شما برای رفت و آمد از خانه به محل کار مختل می شود. تا وقتی که وضعیت خودتان را در طول مسیر جدید سامان بدهید و به آن عادت کنید، دچار ابهام و سردرگمی می شوید و چه بسا به شکلی پنهان مضطرب شوید. چندی می گذرد باز یک روز می بینید باز هم بخاطر مقررات خیابانها باز باید مسیر روزانۀ خود را تغییر بدهید و ..... داستان تکرار می شود.

اگر این وضعیت بی ثباتی در سطوح مهمتر، کلانتر، عمومی تر و اساسی تر رخ بدهد با موقعیت بسیار دشوار و بغرنجی مواجه می شویم.

   صاحبان هر شغل و حرفه خصوصی کوچک و بزرگ زمانی با تغییرات مستمر و غیرقابل پیش بینی اقتصادی قادر به کار پایدار نیستند. نمی توانند با اطمینان و آرامش به کار خود برسند. حقوق بگیرانی هم که درآمد ثابت دارند با همین گرفتاری مواجهند؛ دخلشان ثابت است ولی نمی توانند خرج خود را پیش بینی کنند.نوعی اضطراب یقۀ همه را می گیرد. باید چه کنند؟ نمی دانند.

در حوزه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، سیاسی و .... تغییرات مستمر وجود دارد و وضعیتی پر نوسان، بلاتکلیف و غیرقابل پیش بینی در جامعه می آفریند. براثر بی ثباتی آرامش شدیداً کاهش یافته و اضطرابی آشکار و پنهان در افراد و جامعه توسعه پیدا می کند. "فردا" یعنی نگرانی.

   دولت هم اگرچه خود از مولدان نوسانهای شدید و مکرر است اما از این وضعیت اضطرابی مستثنا نیست. بر اثر تغییرات مستمر، تصمیمات و رفتارهای دولت و اجزای حکومتی نیز در چنبرۀ وضعیت اضطرابی گرفتار می شود و برای آنها هم فردا حکم یک معما را پیدا می کند. تکلیف فردا، فردا معلوم می شود.ساده ترین مثال آن قوانین برنامه های عمرانی 5 ساله و قوانین بودجۀ سالانه اند. بر اثر تغییرات مستمر و روزمره اعداد، مقررات این نوع قوانین بی معنا شده و عملاً اعتبار خود را از دست می دهند.تمام نظام برنامۀ عمرانی یا بودجه به هم ریخته و عملاً منتفی می شوند. به این ترتیب بی نظمی بر برنامه های توسعه ای و رفتار مالی دولت حاکم می شود. پولها وکارها بی ثبات و پرنوسان و کم اثر یا بی نتیجه می گردند.
گذشته از اینکه نقض قانون از موجبات بی ثباتی است، قانون اگر درست نوشته نشود، نمی تواند به درستی اجرا  شود و قادر به تولید نظم نیست. چنین قانونی فقط در اسم قانون است ولی در عمل بی اعتبار و مخل نظم است. در یک چرخۀ بسته برای رفع اشکال از قانون ناقص قوانین تازه تصویب می شود. این کار بیشتر به تغییرات مستمر قواعد نظم کمک و  اختلال نظم ر ابیشتر کرده و با تولید بلاتکلیفی، وضعیت اضطرابی را تشدید می نماید. قانون به عنوان یکی از منابع نظم از اثر می افتد.

   دخالت روزمره و مستمر قانونگذار و دولت در همۀ عرصه های زندگی و ایجاد بی ثباتی، کارکرد و تولید عرف هم محختل می شود. عرف منبع مهم نظم حقوقی است و با تکرار مستمر و طولانی عادات رفتاری شکل می گیرد و از عوامل مهم ثبات و تعیین تکلیف در زندگی روزمره است. ایجاد اختلال در نظامات عرفی به بلاتکلیفی ما می افزاید؛ آرامش ما را می گیرد و اضطراب می سازد.

انسان، جامعه و دولت مضطرب نمی توانند درست تصمیم بگیرند و درست و با اطمینان رفتار کنند. اختلاف و دعوا فزونی می گیرد. برنامه ها در سطح فردی و کلان موفقیت آمیز نمی شوند. یأس و نا امیدی و اختلالهای روانی زیاد می شود و...
   اضطراب آشکار و پنهان عمومی شبیه جریان برقی است که دائم نوسان دارد و کم و زیاد می شود. مدت نوسان برق که زیاد شود هرچه اسباب برقی که هست از یک کارخانه تا یخچال و تلویزون خانگی می سوزد و از بین می رود.  جامعۀ اضطرابی نیز با آنچه از سرمایۀ انسانی و مادی که در جامعه وجود دارد همین کار را می کند، می سوزاند و از بین می برد.

شبکه جامعه‌شناسی

BY ️ شبکه جامعه شناسی ️


Share with your friend now:
tgoop.com/Socionet/10227

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

A new window will come up. Enter your channel name and bio. (See the character limits above.) Click “Create.” Developing social channels based on exchanging a single message isn’t exactly new, of course. Back in 2014, the “Yo” app was launched with the sole purpose of enabling users to send each other the greeting “Yo.” Joined by Telegram's representative in Brazil, Alan Campos, Perekopsky noted the platform was unable to cater to some of the TSE requests due to the company's operational setup. But Perekopsky added that these requests could be studied for future implementation. While the character limit is 255, try to fit into 200 characters. This way, users will be able to take in your text fast and efficiently. Reveal the essence of your channel and provide contact information. For example, you can add a bot name, link to your pricing plans, etc. A vandalised bank during the 2019 protest. File photo: May James/HKFP.
from us


Telegram ️ شبکه جامعه شناسی ️
FROM American